پرش به محتوا

آقا نجفی قوچانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (←‏زندگی‌نامه: ویکی‌سازی)
خط ۴۵: خط ۴۵:
تحصیلات آقا نجفی قوچانی در [[مشهد]] و [[اصفهان]] با دشواری بسیار همراه بود، چنان که گاه ناچار می شد برای گذران زندگی کار کند و یا برخی از کتابهای خود را به بهای اندک بفروشد، وی در سال ۱۳۱۸ و در سن بیست و سه سالگی پس از چهار سال توقف در اصفهان یا یکی از دوستانش که شاگردش نیز بود پیاده عازم [[عتبات عالیات]] گردید. <ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص ۲۱۴؛ همراه آقا نجفی میرزا حسن و اهل اصفهان بوده است.</ref> چون به [[نجف]] رسید در [[حجره]] ای واقع در یکی از مدارس شهر ساکن شد. <ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص ۲۸۹.</ref> و به حوزه درس آخوند ملا [[محمدکاظم خراسانی]] راه یافت. <ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی ،ص ۳۲۴.</ref> همین امر موجب شد تصمیم بگیرد برای ادامه تحصیل در [[نجف]] بماند. او به آخوند ارادت می ورزید، به گونه ای که در قیام آخوند و سایر علمای نجف به هواخواهی از [[مشروطیت]]، وی نیز از طرفداران مشروطیت گردید. ایشان حقایقی از نقش روحانیت در [[جنبش مشروطه]] را در [[سیاحت شرق]] یاد کرده است.
تحصیلات آقا نجفی قوچانی در [[مشهد]] و [[اصفهان]] با دشواری بسیار همراه بود، چنان که گاه ناچار می شد برای گذران زندگی کار کند و یا برخی از کتابهای خود را به بهای اندک بفروشد، وی در سال ۱۳۱۸ و در سن بیست و سه سالگی پس از چهار سال توقف در اصفهان یا یکی از دوستانش که شاگردش نیز بود پیاده عازم [[عتبات عالیات]] گردید. <ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص ۲۱۴؛ همراه آقا نجفی میرزا حسن و اهل اصفهان بوده است.</ref> چون به [[نجف]] رسید در [[حجره]] ای واقع در یکی از مدارس شهر ساکن شد. <ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص ۲۸۹.</ref> و به حوزه درس آخوند ملا [[محمدکاظم خراسانی]] راه یافت. <ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی ،ص ۳۲۴.</ref> همین امر موجب شد تصمیم بگیرد برای ادامه تحصیل در [[نجف]] بماند. او به آخوند ارادت می ورزید، به گونه ای که در قیام آخوند و سایر علمای نجف به هواخواهی از [[مشروطیت]]، وی نیز از طرفداران مشروطیت گردید. ایشان حقایقی از نقش روحانیت در [[جنبش مشروطه]] را در [[سیاحت شرق]] یاد کرده است.


آقا نجفی که در ابتدا به تحصیل بی‌علاقه بود چنان اشتیاق به آن پیدا می‌کند که به فکر ریاضت می افتد، البته به خاطر منع مذهبی، از ریاضت منصرف می‌شود ولی در عین حال به مراقبت و تزکیه نفس سخت مقید می شود.
آقا نجفی که در ابتدا به تحصیل بی‌علاقه بود چنان اشتیاق به آن پیدا می‌کند که به فکر [[ریاضت]] می افتد، البته به خاطر منع مذهبی، از ریاضت منصرف می‌شود ولی در عین حال به مراقبت و تزکیه نفس سخت مقید می شود.
آقا نجفی در هجدهم ماه [[رمضان]] سال ۱۳۲۵ ه. ق با دختری منسوب به یکی از خانواده های ایرانی مقیم [[کربلا]] به نام سکینه بیگم ازدواج کرد<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص ۴۱۹.</ref> و از وی در [[عراق]] دارای چهار دختر و یک پسر شد. دو دختر و پسر آقا نجفی در عراق وفات یافتند که در [[وادی السلام]] دفن شدند و دو دختر دیگر را که دو قلو بودند با خود به ایران آورد.
آقا نجفی در هجدهم ماه [[رمضان]] سال ۱۳۲۵ ه. ق با دختری منسوب به یکی از خانواده های ایرانی مقیم [[کربلا]] به نام سکینه بیگم ازدواج کرد<ref>سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص ۴۱۹.</ref> و از وی در [[عراق]] دارای چهار دختر و یک پسر شد. دو دختر و پسر آقا نجفی در عراق وفات یافتند که در [[وادی السلام]] دفن شدند و دو دختر دیگر را که دو قلو بودند با خود به ایران آورد.


Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش