۱۷٬۸۰۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
=== مسئله خلق قرآن=== | === مسئله خلق قرآن=== | ||
امام هادی(ع) در نامهای، به یکی از شیعیان از او خواست تا در [[نظریه خلق قرآن|مسئله خلق قرآن]] اظهارنظر نکند و جانب هیچ یک از نظریه حدوث و قدم قرآن را نگیرد. او در این نامه مسئله خلق قرآن را فتنه خوانده و ورود به این بحث را هلاکت دانسته است. همچنین بر کلام خدا بودن [[قرآن]] تأکید کرده و گفتگو درباره آن را [[بدعت|بدعتی]] دانسته که هم سؤالکننده و هم پاسخدهنده در [[گناه]] آن شریکند.<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، | امام هادی(ع) در نامهای، به یکی از شیعیان از او خواست تا در [[نظریه خلق قرآن|مسئله خلق قرآن]] اظهارنظر نکند و جانب هیچ یک از نظریه حدوث و قدم قرآن را نگیرد. او در این نامه مسئله خلق قرآن را فتنه خوانده و ورود به این بحث را هلاکت دانسته است. همچنین بر کلام خدا بودن [[قرآن]] تأکید کرده و گفتگو درباره آن را [[بدعت|بدعتی]] دانسته که هم سؤالکننده و هم پاسخدهنده در [[گناه]] آن شریکند.<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۲۴.</ref> در آن دوره، جدال بر سر مسئله حدوث و قدم قرآن موجب پیدایش فرقهها و گروههایی در میان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] شده بود [[مأمون عباسی|مأمون]] و مُعْتَصَم جانب نظریه خلق قرآن را گرفته بودند و مخالفان را تحت فشار قرار میدادند که از آن به [[دوره محنت|دوره مِحنت]] یاد میشود اما [[متوکل عباسی|متوکل]] از قدیم بودن قرآن حمایت میکرد و مخالفان از جمله [[شیعه|شیعیان]] را بدعتگذار معرفی مینمود.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۶۵۰.</ref> | ||
==احادیث== | ==احادیث== | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
|وطالما کنزوا الأموال وادخروا|فخلفوها علی الأعداء وارتحلوا | |وطالما کنزوا الأموال وادخروا|فخلفوها علی الأعداء وارتحلوا | ||
|أضحت مَنازِلُهم قفْراً مُعَطلة|وساکنوها إلی الأجداث قد رحلوا.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> | |أضحت مَنازِلُهم قفْراً مُعَطلة|وساکنوها إلی الأجداث قد رحلوا.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> | ||
|ترجمه= بر قله کوهها به سر میبردند و مردان نیرومند حراست آنها میکردند اما قلهها کاری برای آنها نساخت. از پس عزت از پناهگاههای خود برون آورده شدند و در حفرهها جایشان دادند و چه فرود آمدن بدی بود. از پس آنکه در گور شدند، یکی بر آنها بانگ زد که تختها و تاجها و زیورها کجا رفت؟ چهرههائی که به نعمت خو کرده بود و پردهها جلو آن آویخته میشد چه شد؟ و قبر به سخن آمد و گفت: کرمها بر این چهرهها کشاکش میکنند. روزگاری دراز بخوردند و بپوشیدند و از پس خوراکی طولانی خورده شدند. مدتها خانهها ساختند تا در آنجا محفوظ مانند و از خانهها و کسان خویش دور شدند و برفتند، مدتها مال اندوختند و ذخیره کردند و برای دشمنان گذاشتند و برفتند. منزلهایشان خالی ماند و ساکنانش به گور سفر کردند.<ref>پاینده، ترجمه | |ترجمه= بر قله کوهها به سر میبردند و مردان نیرومند حراست آنها میکردند اما قلهها کاری برای آنها نساخت. از پس عزت از پناهگاههای خود برون آورده شدند و در حفرهها جایشان دادند و چه فرود آمدن بدی بود. از پس آنکه در گور شدند، یکی بر آنها بانگ زد که تختها و تاجها و زیورها کجا رفت؟ چهرههائی که به نعمت خو کرده بود و پردهها جلو آن آویخته میشد چه شد؟ و قبر به سخن آمد و گفت: کرمها بر این چهرهها کشاکش میکنند. روزگاری دراز بخوردند و بپوشیدند و از پس خوراکی طولانی خورده شدند. مدتها خانهها ساختند تا در آنجا محفوظ مانند و از خانهها و کسان خویش دور شدند و برفتند، مدتها مال اندوختند و ذخیره کردند و برای دشمنان گذاشتند و برفتند. منزلهایشان خالی ماند و ساکنانش به گور سفر کردند.<ref>پاینده، ترجمه مروجالذهب، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۰۳.</ref>}} | ||
