پرش به محتوا

حبیب بن مظاهر: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۷۱۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| آثار              =
| آثار              =
}}
}}
'''حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی''' (شهادت [[سال ۶۱ قمری|۶۱ق]]) از [[شهدای کربلا]]. حبیب از [[قبیله بنی‌اسد]] و از [[اصحاب]] خاص [[حضرت علی(ع)]] بود. او از کوفیانی بود که پس از مرگ [[معاویه بن ابی‌سفیان|معاویه]] به امام حسین(ع) برای آمدن به کوفه نامه نوشتند. حبیب هنگامی که بیعت‌شکنی کوفیان را دید، مخفیانه از [[کوفه]] خارج شد و خود را به امام حسین رساند و در [[روز عاشورا]] در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسید. قبر او در [[حرم امام حسین(ع)]] و در نزدیکی [[ضریح امام حسین(ع)]] است و ضریحی مستقل از دیگر [[شهدای کربلا]] دارد.
'''حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی''' (شهادت [[سال ۶۱ هجری قمری|۶۱ق]]) از [[شهدای کربلا]]. حبیب از [[بنی‌اسد|قبیله بنی‌اسد]] و از اصحاب خاص [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] بود. او از کسانی بود که پس از مرگ [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] به [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] برای رفتن به [[کوفه]] نامه نوشتند. حبیب مخفیانه از [[کوفه]] خارج شد و خود را به امام حسین رساند و در [[روز عاشورا]] در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسید. قبر او در [[حرم امام حسین(ع)]] و در نزدیکی [[ضریح امام حسین(ع)]] است و ضریحی مستقل از دیگر [[شهدای کربلا]] دارد.


==نام، کنیه و نسب ==
==نام، کنیه و نسب ==
حبیب بن مُظَهَّر (یا مُظاهر) <ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref> از قبیلۀ [[بنی‌اسد]] و [[کنیه]] وی ابوالقاسم بوده‌است.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۳۰۸.</ref> در منابع نام پدر او به صورت مُظاهر<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷، ج۵، ص۳۵۲، ۳۵۵، ۴۱۶.</ref> و مُظَهَّر<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۴۶۲، ۴۷۸، ۴۸۰.</ref> و در برخی مُطَهَّر<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۲۸، ۳۴، ۸۷.</ref> ذکر شده است. [[عبدالله مامقانی|مامقانی]]،<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۲۳ق، ج۱۷، ص۳۹۴ـ۳۹۵.</ref> با استناد به آنچه در زبان‌ها و زیارات مشهور است، مُظاهر را صحیح شمرده است. اما [[سید محسن امین]] گفته است بر اساس آنچه در نسخه‌های کتاب‌های قدیم آمده مظهر درست است و مظاهر خلاف ضبط قدما است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref>  
حبیب بن مُظَهَّر<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref> از قبیلۀ بنی‌اسد و کنیه وی ابوالقاسم بوده‌ است.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۳۰۸.</ref> در منابع نام پدر او به صورت مُظاهر<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷، ج۵، ص۳۵۲، ۳۵۵، ۴۱۶.</ref> و مُظَهَّر<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۴۶۲، ۴۷۸، ۴۸۰.</ref> و در برخی مُطَهَّر<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۲۸، ۳۴، ۸۷.</ref> ذکر شده است. [[عبدالله مامقانی|مامَقانی]]، با استناد به آنچه در زبان‌ها و زیارات مشهور است، مُظاهر را صحیح شمرده است.<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۲۳ق، ج۱۷، ص۳۹۴ـ۳۹۵.</ref> اما [[سید محسن امین]] گفته است بر اساس آنچه در نسخه‌های کتاب‌های قدیم آمده مُظَهَّر درست است و مظاهر خلاف ضبط قدما است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref>
==صحابه پیامبر ==
ابن‌حجر عسقلانی در کتاب الاصابة فی تمییز الصحابه از منابع صحابه‌نگاری نام او را آورده است به گفته او حبیب پیامبر را درک کرده است<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۲.</ref>  [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، الابواب(رجال طوسی)، ۱۴۲۷ق، ص۶۰، ۹۳، ۱۰۰</ref> او را در زمره فهرست اصحاب [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]، [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] قرار داده است. به گفته [[سید محسن امین]] نام او در کتاب‌های [[الاستیعاب (کتاب)|الاِستیعاب]] و [[اسد الغابة (کتاب)|اُسدالغابه]] از منابع صحابه‌نگاری به عنوان صحابه نیامده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.</ref>


