Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
'''نامگذاری''' | '''نامگذاری''' | ||
شروع این سوره با [[حروف مقطعه|حروف مُقَطَّعه]] «طا» و «هاء» را دلیل نامگذاری این سوره به نام '''طه''' دانستهاند.{{ | شروع این سوره با [[حروف مقطعه|حروف مُقَطَّعه]] «طا» و «هاء» را دلیل نامگذاری این سوره به نام '''طه''' دانستهاند.{{یاد|۲۹ سوره قرآن با حروف مقطعه شروع شده و حروف مقطعه در بردارنده معانی رمزیای است که خداوند به پیامبرش القا کرده است. به اعتقاد علامه طباطبایی در میان این سورهها، تنها دو سوره طه و یس که با حروف مقطعه شروع شده خطاب به پیامبر است و این ظهور در این معنی دارد که معنی رمز گونه موجود در حروف مقطعه این دو سوره اختصاص به شخص پیامبر دارد و وصفی برای شخصیت باطنی اوست و نامی از نامهای اوست و به واسطه کثرت استعمال واژههای طه و یس عَلَم (اسم خاص واختصاصی) برای پیامبر شدهاند.طباطبایی، المیزان، ج۱۴، ص۱۲۷ }}<ref>صفوی، «سوره طه»، ص۷۶۰.</ref> نام دیگر سوره طه «کلیم» است که از لقب [[حضرت موسی(ع)]] یعنی کلیم الله (همسخن با خداوند) گرفته شده است؛ زیرا داستان این پیامبر و سخنگفتنش با خدا در این سوره آمده است.<ref>خرمشاهی، «سوره طه»، ص۱۲۴۲.</ref> | ||
'''ترتیب و محل نزول''' | '''ترتیب و محل نزول''' | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
این آیات مجموعهای از درخواستهای [[حضرت موسی(ع)]] از خداوند پیش از عزیمت به [[مصر]] برای سخن با [[فرعون]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۱۴۵.</ref> در [[تفسیر الکاشف]] آمده است که موسی(ع) به خاطر سختیها و رنجهایی که در زندگی متحمل شده بود، بیحوصله بود و زود خشمگین میشد و به مواردی همچون کشتن یکی از فرعونیان در دعوا، عدم تحمل در برابر کارهای عبد صالح و کشیدن ریش برادرش هارون هنگام گوسالهپرستی [[بنیاسرائیل]] اشاره میکند به همین دلیل از [[خدا]] خواسته بود برای انجام وظایف رسالت که نیاز به شکیبایی دارد به او شرح صدر{{ | این آیات مجموعهای از درخواستهای [[حضرت موسی(ع)]] از خداوند پیش از عزیمت به [[مصر]] برای سخن با [[فرعون]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۱۴۵.</ref> در [[تفسیر الکاشف]] آمده است که موسی(ع) به خاطر سختیها و رنجهایی که در زندگی متحمل شده بود، بیحوصله بود و زود خشمگین میشد و به مواردی همچون کشتن یکی از فرعونیان در دعوا، عدم تحمل در برابر کارهای عبد صالح و کشیدن ریش برادرش هارون هنگام گوسالهپرستی [[بنیاسرائیل]] اشاره میکند به همین دلیل از [[خدا]] خواسته بود برای انجام وظایف رسالت که نیاز به شکیبایی دارد به او شرح صدر{{یاد| در سور ه های انعام آیه 125 وزمر آیه22 و انشراح آیه 1 نیز به شرح صدر اشاره شده است و تصریح شده که منظور از شرح صدر پذیرش اسلام و تسلیم در برابر خداوند است ودر سوره انشراح هم خطاب به پیامبر است که از نعمت شرح صدر بهره مند گشته است.}} و قوت کلام و دلی استوار عنایت کند.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۲۱۲.</ref>[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] علت در خواست شرح صدر(سعه صدر)از سوی [[موسی (پیامبر)|موسی(ع)]] را این دانسته که از یک سو هم رسالتی که به او واگذار شده بود عظیم بود و از سوی دیگر هم ستم و طغیان فرعون و قبطیان و هم ادعای ربوبیت فرعون{{یاد| فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ ترجمه: و گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!» سوره نازعات ۲۴}} و مخالفت های او وجود داشت و نیز ضعف بنی اسراییل و اسارت آنها به دست آل فرعون و جهل و انحطاط فکری و...تمام این امور اقتضاء می کرد که موسی برخوردار از تحمل و سعه صدر ویژهای باشد که بتواند در برابر مشکلات در راه رسالت ایستادگی کند. افزون بر اینها موسی انسانی بود که به سبب این مشکلات وظلمها تحملش کم و اقدامات فوری اش در راه خدا و برا ی او سریع بود.{{یاد| و هو رجل قلیل التحمل، سریع الانقلاب فی ذات الله، یُنکر الظلمَ و یأبی الضّیم. المیزان، ج۱۴، ص۱۴۶}} به همین جهت از خداوند شرح صدر در خواست کرده است. <ref>طباطبایی المیزان ج14 ص145-146</ref> | ||
