confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۶۹۱
ویرایش
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== نکات تفسیری == | == نکات تفسیری == | ||
بر اساس این آیه خداوند قادر است زندهکردن را به هر صورتی انجام دهد: زنده کردن به صورت بازگرداندن روح (بازگرداندن روح شخص بدون آنکه بدنش پوسیده شده باشد)، زنده کردن به صورت حفظ و نگهداری از خراب شدن (چنانکه غذا و نوشیدنی را نگهداری کرد) و زنده کردن به صورت بازگرداندنِ جسم متلاشی شده (چنانکه جسم پوسیده الاغ را بازگرداند).<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۵۱۰.</ref> [[محمد رشید رضا|رشیدرضا]] | بر اساس این آیه خداوند قادر است زندهکردن را به هر صورتی انجام دهد: زنده کردن به صورت بازگرداندن روح (بازگرداندن روح شخص بدون آنکه بدنش پوسیده شده باشد)، زنده کردن به صورت حفظ و نگهداری از خراب شدن (چنانکه غذا و نوشیدنی را نگهداری کرد) و زنده کردن به صورت بازگرداندنِ جسم متلاشی شده (چنانکه جسم پوسیده الاغ را بازگرداند).<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۵۱۰.</ref> [[محمد رشید رضا|رشیدرضا]] نویسنده [[تفسیر المنار]] این آیه را نه بر مردن و زنده شدن دوباره، بلکه بر بیهوش شدن تطبیق کرده است،<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۳، ص۴۲.</ref> اما ادعای او بدون دلیل و بر خلاف معنای ظاهری آیه دانسته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۲.</ref> جوادی آملی چنین تفسیری را متأثر از عقاید [[وهابیت]] میداند؛ چرا که آنها همواره تلاش میکنند [[معجزه|معجزههای پیامبران]] را انکار کنند.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۲، ص۲۶۶.</ref> | ||
فرد ذکر شده در آیه، از روی شک و شبهه سؤال نکرده است، بلکه دوست داشت خداوند چگونگی زنده کردن مردگان را به او نشان دهد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ۶۴۰.</ref> به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] سخن این رهگذر از روی انکار نبوده بلکه در بیان عظمت و مشکل دانستن چنین امری بوده است.<ref>علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۹۷۳م، ج۱، ص۳۶۱.</ref> اگرچه برخی مفسران بر این باورند که شخص مورد اشاره در آیه، به زنده شدن مردگان اعتقاد نداشته و [[کافر]] بوده است،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۶؛ بیضاوی، انوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۵۶.</ref> اما به گفته جوادی آملی با توجه به ذیل آیه این نکته به دست میآید که این فرد در قدرت نامحدود خدا شک و شبههای نداشت و او در پی دستیافتن به [[عین الیقین]] بود تا مطلوب خود را با علم شهودی دریابد.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۲، ص۲۶۹.</ref> از طرفی بنا بر روایات این شخص از [[پیامبران]] بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref> مطابق این آیه خداوند با فرد مورد اشاره، سخن گفته و آن فرد با [[وحی]] مأنوس بوده است؛ ازاینرو علامه طباطبایی چنین برداشت کرده، که آن فرد قطعا پیامبر بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۳.</ref> اما [[سید محمدحسین فضلالله]] نویسنده [[من وحی القرآن (کتاب)|تفسیر من وحی القرآن]] این دلیل علامه را ناکافی دانسته است.<ref>فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۷۲.</ref> | فرد ذکر شده در آیه، از روی شک و شبهه سؤال نکرده است، بلکه دوست داشت خداوند چگونگی زنده کردن مردگان را به او نشان دهد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ۶۴۰.</ref> به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] سخن این رهگذر از روی انکار نبوده بلکه در بیان عظمت و مشکل دانستن چنین امری بوده است.<ref>علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۹۷۳م، ج۱، ص۳۶۱.</ref> اگرچه برخی مفسران بر این باورند که شخص مورد اشاره در آیه، به زنده شدن مردگان اعتقاد نداشته و [[کافر]] بوده است،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۶؛ بیضاوی، انوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۵۶.</ref> اما به گفته جوادی آملی با توجه به ذیل آیه این نکته به دست میآید که این فرد در قدرت نامحدود خدا شک و شبههای نداشت و او در پی دستیافتن به [[عین الیقین]] بود تا مطلوب خود را با علم شهودی دریابد.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۲، ص۲۶۹.</ref> از طرفی بنا بر روایات این شخص از [[پیامبران]] بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref> مطابق این آیه خداوند با فرد مورد اشاره، سخن گفته و آن فرد با [[وحی]] مأنوس بوده است؛ ازاینرو علامه طباطبایی چنین برداشت کرده، که آن فرد قطعا پیامبر بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۳.</ref> اما [[سید محمدحسین فضلالله]] نویسنده [[من وحی القرآن (کتاب)|تفسیر من وحی القرآن]] این دلیل علامه را ناکافی دانسته است.<ref>فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۷۲.</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
