پرش به محتوا

آقا نجفی قوچانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadpur
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadpur
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
وی پس از بیست سال زندگی در نجف به ایران بازگشت و پس از آن تا هنگام مرگ در سال ۱۳۶۳ قمری در قوچان، به تدریس، ارشاد پرداخته و در گرفتاری‌ها از مردم حمایت می‌کرد و با آن که در هنگام مرگ در منطقه قوچان و حتی برخی شهرستان‌های اطراف نفوذ معنوی داشت، از مال دنیا چیزی  نداشت.
وی پس از بیست سال زندگی در نجف به ایران بازگشت و پس از آن تا هنگام مرگ در سال ۱۳۶۳ قمری در قوچان، به تدریس، ارشاد پرداخته و در گرفتاری‌ها از مردم حمایت می‌کرد و با آن که در هنگام مرگ در منطقه قوچان و حتی برخی شهرستان‌های اطراف نفوذ معنوی داشت، از مال دنیا چیزی  نداشت.


شرح [[دعای صباح]]، شرح و ترجمه [[رساله تفاحیه|رساله تُفّاحیه]] و حاشیه بر [[کفایه الاصول]] از جمله تيألیفات وی است.
شرح [[دعای صباح]]، شرح و ترجمه [[رساله تفاحیه|رساله تُفّاحیه]] و حاشیه بر [[کفایه الاصول]] از جمله تألیفات وی است.


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
سید محمدحسن در ۱۲۹۵ق در روستای خسرویه از توابع [[قوچان]] به دنیا آمد و در شب [[جمعه]] [[۲۶ ربیع‌الثانی|۲۶ ربیع‌الثانی]] ۱۳۶۳ق/۲۰ مارس ۱۹۴۴م/۱۳۲۳ش در ۶۸ سالگی در قوچان درگذشت و در حسینیه خود در قوچان به خاک سپرده شد.<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۶۷۹. </ref>
سید محمدحسن در ۱۲۹۵ق در روستای خسرویه از توابع [[قوچان]] به دنیا آمد و در شب [[جمعه]] [[۲۶ ربیع‌الثانی|۲۶ ربیع‌الثانی]] ۱۳۶۳ق/۲۰ مارس ۱۹۴۴م/۱۳۲۳ش در ۶۸ سالگی در قوچان درگذشت و در حسینیه خود در قوچان به خاک سپرده شد.<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۶۷۹. </ref>


سید محمد پدر آقا نجفی کشاورز بوده و سواد مقدماتی داشته، ولی علاقه‌مند به تحصیل فرزندش بوده و مقدمات این کار را از سنین کودکی و از همان [[مکتب]] روستای خروه فراهم کرده، به طوری که آقا نجفی قبل از هفت سالگی قرآن را نزد پدر ختم کرد. پدر سید محمد‌حسن آقا نجفی فارس‌زبان و مادرش کرد بوده و زلال نام داشته است. پدربزرگ آقا نجفی نیز سید جواد نام داشته و همین، علت انتخاب فامیل جوادی و جوادی مقدم توسط بعضی فرزندان اوست.<ref>قوچانی، سیاحت شرق، ص۲۶.</ref>  
سید محمد پدر آقا نجفی کشاورز بوده و سواد مقدماتی داشته، ولی علاقه‌مند به تحصیل فرزندش بوده و مقدمات این کار را از سنین کودکی و از همان [[مکتب]] روستای خروه فراهم کرد، به طوری که آقا نجفی قبل از هفت سالگی قرآن را نزد پدر ختم کرد. پدر سید محمد‌حسن آقا نجفی فارس‌زبان و مادرش کرد بود و زلال نام داشته است. پدربزرگ آقا نجفی نیز سید جواد نام داشت و همین، علت انتخاب فامیل جوادی و جوادی مقدم توسط بعضی فرزندان اوست.<ref>قوچانی، سیاحت شرق، ص۲۶.</ref>  


آقا نجفی در کودکی مریض و رنجور بوده، ولی از همان کودکی علاوه بر دانش‌اندوزی، کارهایی مثل نهالکاری، درودگری و پشته‌کشی و آبیاری می‌کرده است. او در مدتی کوتاه دروس فارسی و عربی مرسوم و مقد آن زمان را در مکتب‌خانه روستا به اتمام رساند. او در [[مکتب]]، جزواتی از [[قرآن مجید]] و مقداری ترسّل و نصاب و حساب جُمَل و اعداد هندسی را نیز خواند.
آقا نجفی در کودکی مریض و رنجور بوده، ولی از همان کودکی علاوه بر دانش‌اندوزی، کارهایی مثل نهالکاری، درودگری و پشته‌کشی و آبیاری می‌کرده است. او در مدتی کوتاه دروس فارسی و عربی مرسوم و مقدمات آن زمان را در مکتب‌خانه روستا به اتمام رساند. او در [[مکتب]]، جزواتی از [[قرآن مجید]] و مقداری ترسّل و نصاب و حساب جُمَل و اعداد هندسی را نیز خواند.
=== انصراف از تحصیل ===
=== انصراف از تحصیل ===
آقانجفی تلاش کرد به پدرش بقبولاند که همین مقدار تحصیل برای او کافی است و برای اثبات نظر خود به شعری از [[شیخ بهائی]] از کتاب نان و حلوا استناد کرد که «علم رسمی سر به سر قیل است و قال/نه از او کیفیتی حاصل نه مال». اما پدرش ضمن نصیحت او با این بیان که {{حدیث|والناس موتی و أهل العلم أحیاء}}او را در حالی که ۱۳ سال داشت، وادار به ادامه تحصیل و روانه شهر قوچان کرد.<ref>قوچانی، سیاحت شرق، به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص۴۵.</ref>  
آقانجفی تلاش کرد به پدرش بقبولاند که همین مقدار تحصیل برای او کافی است و برای اثبات نظر خود به شعری از [[شیخ بهائی]] از کتاب نان و حلوا استناد کرد که «علم رسمی سر به سر قیل است و قال/نه از او کیفیتی حاصل نه مال».  
 
