confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۶۹۱
ویرایش
(←منابع: اصلاح نویسههای عربی، اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== اهمیت آن در مباحث اعتقادی == | == اهمیت آن در مباحث اعتقادی == | ||
آیه ۲۵۹ سوره بقره [[خدا|خداوند]] با یادآوری سرگذشت یکی از [[پیامبران]]، شاهدی را بر [[معاد]] ذکر شده است.<ref> | آیه ۲۵۹ سوره بقره [[خدا|خداوند]] با یادآوری سرگذشت یکی از [[پیامبران]]، شاهدی را بر [[معاد]] ذکر شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۹۴.</ref> [[عبدالله جوادی آملی]] از مفسران شیعه معتقد است واقعهای که آیه به آن اشاره دارد، نمونهای از [[حشر اکبر]] است؛ زیرا خداوند در این واقعه، هم به جماد (غذا و نوشیدنی)، هم به حیوان (الاغ) و هم به انسان حیاتی دوباره بخشید.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۲، ص۲۷۷-۲۷۸.</ref> همچنین این آیه را یکی از آیات مربوط به بحث [[معاد جسمانی]] دانستهاند.<ref>عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۵۲۶.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] مؤلف [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] معتقد است این آیه به زنده شدن مردگان در همین دنیا اشاره دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۰.</ref> چنانکه [[محسن قرائتی]] نیز این آیه را از جمله آیات مربوط به [[رجعت]] دانسته است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۲۵.</ref> ایمان داشتن به قدرت نامحدود خدا از دیگر نکات ذکر شده برای این آیه است.<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۴۹.</ref> به گفته [[محمدجواد مغنیه]]، از مفسران [[لبنان|اهل لبنان]]، از این آیه استفاده میشود نباید هر آنچه را که عقل از درک آن عاجز است، انکار کرد، چنانکه برخی واقعیتها بر خلاف قانون طبیعت است.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۰۹.</ref> | ||
== نکات تفسیری == | == نکات تفسیری == | ||
بر اساس این آیه خداوند قادر است زندهکردن را به هر صورتی انجام دهد: زنده کردن به صورت بازگرداندن روح (بازگرداندن روح شخص بدون آنکه بدنش پوسیده شده باشد)، زنده کردن به صورت حفظ و نگهداری از خراب شدن (چنانکه غذا و نوشیدنی را نگهداری کرد) و زنده کردن به صورت بازگرداندنِ جسم متلاشی شده (چنانکه جسم پوسیده الاغ را بازگرداند).<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۵۱۰.</ref> [[محمد رشید رضا|رشیدرضا]] نویسنده [[تفسیر المنار]] این آیه را نه بر مردن و زنده شدن دوباره، بلکه بر بیهوش شدن تطبیق کرده است،<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۳، ص۴۲.</ref> اما ادعای او بدون دلیل و بر خلاف معنای ظاهری آیه دانسته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۲.</ref> جوادی آملی چنین تفسیری را متأثر از عقاید [[وهابیت]] میداند؛ چرا که آنها همواره تلاش میکنند [[معجزه|معجزههای پیامبران]] را انکار کنند.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۲، ص۲۶۶.</ref> | بر اساس این آیه خداوند قادر است زندهکردن را به هر صورتی انجام دهد: زنده کردن به صورت بازگرداندن روح (بازگرداندن روح شخص بدون آنکه بدنش پوسیده شده باشد)، زنده کردن به صورت حفظ و نگهداری از خراب شدن (چنانکه غذا و نوشیدنی را نگهداری کرد) و زنده کردن به صورت بازگرداندنِ جسم متلاشی شده (چنانکه جسم پوسیده الاغ را بازگرداند).<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۵۱۰.</ref> [[محمد رشید رضا|رشیدرضا]] نویسنده [[تفسیر المنار]] این آیه را نه بر مردن و زنده شدن دوباره، بلکه بر بیهوش شدن تطبیق کرده است،<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۳، ص۴۲.</ref> اما ادعای او بدون دلیل و بر خلاف معنای ظاهری آیه دانسته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۲.</ref> جوادی آملی چنین تفسیری را متأثر از عقاید [[وهابیت]] میداند؛ چرا که آنها همواره تلاش میکنند [[معجزه|معجزههای پیامبران]] را انکار کنند.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۲، ص۲۶۶.</ref> | ||