گفته شده نوشیدنی او شیر یا آبمیوه و غذای او انگور یا انجیر بوده است در حالی که این سه از هر چیز دیگری زودتر فاسد میشوند، اما با این حال خدا آنها به مدت صد سال تازه نگه داشت؛<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۲.</ref> به همین دلیل این واقعه معجزهای عجیب دانسته شده است؛ زیرا حیوانی که عمر طولانی دارد، در آنجا متلاشی شده، اما غذا و نوشیدنی که زودتر فاسد میشوند، در همان محیط سالم مانده بودند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۰۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۰۱.</ref> محمد صادقی تهرانی، معتقد است با این آیه میتوان افرادی را که عمر طولانی [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت مهدی(عج)]] را انکار کردهاند، جواب داد؛ زیرا همان خدایی که قدرت دارد غذا و نوشیدنی را به مدت صد سال نگهداری کند، میتواند به انسان، عمر طولانی دهد.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۵ش، ج۴، ص۲۴۴.</ref> از این آیه چنین استفاده میشود که هدف اصلی از میراندن و زنده کردن شخص، تنها نشان دادن این امر به آن فرد نبوده، بلکه خدا میخواست مسئله زنده شدن مردگان را به دیگر مردمان بفهماند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۵.</ref> | گفته شده نوشیدنی او شیر یا آبمیوه و غذای او انگور یا انجیر بوده است در حالی که این سه از هر چیز دیگری زودتر فاسد میشوند، اما با این حال خدا آنها به مدت صد سال تازه نگه داشت؛<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۲.</ref> به همین دلیل این واقعه معجزهای عجیب دانسته شده است؛ زیرا حیوانی که عمر طولانی دارد، در آنجا متلاشی شده، اما غذا و نوشیدنی که زودتر فاسد میشوند، در همان محیط سالم مانده بودند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۰۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۰۱.</ref> محمد صادقی تهرانی، معتقد است با این آیه میتوان افرادی را که عمر طولانی [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت مهدی(عج)]] را انکار کردهاند، جواب داد؛ زیرا همان خدایی که قدرت دارد غذا و نوشیدنی را به مدت صد سال نگهداری کند، میتواند به انسان، عمر طولانی دهد.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۵ش، ج۴، ص۲۴۴.</ref> از این آیه چنین استفاده میشود که هدف اصلی از میراندن و زنده کردن شخص، تنها نشان دادن این امر به آن فرد نبوده، بلکه خدا میخواست مسئله زنده شدن مردگان را به دیگر مردمان بفهماند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۵.</ref> | ||
به گفته [[ابنعاشور]] این واقعه تقریبا در سال ۵۶۰ پیش از میلاد رخ داده است.<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۵۰۹.</ref> در این آیه اگرچه کلمه «اهل قریه» ذکر نشده، اما از آنجا که سؤال از زنده شدن مردگان بوده، روشن میشود که از زنده شدن اهل قریه سؤال شده است.<ref>بلاغی، آلاء الرحمن، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۳۱.</ref> با توجه به اینکه در آیه از چگونگی زنده شدن مرگان سؤال شده، روشن میشود که آن شخص در آن قریه استخوانهای پوسیده اهل قریه را دیده که چنین سؤالی پرسیده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۳.</ref> از آنجا که شخص مقدار خواب خود را یک روز یا بخشی از آن دانسته، روشن میشود که مردن و زنده شدن او در دو بخش متفاوت از روز انجام شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۴.</ref> | به گفته [[ابنعاشور]] از مفسران اهلتسنن، این واقعه تقریبا در سال ۵۶۰ پیش از میلاد رخ داده است.<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۵۰۹.</ref> در این آیه اگرچه کلمه «اهل قریه» ذکر نشده، اما از آنجا که سؤال از زنده شدن مردگان بوده، روشن میشود که از زنده شدن اهل قریه سؤال شده است.<ref>بلاغی، آلاء الرحمن، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۳۱.</ref> با توجه به اینکه در آیه از چگونگی زنده شدن مرگان سؤال شده، روشن میشود که آن شخص در آن قریه استخوانهای پوسیده اهل قریه را دیده که چنین سؤالی پرسیده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۳.</ref> از آنجا که شخص مقدار خواب خود را یک روز یا بخشی از آن دانسته، روشن میشود که مردن و زنده شدن او در دو بخش متفاوت از روز انجام شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۴.</ref> | ||
== ارتباط با آیات پسین و پیشین == | == ارتباط با آیات پسین و پیشین == |