مسعودی نقل کرده است که اشعار امام متوکل و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار داد به گونهای که صورت متوکل از گریه خیس شد و دستور داد بساط شراب را برچینند و امام را با احترام به خانهاش بازگردانند.<ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۲.</ref> | مسعودی نقل کرده است که اشعار امام متوکل و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار داد به گونهای که صورت متوکل از گریه خیس شد و دستور داد بساط شراب را برچینند و امام را با احترام به خانهاش بازگردانند.<ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۲.</ref> | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
شمار اصحاب امام هادی(ع) را حدود ۱۹۰ تن گفتهاند<ref>جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ص۶۳۰.</ref> بر اساس [[رجال الطوسی (کتاب)|رجال شیخ طوسی]]، تعداد کسانی که از آن حضرت [[حدیث]] نقل کردهاند بالغ بر ۱۸۵ نفرند.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۳-۳۹۳.</ref> [[عزیزالله عطاردی|عطاردی]] در [[مسند الامام الهادی علیهالسلام (کتاب)|مسند الامام الهادی]] از ۱۷۹ تن به عنوان راوی از امام هادی نام برده و گفته است در میان آنان [[ثقه]]، [[حدیث ضعیف|ضعیف]]، [[حدیث حسن|حسن]]، [[حدیث متروک|متروک]] و مجهول یافت میشود <ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۳۰۷</ref> به گفته عطاردی برخی از راویانی که خود نام برده در رجال شیخ طوسی نیست و برخی از راویانی را که شیخ طوسی در رجالش آورده در مسند عطاردی نیامده است.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۳۰۷.</ref> | شمار اصحاب امام هادی(ع) را حدود ۱۹۰ تن گفتهاند<ref>جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ص۶۳۰.</ref> بر اساس [[رجال الطوسی (کتاب)|رجال شیخ طوسی]]، تعداد کسانی که از آن حضرت [[حدیث]] نقل کردهاند بالغ بر ۱۸۵ نفرند.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۳-۳۹۳.</ref> [[عزیزالله عطاردی|عطاردی]] در [[مسند الامام الهادی علیهالسلام (کتاب)|مسند الامام الهادی]] از ۱۷۹ تن به عنوان راوی از امام هادی نام برده و گفته است در میان آنان [[ثقه]]، [[حدیث ضعیف|ضعیف]]، [[حدیث حسن|حسن]]، [[حدیث متروک|متروک]] و مجهول یافت میشود <ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۳۰۷</ref> به گفته عطاردی برخی از راویانی که خود نام برده در رجال شیخ طوسی نیست و برخی از راویانی را که شیخ طوسی در رجالش آورده در مسند عطاردی نیامده است.<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۳۰۷.</ref> | ||
[[عبدالعظیم حسنی]]، [[عثمان بن سعید عمری|عثمان بن سعید]]،<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۴۰۱-۳۸۹.</ref>[[ایوب بن نوح]]،<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۴.</ref> [[حسن بن راشد]] و [[ناصر کبیر|حسن بن علی ناصر]]<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۵.</ref> از جمله اصحاب او به شمار میرفتند. همچنین [[ابنشهرآشوب]] از افرادی همچون احمد بن حمزة بن یَسَع، صالح بن محمد همدانی، محمد بن جزک الجمال، یعقوب بن یزید الکاتب، ابوحسین بن هلال، ابراهیم بن اسحاق، خیران خادم و نضر بن محمد همدانی به عنوان افراد مورد اطمینان وی یاد کرده است.<ref> ابنشهرآشوب، | [[عبدالعظیم حسنی]]، [[عثمان بن سعید عمری|عثمان بن سعید]]،<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۴۰۱-۳۸۹.</ref>[[ایوب بن نوح]]،<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۴.</ref> [[حسن بن راشد]] و [[ناصر کبیر|حسن بن علی ناصر]]<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۵.</ref> از جمله اصحاب او به شمار میرفتند. همچنین [[ابنشهرآشوب]] از افرادی همچون احمد بن حمزة بن یَسَع، صالح بن محمد همدانی، محمد بن جزک الجمال، یعقوب بن یزید الکاتب، ابوحسین بن هلال، ابراهیم بن اسحاق، خیران خادم و نضر بن محمد همدانی به عنوان افراد مورد اطمینان وی یاد کرده است.<ref> ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref> همچنین از اصحاب وی داود بن زید، ابوسلیم زنکان، حسین بن محمد همدانی، احمد بن اسماعیل بن یقطین، بشر بن بشار نیشابوری، سلیمان بن جعفر مروزی، فتح بن یزید جرجانی، محمد بن سعید کلثوم، معاویه بن حکیم کوفی، علی بن معد بن محمد بغدادی و ابوحسن بن رجاء عبراتی و از وکیلان او از جعفر بن سهیل الصیقل نام برده است. او [[محمد بن عثمان عمری|محمد بن عثمان]] را [[باب الامام|باب]] امام هادی معرفی کرده است.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref> | ||
