Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۶
ویرایش
imported>Ahmadian جز (←پیوند به بیرون) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بَرَكة بنت ثعلبة بن عمرو'''، مشهور به ''' | '''بَرَكة بنت ثعلبة بن عمرو'''، مشهور به '''امِّ اَیْمَن'''،از زنان صحابی، آزاد شده [[پیامبر(ص)]] و مادر [[اسامه بن زید]] است که پیامبر(ص) او را از زنان بهشتی معرفی کرده است. ام ایمن به همراه [[امام علی]] تنها کسانی بودند که پس از درگذشت پیامبر(ص) و غصب [[فدک]] توسط [[ابوبکر]]، شهادت دادند که پیامبر(ص)، [[فدک]] را به [[فاطمه زهرا سلاماللّه علیها|فاطمه]] بخشیده است. | ||
== نسب و توصیف کلی == | == نسب و توصیف کلی == | ||
ام ایمن كنیز حبشىِ<ref>زهری، | ام ایمن كنیز حبشىِ<ref>زهری، ۱۷۷؛ طبرانى، ج۲۵، ص۸۶.</ref> [[عبدالله بن عبدالمطلب]] (پدر [[پیامبر اکرم]]) یا همسرش [[آمنه بنت وهب|آمنه]] بود. پس از درگذشت عبدالله و سپس آمنه اين كنیز به [[پیامبر(ص)]] به ارث رسید.<ref>نك: ابن سعد، ج8، ص223؛ بلاذری، ج1، ص96.</ref> گفتهاند كه پس از درگذشت آمنه در [[ابواء]]، او محمد (ص) را تا ورود به [[مکه]] مراقبت كرد<ref>ابن قتیبه، ص150.</ref> و گویا همچنان تا مدتها در خدمت پیامبر (ص) بود<ref>بلاذری، ج1، ص472.</ref> و آن حضرت وی را به هنگام ازدواج با [[خدیجه کبری|خدیجه]] آزاد كرد و او به همسری [[عبید بن زید خزرجى]] درآمد و [[ایمن بن عبید بن زید خزرجی|ایمن]] را از او به دنیا آورد و به همین سبب به «ام ایمن» شهرت یافت. او پس از چندی كه عبید درگذشت، با [[زید بن حارثه]] كه آزاد شده و سپس فرزند خوانده پیامبر بود، ازدواج كرد و [[اسامه بن زید]] از او متولد شد.<ref>ابنسعد، ج4، ص61، ج8، ص223؛ بلاذری، ج1، ص 472.</ref> | ||
تاریخ دقیق درگذشت ام ایمن روشن نیست. برخى گفتهاند كه او حدود 5 ماه پس از رحلت پیامبر درگذشت،<ref>طبرانى، ج25، ص86، به نقل از زهری.</ref> اما بنا بر نقل ابن سعد،<ref>ابن سعد، ج8، ص226.</ref> وی تا اوایل روزگار خلافت [[عثمان]] زنده بوده است<ref>نیز نك: طبرانى، ج25، ص86؛ ذهبى، ج2، ص227.</ref> | تاریخ دقیق درگذشت ام ایمن روشن نیست. برخى گفتهاند كه او حدود 5 ماه پس از رحلت پیامبر درگذشت،<ref>طبرانى، ج25، ص86، به نقل از زهری.</ref> اما بنا بر نقل ابن سعد،<ref>ابن سعد، ج8، ص226.</ref> وی تا اوایل روزگار خلافت [[عثمان]] زنده بوده است<ref>نیز نك: طبرانى، ج25، ص86؛ ذهبى، ج2، ص227.</ref> |