پرش به محتوا

سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۰۵۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ اوت ۲۰۲۳
خط ۴۳: خط ۴۳:
تقریر پیامبر یا معصوم عبارت است از سکوت آن‌ها در برابر گفتار یا رفتاری که در حضورشان مطرح می‌شود.<ref>مظفر، اصول‌الفقه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۱.</ref> گفته می‌شود تقریر معصوم، با شرایطی، دلالت بر جایزبودن یا صحت گفتار یا رفتاری دارد که نزد او بیان یا عمل شده است؛<ref>مظفر، اصول‌الفقه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۱.</ref> با این دلیل که معصوم موظف است خطاکار را از انجام مُنکَر بازدارد و اگر ناآگاه است راه درست را به وی نشان دهد.<ref>شیروانی، تحریر اصول فقه، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۰–۲۱۱؛ مظفر، اصول‌الفقه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۱-۶۲.</ref>
تقریر پیامبر یا معصوم عبارت است از سکوت آن‌ها در برابر گفتار یا رفتاری که در حضورشان مطرح می‌شود.<ref>مظفر، اصول‌الفقه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۱.</ref> گفته می‌شود تقریر معصوم، با شرایطی، دلالت بر جایزبودن یا صحت گفتار یا رفتاری دارد که نزد او بیان یا عمل شده است؛<ref>مظفر، اصول‌الفقه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۱.</ref> با این دلیل که معصوم موظف است خطاکار را از انجام مُنکَر بازدارد و اگر ناآگاه است راه درست را به وی نشان دهد.<ref>شیروانی، تحریر اصول فقه، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۰–۲۱۱؛ مظفر، اصول‌الفقه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۱-۶۲.</ref>
==اعتبار و حجیت سنت==
==اعتبار و حجیت سنت==
اصولیان برای اثبات حجیت سنت به ادله‌ای تمسک کرده‌اند که به بیان زیر است:
عالمان مسلمان برای اثبات حجیت سنت پیامبر، به قرآن و اجماع و دلیل عقلی استناد کرده‌اند. از جمله آیاتی قرانی مورداستناد در این زمینه، آیاتی است که بر وجوب اطاعت از پیامبر دلالت می‌کنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره مائده، آیه ۹۲؛ سوره انفال، آیات ۲۰ و ۴۶؛ سوره نور، آیه ۵۴؛ سوره محمد، آیه ۳۲؛ نمله، المهذب فی علم أصول الفقه المقارن، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۳۸.</ref>در خصوص اجماع هم گفته می‌شود همه فرقه‌های مسلمان بر حجیت قول، فعل و تقریر پیامبر و پیروی از آن، اتفاق‌نظر دارند<ref>نمله، المهذب فی علم أصول الفقه المقارن، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۳۹.</ref> دلیل عقلی هم به این شرح است: در [[علم کلام]] ثابت شده است که پیامبر، معصوم از گناه، خطا و غفلت است؛ پس قول، فعل و تقریر وی حجت و قابل اعتماد است.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۲۸؛ نمله، المهذب فی علم أصول الفقه المقارن، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۳۹.</ref>
===حجیت سنت پیامبر===
 
برای اثبات حجیت سنت پیامبر به ادله زیر استناد شده است:
عالمان شیعه علاوه بر این استدلال‌ها برای حجیت سنت پیامبر، از سه قرآن، سنت پیامبر و عقل برای اثبات حجیت سنت امامان معصوم دلیل می‌آورند:<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۴۸.</ref>
*'''قرآن:''' آیاتی که بر حجیت سنت پیامبر دلالت می‌کنند، چند دسته‌اند:
*'''قرآن:''' براساس [[آیه تطهیر]] و [[آیه ۵۹ سوره نساء]]، [[ائمه(ع)]] دارای عصمت‌اند و بنابراین سنت آنان قابل‌اعتماد و پیروی از آن لازم است.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۴۹-۱۵۹.</ref>
#آیاتی که بر وجوب پیروی و اطاعت از پیامبر دلالت می‌کنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره مائده، آیه ۹۲؛ سوره انفال، آیات ۲۰ و ۴۶؛ سوره نور، آیه ۵۴؛ سوره محمد، آیه ۳۲؛ نمله، المهذب فی علم أصول الفقه المقارن، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۳۸.</ref> همچنین [[آیه ۳۱ سوره آل عمران]] که تبعیت از پیامبر را نشانه دوست داشتن خداوند دانسته است.<ref>نمله، المهذب فی علم أصول الفقه المقارن، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۳۹.</ref>