[[تفسیر نمونه]] «شرح صدر» را به روح بزرگ و فکرِ بلند و عقل توانا تفسیر کرده و در توجیه در خواست آن توسط موسی(ع) گفته که موسی (ع) نه تنها از مأموریت سنگین و خطرناک رفتن به سوی طاغوتی چون فرعون وحشت نکرد، و حتی کمترین تخفیفی از خداوند نخواست، بلکه با آغوش باز از آن استقبال نمود، ولی وسایل پیروزی در این مأموریت را از خدا خواست.و از آنجا که نخستین وسیله پیروزی روح بزرگ، فکر بلند و عقل توانا و به عبارت دیگر گشادگی سینه است «عرض کرد: پروردگار من! سینه مرا گشاده بدار» (قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی). <ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الاسلاميه، ج۱۳، ص۱۸۶ | [[تفسیر نمونه]] «شرح صدر» را به روح بزرگ و فکرِ بلند و عقل توانا تفسیر کرده و در توجیه در خواست آن توسط موسی(ع) گفته که موسی (ع) نه تنها از مأموریت سنگین و خطرناک رفتن به سوی طاغوتی چون فرعون وحشت نکرد، و حتی کمترین تخفیفی از خداوند نخواست، بلکه با آغوش باز از آن استقبال نمود، ولی وسایل پیروزی در این مأموریت را از خدا خواست.و از آنجا که نخستین وسیله پیروزی روح بزرگ، فکر بلند و عقل توانا و به عبارت دیگر گشادگی سینه است «عرض کرد: پروردگار من! سینه مرا گشاده بدار» (قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی). <ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الاسلاميه، ج۱۳، ص۱۸۶ | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
در [[تفسیر مجمع البیان]] سه احتمال برای دستور به عدم تعجیل در ابلاغ وحی بیان شده است: | در [[تفسیر مجمع البیان]] سه احتمال برای دستور به عدم تعجیل در ابلاغ وحی بیان شده است: | ||
* پیش از آنکه جبرئیل وحی را به پایان برساند به تلاوت قرآن عجله نکند همانگونه که در آیه ۱۶ [[سوره قیامت]] {{ | * پیش از آنکه جبرئیل وحی را به پایان برساند به تلاوت قرآن عجله نکند همانگونه که در آیه ۱۶ [[سوره قیامت]] {{یاد|لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ترجمه:[ ای پیامبر پیش از پایان یافتن وحی به وسیله جبرئیل] زبانت را به حرکت در نیاور تا در خواندن آن شتاب ورزی.}}نیز بر آن تأکید کرده است. این احتمال علاوه بر این که با آیه ۱۶ سوره قیامت تأیید میشود با فراز پایانی آیه مورد بحث نیز تایید می شود( وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا) که پیامبر به جای عجله کردن در خواندن سوره ها و آیاتی که هنوز نازل نشده (و او به آنها با نزول دفعی قرآن علم اجمالی دارد) از خدواند طلب علم جدید بکند و به آن چه به صورت اجمال می داند اکتفا نکند و هنگام نزول وحی صبر کند وگوش فرادهد. این آیه روایاتی را تایید می کند که دو نزول برای قرآن دانسته، یک مرتبه نزول دفعی تمام قرآن و دیگر نزول تدریجی و اگر نزول دفعی قرآن برای پیامبر(ص) نبوده نهی از عجله کردن او در خواندن آن چه هنوز نازل نشده بی معنی است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، اعلمی بیروت، ج۱۴، ص۲۱۵ | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
برخی [[مفسران]] تنگدستی را ناشی از قوانین زمین میدانند نه آسمان یعنی بر اثر اعمال مردمی است که حق و [[عدالت]] را نابود میکنند و اگر آنان از آیین خدا پیروی میکردند یقینا هیچ نیازمندی بر روی زمین یافت نمیشد.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۲۵۲.</ref> | برخی [[مفسران]] تنگدستی را ناشی از قوانین زمین میدانند نه آسمان یعنی بر اثر اعمال مردمی است که حق و [[عدالت]] را نابود میکنند و اگر آنان از آیین خدا پیروی میکردند یقینا هیچ نیازمندی بر روی زمین یافت نمیشد.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۲۵۲.</ref> | ||
