پرش به محتوا

حدیث ثقلین: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
خط ۲۶: خط ۲۶:


==اهمیت==
==اهمیت==
حدیث ثقلین حدیثی مشهور<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۳.</ref> است از پیامبر(ص) که متواتر<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، منار الهدی، ۱۴۰۵ق، ص۶۷۰؛ مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶،‌ ص۲۴۰؛ میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش،‌ ج۱۸، ص۷.</ref> و موردقبول همه مسلمانان<ref>نگاه کنید به مازندرانی، شرح‌الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۱۲۴، ج۱۰، ص۱۱۸؛ میر حامد حسین، عبقات‌الانوار، ۱۳۶۶ش،‌ ج۱۸، ص۷؛ خرازی، بدایةالمعارف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹. </ref> شمرده شده است. تکرار این حدیث از سوی پیامبر(ص) در موارد مختلف را دلیل اهمیت و جایگاه این حدیث دانسته‌اند.<ref>واعظ‌زاده خراسانی، «مقدمه» در حدیث الثقلین، ص۱۷ و ۱۸.</ref> [[کلام امامیه|متکلمان شیعه]] از این حدیث برای اثبات ولایت و [[امامت امامان شیعه|امامت اهل‌بیت(ع)]] بهره برده‌اند.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲.</ref>  میان فرقه‌ها و مذاهب مختلف، حدیث ثقلین در مباحث کلامی، در مسئله [[امامت]] و [[خلافت|جانشینی پیامبر(ص)]]، موردتوجه بوده و آن را به‌جهت دلالت بر تمامی مسائل و مباحث امامت، بی‌نظیر دانسته‌اند.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲.</ref>
حدیث ثقلین حدیثی مشهور<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۳.</ref> است از پیامبر(ص) که [[تواتر|متواتر]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، منار الهدی، ۱۴۰۵ق، ص۶۷۰؛ مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶،‌ ص۲۴۰؛ میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش،‌ ج۱۸، ص۷.</ref> و موردقبول همه مسلمانان<ref>نگاه کنید به مازندرانی، شرح‌الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۱۲۴، ج۱۰، ص۱۱۸؛ میر حامد حسین، عبقات‌الانوار، ۱۳۶۶ش،‌ ج۱۸، ص۷؛ خرازی، بدایةالمعارف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹. </ref> شمرده شده است. تکرار این حدیث از سوی پیامبر(ص) در موارد مختلف را دلیل اهمیت و جایگاه این حدیث دانسته‌اند.<ref>واعظ‌زاده خراسانی، «مقدمه» در حدیث الثقلین، ص۱۷ و ۱۸.</ref> [[کلام امامیه|متکلمان شیعه]] از این حدیث برای اثبات ولایت و [[امامت امامان شیعه|امامت اهل‌بیت(ع)]] بهره برده‌اند.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲.</ref>  میان فرقه‌ها و مذاهب مختلف، حدیث ثقلین در مباحث کلامی، در مسئله [[امامت]] و [[خلافت|جانشینی پیامبر(ص)]]، موردتوجه بوده و آن را به‌جهت دلالت بر تمامی مسائل و مباحث امامت، بی‌نظیر دانسته‌اند.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲.</ref>


در [[عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار (کتاب)|عَبَقات‌الانوار]] آمده این حدیث به دلیل فراوانی سندها و اعتبار و استحکام متن آن،‌ از دیرباز موردتوجه عالمان و محدثان بوده و گروهی از آنها درباره آن کتاب و رساله‌های مستقلی نگاشته‌اند.<ref>میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۲۳، ص۱۲۴۵.</ref> به نظر برخی محققان، این حدیث از [[قرن اول هجری قمری|سده نخست قمری]]، در [[جامع حدیثی|جوامع حدیثی]] شیعه و اهل‌سنت نقل شده است. پس از آن نیز در منابع تاریخی،‌ رجالی، [[کلام اسلامی|کلامی]]، [[اخلاق|اخلاقی]]، [[فقه|فقهی]] و [[اصول فقه|اصولی]]، به‌فراخور بحث، از آن یاد شده است.<ref>حاج منوچهری، «ثقلین، حدیث»، ص۷۳ و ۷۴.</ref>
در [[عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار (کتاب)|عَبَقات‌الانوار]] آمده این حدیث به دلیل فراوانی سندها و اعتبار و استحکام متن آن،‌ از دیرباز موردتوجه عالمان و محدثان بوده و گروهی از آنها درباره آن کتاب و رساله‌های مستقلی نگاشته‌اند.<ref>میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۲۳، ص۱۲۴۵.</ref> به نظر برخی محققان، این حدیث از [[قرن اول هجری قمری|سده نخست قمری]]، در [[جامع حدیثی|جوامع حدیثی]] شیعه و اهل‌سنت نقل شده است. پس از آن نیز در منابع تاریخی،‌ رجالی، [[کلام اسلامی|کلامی]]، [[اخلاق|اخلاقی]]، [[فقه|فقهی]] و [[اصول فقه|اصولی]]، به‌فراخور بحث، از آن یاد شده است.<ref>حاج منوچهری، «ثقلین، حدیث»، ص۷۳ و ۷۴.</ref>
خط ۳۹: خط ۳۹:


