confirmed، templateeditor
۱۱٬۱۲۹
ویرایش
(تصحیح) |
(ویکی سازی) |
||
خط ۲۰۴: | خط ۲۰۴: | ||
[[عبدالحسین امینی]] نام چند شاعر از [[صحابه]] و [[تابعین]] و شاعران مسلمان تا قرن نهم را نقل میکند.<ref>امینی، ''الغدیر''، ج۲، ص۵۱تا۴۹۵.</ref> محتوای تمام این ابیات و شعرها نشان میدهد فهم آنان از واژه مولی، اولویت و [[خلافت]] بوده است. | [[عبدالحسین امینی]] نام چند شاعر از [[صحابه]] و [[تابعین]] و شاعران مسلمان تا قرن نهم را نقل میکند.<ref>امینی، ''الغدیر''، ج۲، ص۵۱تا۴۹۵.</ref> محتوای تمام این ابیات و شعرها نشان میدهد فهم آنان از واژه مولی، اولویت و [[خلافت]] بوده است. | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام علی(ع)]]:{{سخ}}{{شعر|ثلث}}{{ب| فأوجبَ لی ولایتَهُ علیکمْ| رسولُ الله یومَ غدیرِ خُمّ }}{{ب|فویلٌ ثمّ ویلٌ ثمّ ویلٌ|لِمن یَلقی الإلهَ غداً بظلمی}}{{پایان شعر}}{{سخ}}و پیامبر خدا، در روز غدیر خم، به امر خدا ولایتم را بر شما واجب نمود {{سخ}}پس وای، وای، وای بر آنکه در روز بازپسین به ملاقات خدا رسد در حالیکه به من ظلم نموده باشد.|تاریخ بایگانی || منبع = <small> | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام علی(ع)]]:{{سخ}}{{شعر|ثلث}}{{ب| فأوجبَ لی ولایتَهُ علیکمْ| رسولُ الله یومَ غدیرِ خُمّ }}{{ب|فویلٌ ثمّ ویلٌ ثمّ ویلٌ|لِمن یَلقی الإلهَ غداً بظلمی}}{{پایان شعر}}{{سخ}}و پیامبر خدا، در روز غدیر خم، به امر خدا ولایتم را بر شما واجب نمود {{سخ}}پس وای، وای، وای بر آنکه در روز بازپسین به ملاقات خدا رسد در حالیکه به من ظلم نموده باشد.|تاریخ بایگانی || منبع = <small>[[شیخ مفید]]، ''الفصول''، ص۲۸۰.</small>| تراز = راست| عرض = ۳۲۰px |حاشیه= ۵px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه = | گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
'''*احتجاج و استدلال اهل بیت به این حدیث''' | '''*احتجاج و استدلال اهل بیت به این حدیث''' | ||
امام علی(ع) در چند موقعیت به این [[حدیث]] استناد نموده است تا حقانیت(اولویت) خویش در خلافت و امامت را نشان دهند. احتجاج با [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]] در [[جنگ جمل]]،<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱۹.</ref> احتجاج در حیاط [[مسجد کوفه]]،<ref>ابن کثیر، ''البدایة و النهایة''، ج۵، ص۲۱۱.</ref> در ضمن چند بیت شعر که در نامهای به [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] نوشت<ref>طبرسی، ''الاحتجاج''، ج۱، ص۱۸۱.</ref> و احتجاج در جنگ صفین<ref>مجلسی، ج۳۳، ص۴۱.</ref> از جمله این موارد است. [[فاطمه زهرا]](س) نیز در برابر مخالفان خلافت علی(ع)، به این حدیث احتجاج نمود.<ref>ابن کثیر، ''البدایة و النهایة''، ج۷، ص۳۰۴.</ref> | [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در چند موقعیت به این [[حدیث]] استناد نموده است تا حقانیت(اولویت) خویش در [[خلافت]] و [[امامت]] را نشان دهند. احتجاج با [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]] در [[جنگ جمل]]،<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱۹.</ref> احتجاج در حیاط [[مسجد کوفه]]،<ref>ابن کثیر، ''البدایة و النهایة''، ج۵، ص۲۱۱.</ref> در ضمن چند بیت شعر که در نامهای به [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] نوشت<ref>طبرسی، ''الاحتجاج''، ج۱، ص۱۸۱.</ref> و احتجاج در جنگ صفین<ref>مجلسی، ج۳۳، ص۴۱.</ref> از جمله این موارد است. [[فاطمه زهرا]](س) نیز در برابر مخالفان خلافت علی(ع)، به این حدیث احتجاج نمود.<ref>ابن کثیر، ''البدایة و النهایة''، ج۷، ص۳۰۴.</ref> | ||
'''*مبتلاشدن برخی از صحابه که منکر این حدیث بودند به بیماریهای لاعلاج''' | '''*مبتلاشدن برخی از [[صحابه]] که منکر این حدیث بودند به بیماریهای لاعلاج''' | ||