*'''سنت پیامبر:''' برپایه [[حدیث ثقلین]] که به صورت [[متواتر]]، از پیامبر نقل شده، برای جلوگیری از گمراهی، به پیروی از قرآن و [[اهل بیت(ع)|اهل‌بیت(ع)]] در کنار هم، امر شده است.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۶۴-۱۶۷.</ref>
#آیاتی که دلالت دارند بر این که پیامبر شارح، مفسر و تبیین‌کننده قرآن است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سوره نحل، آیات ۴۴ و ۶۴؛ نمله، المهذب فی علم أصول الفقه المقارن، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۳۹.</ref>
*'''عقل:''' ملاک عقلی حجیت سنت پیامبر [[عصمت]] اوست. از طرفی در [[علم کلام]] ثابت شده است که [[اهل بیت(ع)|اهل‌بیت(ع)]] نیز مانند پیامبر معصوم‌اند. بنابراین سنت آنها نیز حجیت دارد.<ref>بحرانی، المعجم الاصولی، ج۲، ص۱۷۹؛ حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۸۷.</ref>
#آیاتی که بر وجوب ایمان داشتن به پیامبر دلالت می‌کنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سوره نساء، آیه ۱۳۶؛ سوره تغابن، آه ۸؛ نمله، المهذب فی علم أصول الفقه المقارن، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۳۹.</ref>
#همچنین برای اثبات حجیت سنت پیامبر به آیاتی مانند [[آیه ۷ سوره حشر]] و آیات [[آیه ۳ سوره نجم| ۳]] و [[آیه ۴ سوره نجم|۴ سوره نجم]] تمسک کرده‌اند.<ref>شوکانی، ارشاد الفحول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹۷؛ حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۲۶.</ref>
*'''اجماع:''' گفته می‌شود که همه فرقه‌های مسلمان بر حجیت قول، فعل و تقریر پیامبر و پیروی از آن، اتفاق نظر دارند<ref>نمله، المهذب فی علم أصول الفقه المقارن، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۳۹.</ref> و مسلمانان همه در هر عصری برای اثبات حکم شرعی به سنت پیامبر استدلال کرده‌اند.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۲۶.</ref>
*'''دلیل عقلی:''' اگر پیامبر معصوم نبود و از وی معصیت، خطا و غفلت صادر می‌شد، قول، فعل و تقریرش قابل اعتماد و حجت نبود؛ ولی در [[علم کلام]] ثابت شده است که پیامبر، معصوم از گناه، خطا و غفلت است؛ پس قول، فعل و تقریر وی حجت و قابل اعتماد است.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۲۸؛ نمله، المهذب فی علم أصول الفقه المقارن، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۳۹.</ref>


===حجیت سنت صحابه===
===حجیت سنت صحابه===
خط ۵۹: خط ۵۵:
*براساس [[آیه ۱۴۲ سوره بقره]]، همه صحابه پیامبر، [[عدالت صحابه|عادل]] هستند و لذا سنت آن‌ها معتبر و قابل اعتماد است.<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۷.</ref> در نقد این دلیل گفته‌اند براساس برخی آیات قرآن عدالت برای همه صحابه ثابت نیست؛ چرا که در آیاتی به صراحت برخی صحابه را به سبب آنکه به میدان جنگ پشت کرده‌اند،<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref> و گروهی که در تقسیم زکات به پیامبر خرده گرفته‌اند<ref>سوره توبه، آیه ۵۸.</ref> را ملامت کرده و برخی دیگر را به صراحت فاسق شمرده است{{یاد|گفته می‌شود بیشتر مفسران شیعه و اهل سنت بر این نظرند که [[آیه ۶ سوره حجرات]] «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر فاسقی برای شما خبری آورد، در آن تحقیق کنید.» در وصف [[ولید بن عقبه]] که یکی از صحابه بود نازل شده و قرآن به صراحت او را فاسق دانسته است. (ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ۱۹۸۴م، ج۲۶، ص۲۲۸؛ مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۷۲.)}} و این با عدالت داشتن همه صحابه سازگار نیست.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۷۲.</ref>
*براساس [[آیه ۱۴۲ سوره بقره]]، همه صحابه پیامبر، [[عدالت صحابه|عادل]] هستند و لذا سنت آن‌ها معتبر و قابل اعتماد است.<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۷.</ref> در نقد این دلیل گفته‌اند براساس برخی آیات قرآن عدالت برای همه صحابه ثابت نیست؛ چرا که در آیاتی به صراحت برخی صحابه را به سبب آنکه به میدان جنگ پشت کرده‌اند،<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref> و گروهی که در تقسیم زکات به پیامبر خرده گرفته‌اند<ref>سوره توبه، آیه ۵۸.</ref> را ملامت کرده و برخی دیگر را به صراحت فاسق شمرده است{{یاد|گفته می‌شود بیشتر مفسران شیعه و اهل سنت بر این نظرند که [[آیه ۶ سوره حجرات]] «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر فاسقی برای شما خبری آورد، در آن تحقیق کنید.» در وصف [[ولید بن عقبه]] که یکی از صحابه بود نازل شده و قرآن به صراحت او را فاسق دانسته است. (ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ۱۹۸۴م، ج۲۶، ص۲۲۸؛ مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۷۲.)}} و این با عدالت داشتن همه صحابه سازگار نیست.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۷۲.</ref>
