پرش به محتوا

ام‌کلثوم دختر امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۱: خط ۵۱:
ماجرای ازدواج ام‌کلثوم با عمر بن خطاب خلیفه دوم، مسئله‌ای بحث‌برانگیز و مورداختلاف است: براساس کتاب‌های تاریخی شیعه و سنی، همچون تاریخ یعقوبی و تاریخ طبری، و همچنین منابع حدیثی شیعه همچون کافی و تهذیب‌الاحکام، ام‌کلثوم با عمر [[ازدواج]] کرده است.<ref>نگه کنید به یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۴۹. زبیری، نسب قریش،‌ دار المعارف، ص۲۵؛ طبری، تاریخ طبری، موسسة الاعلمی، ج۳، ص۲۶۹ و ۲۷۰؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ش، ج۵، ص۳۴۶؛ طوسی، تهذیب‌الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۶۱؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۷؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۸۹.</ref> میرزا جواد تبریزی و  سید علی میلانی با بررسی دو روایت موجود در کتاب کافی، آن‌ها صحیح دانسته‌اند.<ref>تبریزی، الانوار الالهیة، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۳؛ میلانی، محاضرات فی الاعتقادات، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۶۵۹.</ref> محمدتقی شوشتری نیز روایات موجود در این زمینه را متواتر دانسته و وقع ازدواج را انکارناپذیر شمرده است.<ref>تستری، قاموس الرجال، ۱۴۲۸ق، ج۱۲، ص۲۱۶.</ref>
ماجرای ازدواج ام‌کلثوم با عمر بن خطاب خلیفه دوم، مسئله‌ای بحث‌برانگیز و مورداختلاف است: براساس کتاب‌های تاریخی شیعه و سنی، همچون تاریخ یعقوبی و تاریخ طبری، و همچنین منابع حدیثی شیعه همچون کافی و تهذیب‌الاحکام، ام‌کلثوم با عمر [[ازدواج]] کرده است.<ref>نگه کنید به یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۴۹. زبیری، نسب قریش،‌ دار المعارف، ص۲۵؛ طبری، تاریخ طبری، موسسة الاعلمی، ج۳، ص۲۶۹ و ۲۷۰؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ش، ج۵، ص۳۴۶؛ طوسی، تهذیب‌الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۶۱؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۷؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۲۰ق، ص۱۸۹.</ref> میرزا جواد تبریزی و  سید علی میلانی با بررسی دو روایت موجود در کتاب کافی، آن‌ها صحیح دانسته‌اند.<ref>تبریزی، الانوار الالهیة، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۳؛ میلانی، محاضرات فی الاعتقادات، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۶۵۹.</ref> محمدتقی شوشتری نیز روایات موجود در این زمینه را متواتر دانسته و وقع ازدواج را انکارناپذیر شمرده است.<ref>تستری، قاموس الرجال، ۱۴۲۸ق، ج۱۲، ص۲۱۶.</ref>


با وجود این، برخی از عالمان شیعه، از جمله آیت‌الله مرعشی<ref>مرعشی نجفی، پانویس، در احقاق‌الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۹۰.</ref> و محمدجواد بلاغی<ref>نگاه کنید به بلاغی، </ref> این ازدواج را انکار کرده‌‌اند. کتاب‌های نیز در رد این ازدواج نوشته‌اند
با وجود این، برخی از عالمان شیعه، از جمله آیت‌الله مرعشی و محمدجواد بلاغی<ref>نگاه کنید به بلاغی، </ref> این ازدواج را انکار کرده‌‌اند. کتاب‌های نیز در رد این ازدواج نوشته‌اند


[[آقا بزرگ تهرانی]] نامشان را در الذریعه آورده است.<ref> آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۵۷، ج۴، ص۱۷۲، ج۱۱، ص۱۴۶، ج۱۵، ص۲۲۳.</ref>
[[آقا بزرگ تهرانی]] نامشان را در الذریعه آورده است.<ref> آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۵۷، ج۴، ص۱۷۲، ج۱۱، ص۱۴۶، ج۱۵، ص۲۲۳.</ref><ref>مرعشی نجفی، پانویس، در احقاق‌الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۹۰.</ref>