اما پدرش ضمن نصیحت او با این بیان که {{حدیث|والناس موتی و أهل العلم أحیاء}}او را در حالی که ۱۳ سال داشت، وادار به ادامه تحصیل و روانه شهر قوچان کرد.<ref>قوچانی، سیاحت شرق، به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص۴۵.</ref>  
=== همسر و فرزندان ===
=== همسر و فرزندان ===
آقا نجفی دوبار ازدواج کرد. در هجدهم ماه [[رمضان]] سال ۱۳۲۵ ه‍.ق با دختری منسوب به یکی از خانواده‌های ایرانی مقیم [[کربلا]] به نام سکینه بیگم ازدواج کرد<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۴۱۹.</ref> و از وی در [[عراق]] دارای چهار دختر و یک پسر شد. دو دختر و پسر آقا نجفی در عراق وفات یافتند که در [[وادی السلام]] دفن شدند و دو دختر دیگر را که دو قلو بودند با خود به ایران آورد. وی در سال ۱۳۱۸ش، دو سال پس از فوت همسرش، ازدواج مجدد کرد و از همسر دوم خود به نام فاطمه بیگم دارای دو پسر به نام‌های علی و مهدی شد.<ref>شاکری، مزاری در آغوش تاریخ، بخش نتیجه کتاب.</ref>
آقا نجفی دوبار ازدواج کرد. در هجدهم ماه [[رمضان]] سال ۱۳۲۵ ه‍.ق با دختری منسوب به یکی از خانواده‌های ایرانی مقیم [[کربلا]] به نام سکینه بیگم ازدواج کرد<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۴۱۹.</ref> و از وی در [[عراق]] دارای چهار دختر و یک پسر شد. دو دختر و پسر آقا نجفی در عراق وفات یافتند که در [[وادی السلام]] دفن شدند و دو دختر دیگر را که دو قلو بودند با خود به ایران آورد. وی در سال ۱۳۱۸ش، دو سال پس از فوت همسرش، ازدواج مجدد کرد و از همسر دوم خود به نام فاطمه بیگم دارای دو پسر به نام‌های علی و مهدی شد.<ref>شاکری، مزاری در آغوش تاریخ، بخش نتیجه کتاب.</ref>
خط ۴۳: خط ۴۵:
آقا نجفی در ۱۳ سالگی از خسرویه به قوچان رفت و پس از سه سال تحصیل در قوچان، پیاده از راه [[سبزوار]] و [[نیشابور]] به [[مشهد]] رفت.<ref>قوچانی، سیاحت شرق، به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص۶۰.</ref> و در [[مدرسه دو درب]] و [[مدرسه پریزاد|پریزاد]]<ref>قوچانی، سیاحت شرق، ص۵۷۹، زیرنویس.</ref> ادبیات و سطح را تا قوانین فرا گرفت.
آقا نجفی در ۱۳ سالگی از خسرویه به قوچان رفت و پس از سه سال تحصیل در قوچان، پیاده از راه [[سبزوار]] و [[نیشابور]] به [[مشهد]] رفت.<ref>قوچانی، سیاحت شرق، به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص۶۰.</ref> و در [[مدرسه دو درب]] و [[مدرسه پریزاد|پریزاد]]<ref>قوچانی، سیاحت شرق، ص۵۷۹، زیرنویس.</ref> ادبیات و سطح را تا قوانین فرا گرفت.