[[رسول جعفریان]] برای اثبات ایرانی بودن برخی از اصحاب امام هادی(ع) به پسوندهای آنان استناد کرده است. او محل زندگی افرادی همچون [[بشر بن بشار نیشابوری]]، [[فتح بن یزید جرجانی]]، [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[حمدان بن اسحاق خراسانی]]، [[علی بن ابراهیم طالقانی]]، [[محمد بن علی کاشانی]]،<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۰۱.</ref> [[ابراهیم بن شیبه اصفهانی]] و [[ابومقاتل دیلمی]]<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۱۷.</ref> از اصحاب حضرت را در ایران دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۰-۵۳۳.</ref> جعفریان با استناد به نامه امام هادی به وکیل خود در همدان که در آن آمده است «من سفارش شما را به دوستان خودم در همدان کردهام»<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۶۱۲.</ref> گفته است برخی از اصحاب آن حضرت در همدان و نیز بر اساس شواهدی برخی از اصحاب امام در [[قزوین]]<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۷.</ref> ساکن بودهاند.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۰-۵۳۳.</ref> | [[رسول جعفریان]] برای اثبات ایرانی بودن برخی از اصحاب امام هادی(ع) به پسوندهای آنان استناد کرده است. او محل زندگی افرادی همچون [[بشر بن بشار نیشابوری]]، [[فتح بن یزید جرجانی]]، [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[حمدان بن اسحاق خراسانی]]، [[علی بن ابراهیم طالقانی]]، [[محمد بن علی کاشانی]]،<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۰۱.</ref> [[ابراهیم بن شیبه اصفهانی]] و [[ابومقاتل دیلمی]]<ref>عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۱۷.</ref> از اصحاب حضرت را در ایران دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۰-۵۳۳.</ref> جعفریان با استناد به نامه امام هادی به وکیل خود در همدان که در آن آمده است «من سفارش شما را به دوستان خودم در همدان کردهام»<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۶۱۲.</ref> گفته است برخی از اصحاب آن حضرت در همدان و نیز بر اساس شواهدی برخی از اصحاب امام در [[قزوین]]<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۲۷.</ref> ساکن بودهاند.<ref>جعفریان، حیات فکری -سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۰-۵۳۳.</ref> | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
* اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق. | * اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق. | ||
* اشعری قمی، سعدبن عبدالله ابیخلف اشعری قمی، المقالات و الفرق، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱. | * اشعری قمی، سعدبن عبدالله ابیخلف اشعری قمی، المقالات و الفرق، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱. | ||
* پاینده، ابوالقاسم، ترجمه مروج الذهب و معادن الجوهر، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش. | |||
* پيشوايی، مهدی، سيره پيشوايان، قم، موسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۲ش. | * پيشوايی، مهدی، سيره پيشوايان، قم، موسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۲ش. | ||
* خامهیار، احمد، تخریب زیارتگاههای اسلامی در کشورهای عربی، قم، دارالاعلام لمدرسة اهلالبیت(ع)، ۱۳۹۳ش. | * خامهیار، احمد، تخریب زیارتگاههای اسلامی در کشورهای عربی، قم، دارالاعلام لمدرسة اهلالبیت(ع)، ۱۳۹۳ش. |
ویرایش