== متن حدیث ==
== متن حدیث ==
حدیث ثقلین از احادیث مشهور که در منابع مختلف [[شیعه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴ و ج۲،‌ ص۴۱۵؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۳؛ خزاز رازی،‌ کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۸۷، ۱۳۷، ۱۶۳ و ۲۶۵؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱،‌ ص۱۷۲ و ۱۷۳ و ج۲، ص۳۴۵ و ۴۴۷؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۲۹ و ج۲، ص۳۰ و ۳۱ و ۶۲.</ref> و [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴،‌ ص۱۸۷۳؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۳۱۰ و ۴۳۷؛ ترمذی، سنن التزمذی، ۱۳۹۵ق،  ج۵، ص۶۶۲ و ۶۶۳؛ ابن‌حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ۱۴۲۱ق، ج۱۷، ص۱۶۹ و ۱۷۰، ۲۱۱، ۳۰۸ و ۳۰۹ و ج۱۸، ص۱۱۴، حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۱۸ و ۱۶۰.</ref> از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و با عبارت‌های گوناگون نقل شده است.<ref>برای آگاهی از سندها و عبارت‌های گوناگون حدیث ثقلین نگاه کنید به بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۲،‌ ص۳۰۴-۳۶۷؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۳۰۹-۳۷۵ و ج۱۸، ص۲۶۱-۲۸۹؛  میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش،‌ کل جلد ۱۸ و ۱۹.</ref>
حدیث ثقلین در منابع مختلف [[شیعه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴، ج۲،‌ ص۴۱۵؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۳؛ خزاز رازی،‌ کفایةالاثر، ۱۴۰۱ق، ص۸۷، ۱۳۷، ۱۶۳، ۲۶۵؛ قمی، تفسیرالقمی، ۱۴۰۴ق، ج۱،‌ ص۱۷۲، ۱۷۳، ج۲، ص۳۴۵، ۴۴۷؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۲۹، ج۲، ص۳۰، ۳۱، ۶۲.</ref> و [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴،‌ ص۱۸۷۳؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۳۱۰ و ۴۳۷؛ ترمذی، سنن‌التزمذی، ۱۳۹۵ق،  ج۵، ص۶۶۲، ۶۶۳؛ ابن‌حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ۱۴۲۱ق، ج۱۷، ص۱۶۹، ۱۷۰، ۲۱۱، ۳۰۸، ۳۰۹، ج۱۸، ص۱۱۴، حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۱۸، ۱۶۰.</ref> با عبارت‌های گوناگون از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] نقل شده است.<ref>برای آگاهی از سندها و عبارت‌های گوناگون حدیث ثقلین نگاه کنید به بحرانی، غایةالمرام، ۱۴۲۲ق، ج۲،‌ ص۳۰۴-۳۶۷؛ شوشتری، احقاق‌الحق، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۳۰۹-۳۷۵، ج۱۸، ص۲۶۱-۲۸۹؛  میر حامد حسین، عبقات‌الانوار، ۱۳۶۶ش،‌ کل جلد ۱۸ و ۱۹.</ref> این حدیث در [[الکافی (کتاب)|کتاب کافی]]، از [[کتب اربعه]] و اصلی [[شیعه]]، چنین نقل شده است: «...إِنِّی تَارِکٌ فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی أَیُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّکُمْ سَتَرِدُونَ عَلَیَّ الْحَوْضَ فَأَسْأَلُکُمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِی الثَّقَلَیْنِ وَ الثَّقَلَانِ کِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ وَ أَهْلُ بَیتِی فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَهْلِکُوا وَ لَاتُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُم‏‏؛ من در میان شما دو چیز باقی می‌گذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: [[قرآن|کتاب خدا]] و عترتم که [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیتم]] هستند. ای مردم بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار [[حوض کوثر|حوض]] بر من وارد می‌شوید. پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد؛ یعنی کتاب خدا و اهل‌بیتم. بر ایشان پیشى نگیرید که هلاک ‌می‌شوید و به ایشان چیزى نیاموزید که آنها از شما داناترند.»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴.</ref>
این حدیث در [[الکافی (کتاب)|کتاب کافی]]، از [[کتب اربعه]] و اصلی [[شیعه]]، چنین نقل شده است: «...إِنِّی تَارِکٌ فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی أَیهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّکمْ سَتَرِدُونَ عَلَیَّ الْحَوْضَ فَأَسْأَلُکمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِی الثَّقَلَینِ وَ الثَّقَلَانِ کتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِکرُهُ وَ أَهْلُ بَیتِی فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَهْلِکُوا وَ لَاتُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُم‏‏؛ من در میان شما دو چیز باقی می‌گذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهل بیتم هستند. ای مردم بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار [[حوض کوثر|حوض]] بر من وارد می‌شوید، پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد، یعنی [[قرآن|کتاب خدا]] و [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیتم]]. بر ایشان پیشى نگیرید که هلاک ‌می‌شوید و به ایشان چیزى نیاموزید که آنها از شما داناترند».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴.</ref>


