Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
جز (←جایگاه و اهمیت) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نظریهی تکامل''' یا فرگشت معروف به نظریه داروین نظریهای درباره فرایند ایجاد حیات در جهان است که با برخی آموزههای ادیان ناسازگار مینماید. بر اساس این نظریه حیات همه جانداران در یک نقطه به هم میرسد و انواع گوناگون جانداران از یکدیگر انشقاق یافته و ایجاد شدهاند. این نظریه در مقابل [[خلقتگرایی]] است که پیشتر از سوی دینداران تلقی به قبول شده بود. این نظریه با اصل | '''نظریهی تکامل''' یا فرگشت معروف به نظریه داروین نظریهای درباره فرایند ایجاد حیات در جهان است که با برخی آموزههای ادیان ناسازگار مینماید. بر اساس این نظریه حیات همه جانداران در یک نقطه به هم میرسد و انواع گوناگون جانداران از یکدیگر انشقاق یافته و ایجاد شدهاند. این نظریه در مقابل [[خلقتگرایی]] است که پیشتر از سوی دینداران تلقی به قبول شده بود. این نظریه با اصل [[خداباوری]]، [[برهان نظم]]، اخلاق دینی و برخی دیگر از آموزههای ادیان در تنافی انگاشته شد. از مهمترین نتایج نظریه تکامل تحول انسان از موجودات دیگر به ویژه میمون بود که با آموزههای ادیان الهی مبنی بر [[خلقت انسان|خلقت مستقیم انسان]] از سوی [[خدا|خداوند]] و جایگاه متعالی او در عالم خلقت ناسازگار بود. | ||
عالمان مسلمان و اندیشمندان شیعه در مواجهه با نظریه | عالمان مسلمان و اندیشمندان شیعه در مواجهه با نظریه فرگشت، رویکردهای مختلفی اتخاذ کردهاند. برخی با اصل نظریه موافق و برخی با آن مخالفند. گروهی این نظریه را از نظر شواهد علمی ناتمام میدانند هرچند تنازعی بین آن با آموزههای دینی نمیبینند. با این حال اکثر عالمان مسلمان خلقت انسان را از فرایند نظریه تکامل جدا کردهاند. یکی از قدیمیترین نقدها به نظریه تکامل از سوی [[محمدرضا مسجدشاهی]] عالم شیعه نگاشته شد. [[تفسیر قرآن|مفسران]] و متکلمان مشهوری همچون [[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبایی]]، [[مرتضی مطهری|مطهری]]، [[جعفر سبحانی|سبحانی]]، [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]، [[علیاکبر فیض مشکینی|مشکینی]]، [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] و نویسندگانی چون [[عبدالکریم سروش]]، [[مهدی بازرگان|بازرگان]]، [[یدالله سحابی]] و دیگران درباره تکامل داروینی اظهار نظر کردهاند. | ||
==جایگاه و اهمیت== | ==جایگاه و اهمیت== | ||
نظریه تکامل از قرن هجدهم میلادی | نظریه تکامل از قرن هجدهم میلادی در اروپا سابقه دارد و بیشتر به نام لامارک زیستشناس فرانسوی شناخته میشد،<ref>دنتون، تکامل: نظریهای در بحران، ۱۴۰۱ش، ص۴۵-۴۶..</ref> آما آنچه نخستینبار طبیعیدان انگلیسی چارلز داروین <small>(Charles Robert Darwin) (۱۸۰۹-۱۸۸۲م)</small> در کتاب منشاء گونهها<ref>The Origin Of Spices</ref> مطرح کرد<ref>سوییتمن، تکامل، تصادف، و خدا، ۱۳۹۹ش، ص۶۴.</ref> به یکی از مناقشهبرانگیزترین مباحث در حوزه [[رابطه علم و دین|علم و دین]] تبدیل شد.<ref>سوییتمن، تکامل، تصادف، و خدا، ۱۳۹۹ش، ص۱۳.</ref> به گفته پژوهشگران این نظریه موجی از سوءظن به عقاید دینی را برانگیخت<ref>سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام،۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۰۴.</ref> و ضربه هولناکی به اندیشه دینی در اروپا وارد ساخت و موج آن جهان اسلام را نیز در برگرفت و بیش از یک قرن است که دو جبهه از اندیشهها را مقابل هم قرار داده است.<ref>خسروپناه، کلام جدید، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۵.</ref> پیروزی تکامل به معنای پایانیافتن این تلقی دیرینه بود که عالم را به مثابه نظام خلقشده هدفمند تصور میکرد.<ref>دنتون، تکامل: نظریهای در بحران، ۱۴۰۱ش، ص۱۰.</ref> در دو قرن اخیر بیشترین بهرهبرداری از این نظریه را آتئیستها (ملحدان) کردهاند<ref>حسینی، الهیات و تکامل داروینی، ۱۳۹۷ش، ص۹.</ref> و در این میان مذهبیهایی که همچون علمگرایان، داروینیسم را با مادهگرایی همراه میدیدند، نیز نقش مؤثری داشتند.<ref>هات، «داروین، طراحی و عنایت الهی»، ص۲۴.</ref> هرچند گروهی از خداباوران نیز در همسو کردن فرایند تکامل زیستی با خداباوری استدلالهای متنوعی مطرح کردهاند.<ref>حسینی، الهیات و تکامل داروینی، ۱۳۹۷ش، ص۹.</ref> | ||
