تمسخر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اخلاق-عمودی}} | {{اخلاق-عمودی}} | ||
تمسخر از رذائل اخلاقی بهمعنای ریشخند و مسخره کردن است. تمسخر از [[گناهان کبیره]] است که بیان کردن گفتار یا کردار یا وصف یا خلقت کسی، بهطوری که سبب خندۀ دیگران شود، به گفتار باشد یا به عمل، به ایماء یا اشاره باشد یا به کنایه. در [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]] از تمسخر نهی شده و مایۀ نابودی [[ایمان]] معرفی شده است. استهزا به دین، شرع و خداوند، کفر و در حکم ارتداد است و مسخره کردن دیگران [[حرام]]، امّا اگر کسی که در معرض تمسخر است و از آن خوشحال شود، مسخره کردن او شوخی به حساب میآید و حرام نیست. در روایات برای تمسخر پیامدهای دنیوی و اخروی ذکر شده است؛ مانند در دنیا مبتلا به آنچه مسخره کردن، تباهی تلاش، عذاب الهی، عاقبت به شری. | '''تمسخر''' از رذائل اخلاقی بهمعنای ریشخند و مسخره کردن است. تمسخر از [[گناهان کبیره]] است که بیان کردن گفتار یا کردار یا وصف یا خلقت کسی، بهطوری که سبب خندۀ دیگران شود، به گفتار باشد یا به عمل، به ایماء یا اشاره باشد یا به کنایه. در [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]] از تمسخر نهی شده و مایۀ نابودی [[ایمان]] معرفی شده است. استهزا به دین، شرع و خداوند، کفر و در حکم ارتداد است و مسخره کردن دیگران [[حرام]]، امّا اگر کسی که در معرض تمسخر است و از آن خوشحال شود، مسخره کردن او شوخی به حساب میآید و حرام نیست. در روایات برای تمسخر پیامدهای دنیوی و اخروی ذکر شده است؛ مانند در دنیا مبتلا به آنچه مسخره کردن، تباهی تلاش، عذاب الهی، عاقبت به شری. | ||
تکبر، تحقیر دیگران، ضعف ایمان و... از علل و انگیزههای مسخره کردن شمرده شده است. توجه به آثار و پیامدهای مسخره کردن و نیز آیات و روایات در مذمت آن، از راهکارهای درمان آن بیان شده است. | تکبر، تحقیر دیگران، ضعف ایمان و... از علل و انگیزههای مسخره کردن شمرده شده است. توجه به آثار و پیامدهای مسخره کردن و نیز آیات و روایات در مذمت آن، از راهکارهای درمان آن بیان شده است. | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== جایگاه و اهمیت== | == جایگاه و اهمیت== | ||
تمسخر دیگران یکی از رذایل اخلاقی<ref>نراقی، جامع السعادة، [بیتا]، ج۲، ص۲۹۷.</ref> و از زشتترین گناهان برشمرده شده است<ref>نراقی، مولی احمد، معراج السعادة، ص۵۵۶.</ref> به گفته [[ملا احمد نراقی|ملااحمد نراقی]] مسخره کننده از ایمان، انسانیت و عقل بیبهره و در قیامت گرفتار انواع عذاب خواهد شد<ref>نراقی، معراج السعاده، [بیتا]، ص۵۵۵. </ref>در آیات و روایات متعدد به مذمت تمسخر اشاره شده<ref>کاشف الغطاء، أنوار الفقاهة، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۳۳.</ref>و چنین خصلتی زشتی صفت مجرمین،<ref>سوره مطففین، آیه ۲۹.</ref>صفت [[منافق|منافقین]]،<ref>سوره بقره، آیات ۱۴ ـ ۱۵.</ref>ظالمترین افراد<ref>سوره کهف، آیات ۵۶ ـ۵۷.</ref> و افراد بیخرد<ref>سوره مائده، آیه۵۸.</ref> معرفی شده است. همچنین در کتابهای حدیثی و اخلاقی، بابهای جداگانهای به تمسخر اختصاص داده شده است<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص ۳۵۰ـ۳۵۶؛ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۳۸۹ش، ج۵، ص۲۴۸ ـ ۲۴۹. </ref> برای نمونه در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]] در باب الغمز و اللمز و السخرية و الاستهزاء، آیات و احادیثی در مذمت تمسخر نقل شده است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۲۹۲.