۱۷٬۷۵۴
ویرایش
(←منابع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| مؤید روایی = | | مؤید روایی = | ||
}} | }} | ||
'''حَدیث رَفْع'''، | '''حَدیث رَفْع'''، مجموعه [[حدیث|روایاتی]] است که خبر از برداشتهشدن حکم یا عقوبت مواردی چون فراموشی، اکراه، اضطرار و... از امّت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] میدهد. | ||
احادیث رفع با تعبیرات و مصادیق متفاوت از سوی [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] و [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] روایت شده است. در اینکه چه چیزی در این موارد برداشته شده احتمالاتی از جمله: [[احکام شرعی|حکم شرعی]]، اثر ظاهری، همه آثار، عقوبت دنیوی یا اخروی و... داده شده است. | احادیث رفع با تعبیرات و مصادیق متفاوت از سوی [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] و [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] روایت شده است. در اینکه چه چیزی در این موارد برداشته شده احتمالاتی از جمله: [[احکام شرعی|حکم شرعی]]، اثر ظاهری، همه آثار، عقوبت دنیوی یا اخروی و... داده شده است. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
[[فقیهان]] بدلیل وجود واژه «عن امتی» و اختصاص این مرفوعات به امّت پیامبر آنرا امتنانی به امت پیامبر و گشایشی برای آنها دانستهاند که در امتهای پیشین نبوده است.<ref>قنبری و قنبری، «بازکاوی حدیث رفع»، ص۳۸.</ref> همچنین عدهای این حدیث را پاسخ خداوند به درخواست پیامبر در آیه پایانی سوره بقره، مبنی بر عدم مواخذهء امتش در مواردی که آنها دچار [[نسیان|فراموشی]]، خطاء، [[حسد]]، اکراه و... شدهاند دانستهاند.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۰؛ قنبری، «بازکاوی حدیث رفع»، ص۳۸؛ سوره بقره، آیه۲۸۶.</ref> | [[فقیهان]] بدلیل وجود واژه «عن امتی» و اختصاص این مرفوعات به امّت پیامبر آنرا امتنانی به امت پیامبر و گشایشی برای آنها دانستهاند که در امتهای پیشین نبوده است.<ref>قنبری و قنبری، «بازکاوی حدیث رفع»، ص۳۸.</ref> همچنین عدهای این حدیث را پاسخ خداوند به درخواست پیامبر در آیه پایانی سوره بقره، مبنی بر عدم مواخذهء امتش در مواردی که آنها دچار [[نسیان|فراموشی]]، خطاء، [[حسد]]، اکراه و... شدهاند دانستهاند.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۰؛ قنبری، «بازکاوی حدیث رفع»، ص۳۸؛ سوره بقره، آیه۲۸۶.</ref> | ||
== حدیث رفع | == استناد به حدیث رفع برای اثبات برائت شرعی == | ||
از جمله دلیلهای اثبات [[اصل برائت|برائت شرعی]]، روایاتی چون [[حدیث حل|حدیث حلّ]]، [[حدیث سعه]]، حدیث رفع و... است.<ref>آخوند خراسانی، فرائد الاصول، مجمع الفکر الاسلامی، ج۲، ص۱۶.</ref> پیشینۀ بحث دربارۀ این حدیث و اثبات برائت شرعی از این راه، به زمان [[شیخ طوسی]]، برمیگردد، اما به اعتقاد برخی محققین اولین کسی که از آن برای اثبات برائت در موارد مجهول استفاده کرده مرحوم [[فاضل تونی (ابهامزدایی)|فاضل تونی]] بوده است.<ref>قنبری و قنبری، «بازکاوی حدیث رفع»، ص۳۸.</ref> [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] اولین روایتی را که برای اثبات برائت شرعی در [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] به آن استدلال کرده حدیث رفع و عبارت «ما لا یعلمون» است. <ref>الآخوند الخراساني، كفاية الأصول، الناشرمؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ج۱، ص۳۳۹.</ref> | از جمله دلیلهای اثبات [[اصل برائت|برائت شرعی]]، روایاتی چون [[حدیث حل|حدیث حلّ]]، [[حدیث سعه]]، حدیث رفع و... است.<ref>آخوند خراسانی، فرائد الاصول، مجمع الفکر الاسلامی، ج۲، ص۱۶.</ref> پیشینۀ بحث دربارۀ این حدیث و اثبات برائت شرعی از این راه، به زمان [[شیخ طوسی]]، برمیگردد، اما به اعتقاد برخی محققین اولین کسی که از آن برای اثبات برائت در موارد مجهول استفاده کرده مرحوم [[فاضل تونی (ابهامزدایی)|فاضل تونی]] بوده است.<ref>قنبری و قنبری، «بازکاوی حدیث رفع»، ص۳۸.</ref> [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] اولین روایتی را که برای اثبات برائت شرعی در [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] به آن استدلال کرده حدیث رفع و عبارت «ما لا یعلمون» است. <ref>الآخوند الخراساني، كفاية الأصول، الناشرمؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ج۱، ص۳۳۹.</ref> | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
[[تطیر|الطیره]] بهمعنای فال بد زدن است. شیخ انصاری دراینباره گفته است: الطیره از طیر به معنای پرنده گرفته شده است چراکه بیشتر فال بد زن عرب جاهلیت به پرندگان مخصوصا کلاغ بوده است.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۸</ref>. او رفع الطیره در حدیث رفع را به معنای برداشته شدن عقوبت آن یا برداشته شدن اثر آن دانسته است.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۸.</ref> در روایتی، الطیره (فال بد زدن) در حد [[شرک]] و چیزی که [[توکل]] را از بین میبرد معرفی شده است.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۸.</ref> | [[تطیر|الطیره]] بهمعنای فال بد زدن است. شیخ انصاری دراینباره گفته است: الطیره از طیر به معنای پرنده گرفته شده است چراکه بیشتر فال بد زن عرب جاهلیت به پرندگان مخصوصا کلاغ بوده است.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۸</ref>. او رفع الطیره در حدیث رفع را به معنای برداشته شدن عقوبت آن یا برداشته شدن اثر آن دانسته است.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۸.</ref> در روایتی، الطیره (فال بد زدن) در حد [[شرک]] و چیزی که [[توکل]] را از بین میبرد معرفی شده است.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۸.</ref> | ||
=== التفکر فی | === التفکر فی الوسوسة فی الخلق === | ||
[[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] درباره رفع تفکر در [[وسوسه]] در خلق، دو احتمال ذکر میکند: تفکر درباره خالق یا تفکر درباره مخلوق. او پس از نقل شش روایت دراینباره، ادعا کرده است تفکر درباره خالق حرام نیست.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۸.</ref> او مراد از تفکر فی الوسوسه فی الخلق را به وسوسه شیطان هنگام تفکر در مورد نحوه خلقت معنا کرده و گفته است طبق حدیث رفع گناهی بر این نوع وسوسه بر انسان نیست.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۸.</ref> | [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] درباره رفع تفکر در [[وسوسه]] در خلق، دو احتمال ذکر میکند: تفکر درباره خالق یا تفکر درباره مخلوق. او پس از نقل شش روایت دراینباره، ادعا کرده است تفکر درباره خالق حرام نیست.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۸.</ref> او مراد از تفکر فی الوسوسه فی الخلق را به وسوسه شیطان هنگام تفکر در مورد نحوه خلقت معنا کرده و گفته است طبق حدیث رفع گناهی بر این نوع وسوسه بر انسان نیست.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۸.</ref> | ||
ویرایش