Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۱۹۳
ویرایش
(←اهمیت) |
(←اهمیت) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
حدیث ثقلین حدیثی مشهور<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۳.</ref> از پیامبر(ص) که متواتر<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، منار الهدی، ۱۴۰۵ق، ص۶۷۰؛ مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۴۰؛ میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۱۸، ص۷.</ref> و مورد قبول همه مسلمانان<ref>نگاه کنید به: مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۱۲۴ و ج۱۰، ص۱۱۸؛ میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۱۸، ص۷؛ خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹. </ref> شمرده شده است. تکرار این حدیث از سوی پیامبر(ص) در موارد مختلف را دلیل اهمیت و جایگاه این حدیث دانستهاند.<ref>واعظزاده خراسانی، «مقدمه» در حدیث الثقلین، ص۱۷ و ۱۸.</ref> | حدیث ثقلین حدیثی مشهور<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۳.</ref> از پیامبر(ص) که متواتر<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، منار الهدی، ۱۴۰۵ق، ص۶۷۰؛ مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۴۰؛ میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۱۸، ص۷.</ref> و مورد قبول همه مسلمانان<ref>نگاه کنید به: مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۱۲۴ و ج۱۰، ص۱۱۸؛ میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۱۸، ص۷؛ خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹. </ref> شمرده شده است. تکرار این حدیث از سوی پیامبر(ص) در موارد مختلف را دلیل اهمیت و جایگاه این حدیث دانستهاند.<ref>واعظزاده خراسانی، «مقدمه» در حدیث الثقلین، ص۱۷ و ۱۸.</ref> | ||
[[کلام امامیه|متکلمان شیعه]] از این حدیث برای اثبات ولایت و [[امامت امامان شیعه|امامت اهلبیت(ع)]] بهره بردهاند.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲.</ref> | [[کلام امامیه|متکلمان شیعه]] از این حدیث برای اثبات ولایت و [[امامت امامان شیعه|امامت اهلبیت(ع)]] بهره بردهاند.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲.</ref> | ||
گفته شده حدیث ثقلین در مباحث کلامی میان فرقهها و مذاهب مختلف، در مسئله [[امامت]] و [[خلافت|جانشینی پیامبر(ص)]]، مورد توجه بوده و این حدیث را | گفته شده حدیث ثقلین در مباحث کلامی میان فرقهها و مذاهب مختلف، در مسئله [[امامت]] و [[خلافت|جانشینی پیامبر(ص)]]، مورد توجه بوده و این حدیث را به جهت دلالت بر تمامی مسائل و مباحث امامت، بینظیر دانستهاند.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲.</ref> | ||
در [[عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار (کتاب)|عَبَقات الانوار]] آمده این حدیث به دلیل فراوانی سندها و اعتبار و استحکام متن آن، از دیرباز مورد توجه عالمان و محدثین بوده و گروهی از آنها درباره آن کتاب و رسالههای مستقلی نگاشتهاند.<ref>میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۲۳، ص۱۲۴۵.</ref> به نظر برخی محققان، این حدیث از [[قرن اول هجری قمری|سده نخست قمری]] در [[جامع حدیثی|جوامع حدیثی]] شیعه و اهلسنت نقل شده است؛ پس از آن، در منابع تاریخی، رجالی، کلامی، اخلاقی، فقهی و اصولی نیز به فراخور موضوع و بحث از آن یاد شده است.<ref>حاج منوچهری، «ثقلین، حدیث»، ص۷۳ و ۷۴.</ref> | در [[عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار (کتاب)|عَبَقات الانوار]] آمده این حدیث به دلیل فراوانی سندها و اعتبار و استحکام متن آن، از دیرباز مورد توجه عالمان و محدثین بوده و گروهی از آنها درباره آن کتاب و رسالههای مستقلی نگاشتهاند.<ref>میر حامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۲۳، ص۱۲۴۵.</ref> به نظر برخی محققان، این حدیث از [[قرن اول هجری قمری|سده نخست قمری]] در [[جامع حدیثی|جوامع حدیثی]] شیعه و اهلسنت نقل شده است؛ پس از آن، در منابع تاریخی، رجالی، کلامی، اخلاقی، فقهی و اصولی نیز به فراخور موضوع و بحث از آن یاد شده است.<ref>حاج منوچهری، «ثقلین، حدیث»، ص۷۳ و ۷۴.</ref> | ||
به گزارش نویسنده مقاله «حدیث ثقلین» در [[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، عالمان شیعه از دیرباز در مجموعههای حدیثی خود این حدیث را نقل کردهاند؛ اما در کتابهای کلامی متقدم در بحث امامت و خلافت کمتر بدان استناد شده است. با این حال، گروهی از عالمان شیعه در بحثهای کلامی | به گزارش نویسنده مقاله «حدیث ثقلین» در [[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، عالمان شیعه از دیرباز در مجموعههای حدیثی خود این حدیث را نقل کردهاند؛ اما در کتابهای کلامی متقدم در بحث امامت و خلافت کمتر بدان استناد شده است. با این حال، گروهی از عالمان شیعه در بحثهای کلامی بدان استناد کردهاند؛ برای نمونه [[شیخ صدوق]] در اثبات خالی نبودن زمین از حجت به این حدیث تمسک کرده؛ [[شیخ طوسی]] در بحث ضرورت وجود امامی از اهلبیت در همه زمانها بدان از این حدیث بهره برده؛ [[علامه حلی]] در [[نهج الحق و کشف الصدق (کتاب)|کتاب نهج الحق]] در اثبات [[خلافت امام علی(ع)]] از آن استفاده کرده و [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] نیز در بحث از جایگاه قرآن به این حدیث اشاره داشته است.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۲ و ۱۰۳.</ref> | ||
گفته شده [[میر حامدحسین هندی]] (متوفی ۱۳۰۶ق) با اختصاص دادن فصولی گسترده به سند و دلالت حدیث در شناساندن | گفته شده [[میر حامدحسین هندی]] (متوفی ۱۳۰۶ق) با اختصاص دادن فصولی گسترده به سند و دلالت این حدیث در شناساندن آن جایگاه ممتازی دارد و پس از او، این حدیث بیشتر از پیش مورد توجه قرار گرفت تا جایی که در دوران معاصر، مهمترین حدیثی است که برای لزوم و ضرورت تمسک به اهلبیت مورد استناد قرار میگیرد.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۳.</ref> میر حامدحسین سه جلد از کتاب عبقات الانوار را به بررسی سند و دلالت این حدیث اختصاص داده است. | ||
حدیث ثقلین را با توجه به تأکید بر جایگاه و مرجعیت علمی اهلبیت، گشایش راهی جدید در مباحثات بین مذاهب اسلامی دانستهاند؛ چنانکه مباحثه و گفتگوی [[سید عبدالحسین شرفالدین]] با شیخ سلیم بُشری با چنین رویکردی بود. همچنین توجه آیتالله بروجردی به ین حدیث ادامه حرکت شرفالدین شمرده شده است.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۳.</ref> | حدیث ثقلین را با توجه به تأکید بر جایگاه و مرجعیت علمی اهلبیت، گشایش راهی جدید در مباحثات بین مذاهب اسلامی دانستهاند؛ چنانکه مباحثه و گفتگوی [[سید عبدالحسین شرفالدین]] با شیخ سلیم بُشری با چنین رویکردی بود. همچنین توجه آیتالله بروجردی به ین حدیث ادامه حرکت شرفالدین شمرده شده است.<ref>نفیسی، «ثقلین، حدیث»، ص۱۰۳.</ref> |