*در برخی روایات که در منابع اهل سنت آمده،<ref>ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۸؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۴۴.</ref> به پیروی از صحابه و سنت آن‌ها در کنار سنت پیامبر، دستور داده شده است.<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۹.</ref> برخی علاوه بر خدشه وارد کردن به سند این روایات، گفته‌اند بعید به نظر می‌رسد که این روایات از [[شارع]] صادر شده باشد؛ چرا که از مسائل واضح تاریخی این است که سیره خلفاء و صحابه گاهی با هم تناقض داشته است و بر شارع محال است که به تبعیت از امور متناقض امر کرده باشد.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۳۹.</ref> به عنوان نمونه [[خلیفه اول]] سه‌طلاقه را در مجلس واحد، یک [[طلاق]] می‌دانست و [[خلیفه دوم]] آن را سه طلاق محسوب کرد و یا [[عمر بن خطاب]] دو متعه، یعنی [[متعة الحج]] و [[ازدواج موقت]] را حرام اعلام نمود، در حالی که خلیفه اول این دو را ممنوع نکرده بود. این دو سیره متناقض نمی‌تواند هر دو به عنوان سنتی که حکایت از واقع می‌کند، محسوب شوند.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۳۹.</ref>
*در برخی روایات که در منابع اهل سنت آمده،<ref>ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۸؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۴۴.</ref> به پیروی از صحابه و سنت آن‌ها در کنار سنت پیامبر، دستور داده شده است.<ref>شاطبی، الموافقات، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۴۴۹.</ref> برخی علاوه بر خدشه وارد کردن به سند این روایات، گفته‌اند بعید به نظر می‌رسد که این روایات از [[شارع]] صادر شده باشد؛ چرا که از مسائل واضح تاریخی این است که سیره خلفاء و صحابه گاهی با هم تناقض داشته است و بر شارع محال است که به تبعیت از امور متناقض امر کرده باشد.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۳۹.</ref> به عنوان نمونه [[خلیفه اول]] سه‌طلاقه را در مجلس واحد، یک [[طلاق]] می‌دانست و [[خلیفه دوم]] آن را سه طلاق محسوب کرد و یا [[عمر بن خطاب]] دو متعه، یعنی [[متعة الحج]] و [[ازدواج موقت]] را حرام اعلام نمود، در حالی که خلیفه اول این دو را ممنوع نکرده بود. این دو سیره متناقض نمی‌تواند هر دو به عنوان سنتی که حکایت از واقع می‌کند، محسوب شوند.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۳۹.</ref>
===حجیت سنت امامان معصوم===
امامیه برای اثبات حجیت سنت امامان(ع) به ادله زیر استدلال کرده‌اند:<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۴۸.</ref>
*'''قرآن:''' براساس [[آیه تطهیر]] و [[آیه ۵۹ سوره نساء]]، [[ائمه(ع)]] دارای عصمت هستند و از آنجا که هرگز مرتکب معصیت، خطا و غفلت نمی‌شوند، سنت آنان قابل اعتماد و پیروی از آن لازم است.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۴۹-۱۵۹.</ref>
*'''سنت پیامبر:''' برپایه [[حدیث ثقلین]] که از پیامبر به صورت [[متواتر]] نقل شده، برای جلوگیری از گمراهی، به پیروی از قرآن و [[اهل بیت(ع)]] در کنار هم، امر شده است.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۶۴-۱۶۷.</ref>
*'''عقل:''' از نظر امامیه ملاک عقلی حجیت گفتار، رفتار و تقریر پیامبر و لزوم تبعیت از آن، [[عصمت]] پیامبر است و با دلایل قطعی در [[علم کلام]] ثابت شده است که [[اهل بیت(ع)]] نیز مانند پیامبر معصوم هستند، بنابراین گفتار، رفتار و تقریر آن‌ها نیز مانند گفتار، رفتار و تقریر پیامبر حجت است.<ref>بحرانی، المعجم الاصولی، ج۲، ص۱۷۹؛ حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۸۷.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۵۷۹

ویرایش