ایاک نعبد و ایاک نستعین: تفاوت میان نسخهها
←نکات تفسیری
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
*'''التفات از غیبت به تخاطب''': آیات قبل، تماما با فعلهای غایب به حمد و ستایش خدا پرداخته است در حالیکه از این آیه به بعد فضای تخاطب برای آیات انتخاب شده است. [[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبایی]] فیلسوف و مفسر قرآن کریم، این جابهجایی سیاقها را اشاره به این نکته می داند که انسان در حال [[عبادت]] نباید غایب و غافل باشد و نباید عبادتش تنها صورت عبادت و جسدی بیروح را داشته باشد بلکه در حال عبادت باید [[خدا|خداوند]] را حاضر در برابر خود ببیند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، ج۱، ص۲۶.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] فقیه و مفسّر معاصر، در این رابطه گفته است: این التفات از غیاب به تخاطب مربوط به انسان است نه خداوند چراکه خداوند همیشه حاضر است. او میگوید انسان تا قبل از این آیه خدایی را که برای او ناآشنا و غایب بوده، با صفاتی چون: رب العالمین، الرحمن، الرحیم، مالک یوم الدین شناخته و خود را در محضر او میبیند سپس لیاقت تخاطب مییابد. ولى كسى كه اين [[اسما و صفات|اسماى حسنى]] را درك نكرده يا نپذيرفته است، شايستگی مقام تخاطب با خداوند را ندارد؛ زيرا او در حقیقت غايب است؛ گرچه خداوند مشهود مطلق است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، اسراء، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۱۶.</ref> | *'''التفات از غیبت به تخاطب''': آیات قبل، تماما با فعلهای غایب به حمد و ستایش خدا پرداخته است در حالیکه از این آیه به بعد فضای تخاطب برای آیات انتخاب شده است. [[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبایی]] فیلسوف و مفسر قرآن کریم، این جابهجایی سیاقها را اشاره به این نکته می داند که انسان در حال [[عبادت]] نباید غایب و غافل باشد و نباید عبادتش تنها صورت عبادت و جسدی بیروح را داشته باشد بلکه در حال عبادت باید [[خدا|خداوند]] را حاضر در برابر خود ببیند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، ج۱، ص۲۶.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] فقیه و مفسّر معاصر، در این رابطه گفته است: این التفات از غیاب به تخاطب مربوط به انسان است نه خداوند چراکه خداوند همیشه حاضر است. او میگوید انسان تا قبل از این آیه خدایی را که برای او ناآشنا و غایب بوده، با صفاتی چون: رب العالمین، الرحمن، الرحیم، مالک یوم الدین شناخته و خود را در محضر او میبیند سپس لیاقت تخاطب مییابد. ولى كسى كه اين [[اسما و صفات|اسماى حسنى]] را درك نكرده يا نپذيرفته است، شايستگی مقام تخاطب با خداوند را ندارد؛ زيرا او در حقیقت غايب است؛ گرچه خداوند مشهود مطلق است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، اسراء، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۱۶.</ref> | ||
*'''تقدیم مفعول بر فعل:''' در جملات فعلیه در زبان عربی، در حالت عادی ابتدا فعل سپس فاعل و بعد از آن مفعول قرار میگیرد. مقدم شدن هر یک بر دیگری امکان پذیر است و معنایی خاص بههمراه دارد. این آیه نیز در حالت عادی باید «نعبدک و نستعینک» میبود. بیشتر محققین مقدم شدن مفعول بر فعل و فاعل در این آیه را نشانه حصر و اختصاص<ref>شریف کاشانی، زبدة التفسیر، مؤسسة المعارف الإسلاميّه، ج۱، ص۲۹؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۲۱.</ref> و معنای آیه را با توجه به این نکته چنین | *'''تقدیم مفعول بر فعل:''' در جملات فعلیه در زبان عربی، در حالت عادی ابتدا فعل سپس فاعل و بعد از آن مفعول قرار میگیرد. مقدم شدن هر یک بر دیگری امکان پذیر است و معنایی خاص بههمراه دارد. این آیه نیز در حالت عادی باید «نعبدک و نستعینک» میبود. بیشتر محققین مقدم شدن مفعول بر فعل و فاعل در این آیه را نشانه حصر و اختصاص<ref>شریف کاشانی، زبدة التفسیر، مؤسسة المعارف الإسلاميّه، ج۱، ص۲۹؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۲۱.</ref> و معنای آیه را با توجه به این نکته چنین دانستهاند: ما «فقط» تو را می پرستیم (و تنها تو را شایسته پرستش میدانیم) و «فقط» از تو کمک میجوییم چراکه دیگری را شایسته کمک گرفتن نمیدانیم.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، ج۱، ص۲۶.</ref> | ||
*'''توحید افعالی و عبادی''': در [[تفسیر نمونه]] آمده است، عبارت «ایاک نبعد» در این آیه به توحید در عبادت و عبارت «ایاک نستعین» به توحید در افعال از مراتب توحید اشاره دارد.<ref>مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۲.</ref> | *'''توحید افعالی و عبادی''': در [[تفسیر نمونه]] آمده است، عبارت «ایاک نبعد» در این آیه به توحید در عبادت و عبارت «ایاک نستعین» به توحید در افعال از مراتب توحید اشاره دارد.<ref>مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۲.</ref> | ||
*'''تقدم بینش بر رفتار''': برخی محققان با مقایسه محتوای آیات پیشین با این آیه گفتهاند: همانطور که آیات پیشین دربردارنده اعتقادات انسان بوده، این آیه بیانکننده اعمال و رفتار انسان یعنی پرستش است که از مقایسه این دو میتوان نتیجه گرفت که ریشه رفتارهای انسان، اندیشههای اوست.<ref>[https://www.islamquest.net/fa/archive/fa19880 «تفسیر «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ» چیست؟»]، وبگاه اسلام کوئست.</ref> | *'''تقدم بینش بر رفتار''': برخی محققان با مقایسه محتوای آیات پیشین با این آیه گفتهاند: همانطور که آیات پیشین دربردارنده اعتقادات انسان بوده، این آیه بیانکننده اعمال و رفتار انسان یعنی پرستش است که از مقایسه این دو میتوان نتیجه گرفت که ریشه رفتارهای انسان، اندیشههای اوست.<ref>[https://www.islamquest.net/fa/archive/fa19880 «تفسیر «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ» چیست؟»]، وبگاه اسلام کوئست.</ref> |