پرش به محتوا

امام هادی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
{{اصلی|فهرست کنیه‌ها و لقب‌های امام هادی(ع)}}
{{اصلی|فهرست کنیه‌ها و لقب‌های امام هادی(ع)}}


علی بن محمد، مشهور به امام هادی و علی النقی، امام دهم شیعیان است. پدرش [[امام جواد علیه‌السلام|امام جواد(ع)]]، امام نهم شیعیان، و مادرش کنیزی<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۸.</ref> به نام [[سمانه مغربیه|سَمانه مَغربیه]]<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷.</ref> یا سوسَن<ref>نوبختی، فرق الشیعه، دارالاضوا، ص۹۳.</ref> بود.
علی بن محمد، مشهور به امام هادی و علی النقی، امام دهم شیعیان است. پدرش [[امام جواد علیه‌السلام|امام جواد(ع)]]، امام نهم شیعیان، و مادرش کنیزی<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷؛ مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۸.</ref> به نام [[سمانه مغربیه|سَمانه مَغربیه]]<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷.</ref> یا سوسَن<ref>نوبختی، فرق الشیعه، دارالاضوا، ص۹۳.</ref> بود.


از مشهورترین القاب امام دهم شیعیان، هادی و [[نقی (لقب)|نَقی]] است.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref> او به هادی ملقب شده است چرا که در زمان خود بهترین هدایت‌کننده مردم به سوی خیر بوده است.<ref>قرشی، حیاة الامام علی الهادی، ۱۴۲۹ق، ص۲۱.</ref> القاب دیگری همچون مرتضی، عالم، فقیه، امین، ناصح، متوکل،{{یاد|گفته‌اند حضرت هادی این لقب را خوش نداشت و از اصحاب خود می‌خواست که او را با لقب متوکل صدا نزنند. باقر شریف قرشی، بر این باور است که چون متوکل، لقب خلیفه عباسی از دشمنان اهل‌بیت به شمار می‌رفت، امام هادی نمی‌خواست او را با این لقب صدا بزنند.(قرشی، حیاة الامام علی النقی، ۱۴۲۹ق، ص۲۲.)}} خالص و طَیّب برای او ذکر شده است.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref> [[شیخ صدوق]] (درگذشت ۳۸۱ق) از اساتیدش نقل کرده است که هر کدام از امام هادی و فرزندش [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] را به دلیل اینکه در منطقه‌ای به نام عسکر در سامرا ساکن بودند، عسکری می‌خواندند.<ref> صدوق، علل‌الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۲۴۱.</ref> [[سبط بن جوزی|ابن‌جوزی]] (درگذشت ۶۵۴ق) از علمای اهل‌سنت نیز در کتاب [[تذکرة الخواص من الامة فی ذکر خصائص الائمة (کتاب)|تذکرة الخواص]] نسبت عسکری به امام هادی را به همین دلیل دانسته است.<ref>ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۲.</ref>
از مشهورترین القاب امام دهم شیعیان، هادی و [[نقی (لقب)|نَقی]] است.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref> او به هادی ملقب شده است چرا که در زمان خود بهترین هدایت‌کننده مردم به سوی خیر بوده است.<ref>قرشی، حیاة الامام علی الهادی، ۱۴۲۹ق، ص۲۱.</ref> القاب دیگری همچون مرتضی، عالم، فقیه، امین، ناصح، متوکل،{{یاد|گفته‌اند حضرت هادی این لقب را خوش نداشت و از اصحاب خود می‌خواست که او را با لقب متوکل صدا نزنند. باقر شریف قرشی، بر این باور است که چون متوکل، لقب خلیفه عباسی از دشمنان اهل‌بیت به شمار می‌رفت، امام هادی نمی‌خواست او را با این لقب صدا بزنند.(قرشی، حیاة الامام علی النقی، ۱۴۲۹ق، ص۲۲.)}} خالص و طَیّب برای او ذکر شده است.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref> [[شیخ صدوق]] (درگذشت ۳۸۱ق) از اساتیدش نقل کرده است که هر کدام از امام هادی و فرزندش [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] را به دلیل اینکه در منطقه‌ای به نام عسکر در سامرا ساکن بودند، عسکری می‌خواندند.<ref> صدوق، علل‌الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۲۴۱.</ref> [[سبط بن جوزی|ابن‌جوزی]] (درگذشت ۶۵۴ق) از علمای اهل‌سنت نیز در کتاب [[تذکرة الخواص من الامة فی ذکر خصائص الائمة (کتاب)|تَذْکرة‌الخَواص]] نسبت عسکری به امام هادی را به همین دلیل دانسته است.<ref>ابن‌جوزی، تذکرة‌الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۲.</ref>


[[کنیه]] وی ابوالحسن است<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱؛ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.</ref> و در منابع حدیثی، ابوالحسن سوم خوانده شده است،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۷، ۳۴۱.</ref> تا با ابوالحسن اول یعنی [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم]] و ابوالحسن دوم یعنی [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا]] اشتباه نشود.<ref> قرشی، حیاة الامام علی الهادی، ۱۴۲۹ق، ص۲۱.</ref>
[[کنیه]] وی ابوالحسن است<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱؛ طوسی، تهذیب‌الاحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.</ref> و در منابع حدیثی، ابوالحسن سوم خوانده شده است،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۷، ۳۴۱.</ref> تا با ابوالحسن اول یعنی [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم]] و ابوالحسن دوم یعنی [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا]] اشتباه نشود.<ref> قرشی، حیاة الامام علی الهادی، ۱۴۲۹ق، ص۲۱.</ref>


== زندگی‌نامه==
== زندگی‌نامه==
بنابر نظر [[محمد بن یعقوب کلینی]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۷.</ref> [[شیخ طوسی]]،<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.</ref> شیخ مفید<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷.</ref> ابن‌شهرآشوب<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref>  امام هادی در [[۱۵ ذی‌الحجه]] سال [[سال ۲۱۲ هجری قمری|۲۱۲ق]] در [[صریا|صَریا]] (منطقه‌ای در نزدیکی [[مدینه]]) متولد شده است. با این حال تولد او را در دوم یا پنجم [[رجب]] همان سال،<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۸.</ref> رجب سال ۲۱۴ق و [[جمادی‌الآخر|جمادی‌الثانی]] سال ۲۱۵ق<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۷.</ref> نیز ثبت کرده‌اند.  
بنابر نظر [[محمد بن یعقوب کلینی]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۷.</ref> [[شیخ طوسی]]،<ref>طوسی، تهذیب‌الاحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.</ref> شیخ مفید<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷.</ref> ابن‌شهرآشوب<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref>  امام هادی در [[۱۵ ذی‌الحجه]] سال [[سال ۲۱۲ هجری قمری|۲۱۲ق]] در [[صریا|صَریا]] (منطقه‌ای در نزدیکی [[مدینه]]) متولد شده است. با این حال تولد او را در دوم یا پنجم [[رجب]] همان سال،<ref>مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۸.</ref> رجب سال ۲۱۴ق و [[جمادی‌الآخر|جمادی‌الثانی]] سال ۲۱۵ق<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۷.</ref> نیز ثبت کرده‌اند.  


به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم، در سالی که امام جواد همراه با همسرش، [[ام فضل دختر مأمون|اُم‌ُّالفَضل]] حج به جای آورد، امام هادی را در حالی‌که کوچک بود به مدینه آوردند<ref> مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۸.</ref> و او تا سال ۲۳۳ق در مدینه زندگی کرده است. به گزارش [[احمد بن ابی‌یعقوب|یعقوبی]] تاریخ‌نگار قرن سوم قمری در این سال [[متوکل عباسی]] امام هادی را به سامرا احضار کرد<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۴.</ref> و در منطقه‌ای تحت کنترل خود به نام عسکر اقامت داد و تا پایان عمر در آنجا بود.<ref>نگاه کنید به: ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۲.</ref>
به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم، در سالی که امام جواد همراه با همسرش، [[ام فضل دختر مأمون|اُم‌ُّالفَضل]] حج به جای آورد، امام هادی را در حالی‌که کوچک بود به مدینه آوردند<ref> مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۸.</ref> و او تا سال ۲۳۳ق در مدینه زندگی کرده است. به گزارش [[احمد بن ابی‌یعقوب|یعقوبی]] تاریخ‌نگار قرن سوم قمری در این سال [[متوکل عباسی]] امام هادی را به سامرا احضار کرد<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۴.</ref> و در منطقه‌ای تحت کنترل خود به نام عسکر اقامت داد و تا پایان عمر در آنجا بود.<ref>نگاه کنید به: ابن‌جوزی، تذکرة‌الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۲.</ref>