به‌عقیده عالمانی همچون سید مرتضی این ازدواج صورت گرفته است؛ اما از روی اجبار و تقیه بوده است.<ref>علم‌الهدی، رسائل، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۱۴۹.</ref> روایاتی نیز وجود دارد که این سخن را تأیید می‌کند برای مثال در کتاب کافی از امام صادق نقل شده است که ام‌کلثوم دختری است که از ما [[غصب]] شد.<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶.</ref> در روایت دیگری از همین کتاب، از تهدید عمر  برای پذیرش ازدواج از سوی امام علی(ع) سخن آمده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶.</ref>
به‌عقیده عالمانی همچون سید مرتضی این ازدواج صورت گرفته است؛ اما از روی اجبار و تقیه بوده است.<ref>علم‌الهدی، رسائل، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۱۴۹.</ref> روایاتی نیز وجود دارد که این سخن را تأیید می‌کند برای مثال در کتاب کافی از امام صادق نقل شده است که ام‌کلثوم دختری است که از ما [[غصب]] شد.<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶.</ref> در روایت دیگری از همین کتاب، از تهدید عمر  برای پذیرش ازدواج از سوی امام علی(ع) سخن آمده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶.</ref>


== حضور در کربلا ==
== حضور در کربلا ==
در برخی منابع، از حضور ام‌کلثوم در [[کربلا]] سخن آمده است. برای مثال، [[علامه مجلسی]] نوشته است پس از شهادت امام حسین(ع) و هنگام آتش زدن خیمه‌ها، گوشواره‌های ام‌کلثوم را از گوشش کشیدند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۶۰.</ref> همچنین به‌گزارش ابن‌طیفور و سید بن طاووس، در جریان اسارتش در حادثه کربلا، ام‌کلثوم در [[کوفه]] و مجلس ابن‌زیاد [[خطبه]] خوانده است.<ref>ابن‌طیفور، بلاغات‌النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳؛ سید بن طاووس، لهوف ۱۳۷۸ش، ص۱۸۱.</ref> خطبه او در کتاب لهوف سید بن طاووس و بلاغات‌النساءِ ابن‌طیفور و بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است.<ref>سید بن طاووس، لهوف، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۱-۱۸۴؛ ابن‌طیفور، بلاغات‌النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۲–۱۱۵.</ref> [[علامه مجلسی]] نیز سخنان و اشعار ام کلثوم در مجلس ابن زیاد را ذکر کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۲–۱۱۵.</ref>
در منابع، از حضور ام‌کلثوم در [[کربلا]] سخن آمده است. برای مثال، [[علامه مجلسی]] نوشته است پس از شهادت امام حسین(ع) و هنگام آتش زدن خیمه‌ها، گوشواره‌های ام‌کلثوم را از گوشش کشیدند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۶۰.</ref> همچنین به‌گزارش ابن‌طیفور و سید بن طاووس، در جریان اسارتش در حادثه کربلا، ام‌کلثوم در [[کوفه]] و مجلس ابن‌زیاد [[خطبه]] خوانده است.<ref>ابن‌طیفور، بلاغات‌النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳-۲۴؛ سید بن طاووس، لهوف ۱۳۷۸ش، ص۱۸۱.</ref> خطبه او در کتاب لهوف سید بن طاووس و بلاغات‌النساءِ ابن‌طیفور و بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است.<ref>سید بن طاووس، لهوف، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۱-۱۸۴؛ ابن‌طیفور، بلاغات‌النساء، ۱۳۷۲ش، ص۲۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۲–۱۱۵.</ref> [[علامه مجلسی]] نیز سخنان و اشعار ام کلثوم در مجلس ابن زیاد را ذکر کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۲–۱۱۵.</ref>


سید بن طاووس در لهوف گزارش کرده است ام‌کلثوم درحالی‌که صدایش به گریه بلند بود مردم کوفه را به دلیل کشتن امام حسین(ع) و یارانش و به اسارت گرفتن اهل بیت او و همچنین غارت اموالش سرزنش کرد و نفرین کرد و در همان حال اشعاری خواند که صدای گریه و ناله از مردم برخاست، به صورتی که هیچ موقع مردم بیش از آن روز گریه نکرده بودند.<ref>سید بن طاووس، لهوف، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۴.</ref>
سید بن طاووس در لهوف گزارش کرده است ام‌کلثوم درحالی‌که صدایش به گریه بلند بود مردم کوفه را به دلیل کشتن امام حسین(ع) و یارانش و به اسارت گرفتن اهل بیت او و همچنین غارت اموالش سرزنش کرد و نفرین کرد و در همان حال اشعاری خواند که صدای گریه و ناله از مردم برخاست، به صورتی که هیچ موقع مردم بیش از آن روز گریه نکرده بودند.<ref>سید بن طاووس، لهوف، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۴.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۱۵۴

ویرایش