Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس|۲}}' به '{{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
فضایل قرآنی، مواردی از فضایل حضرت زهرا(س) است که بهباور شیعیان منشأ [[قرآن|قرآنی]] دارد و اشاره به آیاتی است که بر فضیلت و منقبت وی دلالت میکنند.<ref>رفیعی محمدی و صالح آبادی، «مناقب و کرامات فاطمه(س)»، ص۱۷۲.</ref> برخی از این فضایل عبارتند از: | فضایل قرآنی، مواردی از فضایل حضرت زهرا(س) است که بهباور شیعیان منشأ [[قرآن|قرآنی]] دارد و اشاره به آیاتی است که بر فضیلت و منقبت وی دلالت میکنند.<ref>رفیعی محمدی و صالح آبادی، «مناقب و کرامات فاطمه(س)»، ص۱۷۲.</ref> برخی از این فضایل عبارتند از: | ||
# '''پاکی و [[عصمت]] براساس [[آیه تطهیر]]''': بنابر روایات [[شیعه]]<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۹۳؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۷؛ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۴۸ و ۲۴۹، ۲۶۳ و ۳۶۴ و ۳۶۸؛ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۹۳-۲۱۱.</ref> و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]،<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۸۳، ح۶۱؛ ترمذی، سنن التزمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۳۵۱ و ۳۵۲ و ۶۶۳؛ طبری، تفسیر طبری، ۱۴۱۲ق، ج۲۲، ص۵-۷؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۲۴۷.</ref> مصداق [[اهلبیت(ع)]] در [[آیه تطهیر]] که به اراده خداوند بر پاکی اهلبیت(ع) از رجس و پلیدی اشاره دارد، [[اصحاب کساء]] هستند و حضرت زهرا(س) یکی از آنان است. گروهی از علمای شیعه برای اثبات عصمت حضرت فاطمه(س) به این آیه استناد کردهاند.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۸۸؛ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ۲۹، ص۳۳۵.</ref> | # '''پاکی و [[عصمت]] براساس [[آیه تطهیر]]''': بنابر روایات [[شیعه]]<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۹۳؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۷؛ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۴۸ و ۲۴۹، ۲۶۳ و ۳۶۴ و ۳۶۸؛ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۹۳-۲۱۱.</ref> و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]،<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۸۳، ح۶۱؛ ترمذی، سنن التزمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۳۵۱ و ۳۵۲ و ۶۶۳؛ طبری، تفسیر طبری، ۱۴۱۲ق، ج۲۲، ص۵-۷؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۲۴۷.</ref> مصداق [[اهلبیت(ع)]] در [[آیه تطهیر]] که به اراده خداوند بر پاکی اهلبیت(ع) از رجس و پلیدی اشاره دارد، [[اصحاب کساء]] هستند و حضرت زهرا(س) یکی از آنان است. گروهی از علمای شیعه برای اثبات عصمت حضرت فاطمه(س) به این آیه استناد کردهاند.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۸۸؛ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ۲۹، ص۳۳۵.</ref> | ||
# '''تنها زن برگزیده در [[ماجرای مباهله]]''': بر پایه دیدگاه مفسران شیعه<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۰۴؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۸۶-۸۹؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۸۵.</ref> و اهلسنت،<ref>واحدی، اسباب النزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۱۰۷؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۷۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۲۴۷.</ref> [[آیه مباهله]] در [[مباهله|ماجرای مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران]]، در حق اصحاب کساء نازل شده و مراد از «نساءنا» در آن آیه، حضرت زهرا(س) است. [[طبرسی]]، نویسنده [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]]، در این باره ادعای [[اجماع]] کرده و آیه مباهله را دلیل برتری حضرت فاطمه(س) بر تمام زنان دانسته است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۷۶۳.</ref> [[جارالله زمخشری|جارالله زمخشری]]، از دانشمندان برجسته اهلسنت، نیز آیه مباهله را قویترین دلیل بر فضیلت و برتری اصحاب کساء دانسته است.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۷۰.