از زندگی امام هادی، امام جواد و امام عسکری در مقایسه با دیگر [[امامان شیعه|ائمه شیعه]]، اطلاعات چندانی وجود ندارد. محمدحسین رجبی دوانی (زاده ۱۳۳۹ش)، تاریخ‌پژوه، دلیل این مسئله را عمر کوتاه این [[امامان شیعه|امامان]]، محصور بودن آنان و غیرشیعی بودن نویسندگان کتب تاریخ در آن روزگار می‌داند.<ref>[https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=19933 علل محدود بودن اطلاعات تاریخی درباره امام هادی(ع)]، وبگاه تحلیلی نخبگان.</ref>   
از زندگی امام هادی، امام جواد و امام عسکری در مقایسه با دیگر [[امامان شیعه|ائمه شیعه]]، اطلاعات چندانی وجود ندارد. محمدحسین رجبی دوانی (زاده ۱۳۳۹ش)، تاریخ‌پژوه، دلیل این مسئله را عمر کوتاه این [[امامان شیعه|امامان]]، محصور بودن آنان و غیرشیعی بودن نویسندگان کتب تاریخ در آن روزگار می‌داند.<ref>[https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=19933 علل محدود بودن اطلاعات تاریخی درباره امام هادی(ع)]، وبگاه تحلیلی نخبگان.</ref>   
خط ۴۹: خط ۴۹:
==دوره امامت ==
==دوره امامت ==
{{جعبه نقل قول|عنوان =|نقل‌قول = امام هادی(ع): {{سخ}}'''«'''مردم در دنيا با اموال سر و كار دارند  و در آخرت با اعمالشان.'''»''' |تاریخ بایگانی||منبع=<small>عطاردی، مسند الامام الهادی، ص۳۰۴. </small>|تراز=چپ|عرض=۲۳۰px|اندازه خط=۱۵px|گیومه نقل‌قول =|رنگ پس‌زمینه=#ffeebb|تراز منبع= چپ}}
{{جعبه نقل قول|عنوان =|نقل‌قول = امام هادی(ع): {{سخ}}'''«'''مردم در دنيا با اموال سر و كار دارند  و در آخرت با اعمالشان.'''»''' |تاریخ بایگانی||منبع=<small>عطاردی، مسند الامام الهادی، ص۳۰۴. </small>|تراز=چپ|عرض=۲۳۰px|اندازه خط=۱۵px|گیومه نقل‌قول =|رنگ پس‌زمینه=#ffeebb|تراز منبع= چپ}}
علی بن محمد، در سال [[سال ۲۲۰ هجری قمری|۲۲۰ق]] در هشت سالگی به [[امامت]] رسید.<ref>قمی، منتهى الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص ۱۸۷۸</ref> به گزارش منابع، سن پایین امام هادی(ع) در آغاز امامت، منجر به تردید شیعیان نشد چرا که امامت امام جواد در سن کم، موجب شد شیعیان پس از وی در مواجهه با چنین موضوعی دچار تردید نشوند.<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۸۱.</ref> به نوشته [[شیخ مفید]]، شیعیان پس از امام نهم، به استثنای عده اندکی، امامت امام هادی(ع) را پذیرفتند،<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۰.</ref> و آن عده [[موسی مبرقع|موسی مُبَرقَع]] را امام دانستند؛ با این حال پس از مدتی از اعتقاد خود برگشتند و به عموم شیعیان پیوستند.<ref> نوبختی، فرق الشیعه، دارالاضوا، ص۹۱-۹۲.</ref> [[سعد بن عبدالله اشعری قمی|سعد بن عبدالله اشعری]]، بازگشت آن عده به امام هادی(ع) را در پی بیزاری‌جستن موسی مبرقع از آنان دانسته است.<ref>اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۹۹‌.</ref> شیخ مفید<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۰.</ref> و [[ابن‌شهرآشوب]]،<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref> اتفاق‌نظر شیعیان بر امامت امام هادی(ع) و عدم ادعای امامت از سوی کسی جز وی را دلیل محکمی بر اثبات امامت وی دانسته‌اند.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۲۰‌.</ref> [[محمد بن یعقوب کلینی|محمد بن یعقوب کُلینی]] و شیخ مفید، نصوص مربوط به اثبات امامت وی را در آثار خود برشمرده‌اند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۳-۳۲۵؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۸.</ref>
علی بن محمد، در سال [[سال ۲۲۰ هجری قمری|۲۲۰ق]] در هشت سالگی به [[امامت]] رسید.<ref>قمی، منتهى الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص ۱۸۷۸</ref> به گزارش منابع، سن پایین امام هادی(ع) در آغاز امامت، منجر به تردید شیعیان نشد چرا که امامت امام جواد در سن کم، موجب شد شیعیان پس از وی در مواجهه با چنین موضوعی دچار تردید نشوند.<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۸۱.</ref> به نوشته [[شیخ مفید]]، شیعیان پس از امام نهم، به استثنای عده اندکی، امامت امام هادی(ع) را پذیرفتند،<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۰.</ref> و آن عده [[موسی مبرقع|موسی مُبَرقَع]] را امام دانستند؛ با این حال پس از مدتی از اعتقاد خود برگشتند و به عموم شیعیان پیوستند.<ref> نوبختی، فرق‌الشیعه، دارالاضوا، ص۹۱-۹۲.</ref> [[سعد بن عبدالله اشعری قمی|سعد بن عبدالله اشعری]]، بازگشت آن عده به امام هادی(ع) را در پی بیزاری‌جستن موسی مبرقع از آنان دانسته است.<ref>اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۹۹‌.</ref> شیخ مفید<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۰.</ref> و [[ابن‌شهرآشوب]]،<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref> اتفاق‌نظر شیعیان بر امامت امام هادی(ع) و عدم ادعای امامت از سوی کسی جز وی را دلیل محکمی بر اثبات امامت وی دانسته‌اند.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۲۰‌.</ref> [[محمد بن یعقوب کلینی|محمد بن یعقوب کُلینی]] و شیخ مفید، نصوص مربوط به اثبات امامت وی را در آثار خود برشمرده‌اند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۳-۳۲۵؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۸.</ref>
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = امام هادی(ع): {{سخ}}'''«'''حکمت در سرشت‌های فاسد اثر نمی‌کند.'''»''' |تاریخ بایگانی || منبع = عطاردی، مسند الامام الهادی، ص۳۰۴. | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه=#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = امام هادی(ع): {{سخ}}'''«'''حکمت در سرشت‌های فاسد اثر نمی‌کند.'''»''' |تاریخ بایگانی || منبع = عطاردی، مسند الامام الهادی، ص۳۰۴. | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه=#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


خط ۵۶: خط ۵۶:
=== خلفای هم‌عصر ===
=== خلفای هم‌عصر ===
{{خلفای معاصر با امام هادی}}
{{خلفای معاصر با امام هادی}}
امام هادی(ع)، ۳۳ سال ([[سال ۲۲۰ هجری قمری|۲۲۰ق]]-۲۵۴ق)، [[امامت]] را بر عهده داشت<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۹.</ref> در این مدت چند خلیفه عباسی بر سر کار آمدند؛ آغاز امامت او با خلافت معتصم، و پایان آن در دوره خلافت مُعْتَز بوده است.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۹.</ref> البته ابن‌شهرآشوب، پایان عمر امام هادی(ع) را در زمان خلافت مُعتَمد عباسی دانسته است.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref>  
امام هادی(ع)، ۳۳ سال ([[سال ۲۲۰ هجری قمری|۲۲۰ق]]-۲۵۴ق)، [[امامت]] را بر عهده داشت<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۷؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۹.</ref> در این مدت چند خلیفه عباسی بر سر کار آمدند؛ آغاز امامت او با خلافت معتصم، و پایان آن در دوره خلافت مُعْتَز بوده است.<ref>طبرسی، اعلام‌الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۹.</ref> البته ابن‌شهرآشوب، پایان عمر امام هادی(ع) را در زمان خلافت مُعتَمد عباسی دانسته است.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref>  