در عرصه اجتماعی و فرهنگی نیز نظریه تکامل باعث توجه به الف) نقش و جایگاه شواهد علمی در اندیشه و الهیات اسلامی، ب) جایگاه و وضعیت دانش علمی و ارجاعات به متون دینی در فرهنگ عمومی، ج) اصول (و متعاقبا محتوای) آموزشی که مسلمانان امروزه دریافت میکنند (یا باید دریافت کنند).<ref>گوسوم، دیدگاههای مذهبی اسلامی درباره فرگشت داروینی، پایگاه صدانت.</ref> | در عرصه اجتماعی و فرهنگی نیز نظریه تکامل باعث توجه به الف) نقش و جایگاه شواهد علمی در اندیشه و الهیات اسلامی، ب) جایگاه و وضعیت دانش علمی و ارجاعات به متون دینی در فرهنگ عمومی، ج) اصول (و متعاقبا محتوای) آموزشی که مسلمانان امروزه دریافت میکنند (یا باید دریافت کنند)، شد.<ref>گوسوم، دیدگاههای مذهبی اسلامی درباره فرگشت داروینی، پایگاه صدانت.</ref> | ||
==نظریه تکامل چه میگوید== | ==نظریه تکامل چه میگوید== | ||
نظریه تکامل داروین این ادعا را مطرح کرد که همه اشیای زنده | نظریه تکامل داروین این ادعا را مطرح کرد که همه اشیای زنده و گونههایی که اینک زندهاند یا در گذشته میزیستهاند به لحاظ ژنتیکی با هم مرتبطاند. این مطلب فقط شامل انسان و حیوانات پست نمیشود، بلکه حشرات، باکتریها، دیگر جانداران سادهتر، و حتی گیاهان را نیز در برمیگیرد. این پیوستگیِ ژنتیکیِ همه گونهها را امروزه کلانتکامل میگویند. داروین به این دیدگاه رسید که همه گونههای موجود جهان از نیاکان مشترک تکامل یافتهاند. و اگر خیلی به عقب برگردیم به نخستین شکلهای زیستی میرسیم، که به نظر برخی همان جانداران تکسلولی بودند که نزدیک به چهار میلیارد سال پیش در دریاها پدید آمدند. به نظر او شکلهای پیچیدهتر زیستی در گذر زمان از طریق انتخاب طبیعی از شکلهای زیستیِ ساده پدید آمدند. انتخاب طبیعی همان تنازع بقا در طبیعت است که در آن تنها شایستهترینها باقی میمانند و همین انتخاب طبیعی است که ساختار فیزیکی گونههای مختلف را تعیین میکند.<ref>سوییتمن، تکامل، تصادف، و خدا، ۱۳۹۹ش، ص۸۴.</ref> در قرن بیستم یافتههای ژنتیک در کنار کالبدشکافی تطبیقی، جنینشناسی، دیرینشناسی، زمینشناسی و دیگر علوم، شواهد بیشتری به نفع نظریه تکامل فراهم کرد.<ref>رامین، «تکاملگرایی الحادی در بوته نقد»، ص۳۹.</ref> | ||
===بنیادهای نظریه تکامل=== | ===بنیادهای نظریه تکامل=== | ||
به گفته مایکل دنتون زیستشناس استرالیایی پایههای نظریه داروین را سه اصلی تشکیل میدادند که عملا بدیهی بودند؛ (۱)جانداران تغییر میکنند، (۲)این تغییرات میتوانند به ارث برسند، (۳)همه جانداران در معرض فشار تنازع برای بقا هستند که توسط انتخاب طبیعی به نفع بقای تغییرات مطلوب عمل میکند.<ref>دنتون، تکامل: نظریهای در بحران، ۱۴۰۱ش، ص۴۸.</ref> ایان باربور نیز تغییرات اتفاقی، تنازع بقا، و بقای انسب را مفاهیم اصلی نظریه داروین میداند.<ref>باربور، دین و علم، ۱۳۹۲ش، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref> | به گفته مایکل دنتون زیستشناس استرالیایی پایههای نظریه داروین را سه اصلی تشکیل میدادند که عملا بدیهی بودند؛ (۱)جانداران تغییر میکنند، (۲)این تغییرات میتوانند به ارث برسند، (۳)همه جانداران در معرض فشار تنازع برای بقا هستند که توسط انتخاب طبیعی به نفع بقای تغییرات مطلوب عمل میکند.<ref>دنتون، تکامل: نظریهای در بحران، ۱۴۰۱ش، ص۴۸.</ref> ایان باربور نیز تغییرات اتفاقی، تنازع بقا، و بقای انسب را مفاهیم اصلی نظریه داروین میداند.<ref>باربور، دین و علم، ۱۳۹۲ش، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref> |