</ref>{{ | # '''تنها زن برگزیده در [[ماجرای مباهله]]''': بر پایه دیدگاه مفسران شیعه<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۰۴؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۸۶-۸۹؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۸۵.</ref> و اهلسنت،<ref>واحدی، اسباب النزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۱۰۷؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۷۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۲۴۷.</ref> [[آیه مباهله]] در [[مباهله|ماجرای مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران]]، در حق اصحاب کساء نازل شده و مراد از «نساءنا» در آن آیه، حضرت زهرا(س) است. [[طبرسی]]، نویسنده [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]]، در این باره ادعای [[اجماع]] کرده و آیه مباهله را دلیل برتری حضرت فاطمه(س) بر تمام زنان دانسته است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۷۶۳.</ref> [[جارالله زمخشری|جارالله زمخشری]]، از دانشمندان برجسته اهلسنت، نیز آیه مباهله را قویترین دلیل بر فضیلت و برتری اصحاب کساء دانسته است.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۷۰.</ref>{{یاد|وفيه دليل لا شيء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم السلام.}} | ||
# '''مصداق نیکوکاران در آیه اطعام''': بر اساس [[آیه اطعام]]، نیکوکاران کسانیاند که با آنکه خودشان به غذا نیاز دارند آن را بهخاطر خدا به [[مسکین]]، [[یتیم]] و [[اسیر]] میدهند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۲۱۰.</ref> بنابر روایات، این آیه درباره بخشش [[امام علی(ع)]] و [[حضرت زهرا(س)]] نازل شد.<ref>کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۲۷-۵۲۹؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۲۱۰؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۰۲-۴۰۸؛ بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۹۱-۱۰۶.</ref> طبق احادیث، [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] و فاطمه(س) بهخاطر شفای [[حسنین(ع)]] سه روز [[روزه]] گرفتند و هر سه روز هنگام [[افطار]] با اینکه خود گرسنه بودند، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند.<ref>کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۲۷-۵۲۹؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۶۷۰؛ بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۹۱-۱۰۶.</ref> | # '''مصداق نیکوکاران در آیه اطعام''': بر اساس [[آیه اطعام]]، نیکوکاران کسانیاند که با آنکه خودشان به غذا نیاز دارند آن را بهخاطر خدا به [[مسکین]]، [[یتیم]] و [[اسیر]] میدهند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۲۱۰.</ref> بنابر روایات، این آیه درباره بخشش [[امام علی(ع)]] و [[حضرت زهرا(س)]] نازل شد.<ref>کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۲۷-۵۲۹؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۲۱۰؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۰۲-۴۰۸؛ بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۹۱-۱۰۶.</ref> طبق احادیث، [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] و فاطمه(س) بهخاطر شفای [[حسنین(ع)]] سه روز [[روزه]] گرفتند و هر سه روز هنگام [[افطار]] با اینکه خود گرسنه بودند، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند.<ref>کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۲۷-۵۲۹؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۶۷۰؛ بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۹۱-۱۰۶.</ref> | ||
# '''وجوب محبت در آیه مودت''': در [[آیه مودت]]، مزد رسالت [[پیامبر(ص)]] «مودت قربی» بیان شده است. بهگفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، مفسر قرآن، مودت قربی از نظر تمام مفسران شیعه، محبت به اهلبیت پیامبر(ص) است<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۴۰۷.</ref> و بر پایه منابع روایی شیعه<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۹۳؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۸۹؛ بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۳۵-۲۴۴.</ref> و اهلسنت<ref>ابنحنبل، فضائل الصحابة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۶۹؛ طبرانی، المعجم الکبیر، مکتبة ابنتیمیة، ج۱۱، ص۴۴۴؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۱۹؛ بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۳۰-۲۳۵.