==فضایل==
== ویژگی‌ها ==
حبیب مردی عابد و با [[تقوا]] بود. حافظ [[قرآن]] کریم بود و هر شب به نیایش و عبادت خدا می‌پرداخت. به فرموده [[امام حسین(ع)]] در هر شب یک ختم قرآن می‌کرد.<ref> قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref> او در برابر پیشنهاد امان و پول برای دست برداشتن از یاری امام حسین: گفت: «ما نزد رسول خدا(ص) عذری نداریم که زنده باشیم و فرزند رسول خدا(ص) را مظلومانه به قتل برسانند».<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref>
حبیب با [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] به [[کوفه]] رفت و در همه جنگ‌ها در کنار او و از یاران خاص و از حاملان علم و دانش آن حضرت تلقی می‌شد.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref> او عضو [[شرطة الخمیس]](نیروی ضربتی و گوش به فرمان علی(ع)) بود.<ref>الاختصاص، شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۲-۷.</ref> حضرت علی(ع)، حبیب را به [[علم منایا و بلایا|علم مَنایا و بلایا]] (علم به اموری که بعدها اتفاق خواهد افتاد) آگاه کرده بود.<ref>مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۰۶ق، ج۱۴، ص۴۶۳.</ref> گفت‌وگویی از او و [[میثم تمار]] سال‌های پیش از [[واقعه کربلا]] نقل شده است که هر یک نحوه [[شهادت]] دیگری را پیشگویی کرده‌اند.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref>


==در عصر پیامبر(ص) ==
حبیب حافظ [[قرآن]] کریم بود از امام حسین(ع) نقل شده است که او در هر شب [[قرآن]] را ختم می‌کرد.<ref> قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref> او در برابر پیشنهاد امان و پول برای دست برداشتن از یاری امام حسین: گفت: «ما نزد رسول خدا(ص) عذری نداریم که زنده باشیم و فرزند رسول خدا(ص) را مظلومانه به قتل برسانند».<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۳.</ref>
[[ابن کلبی]]<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۶.</ref> و [[ابن حجر عسقلانی]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۲.</ref> گفته‌اند که وی رسول خدا(ص) را درک نموده است، اما با ایشان ملاقات نداشت. [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، الابواب(رجال طوسی)، ۱۴۲۷ق، ص۶۰، ۹۳، ۱۰۰</ref> او را در میان فهرست اصحاب [[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] قرار داده است، ولی در میان فهرست [[صحابه]] پیامبر(ص) از وی یاد نمی‌کند. همچنین نویسندگان [[الاستیعاب (کتاب)|استیعاب]] و [[اسد الغابة (کتاب)|اُسد الغابه]] وی را در شمار صحابه نیاورده‌اند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.</ref>


== دوره امام علی(ع) ==
== واقعه کربلا ==
حبیب با [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] به [[کوفه]] رفت و در همه جنگ‌ها در کنار او و از یاران خاص و از حاملان علم و دانش آن حضرت تلقی می‌شد.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref> حضرت علی(ع)، حبیب را به [[علم منایا و بلایا]](علم به اموری که بعدها اتفاق خواهد افتاد) آگاه ساخته بود.<ref>مجلسی اول، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۶ق، ج۱۴، ص۴۶۳.</ref> او عضو گروه ویژه [[شرطة الخمیس]] بود که نیروی ضربتی و گوش به فرمان علی(ع) بودند.<ref>الاختصاص، شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۲-۷.</ref> گفتگوی او با [[میثم تمار]]، سال‌ها پیش از [[عاشورا]]، هنگام عبور از مجلس [[بنی‌اسد]] که هر یک نحوه [[شهادت]] دیگری را پیشگویی می‌کرد، از همان علم مَنایاست که از حضرت علی(ع) آموخته بودند و از جریانات آینده خبر داشتند.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref>


