۱۷٬۷۰۴
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== بخشیدن فدک به فاطمه == | == بخشیدن فدک به فاطمه == | ||
فدک، در زمان پیامبر، بدون لشکرکشی به دست مسلمانان افتاد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، | فدک، در زمان پیامبر، بدون لشکرکشی به دست مسلمانان افتاد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۵.</ref> ازاینرو پیامبر آن را به فاطمه(س) بخشید. عالمان مسلمان با استناد به [[آیه فیء]]،{{یادداشت|«مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَیٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَیٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَیٰ وَالْیتَامَیٰ وَالْمَسَاکینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کی لَا یکونَ دُولَةً بَینَ الْأَغْنِیاءِ مِنکمْ ۚ وَمَا آتَاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ:آنچه خدا از [اموال و زمینهای] اهل آن آبادیها به پیامبرانش بازگرداند اختصاص به خدا و پیامبر و اهلبیت پیامبر و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان دارد، تا میان ثرومندان شما دست به دست نگردد. و [از اموال و احکام و معارف دینی] آنچه را پیامبر به شما عطا کرد بگیرید و از آنچه شما را نهی کرد، باز ایستید و از خدا پروا کنید؛ زیرا خدا سخت کیفر است».}} اموالی که بدون جنگ و درگیری به دست مسلمانان میافتد را مختص پیامبر میدانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۲۰۳.</ref> | ||
به گفته [[جعفر سبحانی]]، مفسران شیعه و گروهی از مُحَدّثان اهلسنت نقل کردهاند که پیامبر پس از نزول آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ: و حق خویشاوند را بده»<ref>سوره اسراء: آیه ۲۶.</ref> فدک را به فاطمه بخشید.<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۹.</ref> از علمای اهلسنت جلالالدین سیوطی در الدرالمنثور،<ref>سیوطی، الدر المنثور، بیروت، ج۲، ص۱۵۸ و ج۵، ص۲۷۳.</ref> متقی هندی در کَنزالعُمال،<ref>متقی هندی، کنز العُمال، [بیتا]، ج۲، ص۱۵۸ و ج۳، ص۷۶۷.</ref> حاکم حسکانی در [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل]]،<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، مؤسسة الطبع و النشر، ج۱، ص۴۳۹ و ۴۴۱.</ref> قُندوزی در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع المَودة]]<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۳۸ و ۳۵۹.]</ref> و دیگران<ref> نگاه کنید به حسینی جلالی، کتاب فدک و العوالی، ۱۴۲۶ق، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref> این مطلب را نقل کردهاند. | به گفته [[جعفر سبحانی]]، مفسران شیعه و گروهی از مُحَدّثان اهلسنت نقل کردهاند که پیامبر پس از نزول آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ: و حق خویشاوند را بده»<ref>سوره اسراء: آیه ۲۶.</ref> فدک را به فاطمه بخشید.<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۹.</ref> از علمای اهلسنت جلالالدین سیوطی در الدرالمنثور،<ref>سیوطی، الدر المنثور، بیروت، ج۲، ص۱۵۸ و ج۵، ص۲۷۳.</ref> متقی هندی در کَنزالعُمال،<ref>متقی هندی، کنز العُمال، [بیتا]، ج۲، ص۱۵۸ و ج۳، ص۷۶۷.</ref> حاکم حسکانی در [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل]]،<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، مؤسسة الطبع و النشر، ج۱، ص۴۳۹ و ۴۴۱.</ref> قُندوزی در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع المَودة]]<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۳۸ و ۳۵۹.]</ref> و دیگران<ref> نگاه کنید به حسینی جلالی، کتاب فدک و العوالی، ۱۴۲۶ق، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref> این مطلب را نقل کردهاند. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
===استدلال ابوبکر بر ارث نگذاشتن انبیا=== | ===استدلال ابوبکر بر ارث نگذاشتن انبیا=== | ||
{{اصلی|نحن معاشر الانبیاء لا نورث}} | {{اصلی|نحن معاشر الانبیاء لا نورث}} | ||
گزارش شده است ابوبکر در پاسخِ دادخواهی فاطمه گفت: «از پیامبر(ص) شنیدم: ما (انبیا) ارث نمیگذاریم و آنچه از ما باقی میماند، [[صدقه]] است».<ref> بخاری، | گزارش شده است ابوبکر در پاسخِ دادخواهی به فاطمه گفت: «از پیامبر(ص) شنیدم: ما (انبیا) ارث نمیگذاریم و آنچه از ما باقی میماند، [[صدقه]] است».<ref> بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۷۹.</ref> در مقابل حضرت فاطمه(س) در [[خطبه فدکیه]] به آیاتی از [[قرآن]] اشاره کرد که به ارث بردن از پیامبران اشاره دارد<ref> برای نمونه نگاه کنید به سوره نمل، آیه ۱۶؛ سوره مریم، آیه ۵و۶.</ref> و این سخن ابوبکر را مخالف آیات قرآن دانست.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۰۷و۱۰۸.</ref> علمای شیعه گفتهاند این عبارت را غیر از ابوبکر هیچکدام از [[صحابه]] نقل نکردهاند.<ref> نگاه کنید به: سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۲.</ref> | ||