</ref> از [[پیامبر(ص)]] نقل شده که منظور از القربی، علی، فاطمه، حسن و حسین هستند. بهگفته فخر رازی، از عالمان اهلسنت در قرن ششم قمری، آیه مودت دلالت بر وجوب محبت و تعظیم علی و فاطمه و [[حسنین]] دارد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۵۹۵.</ref> | # '''وجوب محبت در آیه مودت''': در [[آیه مودت]]، مزد رسالت [[پیامبر(ص)]] «مودت قربی» بیان شده است. بهگفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، مفسر قرآن، مودت قربی از نظر تمام مفسران شیعه، محبت به اهلبیت پیامبر(ص) است<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۴۰۷.</ref> و بر پایه منابع روایی شیعه<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۹۳؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۸۹؛ بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۳۵-۲۴۴.</ref> و اهلسنت<ref>ابنحنبل، فضائل الصحابة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۶۹؛ طبرانی، المعجم الکبیر، مکتبة ابنتیمیة، ج۱۱، ص۴۴۴؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۱۹؛ بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۳۰-۲۳۵.</ref> از [[پیامبر(ص)]] نقل شده که منظور از القربی، علی، فاطمه، حسن و حسین هستند. بهگفته فخر رازی، از عالمان اهلسنت در قرن ششم قمری، آیه مودت دلالت بر وجوب محبت و تعظیم علی و فاطمه و [[حسنین]] دارد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۵۹۵.</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
# '''شاخه درخت پاک''': در آیه ۲۴ [[سوره ابراهیم]]، کلمه طیبه به [[شجره طیبه]] (درخت پاک) تشبیه شده که اصل آن در زمین و شاخههای آن بر فراز آسمان است. بر اساس برخی روایات، آن درخت پاک پیامبر(ص) است، علی(ع) شاخهٔ اصلی، فاطمه شاخهٔ فرعی، و ائمه میوههای آن هستند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۶۹؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ۴۰۶-۴۰۸.</ref> | # '''شاخه درخت پاک''': در آیه ۲۴ [[سوره ابراهیم]]، کلمه طیبه به [[شجره طیبه]] (درخت پاک) تشبیه شده که اصل آن در زمین و شاخههای آن بر فراز آسمان است. بر اساس برخی روایات، آن درخت پاک پیامبر(ص) است، علی(ع) شاخهٔ اصلی، فاطمه شاخهٔ فرعی، و ائمه میوههای آن هستند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۶۹؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ۴۰۶-۴۰۸.</ref> | ||
# '''مصداق مشکات در آیه نور''': بر اساس [[آیه نور]]، نور خداوند به چراغدانی تشبیه شده است که چراغی در آن است و آن چراغ در حبابی شفاف مانند ستارهای درخشنده قرار گرفته و با روغنی از درخت زیتون افروخته شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴۷۵و۴۷۶.</ref> در برخی روایات، فاطمه(س) چراغدان و ستارهای درخشان در میان زنان عالم دانسته شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۵؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۰۳؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۲.</ref> | # '''مصداق مشکات در آیه نور''': بر اساس [[آیه نور]]، نور خداوند به چراغدانی تشبیه شده است که چراغی در آن است و آن چراغ در حبابی شفاف مانند ستارهای درخشنده قرار گرفته و با روغنی از درخت زیتون افروخته شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴۷۵و۴۷۶.</ref> در برخی روایات، فاطمه(س) چراغدان و ستارهای درخشان در میان زنان عالم دانسته شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۵؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۰۳؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۲.</ref> | ||
# '''مصداق شب قدر''': در بعضی روایات آمده است که فاطمه مصداق [[شب قدر]] در آیه اول [[سوره قدر]] و آیه سوم [[سوره دخان]] است<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۹؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۸۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵،ص۹۷.</ref> و هر کس او را کامل بشناسد، شب قدر را درک کرده است.<ref>کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۸۱.