امام دهم شیعیان، هفت سال از امامت خود را در دوره خلافت [[معتصم عباسی]] سپری کرد.<ref>پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۷۴ش، ص۵۹۵.</ref> به گفته جاسم حسین نویسنده [[تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم (کتاب)|کتاب تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)]]، معتصم در زمان امام هادی در مقایسه با دوران امام جواد، سختگیری کمتری به شیعیان روا می‌داشت و مدارای بیشتری با [[علویان]] داشت و این تغییر رویکرد او، ناشی از بهبود اوضاع اقتصادی و کاهش یافتن قیام‌های علویان بوده است.<ref>جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۷۶ش، ص۸۱.</ref> همچنین حدود پنج سال از دوران امامت امام دهم، با خلافت واثق، چهارده سال با خلافت [[متوکل عباسی|متوکل]]، شش ماه با خلافت مستنصر، دو سال و نه ماه با خلافت مستعین و بیش از هشت سال با خلافت مُعْتَز همزمان بوده است.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۹و۱۱۰.</ref>
امام دهم شیعیان، هفت سال از امامت خود را در دوره خلافت [[معتصم عباسی]] سپری کرد.<ref>پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۷۴ش، ص۵۹۵.</ref> به گفته جاسم حسین نویسنده [[تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم (کتاب)|کتاب تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)]]، معتصم در زمان امام هادی در مقایسه با دوران امام جواد، سختگیری کمتری به شیعیان روا می‌داشت و مدارای بیشتری با [[علویان]] داشت و این تغییر رویکرد او، ناشی از بهبود اوضاع اقتصادی و کاهش یافتن قیام‌های علویان بوده است.<ref>جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۷۶ش، ص۸۱.</ref> همچنین حدود پنج سال از دوران امامت امام دهم، با خلافت واثق، چهارده سال با خلافت [[متوکل عباسی|متوکل]]، شش ماه با خلافت مستنصر، دو سال و نه ماه با خلافت مستعین و بیش از هشت سال با خلافت مُعْتَز همزمان بوده است.<ref>طبرسی، اعلام‌الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۹و۱۱۰.</ref>


=== احضار به سامرا ===
=== احضار به سامرا ===
[[متوکل عباسی]] در [[سال ۲۳۳ هجری قمری|سال ۲۳۳ق]] امام هادی(ع) را وادار کرد که از [[مدینه]] به [[سامرا]] برود.<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۴.</ref> شیخ مفید این اقدام متوکل را برای سال ۲۴۳ق گزارش کرده است<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۱۰.</ref> اما از نظر [[رسول جعفریان]]، پژوهشگر تاریخ اسلام، این تاریخ (سال ۲۴۳ق) صحیح نیست.<ref>جعفریان، حيات فكرى و سياسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۵۰۳.</ref> گفته شده دلیل این کار متوکل، بدگویی عبدالله بن محمد کارگزار حکومت عباسی در مدینه<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref> و [[بریحه عباسی]] امام جماعت منصوب خلیفه در مکه و مدینه، علیه امام هادی<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۳.</ref> و همچنین گزارش‌هایی از میل مردم به امام دهم شیعیان بوده است.<ref>ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۳.</ref> به گزارش مسعودی، بریحه، در نامه‌ای به متوکل، به وی گفت که «اگر مکه و مدینه را می‌خواهی، علی بن محمد را از آنجا بیرون کن؛ زیرا او به سوی خود دعوت می‌کند و شمار زیادی را دور خود جمع کرده است».<ref>مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۳.</ref> بر همین اساس، [[یحیی بن هرثمه|یحیی بن هَرثَمه]] از سوی متوکل، مأمور انتقال امام هادی به سامرا شد.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۳.</ref> امام هادی(ع) در نامه‌ای به متوکل، بدگویی‌ها علیه خویش را رد کرد،<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref> اما متوکل در پاسخ، با احترام از او خواست به سوی [[سامرا]] حرکت کند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref> متن نامه متوکل، در آثار [[شیخ مفید]] و [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] نقل شده است.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۱.</ref>
[[متوکل عباسی]] در [[سال ۲۳۳ هجری قمری|سال ۲۳۳ق]] امام هادی(ع) را وادار کرد که از [[مدینه]] به [[سامرا]] برود.<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۸۴.</ref> شیخ مفید این اقدام متوکل را برای سال ۲۴۳ق گزارش کرده است<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۱۰.</ref> اما از نظر [[رسول جعفریان]]، پژوهشگر تاریخ اسلام، این تاریخ (سال ۲۴۳ق) صحیح نیست.<ref>جعفریان، حيات فكرى و سياسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۵۰۳.</ref> گفته شده دلیل این کار متوکل، بدگویی عبدالله بن محمد کارگزار حکومت عباسی در مدینه<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref> و [[بریحه عباسی]] امام جماعت منصوب خلیفه در مکه و مدینه، علیه امام هادی<ref>مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۳.</ref> و همچنین گزارش‌هایی از میل مردم به امام دهم شیعیان بوده است.<ref>ابن‌جوزی، تذکرة‌الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۳.</ref> به گزارش مسعودی، بریحه، در نامه‌ای به متوکل، به وی گفت که «اگر مکه و مدینه را می‌خواهی، علی بن محمد را از آنجا بیرون کن؛ زیرا او به سوی خود دعوت می‌کند و شمار زیادی را دور خود جمع کرده است».<ref>مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۳.</ref> بر همین اساس، [[یحیی بن هرثمه|یحیی بن هَرثَمه]] از سوی متوکل، مأمور انتقال امام هادی به سامرا شد.<ref>مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۳.</ref> امام هادی(ع) در نامه‌ای به متوکل، بدگویی‌ها علیه خویش را رد کرد،<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref> اما متوکل در پاسخ، با احترام از او خواست به سوی [[سامرا]] حرکت کند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹.</ref> متن نامه متوکل، در آثار [[شیخ مفید]] و [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] نقل شده است.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۰۹؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۱.</ref>


به گفته [[رسول جعفریان]]، اگرچه متوکل برنامه انتقال امام هادی(ع) به سامرا را به گونه‌ای طراحی کرده بود که حساسیت مردم برانگیخته نشود و مسافرت اجباری امام، پیامدی به دنبال نداشته باشد.<ref>جعفریان، رسول، حيات فكرى و سياسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۵۰۵.</ref> سبط بن جوزی از علمای اهل‌سنت گزارشی از یحیی بن هرثمه نقل کرده است که بر اساس آن مردم مدینه بسیار ناراحت و برآشفته شدند و ناراحتی آنان به حدی رسید که ناله و شیونی به راه‌ انداختند که مدینه تا آن زمان چنین وضعی به خود ندیده بود.<ref>ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۲.</ref> امام هادی(ع) پس از خروج از مدینه، وارد [[کاظمین]] شد و در آنجا با استقبال مردم مواجه گردید.<ref>مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref> در کاظمین به خانه [[خزیمة بن حازم]] رفت و از آنجا به سوی سامرا حرکت داده شد.<ref>مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۷.</ref>  
به گفته [[رسول جعفریان]]، اگرچه متوکل برنامه انتقال امام هادی(ع) به سامرا را به گونه‌ای طراحی کرده بود که حساسیت مردم برانگیخته نشود و مسافرت اجباری امام، پیامدی به دنبال نداشته باشد.<ref>جعفریان، رسول، حيات فكرى و سياسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۵۰۵.</ref> سبط بن جوزی از علمای اهل‌سنت گزارشی از یحیی بن هرثمه نقل کرده است که بر اساس آن مردم مدینه بسیار ناراحت و برآشفته شدند و ناراحتی آنان به حدی رسید که ناله و شیونی به راه‌ انداختند که مدینه تا آن زمان چنین وضعی به خود ندیده بود.<ref>ابن‌جوزی، تذکرة‌الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۹۲.</ref> امام هادی(ع) پس از خروج از مدینه، وارد [[کاظمین]] شد و در آنجا با استقبال مردم مواجه گردید.<ref>مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref> در کاظمین به خانه [[خزیمة بن حازم]] رفت و از آنجا به سوی سامرا حرکت داده شد.<ref>مسعودی، اثبات‌الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۷.</ref>  