== دوره امام حسین(ع) ==
=== دعوت از امام ===
===در کوفه===
پس از مرگ [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] در سال ۶۰ق، حبیب و جمعی از بزرگان شیعیان [[کوفه]]، همچون [[سلیمان بن صرد خزاعی|سلیمان بن صُرَد]]، [[مسیب بن نجبه|مُسیب بن نَجَبَه]] و [[رفاعة بن شداد بجلی|رَفاعة بن شداد بَجَلی]]، از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] خودداری کردند و برای امام حسین(ع) نامه نوشتند و آن حضرت را برای قیام بر ضد [[بنی‌امیه|امویان]] به کوفه دعوت کردند<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶-۳۷.</ref> زمانی که [[مسلم بن عقیل]] به کوفه آمد، به یاری او شتافتند. حبیب به همراه [[مسلم بن عوسجه اسدی|مسلم بن عوسجه]] به طور پنهانی در کوفه برای مسلم بن عقیل از مردم [[بیعت]] می‌گرفتند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.</ref>
پس از مرگ [[معاویه]] در [[سال ۶۰ قمری]]، حبیب و جمعی از بزرگان شیعیان [[کوفه]]، همچون [[سلیمان بن صرد خزاعی|سلیمان بن صُرَد]]، [[مسیب بن نجبه|مسیب بن نَجَبَه]] و [[رفاعة بن شداد]] بَجَلی، از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] خودداری کردند و برای امام حسین(ع) نامه نوشتند و آن حضرت را برای قیام بر ضد [[امویان]] به کوفه دعوت کردند<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶-۳۷.</ref> (ببینید: [[نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)#نامه نخست|نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)]]) و زمانی که [[مسلم بن عقیل]] به کوفه آمد، به یاری او شتافتند.


حبیب به همراه [[مسلم بن عوسجه]] به طور پنهانی در کوفه برای مسلم بن عقیل از مردم [[بیعت]] می‌گرفتند و در این راه از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کردند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.</ref>  
=== پیوستن به امام ===
هنگامی که [[عبیدالله بن زیاد|ابن‌زیاد]] به کوفه آمد و بر مردم سخت گرفت و مردم مسلم بن عقیل را تنها گذاشتند، [[بنی‌اسد|قبیله بنی‌اسد]]، حبیب و مسلم بن عوسجه را پنهان کردند تا به آنها آسیبی نرسد. آنها مخفیانه از [[کوفه]] خارج شدند و در روز [[۷ محرم|هفتم محرم]]<nowiki/>در کربلا، به کاروان امام پیوستند.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۸.</ref>


هنگامی که [[ابن زیاد]] به کوفه آمد و بر مردم سخت گرفت و مردم [[مسلم بن عقیل|مسلم]] را تنها گذاشتند، قبیله [[بنی اسد]]، حبیب و [[مسلم بن عوسجه]] را پنهان کردند تا به آنها آسیبی نرسد. آنها از [[کوفه]] به سوی [[امام حسین]](ع) رهسپار شدند و روزها از چشم جاسوسان و مأموران ابن زیاد پنهان می‌شدند و شب‌ها حرکت می‌کردند تا به اردوی امام ملحق شدند. سرانجام روز [[۷ محرم|هفتم محرم]]، در کربلا، به کاروان امام پیوستند.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۸.</ref>
به گزارش سید محسن امین، حبیب با رسیدن به کربلا همین که دید یاوران امام اندک و دشمنان او بسیارند، از امام حسین(ع) اجازه گرفت و نزد قبیله‌ای از بنی‌اسد که در نزدیکی کربلا سکونت داشتند رفت و آنان به یاری امام طلبید. اما [[عمر بن سعد]] با فرستادن سپاهی، مانع از پیوستن آنان به امام شد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.</ref>  
 
===در کربلا===
{{اصلی|واقعه عاشورا}}
حبیب با رسیدن به [[کربلا]] همین که مشاهده نمود یاوران امام اندک و دشمنان او بسیارند، به امام حسین(ع) عرض کرد: «در این نزدیکی، قبیله‌ای از «[[بنی اسد]]» هستند، اگر اجازه دهید پیش آن‌ها رفته، آنان را به یاری شما دعوت کنم، شاید خداوند هدایتشان کند.» بعد از اینکه حضرت اجازه داد، با عجله خود را به آنان رسانید و شروع به نصیحت و موعظه کرد. اما [[عمرسعد]] با فرستادن سپاهی، مانع از پیوستن آنان به امام شد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۹۸۶م، ج۴، ص۵۵۴.</ref>  
 
