پرش به محتوا

سوره انبیاء: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|'
جز (ویکی سازی)
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۱: خط ۱۱:


* '''تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها'''
* '''تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها'''
سوره با انبیاء ۱۱۲ آیه،{{یادداشت|از نظرا قرّای کوفه ۱۱۲ آیه و از نظر قرّای بصره ۱۱۱ آیه دارد. دلیل اختلاف آن است که قُراء بصره آیات ۶۵ و ۶۶ را یک آیه می‌دانستند.}} ۱۱۷۷ کلمه و ۵۰۹۳ حرف از [[سوره‌های مئون]] (سوره‌های متوسط قرآن از نظر حجم) شمرده شده که دقیقاً نیم [[جزء]] قرآن است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۶۱؛ خرمشاهی، «سوره انبیاء»، ص۱۲۴۲.</ref>
سوره با انبیاء ۱۱۲ آیه،{{یاد|از نظرا قرّای کوفه ۱۱۲ آیه و از نظر قرّای بصره ۱۱۱ آیه دارد. دلیل اختلاف آن است که قُراء بصره آیات ۶۵ و ۶۶ را یک آیه می‌دانستند.}} ۱۱۷۷ کلمه و ۵۰۹۳ حرف از [[سوره‌های مئون]] (سوره‌های متوسط قرآن از نظر حجم) شمرده شده که دقیقاً نیم [[جزء]] قرآن است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۶۱؛ خرمشاهی، «سوره انبیاء»، ص۱۲۴۲.</ref>


==محتوا==
==محتوا==
خط ۵۳: خط ۵۳:
|ترجمه=اگر در آنها [زمين و آسمان‌] جز خدا، خدايانى [ديگر] وجود داشت، قطعاً [زمين و آسمان‌] تباه مى‌شد. پس منزّه است خدا، پروردگار عرش، از آنچه وصف مى‌كنند.|اندازه=100%}}
|ترجمه=اگر در آنها [زمين و آسمان‌] جز خدا، خدايانى [ديگر] وجود داشت، قطعاً [زمين و آسمان‌] تباه مى‌شد. پس منزّه است خدا، پروردگار عرش، از آنچه وصف مى‌كنند.|اندازه=100%}}


در این آیه به شیوه، [[برهان تمانع]] بر یگانگی خداوند استدلال شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۷۰.</ref> این آیه و آیات مشابه مانند آیه ۸۴ [[سوره زخرف]] {{یادداشت|وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَٰهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَٰهٌ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ترجمه: و آن ذات یگانه است که در آسمان و زمین (و در همه عوالم نامتناهی) او خدا ویگانه معبود شایسته پرستش است و هم او (به نظام کامل آفرینش) به حقیقت با حکمت و داناست.}}با چنین شیوه‌ای وجود دیگر خدایان را رد می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۴، ص۲۶۷.</ref> این گونه استدلال از امامان معصوم نیز نقل شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۸۱.</ref>به باور نویسنده [[تفسیر المیزان]] نزاع میان موحدان و وثنیون(بت پرستان) نزاع در یگانگی اله  و خداوند(به معنای [[واجب الوجود]] وخالق تمام هستی) و تعددش نیست زیرا در یکی بودن[[ خدا| خدایی]] که  آفریدگار است نزاع و تردیدی نیست، و نزاع میان آنها در اله به معنای ربوبیت است و این آیه تعدد آلهه به معنای مدبر وتدبیر کننده را نفی می کند؛ زیرا اگر جهان هستی بیش از یک خدای تدبیرکننده داشته باشد باید واقعا دو خدای مستقل و جدای از هم باشند و همین تباین و دوتا بودن سبب اختلاف تدبیرهایشان می شود واختلاف در تدبیر و ربوببیت سبب تباهی و فساد در آسمان و زمین می شود در حالی که هیچ فساد و بی نظمی و تباهی در نظام جهان نیست پس بیش از یک آلهه  که تدبیرتمام هستی به دست او ست موجود نیست. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، ج۱۴، ص۲۶۶و۲۶۷.
در این آیه به شیوه، [[برهان تمانع]] بر یگانگی خداوند استدلال شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۷۰.</ref> این آیه و آیات مشابه مانند آیه ۸۴ [[سوره زخرف]] {{یاد|وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَٰهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَٰهٌ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ترجمه: و آن ذات یگانه است که در آسمان و زمین (و در همه عوالم نامتناهی) او خدا ویگانه معبود شایسته پرستش است و هم او (به نظام کامل آفرینش) به حقیقت با حکمت و داناست.}}با چنین شیوه‌ای وجود دیگر خدایان را رد می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۴، ص۲۶۷.</ref> این گونه استدلال از امامان معصوم نیز نقل شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۸۱.</ref>به باور نویسنده [[تفسیر المیزان]] نزاع میان موحدان و وثنیون(بت پرستان) نزاع در یگانگی اله  و خداوند(به معنای [[واجب الوجود]] وخالق تمام هستی) و تعددش نیست زیرا در یکی بودن[[ خدا| خدایی]] که  آفریدگار است نزاع و تردیدی نیست، و نزاع میان آنها در اله به معنای ربوبیت است و این آیه تعدد آلهه به معنای مدبر وتدبیر کننده را نفی می کند؛ زیرا اگر جهان هستی بیش از یک خدای تدبیرکننده داشته باشد باید واقعا دو خدای مستقل و جدای از هم باشند و همین تباین و دوتا بودن سبب اختلاف تدبیرهایشان می شود واختلاف در تدبیر و ربوببیت سبب تباهی و فساد در آسمان و زمین می شود در حالی که هیچ فساد و بی نظمی و تباهی در نظام جهان نیست پس بیش از یک آلهه  که تدبیرتمام هستی به دست او ست موجود نیست. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، ج۱۴، ص۲۶۶و۲۶۷.
</ref>
</ref>