در سال ۱۳۱۳ قمری (۱۸۹۵میلادی) در سن ۱۹ سالگی همراه یکی از همدرسانش پیاده از راه طبس و کویر به یزد و از آنجا به [[اصفهان]] رفت و در مسجد «عربون» ساکن گردید. در اصفهان [[منظومه حاج ملاهادی سبزواری]] را نزد [[آخوند کاشی]]، [[فرائد الاصول|رسائل]] را نزد [[عبدالکریم گزی|شیخ عبدالکریم گزی]] و حکمت را نزد میرزا [[جهانگیرخان قشقایی]] فراگرفت.<ref>سیاحت شرق به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص۸۲.</ref> گاهی نیز در درس [[فقه]] و خارج [[محمد تقی آقا نجفی اصفهانی]] حاضر می‌شد.
در سال ۱۳۱۳ قمری (۱۸۹۵میلادی) در سن ۱۹ سالگی همراه یکی از همدرسانش پیاده از راه طبس و کویر به یزد و از آنجا به [[اصفهان]] رفت و در مسجد «عربون» ساکن گردید. در اصفهان [[منظومه حاج ملاهادی سبزواری]] را نزد [[آخوند کاشی]]، [[فرائد الاصول|رسائل]] را نزد [[عبدالکریم گزی|شیخ عبدالکریم گزی]] و حکمت را نزد میرزا [[جهانگیرخان قشقایی]] فراگرفت.<ref>سیاحت شرق به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص۸۲.</ref> گاهی نیز در درس [[فقه]] و خارج [[محمد تقی آقا نجفی اصفهانی]] حاضر می‌شد.  


تحصیلات آقا نجفی قوچانی در [[مشهد]] و [[اصفهان]] با دشواری بسیار همراه بود، چنان که گاه ناچار می‌شد برای گذران زندگی کار کند و یا برخی از کتاب‌های خود را به بهای اندک بفروشد،
تحصیلات آقا نجفی قوچانی در [[مشهد]] و [[اصفهان]] با دشواری بسیار همراه بود، چنان که گاه ناچار می‌شد برای گذران زندگی کار کند و یا برخی از کتاب‌های خود را به بهای اندک بفروشد.
== سفر به نجف ==
== سفر به نجف ==
سید محمدحسن در سال ۱۳۱۸ و در سن بیست و سه سالگی پس از چهار سال توقف در اصفهان با یکی از دوستانش که شاگردش نیز بود پیاده عازم [[عتبات عالیات]] گردید.<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۲۱۴؛ همراه آقا نجفی میرزا حسن و اهل اصفهان بوده است.</ref> چون به [[نجف]] رسید در [[حجره|حجره‌ای]]‌ واقع در یکی از مدارس شهر ساکن شد<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۲۸۹.</ref> و در درس آخوند ملا [[محمدکاظم خراسانی]] شرکت می‌کرد.<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی،ص ۳۲۴.</ref> همین امر موجب شد تصمیم بگیرد برای ادامه تحصیل در [[نجف]] بماند.  
سید محمدحسن در سال ۱۳۱۸ و در سن بیست و سه سالگی پس از چهار سال توقف در اصفهان با یکی از دوستانش که شاگردش نیز بود پیاده عازم [[عتبات عالیات]] گردید.<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۲۱۴؛ همراه آقا نجفی میرزا حسن و اهل اصفهان بوده است.</ref> چون به [[نجف]] رسید در [[حجره|حجره‌ای]]‌ واقع در یکی از مدارس شهر ساکن شد<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۲۸۹.</ref> و در درس آخوند ملا [[محمدکاظم خراسانی]] شرکت می‌کرد.<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی،ص ۳۲۴.</ref> همین امر موجب شد تصمیم بگیرد برای ادامه تحصیل در [[نجف]] بماند.  
خط ۵۹: خط ۶۱:


==بازگشت به قوچان==
==بازگشت به قوچان==
آقا نجفی در سال ۱۳۳۸ق  پس از آگاه شدن از فوت پدرش، پس از ۲۰ سال  از [[نجف]] به ایران  بازگشت. وی ابتدا  برای زیارت به [[مشهد]] رفت. پس از توقفی کوتاه در مشهد، به درخواست مردم قوچان وارد این شهر شد و تا آخر عمر در آنجا ماندگار گشت. وی متجاوز از ۲۵ سال از عمر خود را در مقام فقاهت و حاکمیت شرع در قوچان گذراند و  به اداره حوزه علوم دینی پرداخت. آقانجفی در ماه‌های [[رمضان]] به [[قم]] می‌رفت و گاه در حجره [[استاد مطهری]] می‌ماند. <ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۶۷۵.</ref> وی در مدت سکونتش در قوچان با همه طبقات حشر و نشر داشت، در صدور احکام مردی قاطع، در محضر درس، استادی بزرگ و در برخورد با مردم انسانی ساده و متواضع و در عین حال بسیار شجاع و صریح و با هیبت بود. در گرفتاریها حامی حقیقی مردم بود.
آقا نجفی در سال ۱۳۳۸ق، پس از آگاه شدن از فوت پدرش، پس از ۲۰ سال  از [[نجف]] به ایران  بازگشت. وی ابتدا  برای زیارت به [[مشهد]] رفت. پس از توقفی کوتاه در مشهد، به درخواست مردم قوچان وارد این شهر شد و تا آخر عمر در آنجا ماندگار گشت. وی متجاوز از ۲۵ سال از عمر خود را در مقام فقاهت و حاکمیت شرع در قوچان گذراند و  به اداره حوزه علوم دینی پرداخت.
 
آقانجفی در ماه‌های [[رمضان]] به [[قم]] می‌رفت و گاه در حجره [[استاد مطهری]] می‌ماند. <ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص۶۷۵.</ref>  




کاربر ناشناس