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = [[مرتضی مطهری]] عاشورا پژوه:{{سخ}}
* چرا در شب عاشورا حبیب بن مظاهر اسدی را می‏‌فرستد که برو در میان بنی اسد، اگر می‌شود چند نفر را برایمان بیاور؟ مگر بنی اسد همه‌شان چقدر بودند؟ حالا گیرم حبیب رفت از بنی اسد صد نفر را آورد. اینها در مقابل آن سی هزار نفر چه نقشی می‌توانستند داشته باشند؟ آیا می‌توانستند اوضاع را منقلب کنند؟ ابداً. امام حسین می‌خواست در این منطق که منطق هجوم و منطق شهید و منطق انقلاب است، دامنه این قضیه گسترش پیدا کند. اینکه خاندانش را هم آورد برای همین بود، چون قسمتی از پیامش را خاندانش باید برسانند...معلوم بود که می‌خواست بر عدد کشتگان افزوده شود، چرا که هرچه خون [[شهادت|شهید]] بیشتر ریخته شود این ندا بیشتر به جهان و جهانیان می‌رسد...اینها نشان می‌دهد که اباعبدالله علیه السلام خونین شدن این صحنه را می‌خواست و بلکه خودش آن را رنگ‌آمیزی می‌کرد *| منبع =https://lms.motahari.ir/book-page/63/حماسه%20حسینی،%20ج%201?page=137| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پس‌زمینه =#F4FFF4| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


'''در عصر تاسوعا'''
'''در عصر تاسوعا'''


حبیب بن مظاهر قبل از [[روز عاشورا]]، قرّة بن قيس الحنظلي  را که از طرف [[عمر بن سعد]] برای [[امام حسین(ع)]] نامه آورده بود، موعظه کرد که به طرف ستم‌پیشگان نرو وبه او گفت این مرد(حسین بن علی) را یاری کن که  به واسطه پدرانش خداوند به تو و ما کرامت بخشیده است. <ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۰.</ref>  
حبیب بن مظاهر قبل از [[روز عاشورا]]، [[قرة بن قیس حنظلی]] را که از طرف [[عمر بن سعد]] برای [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] نامه آورده بود، موعظه کرد و از او خواست که حسین بن علی را یاری کند چراکه به واسطه پدرانش خداوند تو و ما کرامت بخشیده است.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۰.</ref> در عصر نهم محرم، حبیب به همراهی [[زهیر بن قین بجلی|زهیر]] و گروهی دیگر به همراه [[حضرت عباس علیه السلام|حضرت عباس(ع)]] به قصد موعظه سپاه دشمن که می‌خواستند به خیمه‌های امام حمله کنند، به ذکر اوصاف امام و یارانش پرداخت و آنان را از جنگ برحذر داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۴۸۴.</ref>  
در عصر تاسوعا، حبیب به همراهی [[زهیر بن قین بجلی|زهیر]] و گروهی از اصحاب در معیت [[حضرت عباس(ع)]] به قصد موعظه سپاه دشمن که می‌خواستند به خیمه‌های امام حمله کنند، به ذکر اوصاف امام و یارانش پرداخت و ایشان را از جنگ برحذر داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۴۸۴.</ref>  


'''در شب عاشورا'''
'''در شب عاشورا'''


در شب عاشورا، [[نافع بن هلال]]، حبیب را از نگرانی [[زینب کبری|زینب]] دختر [[امام علی(ع)]]، درباره وفاداری یاران امام آگاه ساخت. نافع و حبیب، اصحاب امام حسین را گرد آوردند و همگی نزد امام رفتند و اعلان کردند که تا آخرین قطره خون خود از خاندان پیامبر(ص) حمایت خواهند کرد.<ref>موسوعة کلمات الامام الحسین علیه‌السلام، ۱۳۷۴ش، ص۴۰۷ـ۴۰۸</ref>  
در شب عاشورا، [[نافع بن هلال بجلی|نافع بن هلال]]، حبیب را از نگرانی [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب دختر امام علی(ع)]]، درباره وفاداری یاران امام آگاه کرد. نافع و حبیب، اصحاب امام حسین را گرد آوردند و همگی نزد امام رفتند و اعلان کردند که تا آخرین قطره خون خود از خاندان پیامبر(ص) حمایت خواهند کرد.<ref>موسوعة کلمات الامام الحسین علیه‌السلام، ۱۳۷۴ش، ص۴۰۷ـ۴۰۸.</ref>  


'''در روز عاشورا'''
'''در روز عاشورا'''