</ref> یکی از مواردی{{ | # '''مصداق شب قدر''': در بعضی روایات آمده است که فاطمه مصداق [[شب قدر]] در آیه اول [[سوره قدر]] و آیه سوم [[سوره دخان]] است<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۹؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۸۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵،ص۹۷.</ref> و هر کس او را کامل بشناسد، شب قدر را درک کرده است.<ref>کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۸۱.</ref> یکی از مواردی{{یاد|برخی تا ده مورد برای تشبیه فاطمه(س) به شب قدر ذکر کردهاند. (یوسفی، پرتوی از اسرار فضائل حضرت فاطمه(س)، ۱۳۹۶ش، ص۱۷۷-۱۸۸)}} که در تشبیه فاطمه(س) به شب قدر گفته شده این است که همانطور که حقیقت شب قدر جز برای [[پیامبر(ص)]] و اولیاء الهی ناشناخته است، فاطمه(س) را نیز کسی جز پیامبر و [[امامان شیعه|امامان(ع)]] نشناخته و به مقامات و کمالاتش دست نخواهند یافت.<ref>یوسفی، پرتوی از اسرار فضائل حضرت فاطمه(س)، ۱۳۹۶ش، ص۱۷۹.</ref> | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|لیله قدر اولیا، نور نهار اصفیا|صبح جمال او طلوع از افق علا کند}} | {{ب|لیله قدر اولیا، نور نهار اصفیا|صبح جمال او طلوع از افق علا کند}} | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
# '''برترین بانوی عالم''': در احادیث و زیارتهای حضرت فاطمه(س)، او [[سیدة نساء العالمین|برترین بانوی عالم]] معرفی شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۵۹؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۷۹ و ۴۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۱۰ و ج۶، ص۵۷؛ ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۱۷۶، ۲۲۹، ۲۳۱ و ۳۱۰؛ حاکم نیشابوری، فضائل فاطمة الزهراء، ۱۴۲۹ق، ص۴۱-۴۳.</ref> در یکی از زیارتنامههای وی نیز چنین آمده است: «السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ».<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۵۷۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۱۰.</ref> همچنین در منابع روایی شیعه و اهلسنت تعابیری مانند «سرور زنان بهشت»، «سرور زنان مؤمن» و «سرور زنان این امت» نقل شده است.<ref>ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۳۱۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴،ص۲۰۳ و ج۸، ص۶۴؛ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی، ج۴،ص۱۹۰۴ و ۱۹۰۵؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۳۹۳، ۴۵۵-۴۵۷ و ج۶، ص۳۸۰ و ج۱۰، ص۴۲۹.</ref> | # '''برترین بانوی عالم''': در احادیث و زیارتهای حضرت فاطمه(س)، او [[سیدة نساء العالمین|برترین بانوی عالم]] معرفی شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۵۹؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۷۹ و ۴۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۱۰ و ج۶، ص۵۷؛ ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۱۷۶، ۲۲۹، ۲۳۱ و ۳۱۰؛ حاکم نیشابوری، فضائل فاطمة الزهراء، ۱۴۲۹ق، ص۴۱-۴۳.</ref> در یکی از زیارتنامههای وی نیز چنین آمده است: «السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ».<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۵۷۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۱۰.</ref> همچنین در منابع روایی شیعه و اهلسنت تعابیری مانند «سرور زنان بهشت»، «سرور زنان مؤمن» و «سرور زنان این امت» نقل شده است.<ref>ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۳۱۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴،ص۲۰۳ و ج۸، ص۶۴؛ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی، ج۴،ص۱۹۰۴ و ۱۹۰۵؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۳۹۳، ۴۵۵-۴۵۷ و ج۶، ص۳۸۰ و ج۱۰، ص۴۲۹.</ref> | ||
# '''پاره تن پیامبر(ص)''': بر اساس [[حدیث بضعه]] که در منابع شیعه<ref>شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۰۴ق، ص۲۲۴؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۸۶و۱۸۷؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۳۲؛ طبری آملی، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۵.</ref> و اهلسنت<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۲۱ و ۲۹ و ج۷، ص۳۷؛ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۹۰۲ و ۱۹۰۳؛ ترمذی، سنن التزمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۶۹۸؛ نسائی، سنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷،ص۳۹۴، ۴۵۷ و ۴۵۸.