فرد ذکر شده در آیه، از روی شک و شبهه سؤال نکرده است، بلکه دوست داشت خداوند چگونگی زنده کردن مردگان را به او نشان دهد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ۶۴۰.</ref> به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] سخن این رهگذر از روی انکار نبوده بلکه در بیان عظمت و مشکل دانستن چنین امری بوده است.<ref> | فرد ذکر شده در آیه، از روی شک و شبهه سؤال نکرده است، بلکه دوست داشت خداوند چگونگی زنده کردن مردگان را به او نشان دهد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ۶۴۰.</ref> به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] سخن این رهگذر از روی انکار نبوده بلکه در بیان عظمت و مشکل دانستن چنین امری بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۶۱.</ref> اگرچه برخی مفسران بر این باورند که شخص مورد اشاره در آیه، به زنده شدن مردگان اعتقاد نداشته و [[کافر]] بوده است،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۶؛ بیضاوی، انوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۵۶.</ref> اما به گفته جوادی آملی با توجه به ذیل آیه این نکته به دست میآید که این فرد در قدرت نامحدود خدا شک و شبههای نداشت و او در پی دستیافتن به [[عین الیقین]] بود تا مطلوب خود را با علم شهودی دریابد.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۲، ص۲۶۹.</ref> از طرفی بنا بر روایات این شخص از [[پیامبران]] بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref> مطابق این آیه خداوند با فرد مورد اشاره، سخن گفته و آن فرد با [[وحی]] مأنوس بوده است؛ ازاینرو علامه طباطبایی چنین برداشت کرده، که آن فرد قطعا پیامبر بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۳.</ref> اما [[سید محمدحسین فضلالله]] نویسنده [[من وحی القرآن (کتاب)|تفسیر من وحی القرآن]] این دلیل علامه را ناکافی دانسته است.<ref>فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۷۲.</ref> | ||
گفته شده نوشیدنی او شیر یا آبمیوه و غذای او انگور یا انجیر بوده است در حالی که این سه از هر چیز دیگری زودتر فاسد میشوند، اما با این حال خدا آنها به مدت صد سال تازه نگه داشت؛<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۲.</ref> به همین دلیل این واقعه معجزهای عجیب دانسته شده است؛ زیرا حیوانی که عمر طولانی دارد، در آنجا متلاشی شده، اما غذا و نوشیدنی که زودتر فاسد میشوند، در همان محیط سالم مانده بودند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۰۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۰۱.</ref> محمد صادقی تهرانی، معتقد است با این آیه میتوان افرادی را که عمر طولانی [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت مهدی(عج)]] را انکار کردهاند، جواب داد؛ زیرا همان خدایی که قدرت دارد غذا و نوشیدنی را به مدت صد سال نگهداری کند، میتواند به انسان، عمر طولانی دهد.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۵ش، ج۴، ص۲۴۴.</ref> از این آیه چنین استفاده میشود که هدف اصلی از میراندن و زنده کردن شخص، تنها نشان دادن این امر به آن فرد نبوده، بلکه خدا میخواست مسئله زنده شدن مردگان را به دیگر مردمان بفهماند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۵.</ref> | گفته شده نوشیدنی او شیر یا آبمیوه و غذای او انگور یا انجیر بوده است در حالی که این سه از هر چیز دیگری زودتر فاسد میشوند، اما با این حال خدا آنها به مدت صد سال تازه نگه داشت؛<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۲.</ref> به همین دلیل این واقعه معجزهای عجیب دانسته شده است؛ زیرا حیوانی که عمر طولانی دارد، در آنجا متلاشی شده، اما غذا و نوشیدنی که زودتر فاسد میشوند، در همان محیط سالم مانده بودند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۰۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۰۱.</ref> محمد صادقی تهرانی، معتقد است با این آیه میتوان افرادی را که عمر طولانی [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت مهدی(عج)]] را انکار کردهاند، جواب داد؛ زیرا همان خدایی که قدرت دارد غذا و نوشیدنی را به مدت صد سال نگهداری کند، میتواند به انسان، عمر طولانی دهد.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۵ش، ج۴، ص۲۴۴.</ref> از این آیه چنین استفاده میشود که هدف اصلی از میراندن و زنده کردن شخص، تنها نشان دادن این امر به آن فرد نبوده، بلکه خدا میخواست مسئله زنده شدن مردگان را به دیگر مردمان بفهماند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۵.</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