صبح [[روز عاشورا|عاشورا]]، امام حسین(ع) حبیب بن مظاهر را فرمانده جناح چپ نیروهای خویش ساخت، [[زهیر بن قین]] را در جناح راست و حضرت [[عباس بن علی|ابوالفضل(ع)]] را با پرچم در قلب لشکر قرارداد.<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲ ص۷.</ref>  
صبح [[روز عاشورا|عاشورا]]، امام حسین(ع) حبیب بن مظاهر را فرمانده جناح چپ نیروهای خویش ساخت.<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲ ص۷.</ref> امام حسین(ع) در سخنرانی خود، حسب، نسب، فضایل خویش و [[حدیث]] "هذانِ سَیّدا شَبابِ اَهلِ الْجَنَّةِ" را یادآور شد و فرمود در میان شما افرادی هستند که این حدیث را از پیامبر(ص) شنیده‌اند. در این هنگام [[شمر بن ذی‌الجوشن]] گفت: من خدا را با شک و تردید عبادت کرده باشم اگر بدانم تو چه می‌گویی. حبیب بن مظاهر در پاسخ او گفت: به خدا من چنان می‌بینم که تو با هفتاد شک و تردید خدا را عبادت می‌کنی، شهادت می‌دهم که راست می‌گویی و نمی‌فهمی چه می‌گوید، چراکه قلب تو سیاه و مهر شده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref>  
 
[[امام حسین(ع)]] در سخنرانی خود، حسب، نسب، فضایل خویش و [[حدیث]] "هذانِ سَیّدا شَبابِ اَهلِ الْجَنَّةِ" را یادآور شد و فرمود در میان شما افرادی هستند که این حدیث را از [[محمد(ص) |پیامبر]](ص) شنیده‌اند. در این هنگام [[شمر بن ذی‌الجوشن]] گفت: من خدا را با شک و تردید عبادت کرده باشم اگر بدانم تو چه می‌گویی. حبیب بن مظاهر در پاسخ او گفت: به خدا من چنان می‌بینم که تو با هفتاد شک و تردید خدا را عبادت می‌کنی، شهادت می‌دهم که راست می‌گویی و نمی‌فهمی چه می‌گوید، چراکه قلب تو سیاه و مهر شده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref>  
 
در ابتدای درگیری که لشکریان [[عمر بن سعد|عمر سعد]] مبارزه می‌طلبیدند، حبیب و [[بریر]] به سوی میدان شتافتند، اما امام حسین آنها را منع کرد.


زمانی که [[ابوثمامه]] وقت [[نماز]] را به امام یادآوری کرد، امام فرمود: از آنان بخواهید دست از جنگ بردارند تا [[نماز]] بخوانیم. [[حصین بن نمیر]] (حصین بن تمیم) گفت: نمازتان قبول نیست. حبیب بن مظاهر گفت: خیال می‌کنی نماز خاندان رسول قبول نیست و نماز تو قبول است ‌ای شرابخوار. و حبیب بر او حمله کرد و با شمشیر به صورت اسب حصین زد، او بر زمین افتاد و یارانش حمله کرده، او را از چنگ حبیب نجات دادند.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>  
در ابتدای درگیری که [[لشکر عمر بن سعد|لشکریان عمر سعد]] مبارزه می‌طلبیدند، حبیب و [[بریر بن خضیر همدانی|بریر بن خضیر]] به سوی میدان شتافتند، اما امام حسین آنها را منع کرد. زمانی که [[ابوثمامه]] وقت [[نماز]] را به امام یادآوری کرد، امام فرمود: از آنان بخواهید دست از جنگ بردارند تا [[نماز]] بخوانیم. [[حصین بن نمیر]] گفت: نمازتان قبول نیست. حبیب بن مظاهر گفت: خیال می‌کنی نماز خاندان رسول قبول نیست و نماز تو قبول است ‌ای شرابخوار. و حبیب بر او حمله کرد و با شمشیر به صورت اسب حصین زد، او بر زمین افتاد و یارانش حمله کرده، او را از چنگ حبیب نجات دادند.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>