فراز پایانی آیه قبل درباره آثار پیروی از هدایت الهی است (فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ ترجمه:هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه میشود، و نه در رنج خواهد بود!) وطبیعی است که در این آیه باید نقطه مقابل آیه قبل مطرح شود با این تعبیر ( ومَن لم یَتّبع الهُدی هر کس از هدایت الهی پیروی نکند) اما تعبیر عوض شده و مسأله اعراض از ذکر الهی مطرح شده تا علت پیدا شدن معیشت ضنک( زندگی سخت و تنگ) و کور محشور شدن در [[قیامت]] روشن شود که همان اعراض و رویگردانی از یاد خداست. منظور از (ذکری) یا اعراض وفراموش کردن یاد خداست و یا [[قرآن]] و یا تمام کتب آسمانی و یا همان دعوت حقِ پیامبران؛ ومنظور از «معیشت ضنک» حتما ناداری و فقر نیست بلکه دلبستگی به دنیا و قانع نبودن به مقداری که از آن دارد و حرص برای اندوختن بیشتر و نگرانی نسبت به از دست دادن آن چه دارد و برایش زحمت کشیده است. زیرا فراموش کردن خداوند نتیجهاش تعلق به دنیا و دلبستن به آن و راضی و[[قناعت| قانع]] نبودن به معیشتِ دنیاست خواه کم و خواه زیاد. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، جج۱۴۷ ص۲۲۴و۲۲۵.</ref> نویسنده تفسیر نور نیز براین باور است که مراد از سختى و تنگى زندگى، نداشتن نيست، بلكه بسيارى از سرمايهداران به خاطر حرص، ترس و دلهره، در فشار و تنگنا زندگى مىكنند. <ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش. چاپ ۱۱،مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ج۵، ص۴۰۵</ref>در روایتی از [[امیرالمؤمنین]] (ع) معیشت ضنک همان عذاب قبر معرفی شده است. <ref>الشيخ الطوسي، الأمالي، دار الثقافة، ج۱، ص۲۸.</ref> {{ | فراز پایانی آیه قبل درباره آثار پیروی از هدایت الهی است (فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ ترجمه:هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه میشود، و نه در رنج خواهد بود!) وطبیعی است که در این آیه باید نقطه مقابل آیه قبل مطرح شود با این تعبیر ( ومَن لم یَتّبع الهُدی هر کس از هدایت الهی پیروی نکند) اما تعبیر عوض شده و مسأله اعراض از ذکر الهی مطرح شده تا علت پیدا شدن معیشت ضنک( زندگی سخت و تنگ) و کور محشور شدن در [[قیامت]] روشن شود که همان اعراض و رویگردانی از یاد خداست. منظور از (ذکری) یا اعراض وفراموش کردن یاد خداست و یا [[قرآن]] و یا تمام کتب آسمانی و یا همان دعوت حقِ پیامبران؛ ومنظور از «معیشت ضنک» حتما ناداری و فقر نیست بلکه دلبستگی به دنیا و قانع نبودن به مقداری که از آن دارد و حرص برای اندوختن بیشتر و نگرانی نسبت به از دست دادن آن چه دارد و برایش زحمت کشیده است. زیرا فراموش کردن خداوند نتیجهاش تعلق به دنیا و دلبستن به آن و راضی و[[قناعت| قانع]] نبودن به معیشتِ دنیاست خواه کم و خواه زیاد. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، جج۱۴۷ ص۲۲۴و۲۲۵.</ref> نویسنده تفسیر نور نیز براین باور است که مراد از سختى و تنگى زندگى، نداشتن نيست، بلكه بسيارى از سرمايهداران به خاطر حرص، ترس و دلهره، در فشار و تنگنا زندگى مىكنند. <ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش. چاپ ۱۱،مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ج۵، ص۴۰۵</ref>در روایتی از [[امیرالمؤمنین]] (ع) معیشت ضنک همان عذاب قبر معرفی شده است. <ref>الشيخ الطوسي، الأمالي، دار الثقافة، ج۱، ص۲۸.</ref> {{یاد|وَ إِنَّ الْمَعِيشَةَ الضَّنْكَ الَّتِي حَذَّرَ اللهُ مِنْهَا عَدُوَّهُ عَذَابُ الْقَبْرِ...}} | ||
==آیات الاحکام== | ==آیات الاحکام== | ||
آیات ۱۴، ۱۳۰ و ۱۳۲ سوره طه{{ | آیات ۱۴، ۱۳۰ و ۱۳۲ سوره طه{{یاد|أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي/ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ/وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا | ||
ویرایش