حضرت هادی به ظاهر مورد احترام متوکل بود، اما متوکل علیه او دسیسه می‌کرد<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱.</ref> به گزارش طبرسی هدف متوکل از این کار این بود که از ابهت و عظمت آن حضرت در چشم مردم بکاهد.<ref> طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۶.</ref> به گفته [[شیخ مفید]]، نخستین روزی که امام وارد سامرا شد، متوکل دستور داد تا او را یک روز در «خانِ صَعالیک» (محل استقرار و تجمع گدایان و مستمندان) نگاه داشتند و روز بعد به خانه‌ای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱.</ref> به نظر صالح بن سعید، این اقدام به قصد تحقیر امام هادی(ع) انجام شده است.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱.</ref>  
حضرت هادی به ظاهر مورد احترام متوکل بود، اما متوکل علیه او دسیسه می‌کرد<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱.</ref> به گزارش طبرسی هدف متوکل از این کار این بود که از ابهت و عظمت آن حضرت در چشم مردم بکاهد.<ref> طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۶.</ref> به گفته [[شیخ مفید]]، نخستین روزی که امام وارد سامرا شد، متوکل دستور داد تا او را یک روز در «خانِ صَعالیک» (محل استقرار و تجمع گدایان و مستمندان) نگاه داشتند و روز بعد به خانه‌ای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱.</ref> به نظر صالح بن سعید، این اقدام به قصد تحقیر امام هادی(ع) انجام شده است.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱.</ref>  
خط ۷۴: خط ۷۴:


=== برخورد با غالیان===
=== برخورد با غالیان===
[[غالیان]] در زمان امامت امام هادی فعال بودند آنان خود را از اصحاب و نزدیکان حضرت هادی معرفی می‌کردند و مطالبی را به [[امامان شیعه]] از جمله امام هادی نسبت می‌دادند که بر اساس نامه [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی اَشعری]] به امام هادی دل‌ها از شنیدن آنها مشمئز می‌شد و از طرفی چون به ائمه منسوب می‌شد، جرأت انکار و رد آنها را هم نداشتند. به عنوان نمونه منظور از صلاة را در آیه {{حدیث|إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ‌}}<ref>سوره عنکبوت، آیه۴۵.</ref> یا آیه {{حدیث|وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ}}<ref>سوره بقره، آیه۴۳.</ref> اشاره به شخصی می‌دانستند نه [[رکوع]] و [[سجده]] هم‌چنان که منظور از [[زکات]] را فردی مشخص می‌دانستند نه پرداخت مال. همچنین برخی از [[واجب|واجبات]] و [[حرام|محرمات]] دیگر را نیز تأویل می‌کردند. امام هادی در پاسخ احمد بن محمد نوشت که این گونه تأویلات از دین ما نیست؛ از آن پرهیز کنید.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۷.</ref>فتح بن یزید جرجانی بر این باور بود که خوردن و آشامیدن با [[امامت]] سازگار نیست و امامان نیازی به خوردن و آشامیدن ندارند، امام هادی در پاسخ او به خوردن و آشامیدن [[پیامبران]] و راه رفتن آنان در بازار استناد کرد و فرمود: «هر جسمی چنین است جز خدا، که جسم را جسمیت بخشیده است».<ref>اربلی، کشف‌الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۸.</ref>
[[غالیان]] در زمان امامت امام هادی فعال بودند آنان خود را از اصحاب و نزدیکان حضرت هادی معرفی می‌کردند و مطالبی را به [[امامان شیعه]] از جمله امام هادی نسبت می‌دادند که بر اساس نامه [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی اَشعری]] به امام هادی دل‌ها از شنیدن آنها مشمئز می‌شد و از طرفی چون به ائمه منسوب می‌شد، جرأت انکار و رد آنها را هم نداشتند. به عنوان نمونه منظور از صلاة را در آیه {{حدیث|إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ‌}}<ref>سوره عنکبوت، آیه۴۵.</ref> یا آیه {{حدیث|وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ}}<ref>سوره بقره، آیه۴۳.</ref> اشاره به شخصی می‌دانستند نه [[رکوع]] و [[سجده]] هم‌چنان که منظور از [[زکات]] را فردی مشخص می‌دانستند نه پرداخت مال. همچنین برخی از [[واجب|واجبات]] و [[حرام|محرمات]] دیگر را نیز تأویل می‌کردند. امام هادی در پاسخ احمد بن محمد نوشت که این گونه تأویلات از دین ما نیست؛ از آن پرهیز کنید.<ref>کشی، رجال‌الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۷.</ref>فتح بن یزید جرجانی بر این باور بود که خوردن و آشامیدن با [[امامت]] سازگار نیست و امامان نیازی به خوردن و آشامیدن ندارند، امام هادی در پاسخ او به خوردن و آشامیدن [[پیامبران]] و راه رفتن آنان در بازار استناد کرد و فرمود: «هر جسمی چنین است جز خدا، که جسم را جسمیت بخشیده است».<ref>اربلی، کشف‌الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۸.</ref>


امام دهم شیعیان، در پاسخ به نامه [[سهل بن زیاد آدمی|سهل بن زیاد]]، از [[غلو|غُلُوْ]] علی بن حسکه خبر داده بودند، وابستگی [[علی بن حسکه|علی بن حَسَکه]] به [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]] را رد کرد، سخنان او را باطل شمرد و از [[شیعه|شیعیان]] خواست از او دوری کنند و حکم قتلش را نیز صادر کرد. بر اساس این نامه، علی بن حسکه به الوهیت امام هادی معتقد بود و خود را [[باب الامام|باب]] و [[نبوت|پیامبر]] از جانب او معرفی می‌کرد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۸-۵۱۹.</ref> امام هادی غالیانی همچون [[محمد بن نصیر نمیری|محمد بن نُصیر نمیری]] بنیانگذار [[علویان (سوریه)|فرقه نصیریه]]،<ref>نوبختی، فرق الشیعه، دارالاضوا، ص۹۳.</ref> حسن بن محمد معروف به ابن‌بابا و [[فارس بن حاتم قزوینی]] را نیز [[لعن]] کرده است.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص ۵۲۰.</ref> امام ضمن نامه‌ای از ابن‌بابا قمی بیزاری جست و فرمود: [[شیطان]] وی را گمراه کرده است.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۰.</ref> امام هادی(ع) از شیعیان خواست فارس بن حاتم را تکذیب کنند و درباره اختلافی که میان ابن‌حاتم و [[علی بن جعفر الهمانی|علی بن جعفر همانی]] پیدا شده بود، جانب علی بن جعفر را گرفت و ابن‌حاتم را رد و طرد کرد. همچنین دستور قتل ابن‌حاتم را صادر نمود و برای قاتل وی سعادت اخروی و [[بهشت]] را تضمین کرد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۳.</ref> او در پاسخ سؤالات شیعیان درباره ابن حاتم، از وی اعلام بیزاری می‌کرد. به گفته [[رسول جعفریان]]، تاریخ‌پژوه شیعه، کثرت روایات درباره ابن‌حاتم در [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجال کشی]]، نشان می‌دهد که خطر بزرگی از جانب وی شیعه را تهدید می‌کرده است.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۲۷.</ref>  
امام دهم شیعیان، در پاسخ به نامه [[سهل بن زیاد آدمی|سهل بن زیاد]]، از [[غلو|غُلُوْ]] علی بن حسکه خبر داده بودند، وابستگی [[علی بن حسکه|علی بن حَسَکه]] به [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]] را رد کرد، سخنان او را باطل شمرد و از [[شیعه|شیعیان]] خواست از او دوری کنند و حکم قتلش را نیز صادر کرد. بر اساس این نامه، علی بن حسکه به الوهیت امام هادی معتقد بود و خود را [[باب الامام|باب]] و [[نبوت|پیامبر]] از جانب او معرفی می‌کرد.<ref>کشی، رجال‌الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۸-۵۱۹.</ref> امام هادی غالیانی همچون [[محمد بن نصیر نمیری|محمد بن نُصیر نمیری]] بنیانگذار [[علویان (سوریه)|فرقه نصیریه]]،<ref>نوبختی، فرق‌الشیعه، دارالاضوا، ص۹۳.</ref> حسن بن محمد معروف به ابن‌بابا و [[فارس بن حاتم قزوینی]] را نیز [[لعن]] کرده است.<ref>کشی، رجال‌الکشی، ۱۴۰۹ق، ص ۵۲۰.</ref> امام ضمن نامه‌ای از ابن‌بابا قمی بیزاری جست و فرمود: [[شیطان]] وی را گمراه کرده است.<ref>کشی، رجال‌الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۰.</ref> امام هادی(ع) از شیعیان خواست فارس بن حاتم را تکذیب کنند و درباره اختلافی که میان ابن‌حاتم و [[علی بن جعفر الهمانی|علی بن جعفر همانی]] پیدا شده بود، جانب علی بن جعفر را گرفت و ابن‌حاتم را رد و طرد کرد. همچنین دستور قتل ابن‌حاتم را صادر نمود و برای قاتل وی سعادت اخروی و [[بهشت]] را تضمین کرد.<ref>کشی، رجال‌الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۳.</ref> او در پاسخ سؤالات شیعیان درباره ابن حاتم، از وی اعلام بیزاری می‌کرد. به گفته [[رسول جعفریان]]، تاریخ‌پژوه شیعه، کثرت روایات درباره ابن‌حاتم در [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجال کشی]]، نشان می‌دهد که خطر بزرگی از جانب وی شیعه را تهدید می‌کرده است.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۲۷.</ref>  