متن این حدیث براساس کتاب [[بصائر الدرجات (کتاب)|بصائر الدرجات]]، از منابع حدیثی [[شیعه]]، از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] چنین است: «قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ ع دَعَا رَسُولُ اللَّهِ أَصْحَابَهُ بِمِنًى فَقَال‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّی تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَيْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض؛ از امام باقر(ع) نقل شده که پیامبر(ص) در [[سرزمین منا|منا]]  [[صحابه|اصحابش]] را گرد آورد و فرمود: ای مردم‏ براستی من در میان شما دو چیز گران­بها می­‌گذارم که اگر به آن دو تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد. آن دو کتاب خدا (قرآن) و عترت و اهل‌بیتم هستند. همانا آن دو هرگز از هم جدا نمی‌­شوند تا اینکه کنار [[حوض کوثر|حوض]] بر من وارد شوند».<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۳، حدیث سوم.</ref>
متن این حدیث براساس کتاب [[بصائر الدرجات (کتاب)|بصائرالدرجات]]، از منابع حدیثی [[شیعه]]، از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] چنین است: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّی تَارِکٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَيْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض؛ ای مردم،‏ به‌راستی من در میان شما دو چیز گران­بها می­‌گذارم که اگر به آن‌دو تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد. آن‌دو کتاب خدا (قرآن) و عترت و اهل‌بیتم هستند. همانا آن‌دو هرگز از هم جدا نمی‌­شوند تا اینکه کنار [[حوض کوثر|حوض]] بر من وارد شوند.»<ref>صفار، بصائرالدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۳، حدیث ۳.</ref>


حدیث ثقلین در [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] از [[زید بن ارقم]] چنین نقل شده است: «... وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ: أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللهِ، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللهِ وَرَغَّبَ فِيهِ، ثُمَّ قَالَ: «وَأَهْلُ بَيْتِی أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِی، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِی».<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار احیاء‌التراث العربی، ج۴،‌ ص۱۸۷۳، حدیث ۳۶.</ref> من در میان شما دو چیز گرانبها باقی می‌گذارم: نخست کتاب خدا که در آن هدایت و نور است. پس به کتاب خدا تمسک کنید. پیامبر بر کتاب خدا تشویق و ترغیب کرد و سپس فرمود: و اهل‌بیتم، خدا را در حقّ اهل بيتم فراموش نکنید؛ اشاره به اینکه مسئولیت الهی خود درباره اهل‌بیت را فراموش نکنید.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶، ج۹، ص۶۳.</ref>
حدیث ثقلین در [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] از [[زید بن ارقم|زید بن اَرقَم]] چنین نقل شده است: «... وَأَنَا تَارِکٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ: أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللهِ، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللهِ وَرَغَّبَ فِيهِ، ثُمَّ قَالَ: «وَأَهْلُ بَيْتِی أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَيْتِی، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَيْتِی، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَيْتِی.»<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار احیاء‌التراث العربی، ج۴،‌ ص۱۸۷۳، حدیث ۳۶.</ref> من در میان شما دو چیز گرانبها باقی می‌گذارم: نخست کتاب خدا که در آن هدایت و نور است. پس به کتاب خدا تمسک کنید. پیامبر بر کتاب خدا تشویق و ترغیب کرد و سپس فرمود: و اهل‌بیتم، خدا را در حقّ اهل بيتم فراموش نکنید؛ اشاره به اینکه مسئولیت الهی خود درباره اهل‌بیت را فراموش نکنید.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶، ج۹، ص۶۳.</ref>


در بعضی از منابع نیز به جای «ثقلین»،‌ واژه «خلیفتین» (دو جانشین)<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۴۰؛ ابن‌حنبل، مسند احمد بن حنبل، ۱۴۱۶ق، ج۳۵، ص۴۵۶ و ۵۱۲؛ هیثمی، مجمع‌الزوائد، دارالکتاب العربی، ج۹، ص۱۶۳؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۸۶؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۳۷۵ و ج۱۸، ص۲۷۹-۲۸۱.</ref> یا «امرین» (دو امر)<ref>کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۹۴.</ref> نقل شده است. در برخی از منابع به جای عبارت «‌عترتی‌»، کلمه «‌سنّتی‌» آمده است.<ref>نگاه کنید به: صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۳۵؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۷۳و۱۸۷.</ref>
در بعضی از منابع نیز به‌جای «ثقلین»،‌ واژه «خَلیفَتَین» (دو جانشین)<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۴۰؛ ابن‌حنبل، مسند احمد بن حنبل، ۱۴۱۶ق، ج۳۵، ص۴۵۶، ۵۱۲؛ هیثمی، مجمع‌الزوائد، دارالکتاب العربی، ج۹، ص۱۶۳؛ متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۸۶؛ شوشتری، احقاق‌الحق، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۳۷۵ ، ج۱۸، ص۲۷۹-۲۸۱.</ref> یا «اَمرَین» (دو امر)<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴.</ref> نقل شده است. در برخی از منابع به‌جای عبارت «‌عِترتی‌»، کلمه «‌سنّتی‌» آمده است.<ref>نگاه کنید به صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۳۵؛ متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۷۳، ۱۸۷.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[مرجع تقلید|مرجع‌تقلید]] و صاحب [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]، بر این باور است که نقل‌هایی که در آنها به‌جای عبارت «‌عترتی‌»، «‌سنّتی‌» آمده، نمی‌تواند قابل‌استناد باشد؛ بر فرض صحت نیز منافاتی میان این نقل‌ها و نقل‌های دیگر وجود ندارد؛ زیرا پیامبر یکجا توصیه به کتاب و سنت کرده و جای دیگر به کتاب و عترت.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش،‌ ج۹، ص۷۶ و ۷۷.</ref>  
[[ناصر مکارم شیرازی]]، [[مرجع تقلید]] و صاحب [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]، براین باور است که نقل‌هایی که در آنها به جای عبارت «‌عترتی‌»، «‌سنّتی‌» آمده، نمی‌تواند قابل استناد باشد؛ بر فرض صحت آنها نیز منافاتی میان این نقل‌ها و نقل‌های دیگر وجود ندارد؛ زیرا پیامبر یکجا توصیه به کتاب و سنت کرده و جای دیگر به کتاب و عترت.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش،‌ ج۹، ص۷۶ و ۷۷.</ref>  
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[عبدالله جوادی آملی|آیت‌الله جوادی آملی]]:{{سخ}} انسان کامل معصوم که مصادیق منحصر آن عترت طاهره‌اند، عِدل و همتای قرآن است و براساس حدیث متواتر ثقلین به هیچ وجه از یکدیگر جدایی نمی‌پذیرند. قرآن تجلّی کتاب تدوینی خدا و انسان کامل معصوم تجلّی کتاب تکوینی اوست...روایات معصومان(ع) نیز گویای تبیین پیوند ناگسستنی قرآن و عترت‌اند و همسو با حدیث ثقلین، گواه جدایی ناپذیری این دو حقیقت و احکام آن‌ها از یکدیگرند ... هیچ یک [از آن دو] را بی دیگری نمی‌توان شناخت.<ref>«[https://javadi.esra.ir/fa/w/فضیلت-نیمه-شعبان-و-همتایی-آن-با-شب-قدر-از-منظر-آیت-ا فضیلت نیمه شعبان و همتایی آن با شب قدر از منظر آیت‌الله جوادی آملی]»، دفتر مرجعیت.</ref> |تاریخ بایگانی | | منبع =|تراز = چپ| عرض = 450px | اندازه خط = 13px|رنگ پس‌زمینه =#FFF7E6| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[عبدالله جوادی آملی|آیت‌الله جوادی آملی]]:{{سخ}} انسان کامل معصوم که مصادیق منحصر آن عترت طاهره‌اند، عِدل و همتای قرآن است و براساس حدیث متواتر ثقلین به هیچ وجه از یکدیگر جدایی نمی‌پذیرند. قرآن تجلّی کتاب تدوینی خدا و انسان کامل معصوم تجلّی کتاب تکوینی اوست...روایات معصومان(ع) نیز گویای تبیین پیوند ناگسستنی قرآن و عترت‌اند و همسو با حدیث ثقلین، گواه جدایی ناپذیری این دو حقیقت و احکام آن‌ها از یکدیگرند ... هیچ یک [از آن دو] را بی دیگری نمی‌توان شناخت.<ref>«[https://javadi.esra.ir/fa/w/فضیلت-نیمه-شعبان-و-همتایی-آن-با-شب-قدر-از-منظر-آیت-ا فضیلت نیمه شعبان و همتایی آن با شب قدر از منظر آیت‌الله جوادی آملی]»، دفتر مرجعیت.</ref> |تاریخ بایگانی | | منبع =|تراز = چپ| عرض = 450px | اندازه خط = 13px|رنگ پس‌زمینه =#FFF7E6| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۵۸

ویرایش