خط ۶۲: خط ۶۲:
این [[آیه]] از آیات مربوط به بحث [[امامت]] است و هدایت در این آیه به معنای(ارائه طریق) نشان دادن راه نیست زیرا [[ابراهیم(ع)]] پس از این که به پیامبری رسید به مقام امامت نائل شد و هدایت به معنای ارائه طریف حتمما از شوون نبوت است در نتیجه هدایتی که در این آیه مطرح است(یهدون بامرنا) به معنای (ایصال الی المطلوب) و رساندن شخصِ خواهانِ هدایت به مقصد و هدف است و این گونه [[هدایت]] در واقع تصرفی  تکوینی است که امام به اذن الهی در باطن افراد می‌کند  ومومنان با اعمال صالحی که انجام می‌دهند قابلیت بهره‌مندی از رحمت ویژه الهی را به توسط امام پیدا می کنند و [[امام]] واسطه میان پروردگار و مرمان است تا این فیوضات باطنی رابه آنان برساند ـ چنان چه پیامبران واسطه اند که فیوضات ظاهری را که همان ادیان و شرایع آسمانی است به مردمان برسانند-  و[[امامت]] چون مقامی والاتر از [[نبوت]] است و در نتیجه امام چون دارای مقامی والاتر از پیامبر است براین اساس کارهایی که از امام صادر می‌شود عین [[وحی]] است  زیرا او با [[روح القدس]]  و طهارت تایید می‌شود و خیرات(تمام کارهای خیر) و اقامه نماز و دادن زکات و دیگر عبادات با همین وحی تکوینی الهی ـ که غیر از وحی تشریعی است از او صادر می‌شود. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، ج۱۴، ص۳۰۴و۳۰۵.
این [[آیه]] از آیات مربوط به بحث [[امامت]] است و هدایت در این آیه به معنای(ارائه طریق) نشان دادن راه نیست زیرا [[ابراهیم(ع)]] پس از این که به پیامبری رسید به مقام امامت نائل شد و هدایت به معنای ارائه طریف حتمما از شوون نبوت است در نتیجه هدایتی که در این آیه مطرح است(یهدون بامرنا) به معنای (ایصال الی المطلوب) و رساندن شخصِ خواهانِ هدایت به مقصد و هدف است و این گونه [[هدایت]] در واقع تصرفی  تکوینی است که امام به اذن الهی در باطن افراد می‌کند  ومومنان با اعمال صالحی که انجام می‌دهند قابلیت بهره‌مندی از رحمت ویژه الهی را به توسط امام پیدا می کنند و [[امام]] واسطه میان پروردگار و مرمان است تا این فیوضات باطنی رابه آنان برساند ـ چنان چه پیامبران واسطه اند که فیوضات ظاهری را که همان ادیان و شرایع آسمانی است به مردمان برسانند-  و[[امامت]] چون مقامی والاتر از [[نبوت]] است و در نتیجه امام چون دارای مقامی والاتر از پیامبر است براین اساس کارهایی که از امام صادر می‌شود عین [[وحی]] است  زیرا او با [[روح القدس]]  و طهارت تایید می‌شود و خیرات(تمام کارهای خیر) و اقامه نماز و دادن زکات و دیگر عبادات با همین وحی تکوینی الهی ـ که غیر از وحی تشریعی است از او صادر می‌شود. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، ج۱۴، ص۳۰۴و۳۰۵.
</ref>
</ref>
در روایات نیز [[امامان شیعه]] از مصادیق امامانی معرفی شده اند که هدایت به امر می کنند. [[امام باقر(ع)]] در روایتی{{یادداشت|قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ):«يَعْنِي الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ(عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ)يُوحَى إِلَيْهِمْ بِالرَّوْحِ فِي صُدُورِهِمْ،ثُمَّ ذَكَرَ مَا أَكْرَمَهُمُ اللهُ بِهِ فَقَالَ: فِعْلَ الْخَيْرٰاتِ ». البحراني، السيد هاشم، البرهان في تفسيرالقرآن، ج۳،ص۸۲۹.}} امامان در  آیه را امامان از فرزندان فاطمه(س) معرفی کرده است. <ref>البحراني، السيد هاشم، البرهان في تفسيرالقرآن، ج۳،ص۸۲۹.</ref>  
در روایات نیز [[امامان شیعه]] از مصادیق امامانی معرفی شده اند که هدایت به امر می کنند. [[امام باقر(ع)]] در روایتی{{یاد|قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ):«يَعْنِي الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ(عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ)يُوحَى إِلَيْهِمْ بِالرَّوْحِ فِي صُدُورِهِمْ،ثُمَّ ذَكَرَ مَا أَكْرَمَهُمُ اللهُ بِهِ فَقَالَ: فِعْلَ الْخَيْرٰاتِ ». البحراني، السيد هاشم، البرهان في تفسيرالقرآن، ج۳،ص۸۲۹.}} امامان در  آیه را امامان از فرزندان فاطمه(س) معرفی کرده است. <ref>البحراني، السيد هاشم، البرهان في تفسيرالقرآن، ج۳،ص۸۲۹.</ref>  
[[پرونده:نماز غفیله.jpg|بندانگشتی|کیفیت [[نماز غفیله]] که معمولا در [[مساجد]] نصب می‌شود]]
[[پرونده:نماز غفیله.jpg|بندانگشتی|کیفیت [[نماز غفیله]] که معمولا در [[مساجد]] نصب می‌شود]]


خط ۷۳: خط ۷۳:




آیه ۸۷ و ۸۸ این سوره در رکعت اول [[نماز غفیله]] بعد از [[سوره حمد]] خوانده می‌شود و اشاره به داستان [[حضرت یونس(ع)]] دارد. برخی عبارت «فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیهِ» را از زبان یونس، چنین ترجمه کرده‌اند که آن حضرت گمان می‌کرد خداوند بر او قدرت ندارد؛ {{یادداشت| فولادوند آیه را این گونه ترجمه کرده:و «ذوالنون» را [ياد كن‌] آنگاه كه خشمگين رفت و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم، تا در [دل‌] تاريكي ها ندا درداد كه: «معبودى جز تو نيست، منزّهى تو، راستى كه من از ستمكاران بودم.» }}در حالی‌که این گمان با منزلت و معرفت [[پیامبران]] در تعارض است و ترجمه صحیح آن به نظر علمای [[شیعه]] و [[اهل‌سنت]] این است که آن حضرت گمان کرد که خداوند بر او تنگ نمی‌گیرد.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۳۲-۳۳۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۹۶.</ref> در روایتی نیز در تفسیر کشاف از [[عبدالله بن عباس |ابن عباس]] است  که [[معاویة بن ابی‌سفیان| معاویه ]] نیز  می پنداشته که (لن نقدر علیه ) به معنای این است که یونس گمان می کرده خداوند بر او قدرت ندارد و از این که پیامبری چنین گمانی داشته باشد تعجب کرده و ابن عباس نیز برایش توضیح داده که منظور از (لن نقدر علیه) سخت گرفتن است.  <ref>الزمخشري، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج۳، ص۱۳۲.</ref> اساتید اخلاق و عرفان بر تأثیر [[ذکر]] «لا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» در آیه ۸۷، معروف به [[ذکر یونسیه]] تأکید دارند و مداومت بر آن را در هر حال راه‌گشای سالک می‌دانند.<ref>شیروانی، برنامه سیر و سلوک در نامه‌های سالکان، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۵؛ مظاهری، سیر و سلوک، ۱۳۸۹ش، ص۱۱۴.</ref>
آیه ۸۷ و ۸۸ این سوره در رکعت اول [[نماز غفیله]] بعد از [[سوره حمد]] خوانده می‌شود و اشاره به داستان [[حضرت یونس(ع)]] دارد. برخی عبارت «فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیهِ» را از زبان یونس، چنین ترجمه کرده‌اند که آن حضرت گمان می‌کرد خداوند بر او قدرت ندارد؛ {{یاد| فولادوند آیه را این گونه ترجمه کرده:و «ذوالنون» را [ياد كن‌] آنگاه كه خشمگين رفت و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم، تا در [دل‌] تاريكي ها ندا درداد كه: «معبودى جز تو نيست، منزّهى تو، راستى كه من از ستمكاران بودم.» }}در حالی‌که این گمان با منزلت و معرفت [[پیامبران]] در تعارض است و ترجمه صحیح آن به نظر علمای [[شیعه]] و [[اهل‌سنت]] این است که آن حضرت گمان کرد که خداوند بر او تنگ نمی‌گیرد.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۳۲-۳۳۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۹۶.</ref> در روایتی نیز در تفسیر کشاف از [[عبدالله بن عباس |ابن عباس]] است  که [[معاویة بن ابی‌سفیان| معاویه ]] نیز  می پنداشته که (لن نقدر علیه ) به معنای این است که یونس گمان می کرده خداوند بر او قدرت ندارد و از این که پیامبری چنین گمانی داشته باشد تعجب کرده و ابن عباس نیز برایش توضیح داده که منظور از (لن نقدر علیه) سخت گرفتن است.  <ref>الزمخشري، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج۳، ص۱۳۲.</ref> اساتید اخلاق و عرفان بر تأثیر [[ذکر]] «لا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» در آیه ۸۷، معروف به [[ذکر یونسیه]] تأکید دارند و مداومت بر آن را در هر حال راه‌گشای سالک می‌دانند.<ref>شیروانی، برنامه سیر و سلوک در نامه‌های سالکان، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۵؛ مظاهری، سیر و سلوک، ۱۳۸۹ش، ص۱۱۴.</ref>


=== آیه ۱۰۵ ===
=== آیه ۱۰۵ ===
خط ۸۱: خط ۸۱:
</noinclude>
</noinclude>
{{پایان}}
{{پایان}}
آیه ۱۰۵ این سوره بندگان صالح خداوند وعده می‌دهد که زمین را به ارث می‌برند. برخی مطابق روایات نقل‌شده درباره این آیه، مصداق «عبادی الصالحون» را در این آیه، آل محمد(ع)،{{یادداشت| عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)،قَالَ: «قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ: أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهٰا عِبٰادِيَ الصّٰالِحُونَ هُوَ آلُ مُحَمَّدٍ(صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)».}} [[امام زمان(عج)]] و اصحابش و یا شیعیان اهل‌بیت(ع) می‌دانند.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۸۴۷-۸۴۸.</ref>برخی مفسران براساس آیه ۵۵ سوره اسراء وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا زبور را خصوص  کتاب نازل شده بر داود(ع) می دانند و به برخی از مفسران منسوب است که زبور اسمی عام برای تمام کتب آسمانی پیامبران است. <ref>حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، انتشارات ميقات، ۱۳۶۳ش، چاپ اول، ج۸، ص ۴۵۳.
آیه ۱۰۵ این سوره بندگان صالح خداوند وعده می‌دهد که زمین را به ارث می‌برند. برخی مطابق روایات نقل‌شده درباره این آیه، مصداق «عبادی الصالحون» را در این آیه، آل محمد(ع)،{{یاد| عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)،قَالَ: «قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ: أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهٰا عِبٰادِيَ الصّٰالِحُونَ هُوَ آلُ مُحَمَّدٍ(صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)».}} [[امام زمان(عج)]] و اصحابش و یا شیعیان اهل‌بیت(ع) می‌دانند.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۸۴۷-۸۴۸.</ref>برخی مفسران براساس آیه ۵۵ سوره اسراء وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا زبور را خصوص  کتاب نازل شده بر داود(ع) می دانند و به برخی از مفسران منسوب است که زبور اسمی عام برای تمام کتب آسمانی پیامبران است. <ref>حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، انتشارات ميقات، ۱۳۶۳ش، چاپ اول، ج۸، ص ۴۵۳.
</ref>
</ref>


Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوان‌سالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸

ویرایش