Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==پیشینه بحث و دیدگاه فقیهان== | ==پیشینه بحث و دیدگاه فقیهان== | ||
ریشتراشی نخستین بار در قرن هفتم هجری به صورت یک مسئله [[فقه|فقهی]] مطرح شد. اولین [[فقیه|فقیهی]] که از این مسئله سخن گفت، [[یحیی بن سعید حلی]] بود که تراشیدن ریش را برای مردان شایسته ندانست؛ البته این سخن،{{ | ریشتراشی نخستین بار در قرن هفتم هجری به صورت یک مسئله [[فقه|فقهی]] مطرح شد. اولین [[فقیه|فقیهی]] که از این مسئله سخن گفت، [[یحیی بن سعید حلی]] بود که تراشیدن ریش را برای مردان شایسته ندانست؛ البته این سخن،{{یاد| ويكره القزع... الحلي، يحيى بن سعيد، الجامع للشرائع، مؤسسة الإمام الصادق (عليه السلام) ج۱، ص۴۳. قزع درلغت به معنای گرفتن قسمتی از موی و گذاشتن قسمتی دیگر از آن است.}} بر [[حرمت]] تراشیدن دلالت ندارد و تنها نشان میدهد که از دیدگاه او این کار [[مکروه]] بوده است.<ref>بهشتی و واحدجوان، «بررسی ادلّه قائلين به حرمت ريشتراشی در ميان فقهای امامیه»، ص۲۸.</ref> | ||
در نوشتههای [[شهید اول]] که یک قرن پس از او میزیست، عبارتی وجود دارد که اشاره به حرمت تراشیدن ریش نزد وی دارد؛ اما تنها از قرن دهم یا یازدهم هجری بود که فقیهانی چون [[ابن ابی جمهور احسایی]]، [[میرداماد]] و [[شیخ بهایی]] به صراحت به حرمت آن [[فتوا]] دادند. بعد از آنها نیز دیگر فقیهان چون [[حر عاملی]]، [[صاحب جواهر]] و [[شیخ انصاری]] قائل به حرمت ریشتراشی شدند.<ref>بهشتی و واحدجوان، «بررسی ادلّه قائلين به حرمت ريشتراشی در ميان فقهای امامیه»، ص۲۸.</ref> | در نوشتههای [[شهید اول]] که یک قرن پس از او میزیست، عبارتی وجود دارد که اشاره به حرمت تراشیدن ریش نزد وی دارد؛ اما تنها از قرن دهم یا یازدهم هجری بود که فقیهانی چون [[ابن ابی جمهور احسایی]]، [[میرداماد]] و [[شیخ بهایی]] به صراحت به حرمت آن [[فتوا]] دادند. بعد از آنها نیز دیگر فقیهان چون [[حر عاملی]]، [[صاحب جواهر]] و [[شیخ انصاری]] قائل به حرمت ریشتراشی شدند.<ref>بهشتی و واحدجوان، «بررسی ادلّه قائلين به حرمت ريشتراشی در ميان فقهای امامیه»، ص۲۸.</ref> |
ویرایش