[[مسلم بن عوسجه]] پس از جنگ، در حالی که به خون آغشته بود و لحظات آخر عمرش را سپری می‌کرد، و بر زمین افتاده بود، [[امام حسین]](ع) با حبیب نزد او آمدند. امام فرمود: ای مسلم خدا تو را بیامرزد، سپس [[آیه]] «{{عربی|فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبْدیلاً}}»<ref>احزاب، ۳۳</ref> را قرائت کرد. حبیب نزد او آمد و گفت: «کشته شدن تو بر من بسی مشکل است، ولی تو را به بهشت مژده می‌دهم» مسلم بن عوسجه گفت: خداوند تو را به خیر بشارت دهد. آنگاه حبیب به او گفت: اگر شهادتم نزدیک نبود، دوست داشتم آنچه برایت مهم است به من وصیت کنی تاحق دینی و خویشاوندی خود را [[ادا]] کرده باشم. مسلم بن عوسجه به امام اشاره کرد و به حبیب گفت: «تو را وصیت می‌کنم به امام حسین(ع)، خدای رحمتت کند تا جان در بدن داری از او دفاع کن و از یاری‌اش دست مکش تا کشته شوی.» حبیب بن مظاهر گفت: به وصیت تو عمل می‌کنم و چشم تو را روشن می‌گردانم.{{یاد| فقال له مسلم فإني أوصيك بهذا وأشار إلى الحسين عليه السلام فقاتل دونه حتى تموت ، فقال له حبيب :
حبیب پس از آنکه [[مسلم بن عوسجه اسدی|مسلم بن عوسجه]] بر زمین افتاده بود و لحظات آخر عمرش را سپری می‌کرد خطا به او گفت: «کشته شدن تو بر من بسی مشکل است، ولی تو را به بهشت مژده می‌دهم» مسلم بن عوسجه گفت: خداوند تو را به خیر بشارت دهد. آنگاه حبیب به او گفت: اگر شهادتم نزدیک نبود، دوست داشتم آنچه برایت مهم است به من وصیت کنی تاحق دینی و خویشاوندی خود را [[ادا]] کرده باشم. مسلم بن عوسجه به امام اشاره کرد و به حبیب گفت: «تو را وصیت می‌کنم به امام حسین(ع)، خدای رحمتت کند تا جان در بدن داری از او دفاع کن و از یاری‌اش دست مکش تا کشته شوی.» حبیب بن مظاهر گفت: به وصیت تو عمل می‌کنم و چشم تو را روشن می‌گردانم.<ref>ابن‌طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۰۷.</ref>  
لأنعمنك عينا ثم مات رضوان الله عليه . }}<ref>سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۰۷.</ref>  


'''رجز حبیب در روز عاشورا'''
'''رجزهای حبیب'''


حبیب [[روز عاشورا]] رَجَزی که در حمله‌هایش می‌خواند چنین بود:
حبیب [[روز عاشورا]] رَجَزی که در حمله‌هایش می‌خواند چنین بود:
خط ۸۸: خط ۷۵:
== شهادت ==
== شهادت ==
[[پرونده:مرقد حبيب بن مظاهر.jpg|بندانگشتی|مرقد حبیب بن مظاهر در [[حرم امام حسین(ع)]]]]
[[پرونده:مرقد حبيب بن مظاهر.jpg|بندانگشتی|مرقد حبیب بن مظاهر در [[حرم امام حسین(ع)]]]]
حبیب بن مظاهر، با آن سن زیاد همچون یک قهرمان شمشیر می‌زد، و ۶۲ نفر از افراد دشمن را کشت. در این هنگام بدیل بن صریم عقفانی به او حمله کرد و با شمشیری بر فرق او زد، دیگری با نیزه به او حمله کرد، تا اینکه حبیب از اسب بر زمین افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس بدیل بن صریم سرش را از تن جدا کرد.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>  
حبیب بن مظاهر، با آن سن زیاد همچون یک قهرمان شمشیر می‌زد، و ۶۲ نفر از افراد دشمن را کشت. در این هنگام بدیل بن صریم عقفانی به او حمله کرد و با شمشیری بر فرق او زد، دیگری با نیزه به او حمله کرد، تا اینکه حبیب از اسب بر زمین افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس بدیل بن صریم سرش را از تن جدا کرد.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref> بنابر برخی از گزارش‌ها، مردى از بنی‌تمیم بر حبیب حمله کرد و نیزه‌‏اى به او زد. وقتى حبیب خواست برخیزد، حصین بن نمیر با شمشیر ضربتى بر سرش زد و ایشان را از پاى درآورد، آن‌گاه آن مرد تمیمى سرش را از تنش جدا نمود.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۲۶.</ref>
 