== فرد مورد اشاره و محل وقوع در آیه == | == فرد مورد اشاره و محل وقوع در آیه == | ||
{{اصلی|عزیر (پیامبر)}} | {{اصلی|عزیر (پیامبر)}} | ||
طبق نظریه مشهور، واقعه ذکر شده در آیه، برای حضرت عُزَیر رخ داده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، | طبق نظریه مشهور، واقعه ذکر شده در آیه، برای حضرت عُزَیر رخ داده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۹۵.</ref> به گفته [[محمد صادقی تهرانی]] از مفسران شیعه در قرن چهاردهم، در منابع اسلامی گزارشهای متعددی وجود دارد که این آیه را بر حضرت عزیر تطبیق کردهاند.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۵ش، ج۴، ص۲۳۹.</ref> بر اساس برخی احادیث حضرت عزیر در آن هنگام جوانی سی ساله<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۹۹.</ref> یا مردی پنجاه ساله بود.<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۴.</ref> با این حال در روایت دیگری فرد مورد نظر در آیه، [[ارمیا (پیامبر)|حضرت ارمیا]]<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۸۶.</ref> و در برخی دیگر [[حضرت خضر]] معرفی شده است.<ref>ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۷.</ref> به گفته علامه طباطبایی، ذکر نشدن نام فرد در آیه به این دلیل بوده که خداوند زنده کردن مردگان را کاری ساده نشان دهد؛ زیرا مردم زندهشدن مردگان را کاری شگفتانگیز و ناشدنی میپندارند، اما خداوند با ذکر نکردن جزئیات واقعه، آن را کاری بیاهمیت نشان میدهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۰.</ref> | ||
عزیر را پس از گذشت صد سال کسی نمیشناخت؛ او برای آنکه هویت خود را برای [[بنیاسرائیل]] ثابت کند به درخواستهای بنیاسرائیل برای اثبات ادعای زنده شدنش عمل کرد؛ برای مثال او به دنبال درخواست زنی نابینا که از وی طلب سلامتی کرده بود، برای او [[دعا]] کرد و چشمانش بینا شد.<ref> | عزیر را پس از گذشت صد سال کسی نمیشناخت؛ او برای آنکه هویت خود را برای [[بنیاسرائیل]] ثابت کند به درخواستهای بنیاسرائیل برای اثبات ادعای زنده شدنش عمل کرد؛ برای مثال او به دنبال درخواست زنی نابینا که از وی طلب سلامتی کرده بود، برای او [[دعا]] کرد و چشمانش بینا شد.<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref> همچنین عزیر برای جلب اعتماد فرزندان سالخوردهاش، به درخواست آنان نشانهای را که روی کتفش بود به آنان نشان داد.<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵.</ref> بنیاسرائیل که هنوز باور نمیکردند این فرد همان عزیر صدسال پیش است از وی خواستند [[تورات]] را که پس از سوزاندن [[بختنصر]] به فراموشی سپرده شده بود برای قوم بنیاسرائیل بخواند.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۳۲.</ref> عزیر نیز تورات را از حفظ برای آنان قرائت کرد.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۳۲.</ref> [[زمخشری]] در کشاف میگوید پیش از عزیر هیچ کس تورات را تلاوت نکرده بود برای همین او آیه و نشانهای برای مردمان شد (وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ: تو را برای مردم نشانه قرار دادیم).<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۷.</ref> | ||
طبق نظریه مشهور، محلی که این واقعه در آن رخ داده، [[بیتالمقدس]] بوده است.<ref>ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۷.</ref> اما [[ناصر مکارم شیرازی]] مؤلف [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]، این نظریه را بعید میداند.<ref>مکارم شیرازی، نمونه، | طبق نظریه مشهور، محلی که این واقعه در آن رخ داده، [[بیتالمقدس]] بوده است.<ref>ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۷.</ref> اما [[ناصر مکارم شیرازی]] مؤلف [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]، این نظریه را بعید میداند.<ref>مکارم شیرازی، نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۹۵.</ref> اینکه شخص با الاغ خود به آن محل رفته و با خود غذا و نوشیدنی همراه داشته، نشان از آن دارد که آن قریه در فاصله دوری از محل زندگی شخص بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۳.</ref> به گفته دَرْوَزه بسیاری از تفصیلاتی که ذیل این آیه نقل شده، از [[اسرائیلیات]] است.<ref>دروزه، التفسیر الحدیث، ۱۳۸۳ق، ج۶، ص۴۷۵.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |