Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۰۰۳
ویرایش
(←منابع) |
|||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
واژه «بِرّ» معانی مختلفی دارد از جمله [[ایمان]]، خیر، احسان، لطف، صدق، [[تقوا]] و هر فعلی که مورد رضایت باشد. برخی نیز آن را اسم جامع همه [[عبادات]] و اعمال خیری که انسان را به خداوند نزدیک میکند، دانستهاند.<ref>ابن معصوم مدنی، الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغة العرب المعول، ۱۴۲۶ق، ج۷، ص۷۶.</ref> [[مکارم شیرازی]] نیز معتقد است «بِرّ» جنبه وصفی دارد و به معنای نیکوکار است، از نظر او معنای اصلی این کلمه بیابان و مکان وسیع است که به واسطه وسعت و گستردگی روحی نیکوکاران به آنها گفته میشود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۹۸.</ref> | واژه «بِرّ» معانی مختلفی دارد از جمله [[ایمان]]، خیر، احسان، لطف، صدق، [[تقوا]] و هر فعلی که مورد رضایت باشد. برخی نیز آن را اسم جامع همه [[عبادات]] و اعمال خیری که انسان را به خداوند نزدیک میکند، دانستهاند.<ref>ابن معصوم مدنی، الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغة العرب المعول، ۱۴۲۶ق، ج۷، ص۷۶.</ref> [[مکارم شیرازی]] نیز معتقد است «بِرّ» جنبه وصفی دارد و به معنای نیکوکار است، از نظر او معنای اصلی این کلمه بیابان و مکان وسیع است که به واسطه وسعت و گستردگی روحی نیکوکاران به آنها گفته میشود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۹۸.</ref> | ||
مفسرین برای معنای «بِرّ» در این آیه چندین قول نقل کردهاند؛<ref name=":2">نگاه کنید به: طبری، جامعالبیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۵۵؛ طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، | مفسرین برای معنای «بِرّ» در این آیه چندین قول نقل کردهاند؛<ref name=":2">نگاه کنید به: طبری، جامعالبیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۵۵؛ طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص ۴۷۵.</ref> برخی معتقدند که منظور از آن در اینجا فقط [[نماز]] است،<ref name=":0" /> برخی دیگر علاوه بر نماز همه عبادات شرعیهای که خداوند به آنها امر کرده است را نیز در معنای «بِرّ» داخل دانستهاند<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص ۴۷۵.</ref> و گروهی نیز آن را به معنای نماز [[یهودیان]] به سمت مغرب و [[مسیحیان]] به سمت مشرق دانستهاند.<ref name=":2" /> دلیل این معنای «بِرّ» خطاب های توبیخ آمیز آیات قبلی به یهودیان و مسیحیان دانسته شده است.<ref name=":1">طبری، جامعالبیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۵۶.</ref> | ||
[[علامه طباطبایی]] در مورد معنای «بِرّ» معتقد است که خداوند در این آیه مانند بسیاری از موارد دیگر خواسته است با ذکر مصادیق، مفهوم یک واژه را تعریف کند، بنابراین در اینجا نیز با بیان مصادیق نیکویی آن را تعریف کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص ۴۲۸.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] مفسر شیعی معاصر این شیوه را از روش های کلیدی قرآن دانسته که به جای کلی گویی به بیان مصداق بپردازد شیوهای که به نظر او در کتب علمی متعارف نیست که در مقام تبیین یک حقیقت، مصادیق آن ذکر شود؛ وعلت این سبک [[قرآن]] را این دانسته که قرآن کریم یک کتاب علمی محض نیست و از روشهای متعارف کتب علمی بشری پیروی نمی کند. از این رو گاهی به جای وصف، موصوف را بیان می کند.<ref>[https://hawzah.net/fa/Note/View/73683/%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%22%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%84%DB%8C%22 «روش قرآن در تبیین معارف (از آیت الله جوادی آملی)»]، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.</ref> | [[علامه طباطبایی]] در مورد معنای «بِرّ» معتقد است که خداوند در این آیه مانند بسیاری از موارد دیگر خواسته است با ذکر مصادیق، مفهوم یک واژه را تعریف کند، بنابراین در اینجا نیز با بیان مصادیق نیکویی آن را تعریف کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص ۴۲۸.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] مفسر شیعی معاصر این شیوه را از روش های کلیدی قرآن دانسته که به جای کلی گویی به بیان مصداق بپردازد شیوهای که به نظر او در کتب علمی متعارف نیست که در مقام تبیین یک حقیقت، مصادیق آن ذکر شود؛ وعلت این سبک [[قرآن]] را این دانسته که قرآن کریم یک کتاب علمی محض نیست و از روشهای متعارف کتب علمی بشری پیروی نمی کند. از این رو گاهی به جای وصف، موصوف را بیان می کند.<ref>[https://hawzah.net/fa/Note/View/73683/%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%22%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%84%DB%8C%22 «روش قرآن در تبیین معارف (از آیت الله جوادی آملی)»]، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
به نظر بسیاری بر اساس این [[آیه]] [[قرآن]]، نیکوکاران کسانیاند که صفات چندگانه اعتقادی، اخلاقی و عملی را داشته باشند:<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص ۴۲۸- ۴۲۸؛ قمی، تفسیر القمی،۱۳۶۷ش، ج۱، ص۶۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۹۸-۶۰۱؛ مظهری، تفسیر المظهری، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۷۳؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص ۳۵۴-۳۵۵؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۲۱۴.</ref> | به نظر بسیاری بر اساس این [[آیه]] [[قرآن]]، نیکوکاران کسانیاند که صفات چندگانه اعتقادی، اخلاقی و عملی را داشته باشند:<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص ۴۲۸- ۴۲۸؛ قمی، تفسیر القمی،۱۳۶۷ش، ج۱، ص۶۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۹۸-۶۰۱؛ مظهری، تفسیر المظهری، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۷۳؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص ۳۵۴-۳۵۵؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۲۱۴.</ref> | ||
* [[ایمان]] به [[خداوند]]، [[آخرت]]، [[ملائکه]] و [[پیامبران]]: [[علامه طباطبایی]] معتقد است ایمان به خداوند شامل همه عقاید و معارف به حقی میشود که خداوند از بندگان خود خواسته است. از نظر او منظور ایمان در این آیه ایمان کامل است که هیچ شک و شبهه و ابهامی در آن وجود ندارد و باعث جلوگیری از انحراف در عمل و اخلاق انسان میشود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص ۴۲۸- ۴۲۹.</ref> | * [[ایمان]] به [[خداوند]]، [[آخرت]]، [[ملائکه]] و [[پیامبران]]: [[علامه طباطبایی]] معتقد است ایمان به خداوند شامل همه عقاید و معارف به حقی میشود که خداوند از بندگان خود خواسته است. از نظر او منظور ایمان در این آیه ایمان کامل است که هیچ شک و شبهه و ابهامی در آن وجود ندارد و باعث جلوگیری از انحراف در عمل و اخلاق انسان میشود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص ۴۲۸- ۴۲۹.</ref> | ||
* [[انفاق]]: برای تفسیر جمله «وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ» چندین قول مطرح شده است؛ برخی عنوان کردهاند که منظور انفاق مال در زمانی است که به آن اموال نیاز دارید نه زمانی که از کار افتاده و ناتوان شدید و به آن اموال نیازی ندارید؛ برخی تفسیر آن را انفاق اموالی دانستهاند که انسان آنها را دوست دارد، یعنی از آنچه خودتان دوست دارید انفاق کنید و برخی دیگر انفاق با محبت و دوستی را تفسیر این جمله دانستهاند یعنی زمانی که انفاق میکنید مالتان را از روی علاقه و محبت به دیگران بدهید و در نهایت نیز برخی عنوان کردهاند تفسیر آن انفاق مال در راه محبت خداوند و فقط برای خداوند است.<ref name=":3">طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، | * [[انفاق]]: برای تفسیر جمله «وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ» چندین قول مطرح شده است؛ برخی عنوان کردهاند که منظور انفاق مال در زمانی است که به آن اموال نیاز دارید نه زمانی که از کار افتاده و ناتوان شدید و به آن اموال نیازی ندارید؛ برخی تفسیر آن را انفاق اموالی دانستهاند که انسان آنها را دوست دارد، یعنی از آنچه خودتان دوست دارید انفاق کنید و برخی دیگر انفاق با محبت و دوستی را تفسیر این جمله دانستهاند یعنی زمانی که انفاق میکنید مالتان را از روی علاقه و محبت به دیگران بدهید و در نهایت نیز برخی عنوان کردهاند تفسیر آن انفاق مال در راه محبت خداوند و فقط برای خداوند است.<ref name=":3">طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص ۴۷۶-۴۷۷؛ قمی کاشانی، منهجالصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱، ص۳۷۰-۳۷۱؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۲۱۵-۲۱۶.</ref> | ||
* اقامه [[نماز]]: منظور اقامه نمازهای واجب است. | * اقامه [[نماز]]: منظور اقامه نمازهای واجب است. | ||
* اقامه [[زکات]]: منظور زکات واجب است. | * اقامه [[زکات]]: منظور زکات واجب است. |