بنابر برخی از گزارش‌ها، مردى از بنی‌تمیم بر حبیب حمله کرد و نیزه‌‏اى به او زد. وقتى حبیب خواست برخیزد، حصین بن نمیر با شمشیر ضربتى بر سرش زد و ایشان را از پاى درآورد، آن‌گاه آن مرد تمیمى سر مبارکش را از تنش جدا نمود.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۲۶.</ref>


[[امام حسین]](ع) خود را به بالین او رساند و فرمود: «اَحْتَسِبُ نَفْسی و حماة اَصحابی» پاداش خود و یاران حامی خود را، از خدای تعالی انتظار می‌برم.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۱.</ref> در بعضی مقاتل است که حضرت فرمود: ای حبیب، مردی با فضیلت بودی که در یک شب [[قرآن]] را ختم می‌کردی.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>  
امام حسین(ع) خود را به بالین او رساند و فرمود: «اَحْتَسِبُ نَفْسی و حماة اَصحابی» پاداش خود و یاران حامی خود را، از خداوند انتظار می‌برم.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۱.</ref> در بعضی مقاتل آمده است که حضرت فرمود: ای حبیب، مردی با فضیلت بودی که در یک شب [[قرآن]] را ختم می‌کردی.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۳۷۶ق، ص۱۲۴.</ref>  
{{شعر}}{{ب|زخم تن و خون سر و پیشانی مجروح|     هستنـدبـه میدان وصالم سه نشانی}}
{{شعر۲
{{ب|بگشـوده دهان، زخم تنم، تاکه بگوید|     عشق است، فقط عشق حقیقی، نه زبانی}}{{پایان شعر}}<ref>https://www.balagh.ir/content/4697 [[غلامرضا سازگار]]</ref>
|زخم تن و خون سر و پیشانی مجروح
|هستنـدبـه میدان وصالم سه نشانی
|بگشـوده دهان، زخم تنم، تاکه بگوید
|عشق است، فقط عشق حقیقی، نه زبانی<ref>[https://www.balagh.ir/content/4697 «اشعار مناسبتی-حبیب بن مظاهر»] </ref>}}


به گفته سماوی، حبیب بن مظاهر فرزندی به نام قاسم داشت. او وقتی به بلوغ رسید بدیل بن صریم را کشت.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref>
در [[زیارت امام حسین(ع)]] در [[نیمه شعبان]] و غیره<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵ ص۷۱ و ج۹۸ ص۲۷</ref> نام حبیب بن مظاهر آمده است.<ref> ابن‌طاووس، اقبال الاعمال، ص۲۲۹</ref>


حبیب بن مظاهر فرزندی به نام قاسم داشت. قاسم وقتی به بلوغ رسید بدیل بن صریم را کشت.<ref>سماوی، ابصارالعین، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۷.</ref>
=== مدفن ===
=== مدفن ===
قبیله [[بنی‌اسد]] هنگام دفن [[شهدای کربلا]] حبیب را، که از بزرگان خود بود، در ده متری قبر [[امام حسین(ع)]] جداگانه به خاک سپردند. بعدها این مرقد در داخل [[حرم امام حسین(ع)]] و در رواق جنوبی قرار گرفت.<ref>قائدان، عتبات عالیات عراق، ص۱۲۲.</ref>
قبیله بنی‌اسد هنگام دفن [[شهدای کربلا]] حبیب را، که از بزرگان خود بود، در کنار قبر امام حسین(ع) جداگانه به خاک سپردند. مرقد او در [[حرم امام حسین(ع)]] قرار دارد.<ref>قائدان، عتبات عالیات عراق، ص۱۲۲.</ref>
 
== زیارت نامه ==
در [[زیارت امام حسین(ع)]] در [[نیمه شعبان]] و غیره<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵ ص۷۱ و ج۹۸ ص۲۷</ref> نام حبیب بن مظاهر آمده است.<ref>سید ابن طاوس، اقبال الاعمال، ص۲۲۹</ref>


== نقل روایت ==
== نقل روایت ==
خط ۱۰۸: خط ۹۴:


==تک‌نگاری==
==تک‌نگاری==
کتاب "حبیب بن مظاهر" پنجمین شماره از مجموعه آشنایی با اسوه ها نوشته [[جواد محدثی]] است که چاپ هشتم آن در سال ۱۳۹۳ش از سوی بوستان کتاب قم منتشر شده است. این کتاب تلاش کرده است زندگی حبیب بن مظاهر را در ۵۲ صفحه برای نسل جوان گزارش کند.<ref>[https://bookroom.ir/book/43571 آشنایی با اسوه ها ۵: حبیب بن مظاهر]</ref>
کتاب "حبیب بن مظاهر" پنجمین شماره از مجموعه آشنایی با اسوه‌ها نوشته [[جواد محدثی]] است که چاپ هشتم آن در سال ۱۳۹۳ش از سوی بوستان کتاب قم منتشر شده است. این کتاب در ۵۲ صفحه زندگی حبیب بن مظاهر را گزارش کرده است.<ref>[https://bookroom.ir/book/43571 آشنایی با اسوه‌ها ۵: حبیب بن مظاهر]</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۱۸: خط ۱۰۴:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
*ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، بی‌نا، ۱۹۹۵م/۱۴۱۵ق.
*ابومخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، محقق و مصحح: یوسفی غروی، محمدهادی‏، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق.
*ابن‌اعثم کوفی، احمد، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الأضواء، ۱۹۹۱م.
*ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییزالصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، بی‌نا، ۱۹۹۵م/۱۴۱۵ق.
*ابن‌طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ترجمه فهری زنجانی، احمد، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش.
*ابن‌طاووس، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، اقبال الاعمال، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۹۶م.
*امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۹۸۶م
*امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۹۸۶م
*بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، دمشق، چاپ محمود فردوس العظم، ۲۰۰۰م.
*بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، دمشق، چاپ محمود فردوس العظم، ۲۰۰۰م.
*خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، قم، انوارالهدی، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
*خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، قم، انوارالهدی، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
*سماوی، محمد بن طاهر، ابصارالعین فی انصارالحسین، ترجمه عباس جلالی، قم، انتشارات زائر، ۱۳۸۱ش.
*سماوی، محمد بن طاهر، ابصارالعین فی انصارالحسین، ترجمه عباس جلالی، قم، انتشارات زائر، ۱۳۸۱ش.
*سید ابن طاووس، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، اقبال الاعمال، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۹۶م.
*سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ترجمه فهری زنجانی، احمد، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش.
*شیخ صدوق، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
*شیخ صدوق، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
*شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۷ق.
*شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب (رجال طوسی)، تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۷ق.
*شیخ مفید، الاختصاص، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*شیخ مفید، الاختصاص، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
خط ۱۳۲: خط ۱۲۰:
*قائدان، اصغر، عتباب عالیات عراق، تهران، مشعر، ۱۳۸۷ش.
*قائدان، اصغر، عتباب عالیات عراق، تهران، مشعر، ۱۳۸۷ش.
*قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ترجمه کمره‌ای، تهران، چاپ اسلامیه، ۱۳۷۶ق.
*قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ترجمه کمره‌ای، تهران، چاپ اسلامیه، ۱۳۷۶ق.
*مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، تحقیق محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة‌ آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۲۳ق.
*مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، تحقیق محی الدین مامقانی، قم، مؤسسة‌ آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۲۳ق.
*مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی‌پناه، طباطبائی، سید فضل الله، قم، ‌مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
*مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
*مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
*مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، تحقیق سید حسین موسوی کرمانی، علی‌پناه اشتهاردی، سید فضل‌الله طباطبائی، قم، ‌مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
*محمد بن عمرکشی، اختیار معرفةالرجال،]تلخیص[محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
*موسوعة کلمات الامام الحسین علیه‌السلام، اعداد لجنةالحدیث، معهد تحقیقات باقرالعلوم علیه‌السلام، قم، دارالمعروف، ۱۳۷۴ش.
*موسوعة کلمات الامام الحسین علیه‌السلام، اعداد لجنةالحدیث، معهد تحقیقات باقرالعلوم علیه‌السلام، قم، دارالمعروف، ۱۳۷۴ش.
*ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الأضواء، ۱۹۹۱م.
*ابومخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، محقق و مصحح: یوسفی غروی، محمدهادی‏، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق.
{{پایان}}
{{پایان}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* [http://rch.ac.ir/article/Details/9445 دانشنامه جهان اسلام]
* [http://rch.ac.ir/article/Details/9445 دانشنامه جهان اسلام]
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/226898/%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D9%86-%D9%85%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/226898 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]
{{یاران امام علی (ع)}}
{{یاران امام علی (ع)}}
{{یاران امام حسن}}
{{یاران امام حسن}}