از دیگر غالیانی که خود را از [[فهرست اصحاب امام هادی(ع)|اصحاب امام هادی(ع)]] معرفی می‌کرد، [[احمد بن محمد سیاری]] بود،<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۲۳.</ref> که بیشتر رجالیان او را [[غالیان|غالی]] و فاسدالمذهب دانسته‌اند.<ref> نگاه کنید به: نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۸۰، طوسی، فهرست، ۱۴۲۰ق، ص۵۷.</ref> کتاب القراءات او از مصادر اصلی روایاتی است که در [[عدم تحریف قرآن|تحریف قرآن]] توسط برخی از افراد به آن، استدلال شده است.<ref>جعفریان، اکذوبة تحریف القرآن بین الشیعة و السنة، ۱۴۱۳ق، ص۷۶ـ۷۷.</ref> از دیگر [[غالیان]] این دوره حسین بن عبیدالله محرر بود که به اتهام غلو از [[قم]] اخراج شد،<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۲.</ref> امام هادی(ع) ضمن رساله‌ای که [[ابن شعبه حرانی|ابن‌شعبه حَرّانی]] آن را نقل کرده، بر [[اصالت قرآن]] تأکید کرد و آن را در مقام سنجش [[حدیث|روایات]] و تشخیص [[حدیث صحیح|صحیح]] از ناصحیح به عنوان معیاری دقیق معرفی کرده و به طور رسمی [[قرآن]] را به عنوان تنها متنی که همه گروه‌های اسلامی به آن استناد می‌کنند، مطرح کرده است.<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول،۱۴۰۴ق، صص۴۵۹-۴۵۸</ref>  عباس بن صدقه، ابوالعباس طرنانی (طبرانی) و ابوعبداللّه کندی معروف به «شاه رئیس» از دیگر غالیان این دوره بودند.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۰.</ref> امام هادی از شیعیانی که به اشتباه به غلو متهم می‌شدند، دفاع می‌کرد و هنگامی که قمی‌ها [[محمد بن ارومه قمی|محمد بن اورمه]] را به اتهام غُلو از [[قم]] اخراج کردند نامه‌ای از امام در دفاع از او خطاب به اهل قم صادر شد و او را از اتهام غلو تبرئه کرد.<ref> نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۲۹.</ref>
از دیگر غالیانی که خود را از [[فهرست اصحاب امام هادی(ع)|اصحاب امام هادی(ع)]] معرفی می‌کرد، [[احمد بن محمد سیاری]] بود،<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۲۳.</ref> که بیشتر رجالیان او را [[غالیان|غالی]] و فاسدالمذهب دانسته‌اند.<ref> نگاه کنید به: نجاشی، رجال‌النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۸۰، طوسی، فهرست، ۱۴۲۰ق، ص۵۷.</ref> کتاب القراءات او از مصادر اصلی روایاتی است که در [[عدم تحریف قرآن|تحریف قرآن]] توسط برخی از افراد به آن، استدلال شده است.<ref>جعفریان، اکذوبة تحریف القرآن بین الشیعة و السنة، ۱۴۱۳ق، ص۷۶ـ۷۷.</ref> از دیگر [[غالیان]] این دوره حسین بن عبیدالله محرر بود که به اتهام غلو از [[قم]] اخراج شد،<ref>کشی، رجال‌الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۲.</ref> امام هادی(ع) ضمن رساله‌ای که [[ابن شعبه حرانی|ابن‌شعبه حَرّانی]] آن را نقل کرده، بر [[اصالت قرآن]] تأکید کرد و آن را در مقام سنجش [[حدیث|روایات]] و تشخیص [[حدیث صحیح|صحیح]] از ناصحیح به عنوان معیاری دقیق معرفی کرده و به طور رسمی [[قرآن]] را به عنوان تنها متنی که همه گروه‌های اسلامی به آن استناد می‌کنند، مطرح کرده است.<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول،۱۴۰۴ق، صص۴۵۹-۴۵۸</ref>  عباس بن صدقه، ابوالعباس طرنانی (طبرانی) و ابوعبداللّه کندی معروف به «شاه رئیس» از دیگر غالیان این دوره بودند.<ref>کشی، رجال‌الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۰.</ref> امام هادی از شیعیانی که به اشتباه به غلو متهم می‌شدند، دفاع می‌کرد و هنگامی که قمی‌ها [[محمد بن ارومه قمی|محمد بن اورمه]] را به اتهام غُلو از [[قم]] اخراج کردند نامه‌ای از امام در دفاع از او خطاب به اهل قم صادر شد و او را از اتهام غلو تبرئه کرد.<ref> نجاشی، رجال‌النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۲۹.</ref>


=== ارتباط با شیعیان===
=== ارتباط با شیعیان===
امام هادی، از طریق [[سازمان وکالت]] و نامه‌نگاری با شیعیان در ارتباط بود. به گفته رسول جعفریان در زمان امام هادی(ع)، [[قم]]، مهمترین مرکز تجمّع شیعیان [[ایران]] بود و روابط محکمی میان شیعیان این شهر و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] وجود داشت.<ref>جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ص۶۵۴.</ref> [[ابن داوود قمی|محمد بن داود قمی]] و [[محمد طلحی]] از [[قم]] و شهرهای اطراف آن، [[خمس]]، هدایا و سؤالات مردم را به امام هادی می‌رساندند.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۴۵.</ref> علی‌رغم اینکه در زمان امام هادی اختناق شدیدی از سوی [[فهرست خلفای بنی‌عباس|خلفای عباسی]] حاکم بود، میان امام هادی(ع) و شیعیان [[عراق]]، [[یمن]]، [[مصر]] و نواحی دیگر رابطه برقرار بود. به گفته جعفریان وکلا علاوه بر جمع‌آوری خمس و ارسال آن برای امام، در حلّ معضلات [[کلام اسلامی|کلامی]] و [[فقه|فقهی]] و همچنین در تثبیت امامت امام بعدی در منطقه خود، نیز نقش داشتند.<ref>جعفریان، حیات فکری - سیاسی امامان شیعه، ص۶۳۱.</ref> محمدرضا جباری نویسنده [[سازمان وکالت (کتاب)|کتاب سازمان وکالت]] از [[علی بن جعفر الهمانی|علی بن جعفر همانی]]، ابوعلی بن راشد و [[حسن بن عبد ربه|حسن بن عبد ربّه]] به عنوان وکلای امام هادی نام برده است.<ref>جباری، سازمان وکالت، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۱۳ـ۵۱۴، ۵۳۷.</ref> جباری همچنین با استناد به روایتی که [[محمد بن عمر کشی|محمد بن عُمر کَشّی]]، رجالی شیعه در قرن چهارم قمری، درباره [[اسحاق بن اسماعیل نیشابوری]] آورده<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۷۵-۵۸۰؛ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۲۰.</ref> احتمال داده که [[احمد بن اسحاق قمی]] نیز از وکلای امام هادی(ع) بوده است.<ref>جباری، سازمان وکالت، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۴۹.</ref>
امام هادی، از طریق [[سازمان وکالت]] و نامه‌نگاری با شیعیان در ارتباط بود. به گفته رسول جعفریان در زمان امام هادی(ع)، [[قم]]، مهمترین مرکز تجمّع شیعیان [[ایران]] بود و روابط محکمی میان شیعیان این شهر و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] وجود داشت.<ref>جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ص۶۵۴.</ref> [[ابن داوود قمی|محمد بن داود قمی]] و [[محمد طلحی]] از [[قم]] و شهرهای اطراف آن، [[خمس]]، هدایا و سؤالات مردم را به امام هادی می‌رساندند.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۴۵.</ref> علی‌رغم اینکه در زمان امام هادی اختناق شدیدی از سوی [[فهرست خلفای بنی‌عباس|خلفای عباسی]] حاکم بود، میان امام هادی(ع) و شیعیان [[عراق]]، [[یمن]]، [[مصر]] و نواحی دیگر رابطه برقرار بود. به گفته جعفریان وکلا علاوه بر جمع‌آوری خمس و ارسال آن برای امام، در حلّ معضلات [[کلام اسلامی|کلامی]] و [[فقه|فقهی]] و همچنین در تثبیت امامت امام بعدی در منطقه خود، نیز نقش داشتند.<ref>جعفریان، حیات فکری - سیاسی امامان شیعه، ص۶۳۱.</ref> محمدرضا جباری نویسنده [[سازمان وکالت (کتاب)|کتاب سازمان وکالت]] از [[علی بن جعفر الهمانی|علی بن جعفر همانی]]، ابوعلی بن راشد و [[حسن بن عبد ربه|حسن بن عبد ربّه]] به عنوان وکلای امام هادی نام برده است.<ref>جباری، سازمان وکالت، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۱۳ـ۵۱۴، ۵۳۷.</ref> جباری همچنین با استناد به روایتی که [[محمد بن عمر کشی|محمد بن عُمر کَشّی]]، رجالی شیعه در قرن چهارم قمری، درباره [[اسحاق بن اسماعیل نیشابوری]] آورده<ref>کشی، رجال‌الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۷۵-۵۸۰؛ عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۲۰.</ref> احتمال داده که [[احمد بن اسحاق قمی]] نیز از وکلای امام هادی(ع) بوده است.<ref>جباری، سازمان وکالت، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۴۹.</ref>