</ref>براساس آیات قرآن مسخرهکنندگان، مورد استهزا خداوند قرار میگیرند<ref>سورۀ بقره، آیۀ ۱۵؛ سورۀ توبه، آیۀ ۷۹. </ref>در روایتی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در مورد آیاتی که استهزا را به خداوند نسبت میدهند، سؤال شد که حضرت در پاسخ، مراد از آیات را کیفر و عذاب مسخرهکنندگان برشمردهاند<ref>ابنبابویه، عیون اخبار الرضا(ع)، [بیتا]، ج۱، ص۱۲۴؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۵. </ref>تمسخر در کتابهای اخلاقی نیز بهعنوان یکی از رذایل اخلاقی مورد بحث قرار گرفته است<ref>برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعادة، [بیتا]، ج۲، ص۲۹۷ـ۳۰۰.</ref> | تمسخر دیگران یکی از رذایل اخلاقی<ref>نراقی، جامع السعادة، [بیتا]، ج۲، ص۲۹۷.</ref> و از زشتترین گناهان برشمرده شده است<ref>نراقی، مولی احمد، معراج السعادة، ص۵۵۶.</ref> به گفته [[ملا احمد نراقی|ملااحمد نراقی]] مسخره کننده از ایمان، انسانیت و عقل بیبهره و در قیامت گرفتار انواع عذاب خواهد شد<ref>نراقی، معراج السعاده، [بیتا]، ص۵۵۵. </ref>در آیات و روایات متعدد به مذمت تمسخر اشاره شده<ref>کاشف الغطاء، أنوار الفقاهة، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۳۳.</ref>و چنین خصلتی زشتی صفت مجرمین،<ref>سوره مطففین، آیه ۲۹.</ref>صفت [[منافق|منافقین]]،<ref>سوره بقره، آیات ۱۴ ـ ۱۵.</ref>ظالمترین افراد<ref>سوره کهف، آیات ۵۶ ـ۵۷.</ref> و افراد بیخرد<ref>سوره مائده، آیه۵۸.</ref> معرفی شده است. همچنین در کتابهای حدیثی و اخلاقی، بابهای جداگانهای به تمسخر اختصاص داده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص ۳۵۰ـ۳۵۶؛ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۳۸۹ش، ج۵، ص۲۴۸ ـ ۲۴۹. </ref> برای نمونه در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]] در باب الغمز و اللمز و السخرية و الاستهزاء، آیات و احادیثی در مذمت تمسخر نقل شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۲۹۲.</ref>براساس آیات قرآن مسخرهکنندگان، مورد استهزا خداوند قرار میگیرند.<ref>سورۀ بقره، آیۀ ۱۵؛ سورۀ توبه، آیۀ ۷۹. </ref>در روایتی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در مورد آیاتی که استهزا را به خداوند نسبت میدهند، سؤال شد که حضرت در پاسخ، مراد از آیات را کیفر و عذاب مسخرهکنندگان برشمردهاند.<ref>ابنبابویه، عیون اخبار الرضا(ع)، [بیتا]، ج۱، ص۱۲۴؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۵. </ref>تمسخر در کتابهای اخلاقی نیز بهعنوان یکی از رذایل اخلاقی مورد بحث قرار گرفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعادة، [بیتا]، ج۲، ص۲۹۷ـ۳۰۰.</ref> | ||
محمد غزالی(۴۵۰ق ـ ۵۰۵ق) میان استهزا و مزاح فرق گذاشته، به این صورت که اگر مخاطب، خود به بیان عیب و نقص خود، راضی باشد، چنین رفتاری مزاح است و در غیر اینصورت، استهزا است.<ref>غزالی، احیاء العلوم، [بیتا]، ج۹، ص۳۱.</ref> | محمد غزالی(۴۵۰ق ـ ۵۰۵ق) میان استهزا و مزاح فرق گذاشته، به این صورت که اگر مخاطب، خود به بیان عیب و نقص خود، راضی باشد، چنین رفتاری مزاح است و در غیر اینصورت، استهزا است.<ref>غزالی، احیاء العلوم، [بیتا]، ج۹، ص۳۱.</ref> |