Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== نام و نسب == | == نام و نسب == | ||
در بعضی از منابع تاریخی و [[مقتل|مقاتل]]، نام نافع بن هلال با نام [[هلال بن نافع]] اشتباه ثبت شده است.<ref>ابصارالعین، ص۵۰-۱۵۰؛ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۳۱.</ref> در حالیکه هلال بن نافع نیز در [[واقعه کربلا]] حضور داشته ولی جزو سپاهیان [[عمر بن سعد]] و از گزارشگران آن واقعه است.<ref>الملهوف، ص۱۷۷.</ref>{{ | در بعضی از منابع تاریخی و [[مقتل|مقاتل]]، نام نافع بن هلال با نام [[هلال بن نافع]] اشتباه ثبت شده است.<ref>ابصارالعین، ص۵۰-۱۵۰؛ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۳۱.</ref> در حالیکه هلال بن نافع نیز در [[واقعه کربلا]] حضور داشته ولی جزو سپاهیان [[عمر بن سعد]] و از گزارشگران آن واقعه است.<ref>الملهوف، ص۱۷۷.</ref>{{یاد|گزارش شهادت امام حسین(ع) توسط شمر را سیدبن طاووس از او نقل کرده است: وروى هلال بن نافع قال : إني لواقف مع أصحاب عمر بن سعد إذ صرخ صارخ : أبشر أيها الأمير ، فهذا شمر قد قتل الحسين... السيد بن طاووس، الملهوف على قتلىالطّفوف، ج۱، ص۱۷۷.}} | ||
نافع بن هلال از تیرۀ جمل، یکی از شاخههای [[قبیله مذحج|قبیلۀ مَذحِج]] بوده و تبار [[یمن|یَمَنی]] داشته است. در منابع تاریخی با نسبت جَمَلی، بَجَلی، مُرادی، و بَجَلی مرادی از او یاد شده است.<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۶.</ref> | نافع بن هلال از تیرۀ جمل، یکی از شاخههای [[قبیله مذحج|قبیلۀ مَذحِج]] بوده و تبار [[یمن|یَمَنی]] داشته است. در منابع تاریخی با نسبت جَمَلی، بَجَلی، مُرادی، و بَجَلی مرادی از او یاد شده است.<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۶.</ref> | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
|ترجمه = «تیرهایی پرتاب میکنم که نامم{{ | |ترجمه = «تیرهایی پرتاب میکنم که نامم{{یاد| سماوی در ابصارالعین از ابومخنف نقل می کند که نافع نام خودش رابرتیرهایش نوشته بود...وقال أبو مخنف : كان نافع قد كتب اسمه على أفواق نبله ، فجعل يرمي بها مسمومة ...ابصار العین ج۱، ص۱۴۹. به نظر شعرانی در دمع السجوم افواق در رجز نافع همان سوفار تیر است. دمع السجوم ص۱۴۳ و سوفار همان دهان تیر است که چلّه کمان را در آن بند کنند. | ||
}} بر بالای آن نوشته شده است، در حالیکه مسموم و مستانه جلو میرود، تا این که زمین رزمگاه را پر از تیرهای لطیف کندو جان را ترس از آن سودی نبخشد؛ » <ref>الکوفی، الفتوح، ص۱۱۰ و البحرانی، العوالم، ص۲۷۱.</ref> | }} بر بالای آن نوشته شده است، در حالیکه مسموم و مستانه جلو میرود، تا این که زمین رزمگاه را پر از تیرهای لطیف کندو جان را ترس از آن سودی نبخشد؛ » <ref>الکوفی، الفتوح، ص۱۱۰ و البحرانی، العوالم، ص۲۷۱.</ref> |
ویرایش