=== مسئله خلق قرآن===
=== مسئله خلق قرآن===
خط ۹۸: خط ۹۸:


=== اشعار===
=== اشعار===
به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری، به متوکل گزارش داده بودند که در منزل امام هادی(ع) ادوات جنگی و نامه‌هایی از شیعیان به او وجود دارد؛ به همین دلیل، به دستور متوکل تعدادی از مأموران، غافلگیرانه به منزل امام هادی حمله بردند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> هنگامی که امام را به مجلس متوکل بردند، ظرف شرابی در دست خلیفه بود و او آن را به امام تعارف کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام با بیان اینکه گوشت و خون من به [[خمر|شراب]] آلوده نشده، درخواست متوکل را رد کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> آنگاه متوکل از حضرت خواست شعری بخواند که او را به وَجد آورد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام در ابتدا درخواست او نپذیرفت، اما با اصرار متوکل این اشعار را سرود.
به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری، به متوکل گزارش داده بودند که در منزل امام هادی(ع) ادوات جنگی و نامه‌هایی از شیعیان به او وجود دارد؛ به همین دلیل، به دستور متوکل تعدادی از مأموران، غافلگیرانه به منزل امام هادی حمله بردند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> هنگامی که امام را به مجلس متوکل بردند، ظرف شرابی در دست خلیفه بود و او آن را به امام تعارف کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام با بیان اینکه گوشت و خون من به [[خمر|شراب]] آلوده نشده، درخواست متوکل را رد کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> آنگاه متوکل از حضرت خواست شعری بخواند که او را به وَجد آورد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام در ابتدا درخواست او نپذیرفت، اما با اصرار متوکل این اشعار را سرود.
{{شعر۲
{{شعر۲
|باتوا علی قُلَلِ الأجبال تحرسهم|غُلْبُ الرجال فما أغنتهمُ القُللُ
|باتوا علی قُلَلِ الأجبال تحرسهم|غُلْبُ الرجال فما أغنتهمُ القُللُ
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
==اصحاب و راویان ==
==اصحاب و راویان ==
{{اصلی|فهرست اصحاب امام هادی(ع)}}
{{اصلی|فهرست اصحاب امام هادی(ع)}}
شمار اصحاب امام هادی(ع) را حدود ۱۹۰ تن گفته‌اند<ref>جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ص۶۳۰.</ref> بر اساس [[رجال الطوسی (کتاب)|رجال شیخ طوسی]]، تعداد کسانی که از آن حضرت [[حدیث]] نقل کرده‌اند بالغ بر ۱۸۵ نفرند.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۳-۳۹۳.</ref> [[عزیزالله عطاردی|عطاردی]] در [[مسند الامام الهادی علیه‌السلام (کتاب)|مسند الامام الهادی]] از ۱۷۹ تن به عنوان راوی از امام هادی نام برده و گفته است در میان آنان [[ثقه]]، [[حدیث ضعیف|ضعیف]]، [[حدیث حسن|حسن]]، [[حدیث متروک|متروک]] و مجهول یافت می‌شود <ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۳۰۷</ref> به گفته عطاردی برخی از راویانی که خود نام برده در رجال شیخ طوسی نیست و برخی از راویانی را که شیخ طوسی در رجالش آورده در مسند عطاردی نیامده است.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۳۰۷.</ref>
شمار اصحاب امام هادی(ع) را حدود ۱۹۰ تن گفته‌اند<ref>جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ص۶۳۰.</ref> بر اساس [[رجال الطوسی (کتاب)|رجال شیخ طوسی]]، تعداد کسانی که از آن حضرت [[حدیث]] نقل کرده‌اند بالغ بر ۱۸۵ نفرند.<ref>طوسی، رجال‌الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۳-۳۹۳.</ref> [[عزیزالله عطاردی|عطاردی]] در [[مسند الامام الهادی علیه‌السلام (کتاب)|مسند الامام الهادی]] از ۱۷۹ تن به عنوان راوی از امام هادی نام برده و گفته است در میان آنان [[ثقه]]، [[حدیث ضعیف|ضعیف]]، [[حدیث حسن|حسن]]، [[حدیث متروک|متروک]] و مجهول یافت می‌شود <ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۳۰۷</ref> به گفته عطاردی برخی از راویانی که خود نام برده در رجال شیخ طوسی نیست و برخی از راویانی را که شیخ طوسی در رجالش آورده در مسند عطاردی نیامده است.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۳۰۷.</ref>


[[عبدالعظیم حسنی]]، [[عثمان بن سعید عمری|عثمان بن سعید]]،<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۴۰۱-۳۸۹.</ref>[[ایوب بن نوح]]،<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۴.</ref> [[حسن بن راشد]] و [[ناصر کبیر|حسن بن علی ناصر]]<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۵.</ref> از جمله اصحاب او به شمار می‌رفتند. همچنین [[ابن‌شهرآشوب]] از افرادی همچون احمد بن حمزة بن یَسَع، صالح بن محمد همدانی، محمد بن جزک الجمال، یعقوب بن یزید الکاتب، ابوحسین بن هلال، ابراهیم بن اسحاق، خیران خادم و نضر بن محمد همدانی به عنوان افراد مورد اطمینان وی یاد کرده است.<ref> ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref> همچنین از اصحاب وی داود بن زید، ابوسلیم زنکان، حسین بن محمد همدانی، احمد بن اسماعیل بن یقطین، بشر بن بشار نیشابوری، سلیمان بن جعفر مروزی، فتح بن یزید جرجانی، محمد بن سعید کلثوم، معاویه بن حکیم کوفی، علی بن معد بن محمد بغدادی و ابوحسن بن رجاء عبراتی و از وکیلان او از جعفر بن سهیل الصیقل نام برده است. او [[محمد بن عثمان عمری|محمد بن عثمان]] را [[باب الامام|باب]] امام هادی معرفی کرده است.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref>  
[[عبدالعظیم حسنی]]، [[عثمان بن سعید عمری|عثمان بن سعید]]،<ref>طوسی، رجال‌الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۴۰۱-۳۸۹.</ref>[[ایوب بن نوح]]،<ref>طوسی، رجال‌الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۴.</ref> [[حسن بن راشد]] و [[ناصر کبیر|حسن بن علی ناصر]]<ref>طوسی، رجال‌الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۵.</ref> از جمله اصحاب او به شمار می‌رفتند. همچنین [[ابن‌شهرآشوب]] از افرادی همچون احمد بن حمزة بن یَسَع، صالح بن محمد همدانی، محمد بن جزک الجمال، یعقوب بن یزید الکاتب، ابوحسین بن هلال، ابراهیم بن اسحاق، خیران خادم و نضر بن محمد همدانی به عنوان افراد مورد اطمینان وی یاد کرده است.<ref> ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref> همچنین از اصحاب وی داود بن زید، ابوسلیم زنکان، حسین بن محمد همدانی، احمد بن اسماعیل بن یقطین، بشر بن بشار نیشابوری، سلیمان بن جعفر مروزی، فتح بن یزید جرجانی، محمد بن سعید کلثوم، معاویه بن حکیم کوفی، علی بن معد بن محمد بغدادی و ابوحسن بن رجاء عبراتی و از وکیلان او از جعفر بن سهیل الصیقل نام برده است. او [[محمد بن عثمان عمری|محمد بن عثمان]] را [[باب الامام|باب]] امام هادی معرفی کرده است.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref>  