نقل شده است هنگامی که [[عثمان بن عفان |عثمان]] به [[خلافت]] رسید، [[عایشه]] و [[حفصه دختر عمر بن خطاب|حفصه]] پیش او رفتند و از او خواستند آنچه پدرانشان (خلیفه اول و دوم) به آنان میدادند، مجدد به آنان بدهد؛ اما عثمان گفت به خدا [[سوگند]] چنین چیزی به شما نمیدهم... آیا شما دو نفر نبودید که نزد پدرتان شهادت دادید... پیامبران ارث نمیگذارند. روزی چنین شهادت دادید و روزی میراث [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را درخواست میکنید؟<ref>طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۷؛ حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۶.</ref> | نقل شده است هنگامی که [[عثمان بن عفان |عثمان]] به [[خلافت]] رسید، [[عایشه]] و [[حفصه دختر عمر بن خطاب|حفصه]] پیش او رفتند و از او خواستند آنچه پدرانشان (خلیفه اول و دوم) به آنان میدادند، مجدد به آنان بدهد؛ اما عثمان گفت به خدا [[سوگند]] چنین چیزی به شما نمیدهم... آیا شما دو نفر نبودید که نزد پدرتان شهادت دادید... پیامبران ارث نمیگذارند. روزی چنین شهادت دادید و روزی میراث [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را درخواست میکنید؟<ref>طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۷؛ حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۶.</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==واکنش امام علی== | ==واکنش امام علی== | ||
بر پایه روایتی که در [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]] نقل شده است، پس از مصادره فدک، [[امام علی علیهالسلام|امام علی]] به [[مسجد]] رفت و به ابوبکر اعتراض کرد چرا فاطمه را از چیزی که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] به او بخشیده، منع کرده است. ابوبکر شاهدِ عادل طلبید که امام علی(ع) استدلال کرد اگر چیزی در دست کسی باشد و دیگری مدعی آن شود، مدعی باید بینه (دلیل و شاهد) بیاورد نه فاطمه که فدک از قبل در دستش بوده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۱۲۴.</ref> امام علی(ع) در ادامه [[آیه تطهیر]] را تلاوت کرد و از ابوبکر اقرار گرفت که این آیه در شأن امام و خانوادهاش نازل شده است. سپس پرسید اگر دو شاهد بگویند فاطمه مرتکب فحشا شده چه کار خواهی کرد؟ ابوبکر گفت بر فاطمه [[حد شرعی|حَد]] خواهم زد. امام گفت بنابراین تو شهادت خلق را بر شهادت [[خدا|خداوند]] ترجیح دادهای و [[کفر|کافر]] خواهی بود.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۱۲۵.</ref> در کتاب احتجاج طبرسی نامهای از امام علی خطاب به ابوبکر نقل شده که در آن با لحنی تهدیدآمیز، از [[غصب خلافت]] و [[فدک]] سخن گفته است.<ref> | بر پایه روایتی که در [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]] نقل شده است، پس از مصادره فدک، [[امام علی علیهالسلام|امام علی]] به [[مسجد]] رفت و به ابوبکر اعتراض کرد چرا فاطمه را از چیزی که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] به او بخشیده، منع کرده است. ابوبکر شاهدِ عادل طلبید که امام علی(ع) استدلال کرد اگر چیزی در دست کسی باشد و دیگری مدعی آن شود، مدعی باید بینه (دلیل و شاهد) بیاورد نه فاطمه که فدک از قبل در دستش بوده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۱۲۴.</ref> امام علی(ع) در ادامه [[آیه تطهیر]] را تلاوت کرد و از ابوبکر اقرار گرفت که این آیه در شأن امام و خانوادهاش نازل شده است. سپس پرسید اگر دو شاهد بگویند فاطمه مرتکب فحشا شده چه کار خواهی کرد؟ ابوبکر گفت بر فاطمه [[حد شرعی|حَد]] خواهم زد. امام گفت بنابراین تو شهادت خلق را بر شهادت [[خدا|خداوند]] ترجیح دادهای و [[کفر|کافر]] خواهی بود.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۱۲۵.</ref> در کتاب احتجاج طبرسی نامهای از امام علی خطاب به ابوبکر نقل شده که در آن با لحنی تهدیدآمیز، از [[غصب خلافت]] و [[فدک]] سخن گفته است.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۵.</ref> | ||