</ref> از [[رسول خدا(ص)]] نقل شده، فاطمه پاره تن پیامبر(ص) است و هر که او را خشنود کند، پیامبر(ص) را خشنود کرده و هر که او را بیازارد و خشمگین کند، رسول خدا(ص) را آزرده و خشمگین کرده است. حدیث بضعه یکی از دلایل اثبات [[عصمت حضرت زهرا(س)]] از سوی عالمان شیعه بوده است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۸۸؛ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۳.</ref> طبق حدیث بضعه و احادیث مشابه، حکم و مجازات دشمنی با فاطمه(س) و دشنام به او، حکم دشمنی با پیامبر(ص) و [[سب النبی|سبّ او]] است.<ref>امینی، فاطمه زهرا(س)، ۱۳۷۶ش، ص۳۴۰.</ref> | # '''پاره تن پیامبر(ص)''': بر اساس [[حدیث بضعه]] که در منابع شیعه<ref>شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۰۴ق، ص۲۲۴؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۸۶و۱۸۷؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۳۲؛ طبری آملی، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۵.</ref> و اهلسنت<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۲۱ و ۲۹ و ج۷، ص۳۷؛ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۹۰۲ و ۱۹۰۳؛ ترمذی، سنن التزمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۶۹۸؛ نسائی، سنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷،ص۳۹۴، ۴۵۷ و ۴۵۸.</ref> از [[رسول خدا(ص)]] نقل شده، فاطمه پاره تن پیامبر(ص) است و هر که او را خشنود کند، پیامبر(ص) را خشنود کرده و هر که او را بیازارد و خشمگین کند، رسول خدا(ص) را آزرده و خشمگین کرده است. حدیث بضعه یکی از دلایل اثبات [[عصمت حضرت زهرا(س)]] از سوی عالمان شیعه بوده است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۸۸؛ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۳.</ref> طبق حدیث بضعه و احادیث مشابه، حکم و مجازات دشمنی با فاطمه(س) و دشنام به او، حکم دشمنی با پیامبر(ص) و [[سب النبی|سبّ او]] است.<ref>امینی، فاطمه زهرا(س)، ۱۳۷۶ش، ص۳۴۰.</ref> | ||
# '''خشنودی و خشم فاطمه، خشنودی و خشم خدا''': بر اساس برخی روایات نبوی، خداوند با خشنودی فاطمه(س) خشنود، و با خشم او خشمگین میشود.<ref>شیخ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۸۴؛ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۷؛ ابنمغازلی، مناقب الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۸۴و۲۸۵؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۷۶.</ref> عبدالحسین امینی، نویسنده کتاب الغدیر، دشمنی با حضرت زهرا(س) را موجب [[کفر]] دانسته است.<ref>امینی، فاطمه زهرا(س)، ۱۳۷۶ش، ص۳۳.</ref>{{ | # '''خشنودی و خشم فاطمه، خشنودی و خشم خدا''': بر اساس برخی روایات نبوی، خداوند با خشنودی فاطمه(س) خشنود، و با خشم او خشمگین میشود.<ref>شیخ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۸۴؛ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۷؛ ابنمغازلی، مناقب الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۸۴و۲۸۵؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۷۶.</ref> عبدالحسین امینی، نویسنده کتاب الغدیر، دشمنی با حضرت زهرا(س) را موجب [[کفر]] دانسته است.<ref>امینی، فاطمه زهرا(س)، ۱۳۷۶ش، ص۳۳.</ref>{{یاد| ابن مغازلی دانشمند اهل سنت در مناقب روایت کرده که عمربن قیس مکی معروف به سندل در [[مکه]] حدیثی در فضیلت [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] به نقل از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] شنید که پیامبر خدا(ص) به فاطمه فرمود: خدواند از خشم تو خشمگین و از رضایت تو راضی می شود«يا فاطمة، إنّ اللهَ ليغضبلغضبك و يرضى لرضاك» او وقتی نزد امام صادق(ع) آمد به نقل این حدیث به سختی اعتراض کرد ولی امام در پاسخش فرمود: شما مگر روایت نمیکنید که خدواند برای غضب بنده مؤمنش غضب میکند (أنّ اللهَ يغضب لعبده المؤمن) گفت بله. امام فرمود: آیا شما نمیپذیرید که فاطمه از مؤمنان است و خداوند برای دختر پیامبرش غضب میکند؟ گفت درست می گویید و افزود که: خداوند داناتر است که رسالتش را در کجا قرار دهد.(اللهُ أعلم حيث يجعل رسالته.) ابن مغازلی، مناقب أهل البيت(ع)، ج۱۷ ص۴.}} | ||
# '''گفتگو با فرشتگان''': بر اساس احادیث، [[فرشته|فرشتگان الهی]] همچون [[جبرئیل]] بر حضرت فاطمه(س) نازل میشدند و او را از مطالب گوناگون همچون رویدادهای گذشته و آینده باخبر میکردند. مجموع آن مطالب توسط امام علی(ع) نوشته شده و [[مصحف فاطمه(س)]] نامیده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۱؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۰-۱۵۴.</ref> فاطمه را به دلیل گفتگو با فرشتگان، [[تحدیث|محدَّثه]] نامیدهاند.<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۸۲؛ طبری آملی، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۸۰.</ref> [[امام خمینی]] نزول چندین باره جبرئیل بر حضرت زهرا و مراوده با او را فضیلتی مخصوص و بالاتر از دیگر فضائل او دانسته است؛ زیرا رفتوآمد جبرئیل که روح اعظم است، نشان از شرافت و عظمت روحی حضرت زهرا(س) است.<ref>خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۲۰، ص۴-۶.</ref>{{ | # '''گفتگو با فرشتگان''': بر اساس احادیث، [[فرشته|فرشتگان الهی]] همچون [[جبرئیل]] بر حضرت فاطمه(س) نازل میشدند و او را از مطالب گوناگون همچون رویدادهای گذشته و آینده باخبر میکردند. مجموع آن مطالب توسط امام علی(ع) نوشته شده و [[مصحف فاطمه(س)]] نامیده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۱؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۰-۱۵۴.</ref> فاطمه را به دلیل گفتگو با فرشتگان، [[تحدیث|محدَّثه]] نامیدهاند.<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۸۲؛ طبری آملی، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۸۰.</ref> [[امام خمینی]] نزول چندین باره جبرئیل بر حضرت زهرا و مراوده با او را فضیلتی مخصوص و بالاتر از دیگر فضائل او دانسته است؛ زیرا رفتوآمد جبرئیل که روح اعظم است، نشان از شرافت و عظمت روحی حضرت زهرا(س) است.<ref>خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۲۰، ص۴-۶.</ref>{{یاد| در برخی روایات تصریح به این که این فرشته جبرئیل بوده نیست و تنها به عنوان «مَلَک» معرفی شده است مانند: قال إن الله لما قبض نبيه ص دخل على فاطمة ع من وفاته من الحزن ما لا يعلمه إلا الله عز و جل فأرسل إليها '''ملكا''' يسلي عنها غمها و يحدثها فیض کاشانی، وافی، ج۳، ص ۵۸۱ ولی در پاره ای ازروایات تصریح شده براین که این فرشته جبرئیل بوده است و كان '''جبرئيل''' ع يأتيها فيحسن عزاها على أبيها و يطيب نفسها و يخبرها عن أبيها و مكانه و يخبرها بما يكون بعدها في ذريتها و كان علي ع يكتب ذلك فهذا مصحف فاطمة ع کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۱ }} | ||
# '''نخستین واردشَوَنده به بهشت''': بنابه روایتی از رسول خدا(ص)، فاطمه(س) نخستین کسی است که وارد [[بهشت]] میشود.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۲۹؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۲، ص۱۱۰.</ref> در برخی روایات نیز آمده است که فاطمه(س) نخستین کسی است که در بهشت بر [[پیامبر(ص)]] وارد میشود.<ref>ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ۱۴۰۶ق، ص۶۶.</ref> | # '''نخستین واردشَوَنده به بهشت''': بنابه روایتی از رسول خدا(ص)، فاطمه(س) نخستین کسی است که وارد [[بهشت]] میشود.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۲۹؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۲، ص۱۱۰.</ref> در برخی روایات نیز آمده است که فاطمه(س) نخستین کسی است که در بهشت بر [[پیامبر(ص)]] وارد میشود.<ref>ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ۱۴۰۶ق، ص۶۶.</ref> | ||
# '''حَوراء إنسیّه''': پیامبر(ص) فاطمه(س) را حوریهای معرفی کرده است که با چهره انسان خلق شده است.<ref>طبری آملی، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۶؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۴۶۳؛ ابنمغازلی، مناقب الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۹۶.</ref> | # '''حَوراء إنسیّه''': پیامبر(ص) فاطمه(س) را حوریهای معرفی کرده است که با چهره انسان خلق شده است.<ref>طبری آملی، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۶؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۴۶۳؛ ابنمغازلی، مناقب الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۹۶.</ref> | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
# '''امان اهل زمین''': در [[حدیث امان]]، پیامبر(ص) اهلبیت(ع) را امان اهل زمین معرفی کرده است؛ چنانکه ستارگان امان اهل آسماناند.<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۲۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۵۹ و ۳۷۹؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۷۷ و ۷۸.</ref> | # '''امان اهل زمین''': در [[حدیث امان]]، پیامبر(ص) اهلبیت(ع) را امان اهل زمین معرفی کرده است؛ چنانکه ستارگان امان اهل آسماناند.<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۲۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۵۹ و ۳۷۹؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۷۷ و ۷۸.</ref> | ||
# '''اقرار به ولایت اهلبیت(ع) شرط تکامل پیامبران(ع)''': طبق روایتی از رسول اکرم(ص)، [[پیامبران(ع)]] در عالم ارواح تکامل نیافتند مگر وقتی که ولایت وی و اهلبیت او بر آنها عرضه شد و آنها به آن اقرار کردند.<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۷۴؛ دیلمی، غرر الاخبار، ۱۴۲۷ق، ص۲۶ و ۳۵.</ref> در روایتی، اقرار به فضیلت و محبت (یا معرفت) حضرت زهرا(س) شرط تکامل پیامبران(ع) بیان شده است.<ref>بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ۱۴۱۳ق، ص۱۶۱.</ref> | # '''اقرار به ولایت اهلبیت(ع) شرط تکامل پیامبران(ع)''': طبق روایتی از رسول اکرم(ص)، [[پیامبران(ع)]] در عالم ارواح تکامل نیافتند مگر وقتی که ولایت وی و اهلبیت او بر آنها عرضه شد و آنها به آن اقرار کردند.<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۷۴؛ دیلمی، غرر الاخبار، ۱۴۲۷ق، ص۲۶ و ۳۵.</ref> در روایتی، اقرار به فضیلت و محبت (یا معرفت) حضرت زهرا(س) شرط تکامل پیامبران(ع) بیان شده است.<ref>بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ۱۴۱۳ق، ص۱۶۱.</ref> | ||
# ''' حضور در مقام اعراف''': [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|علامه طهرانی]] براین باور است که [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]] بدون هیچ تردیدی در طراز مقام فرزندان معصومش است، و علّت آنكه در این روایات تصریح به وقوف آن حضرت بر اعراف نشده است، به جهت آن است كه کم خردان تصور میکنند که اعراف واقعاً کوهی است که صعود حضرت زهرا(س) بر فراز آن با حیا و عصمتش ناسازگار است. وی هم چنین تصریح کرده که علت این که در روایاتی که برحضور امامان در کنار محتضر تصریح شده؛ نامی از فاطمه(س) برده نشده رعایت حرمت شأن اوست مخصوصاً در روایات ذكر شده كه برده نشدن نام به علّت قصور ادراک و فهم عامّه است، زیرا آنان درکی از این حقیقت ندارند که در مقام اعراف که عالی تر ازبهشت است جنسیت وجود ندارد و اُنوثیّت (زنانگی) در برابر ذُکوریّت (مردانگی) نیست و در این مقام همه این عناوین برداشته مىشود زیرا این عناوین متعلّق به پائین اعراف و متعلّق به بهشت و دوزخ است، به همین جهت نام مقدّس حضرت فاطمه(س) در عنوان رجال آمده است چنانچه در آیات۳۶و۳۷ [[سوره نور]] نیز منظور از رجال فقط امامان نیستند و قطعاً شامل حضرت زهرا(س) هم می شود. <ref>طهرانی، معادشناسی، ج۱۰، ص۶۴-۶۵.</ref>{{ | # ''' حضور در مقام اعراف''': [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|علامه طهرانی]] براین باور است که [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]] بدون هیچ تردیدی در طراز مقام فرزندان معصومش است، و علّت آنكه در این روایات تصریح به وقوف آن حضرت بر اعراف نشده است، به جهت آن است كه کم خردان تصور میکنند که اعراف واقعاً کوهی است که صعود حضرت زهرا(س) بر فراز آن با حیا و عصمتش ناسازگار است. وی هم چنین تصریح کرده که علت این که در روایاتی که برحضور امامان در کنار محتضر تصریح شده؛ نامی از فاطمه(س) برده نشده رعایت حرمت شأن اوست مخصوصاً در روایات ذكر شده كه برده نشدن نام به علّت قصور ادراک و فهم عامّه است، زیرا آنان درکی از این حقیقت ندارند که در مقام اعراف که عالی تر ازبهشت است جنسیت وجود ندارد و اُنوثیّت (زنانگی) در برابر ذُکوریّت (مردانگی) نیست و در این مقام همه این عناوین برداشته مىشود زیرا این عناوین متعلّق به پائین اعراف و متعلّق به بهشت و دوزخ است، به همین جهت نام مقدّس حضرت فاطمه(س) در عنوان رجال آمده است چنانچه در آیات۳۶و۳۷ [[سوره نور]] نیز منظور از رجال فقط امامان نیستند و قطعاً شامل حضرت زهرا(س) هم می شود. <ref>طهرانی، معادشناسی، ج۱۰، ص۶۴-۶۵.</ref>{{یاد|في بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ* رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ. ترجمه: }} | ||
ویرایش