[[رسول جعفریان]] برای اثبات ایرانی بودن برخی از اصحاب امام هادی(ع) به پسوندهای آنان استناد کرده است. او محل زندگی افرادی همچون [[بشر بن بشار نیشابوری]]، [[فتح بن یزید جرجانی]]، [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[حمدان بن اسحاق خراسانی]]، [[علی بن ابراهیم طالقانی]]، [[محمد بن علی کاشانی]]،<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۰۱.</ref> [[ابراهیم بن شیبه اصفهانی]] و [[ابومقاتل دیلمی]]<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۱۷.</ref> از اصحاب حضرت را در ایران دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۰-۵۳۳.</ref> جعفریان با استناد به نامه امام هادی به وکیل خود در همدان که در آن آمده است «من سفارش شما را به دوستان خودم در همدان کرده‌ام»<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۶۱۲.</ref> گفته است برخی از اصحاب آن حضرت در همدان و نیز بر اساس شواهدی برخی از اصحاب امام در [[قزوین]]<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۷.</ref> ساکن بوده‌اند.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۰-۵۳۳.</ref>
[[رسول جعفریان]] برای اثبات ایرانی بودن برخی از اصحاب امام هادی(ع) به پسوندهای آنان استناد کرده است. او محل زندگی افرادی همچون [[بشر بن بشار نیشابوری]]، [[فتح بن یزید جرجانی]]، [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[حمدان بن اسحاق خراسانی]]، [[علی بن ابراهیم طالقانی]]، [[محمد بن علی کاشانی]]،<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۰۱.</ref> [[ابراهیم بن شیبه اصفهانی]] و [[ابومقاتل دیلمی]]<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۱۷.</ref> از اصحاب حضرت را در ایران دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۰-۵۳۳.</ref> جعفریان با استناد به نامه امام هادی به وکیل خود در همدان که در آن آمده است «من سفارش شما را به دوستان خودم در همدان کرده‌ام»<ref>کشی، رجال‌الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۶۱۲.</ref> گفته است برخی از اصحاب آن حضرت در همدان و نیز بر اساس شواهدی برخی از اصحاب امام در [[قزوین]]<ref>کشی، رجال‌الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۷.</ref> ساکن بوده‌اند.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۰-۵۳۳.</ref>


==جایگاه نزد اهل سنت==
==جایگاه نزد اهل سنت==
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:


==شهادت و آرامگاه==
==شهادت و آرامگاه==
به گزارش [[شیخ مفید]] (درگذشت: ۴۱۳ق) امام هادی در ماه رجب [[سال ۲۵۴ هجری قمری|سال ۲۵۴ق]] پس از ۲۰ سال و ۹ ماه اقامت در [[سامرا]]، در ۴۱ سالگی رحلت کرد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱و۳۱۲؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ۴۹۷-۴۹۸؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.</ref>همچنین در [[دلائل الامامة (کتاب)|دلائل‌الامامه]] و [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کَشْف‌ُالغُمَّه]] (درگذشت ۶۹۲ق) آمده است که امام دهم در زمان حکومت [[معتز عباسی|مُعْتَز عباسی]] (۲۵۲-۲۵۵ق) مسموم شد و به همین علت شهادت رسید.<ref>طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۴۰۹؛ اربلی، کشف‌الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۷۵.</ref> [[ابن‌شهرآشوب]] (درگذشت: ۵۸۸ق) بر این باور است که وی در اواخر حکومت [[معتمد عباسی|مُعْتَمد]] (حکومت: ۲۵۶-۲۷۸ق) شهید شده است و از ابن‌بابویه نقل کرده که معتمد به او سم داده است.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref>  
به گزارش [[شیخ مفید]] (درگذشت: ۴۱۳ق) امام هادی در ماه رجب [[سال ۲۵۴ هجری قمری|سال ۲۵۴ق]] پس از ۲۰ سال و ۹ ماه اقامت در [[سامرا]]، در ۴۱ سالگی رحلت کرد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۱و۳۱۲؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ۴۹۷-۴۹۸؛ طوسی، تهذیب‌الاحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.</ref>همچنین در [[دلائل الامامة (کتاب)|دلائل‌الامامه]] و [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کَشْف‌ُالغُمَّه]] (درگذشت ۶۹۲ق) آمده است که امام دهم در زمان حکومت [[معتز عباسی|مُعْتَز عباسی]] (۲۵۲-۲۵۵ق) مسموم شد و به همین علت شهادت رسید.<ref>طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۴۰۹؛ اربلی، کشف‌الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۷۵.</ref> [[ابن‌شهرآشوب]] (درگذشت: ۵۸۸ق) بر این باور است که وی در اواخر حکومت [[معتمد عباسی|مُعْتَمد]] (حکومت: ۲۵۶-۲۷۸ق) شهید شده است و از ابن‌بابویه نقل کرده که معتمد به او سم داده است.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref>  


برخی منابع، روز [[شهادت]] وی را در [[۳ رجب]]<ref>نوبختی، فرق الشیعه، دارالاضوا، ص۹۲؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref> و برخی دیگر [[۲۵ جمادی‌الثانی|۲۵]] یا [[۲۶ جمادی‌الثانی]] ذکر کرده‌اند.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۷۵.</ref> در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران سوم رجب به عنوان روز شهادت او ثبت شده است.  
برخی منابع، روز [[شهادت]] وی را در [[۳ رجب]]<ref>نوبختی، فرق‌الشیعه، دارالاضوا، ص۹۲؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.</ref> و برخی دیگر [[۲۵ جمادی‌الثانی|۲۵]] یا [[۲۶ جمادی‌الثانی]] ذکر کرده‌اند.<ref>اربلی، کشف‌الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۷۵.</ref> در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران سوم رجب به عنوان روز شهادت او ثبت شده است.  


به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری، امام حسن عسکری در [[تشییع جنازه]] پدرش شرکت کرد جنازه را بر راهی که برابر خانه [[موسی بن بغا]] بود قرار دادند. قبل از آنکه خلیفه عباسی در تشییع شرکت کند امام عسکری بر جنازه پدرش [[نماز]] خواند. مسعودی همچنین گزارش کرده است ازدحام جمعیت و گرمی هوا به قدری بود که پس از تشییع جنازه به امام عسکری فشار می‌آورد.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ص۲۴۳.</ref>
به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری، امام حسن عسکری در [[تشییع جنازه]] پدرش شرکت کرد جنازه را بر راهی که برابر خانه [[موسی بن بغا]] بود قرار دادند. قبل از آنکه خلیفه عباسی در تشییع شرکت کند امام عسکری بر جنازه پدرش [[نماز]] خواند. مسعودی همچنین گزارش کرده است ازدحام جمعیت و گرمی هوا به قدری بود که پس از تشییع جنازه به امام عسکری فشار می‌آورد.<ref>مسعودی، اثبات‌الوصیه، ص۲۴۳.</ref>