فدک در زمان [[خلافت]] [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] نیز در دست مخالفان بود. اگرچه امام علی اقدام خلفای گذشته را [[غصب]] میدانست، داوری درباره آن را به خدا واگذار کرد.<ref>استادی، «فدک»، ص۳۹۱-۳۹۲؛ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، | فدک در زمان [[خلافت]] [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] نیز در دست مخالفان بود. اگرچه امام علی اقدام خلفای گذشته را [[غصب]] میدانست، داوری درباره آن را به خدا واگذار کرد.<ref>استادی، «فدک»، ص۳۹۱-۳۹۲؛ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۰۸.</ref> درباره اینکه چرا امام علی(ع) تلاشی در پسگرفتن فدک نکرد، روایاتی در منابع حدیثی آمده است؛ از جمله امام علی(ع) در خطبهای میگوید اگر دستور میدادم فدک به ورثه فاطمه(س) برگردد،{{یادداشت|امام علی(ع) در این جا ۲۷ مورد از بدعتهای خلفای قبلی را میشمرد و میفرماید اگر دستور میدادم این بدعتها رها شوند و مردم به سنت پیامبر برگردند، همه از اطراف من پراکنده میشدند (مجلسی، فدک از غصب تا تخریب، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۵)}} به خدا سوگند مردم از پیرامون من پراکنده میشدند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۸، ص۵۹.</ref> همچنین در حدیثی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] آمده است: امام علی(ع) در این مسئله به پیامبر(ص) اقتدا کرد. پیامبر(ص) در روز [[فتح مکه]] خانهای را که پیش از آن از او به ظلم گرفته شده بود، بازپس نگرفت.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۹۶.</ref> | ||
در نامه امام علی(ع) به [[عثمان بن حنیف]] درباره فدک و داوری درباره آن آمده است: «در زیر این آسمان تنها فدک در دست ما بود. مردمی بر آن [[بخل|بُخل]] ورزیدند و مردمی سخاوتمندانه از آن دیده پوشیدند. بهترین داور پروردگار است، و مرا با فدک و جز فدک چه کار در حالی که فردا جایگاه آدمی گور است؟!»<ref> ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، | در نامه امام علی(ع) به [[عثمان بن حنیف]] درباره فدک و داوری درباره آن آمده است: «در زیر این آسمان تنها فدک در دست ما بود. مردمی بر آن [[بخل|بُخل]] ورزیدند و مردمی سخاوتمندانه از آن دیده پوشیدند. بهترین داور پروردگار است، و مرا با فدک و جز فدک چه کار در حالی که فردا جایگاه آدمی گور است؟!»<ref> ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۰۵-۲۰۸.</ref> | ||
==انگیزه فاطمه(س) از مطالبه فدک== | ==انگیزه فاطمه(س) از مطالبه فدک== | ||
[[سید محمدباقر صدر]] در کتاب [[فدک فی التاریخ (کتاب)|فدک فی التاریخ]] معتقد است مطالبه فدک یک مسئله شخصی و نزاع مادی نبوده است بلکه نوعی اعلام مخالفت علیه حاکمیت وقت و نامشروع دانستن بنیانهای حاکمیت یعنی [[واقعه سقیفه بنیساعده|سقیفه]] بود.<ref> صدر، فدک فی التاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۳-۶۶.</ref> او مطالبه فدک را نقطه آغاز نهضت حضرت فاطمه(س) علیه حاکمیت و یکی از مراحل دفاع او از [[امامت]] و [[ولایت]] میداند.<ref>صدر، فدک فی التاریخ،۱۴۱۵ق، ص۱۱۳-۱۱۷.</ref> | [[سید محمدباقر صدر]] در کتاب [[فدک فی التاریخ (کتاب)|فدک فی التاریخ]] معتقد است مطالبه فدک یک مسئله شخصی و نزاع مادی نبوده است بلکه نوعی اعلام مخالفت علیه حاکمیت وقت و نامشروع دانستن بنیانهای حاکمیت یعنی [[واقعه سقیفه بنیساعده|سقیفه]] بود.<ref> صدر، فدک فی التاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۳-۶۶.</ref> او مطالبه فدک را نقطه آغاز نهضت حضرت فاطمه(س) علیه حاکمیت و یکی از مراحل دفاع او از [[امامت]] و [[ولایت]] میداند.<ref>صدر، فدک فی التاریخ،۱۴۱۵ق، ص۱۱۳-۱۱۷.</ref> | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
* طبرسی، احمد بن علی، الأحتجاج علی أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | * طبرسی، احمد بن علی، الأحتجاج علی أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | ||
* طبری، محمد بن جریر، المسترشد فی إمامة علی بن أبیطالب علیهالسلام، به تحقیق و تصحیح احمد محمودی، قم، کوشانپور، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. | * طبری، محمد بن جریر، المسترشد فی إمامة علی بن أبیطالب علیهالسلام، به تحقیق و تصحیح احمد محمودی، قم، کوشانپور، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. | ||
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، | * طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. | ||
* طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به تصحیح حسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق. | * طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به تصحیح حسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق. | ||
* عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۶ق. | * عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۶ق. |
ویرایش