===حرم عسکریین ===
===حرم عسکریین ===
{{اصلی|حرم عسکریین}}
{{اصلی|حرم عسکریین}}
امام هادی(ع) در خانه‌ای که در [[سامرا]] ساکن بود، [[دفن]] شد.<ref> طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.</ref> محل دفن امام هادی(ع) و فرزندش [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] در سامرا به [[حرم عسکریین]] شناخته می‌شود. پس از دفن امام هادی(ع) در خانه‌اش، امام عسکری(ع) برای مقبره او خادمی تعیین کرد. در سال ۳۲۸ق نخستین گنبد بر قبر آن دو بنا شد<ref>محلاتی، مآثر الکبرا، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۱۸.</ref>پس از آن در دوره‌های مختلف مرمت، تکمیل و نوسازی شده است.<ref>نگاه کنید به محلاتی، مآثر الکبرا، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۱۸-۳۹۳.</ref> همچنین هر ساله شیعیان برای زیارت آن حضرت از مناطق مختلف به سامرا می‌روند.
امام هادی(ع) در خانه‌ای که در [[سامرا]] ساکن بود، [[دفن]] شد.<ref> طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۱۰۴.</ref> محل دفن امام هادی(ع) و فرزندش [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] در سامرا به [[حرم عسکریین]] شناخته می‌شود. پس از دفن امام هادی(ع) در خانه‌اش، امام عسکری(ع) برای مقبره او خادمی تعیین کرد. در سال ۳۲۸ق نخستین گنبد بر قبر آن دو بنا شد<ref>محلاتی، مآثر الکبرا، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۱۸.</ref>پس از آن در دوره‌های مختلف مرمت، تکمیل و نوسازی شده است.<ref>نگاه کنید به محلاتی، مآثر الکبرا، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۱۸-۳۹۳.</ref> همچنین هر ساله شیعیان برای زیارت آن حضرت از مناطق مختلف به سامرا می‌روند.
{{اصلی|تخریب حرم عسکریین}}
{{اصلی|تخریب حرم عسکریین}}
در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش قسمت‌هایی از حرم عسکریین در انفجارهای تروریستی تخریب شد.<ref>خامه‌یار، تخریب زیارتگاه‎‌های اسلامی در کشورهای عربی، ۱۳۹۳ش، ص۲۹ و ۳۰.</ref> [[ستاد بازسازی عتبات عالیات]] در سال ۱۳۹۴ش به پایان برده است.<ref>[http://www.ilna.ir/بخش-اجتماعی-5/300946-عملیات-بازسازی-گنبد-حرم-امامین-عسکریین-پایان-یافت عملیات بازسازی گنبد حرم امامین عسکریین پایان یافت]، خبرگزاری ایلنا.</ref> [[ضریح]] حرم نیز با حمایت [[سید علی حسینی سیستانی|آیت‌الله سیستانی]] ساخته شده است.<ref>[https://www.farsnews.ir/news/13910917000530 «آخرین وضعیت پروژه ساخت ضریح حرم امامین عسکریین(ع)»]، خبرگزاری فارس.</ref>
در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش قسمت‌هایی از حرم عسکریین در انفجارهای تروریستی تخریب شد.<ref>خامه‌یار، تخریب زیارتگاه‎‌های اسلامی در کشورهای عربی، ۱۳۹۳ش، ص۲۹ و ۳۰.</ref> [[ستاد بازسازی عتبات عالیات]] در سال ۱۳۹۴ش به پایان برده است.<ref>[http://www.ilna.ir/بخش-اجتماعی-5/300946-عملیات-بازسازی-گنبد-حرم-امامین-عسکریین-پایان-یافت عملیات بازسازی گنبد حرم امامین عسکریین پایان یافت]، خبرگزاری ایلنا.</ref> [[ضریح]] حرم نیز با حمایت [[سید علی حسینی سیستانی|آیت‌الله سیستانی]] ساخته شده است.<ref>[https://www.farsnews.ir/news/13910917000530 «آخرین وضعیت پروژه ساخت ضریح حرم امامین عسکریین(ع)»]، خبرگزاری فارس.</ref>
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۸۷م.
* ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل‌الطالبیین، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۸۷م.
* ابن‌حجر هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض و الضلال و الزندقة، قاهره، مکتبةالقاهره، بی‌تا.
* ابن‌حجر هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض و الضلال و الزندقة، قاهره، مکتبةالقاهره، بی‌تا.
* ابن‌جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص، قم، لیلی، ۱۴۲۶ق.
* ابن‌جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص، قم، لیلی، ۱۴۲۶ق.
* ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
* ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
* اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنی‌هاشمی، ۱۳۸۱ق.
* اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنی‌هاشمی، ۱۳۸۱ق.
* اشعری قمی، سعدبن عبدالله ابی‌خلف اشعری قمی، المقالات و الفرق، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱.
* اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱.
* پاینده، ابوالقاسم، ترجمه مروج الذهب و معادن الجوهر، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
* پاینده، ابوالقاسم، ترجمه مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
* پيشوايی، مهدی، سيره پيشوايان، قم، موسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۲ش.
* پيشوايی، مهدی، سيره پيشوايان، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۲ش.
* خامه‌‎یار، احمد، تخریب زیارت‌گاه‎‌های اسلامی در کشورهای عربی، قم، دارالاعلام لمدرسة اهل‌‎البیت(ع)، ۱۳۹۳ش.
* خامه‌‎یار، احمد، تخریب زیارت‌گاه‎‌های اسلامی در کشورهای عربی، قم، دارالاعلام لمدرسة اهل‌‎البیت(ع)، ۱۳۹۳ش.
* جاسم، محمدحسين، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، مترجم: سيد محمدتقى آيت‌‏اللهى‏، سوم، تهران، امير كبير، ۱۳۸۵ش.
* جاسم، محمدحسين، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، مترجم: سيد محمدتقى آيت‌‏اللهى‏، سوم، تهران، امير كبير، ۱۳۸۵ش.
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
* صدوق، محمد بن علی، علل‌الشرایع، نجف، مکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق.
* صدوق، محمد بن علی، علل‌الشرایع، نجف، مکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق.
* صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
* طبرسی، فضل بن حسن، اعلام‌الوری باعلام‌الهدی، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
* طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* طبری، محمد بن جریر، دلائل‌الامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* طوسی، محمد بن حسن، تهذیب‌الاحکام، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
* طوسی، محمد بن حسن، رجال‌الطوسی، تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
* طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، قم، مکتبة المحقق الطباطبایی، ۱۴۲۰ق.
* طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، قم، مکتبة المحقق الطباطبایی، ۱۴۲۰ق.
* عطاردی، عزیزالله، مسند الامام الهادی علیه‌السلام، قم، المؤتمر العالمی للامام الرضا(ع)، ۱۴۱۰ق.
* عطاردی، عزیزالله، مسند الامام الهادی علیه‌السلام، قم، المؤتمر العالمی للامام الرضا(ع)، ۱۴۱۰ق.
خط ۱۸۱: خط ۱۸۱:
* قرشی، باقرشریف، حیاة الامام علی النقی، تحقیق: باقرشریف قرشی، مهر دلدار، ۱۴۲۹ق/۲۰۰م.
* قرشی، باقرشریف، حیاة الامام علی النقی، تحقیق: باقرشریف قرشی، مهر دلدار، ۱۴۲۹ق/۲۰۰م.
* قمی، شیخ عباس، منتهى الآمال، قم‏، دلیل ما، ۱۳۷۹ش‏.
* قمی، شیخ عباس، منتهى الآمال، قم‏، دلیل ما، ۱۳۷۹ش‏.
* کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی - اختیار معرفة الرجال، تلخیص: محمد بن حسن طوسی، تصحیح: حسن مصطفوی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، ۱۴۰۹ق.
* کشی، محمد بن عمر، رجال‌الکشی - اختیار معرفة الرجال، تلخیص: محمد بن حسن طوسی، تصحیح: حسن مصطفوی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، ۱۴۰۹ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار،‌ دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار،‌ دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* محلاتی، ذبیح‌الله، مآثر الکبراء فی تاریخ سامراء، قم، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۴ش/۱۴۲۶ق.
* محلاتی، ذبیح‌الله، مآثر الکبراء فی تاریخ سامراء، قم، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۴ش/۱۴۲۶ق.
* مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه للامام علی بن ابی‌طالب، قم، انصاریان، ۱۴۲۶ق.
* مسعودی، علی بن حسین، اثبات‌الوصیه للامام علی بن ابی‌طالب، قم، انصاریان، ۱۴۲۶ق.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۴، قم، منشورات دارالهجرة، ۱۴۰۴ق.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر، قم، منشورات دارالهجرة، ۱۴۰۴ق.
* مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تصحیح مؤسسه آل البیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
* مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تصحیح مؤسسه آل البیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
* نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۵ش.
* نجاشی، احمد بن علی، رجال‌النجاشی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۵ش.
* نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، بی‌تا.
* نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، بی‌تا.
* [https://www.ilna.ir/بخش-اجتماعی-5/300946-عملیات-بازسازی-گنبد-حرم-امامین-عسکریین-پایان-یافت عملیات بازسازی گنبد حرم امامین عسکریین پایان یافت]، خبرگزاری ایلنا، انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۴ش، مشاهده ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ش.
* [https://www.ilna.ir/بخش-اجتماعی-5/300946-عملیات-بازسازی-گنبد-حرم-امامین-عسکریین-پایان-یافت عملیات بازسازی گنبد حرم امامین عسکریین پایان یافت]، خبرگزاری ایلنا، انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۴ش، مشاهده ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ش.