نقل میکنند که برخی از صحابه که شاهد ماجرای غدیر بودند و از شهادتدادن به آن خودداری کردند، به نفرین [[اهل بیت]] دچار و بیمار شدند. به عنوان مثال، [[انس بن مالک]] به بیماری بَرَص مبتلا شد؛<ref>صدوق، امالی، ص۲۲.</ref><ref>ابن قتیبه، ''الامامة والسیاسة''، ج۱، ص۵۸۰.</ref> [[زید بن ارقم]]<ref>ابن مغازلی، ''مناقب''، ج۱، ص۶۲.</ref> و [[اشعث بن قیس]]<ref>صدوق، امالی، ص۱۶۲.</ref> نابینا شدند. این مطلب نشان دهنده این است که جریان آن واقعه مسئلهای مهمتر از اعلام دوستی و یاری حضرت علی(ع) بوده است که هم آنان انکار میکردند و هم اهل بیت(ع) آنان را مستحق نفرین خود میدانستند.<ref>امینی، ''الغدیر''، ج۱، ص۶۶۴.</ref> | نقل میکنند که برخی از صحابه که شاهد ماجرای غدیر بودند و از شهادتدادن به آن خودداری کردند، به نفرین [[اهل بیت]] دچار و بیمار شدند. به عنوان مثال، [[انس بن مالک]] به بیماری بَرَص مبتلا شد؛<ref>صدوق، امالی، ص۲۲.</ref><ref>ابن قتیبه، ''الامامة والسیاسة''، ج۱، ص۵۸۰.</ref> [[زید بن ارقم]]<ref>ابن مغازلی، ''مناقب''، ج۱، ص۶۲.</ref> و [[اشعث بن قیس]]<ref>صدوق، امالی، ص۱۶۲.</ref> نابینا شدند. این مطلب نشان دهنده این است که جریان آن واقعه مسئلهای مهمتر از اعلام دوستی و یاری حضرت علی(ع) بوده است که هم آنان انکار میکردند و هم اهل بیت(ع) آنان را مستحق نفرین خود میدانستند.<ref>امینی، ''الغدیر''، ج۱، ص۶۶۴.</ref> | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۶: | ||
'''*نزول آیه تبلیغ:''' | '''*نزول آیه تبلیغ:''' | ||
{{اصلی|آیه تبلیغ}} | {{اصلی|آیه تبلیغ}} | ||
[[آیه]] ۶۷ سوره مائده که بنابر روایات<ref>قمی، ج۱، ص۱۷۱.</ref><ref>طبرسی، ''جوامع الجامع''، ج۱، ص۳۴۳.</ref> و نظر برخی مفسران<ref>سیوطی، ج۲، ص۲۹۸.</ref><ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۲.</ref> در [[حجة الوداع]] و در بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] نازل شده است، تبلیغ امری مهم را بر دوش پیامبر(ص) گذارد که همسنگ [[رسالت]] ۲۳ ساله ایشان بوده است؛ چنانکه اگر ایشان آن مطلب را به مردم اعلام نمیکرد، گویا رسالتش را انجام نداده بود. البته این مأموریت خطرهایی را در پی خواهد داشت که خداوند عهدهدار حفاظت از آن شده است. تأکیدات و سفارشهایی که در این [[آیه]] وجود دارد، نشان میدهد کاری که ایشان باید انجام میداد، اعلام ولایت علی(ع) به مردم بوده است<ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۱.</ref><ref>طبرسی، ''مجمع البیان''، ج۱، ص۳۳۴.</ref> و این نظر [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، [[براء بن عاذب]] و محمد بن علی است.<ref>فخر رازی، ج۱۲، ص۴۰۱.</ref> | [[آیه]] ۶۷ [[سوره مائده]] که بنابر روایات<ref>قمی، ج۱، ص۱۷۱.</ref><ref>طبرسی، ''جوامع الجامع''، ج۱، ص۳۴۳.</ref> و نظر برخی مفسران<ref>سیوطی، ج۲، ص۲۹۸.</ref><ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۲.</ref> در [[حجة الوداع]] و در بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] نازل شده است، تبلیغ امری مهم را بر دوش پیامبر(ص) گذارد که همسنگ [[رسالت]] ۲۳ ساله ایشان بوده است؛ چنانکه اگر ایشان آن مطلب را به مردم اعلام نمیکرد، گویا رسالتش را انجام نداده بود. البته این مأموریت خطرهایی را در پی خواهد داشت که خداوند عهدهدار حفاظت از آن شده است. تأکیدات و سفارشهایی که در این [[آیه]] وجود دارد، نشان میدهد کاری که ایشان باید انجام میداد، اعلام ولایت علی(ع) به مردم بوده است<ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۱.</ref><ref>طبرسی، ''مجمع البیان''، ج۱، ص۳۳۴.</ref> و این نظر [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، [[براء بن عاذب]] و محمد بن علی است.<ref>فخر رازی، ج۱۲، ص۴۰۱.</ref> | ||
در مقابل برخی معتقدند که مراد از این مأموریت، بیان اموری چون حکم [[قصاص]] و [[رجم]]، حکم ازدواج با همسر فرزند خواندهاش [[زید بن حارثه|زید]]، حکم وجوب [[جهاد]] یا بیان عیب [[یهود|یهودیان]] و [[قریش]] یا بیان عیبهای بتهای [[شرک|مشرکان]] بوده است.<ref>فخر رازی، ج۱۲، ص۴۰۰تا۴۰۲.</ref> اما با توجه به مطالبی که بیان شد، اشتباه این نظرات معلوم میشود. | در مقابل برخی معتقدند که مراد از این مأموریت، بیان اموری چون حکم [[قصاص]] و [[رجم]]، حکم [[ازدواج]] با همسر فرزند خواندهاش [[زید بن حارثه|زید]]، حکم وجوب [[جهاد]] یا بیان عیب [[یهود|یهودیان]] و [[قریش]] یا بیان عیبهای بتهای [[شرک|مشرکان]] بوده است.<ref>فخر رازی، ج۱۲، ص۴۰۰تا۴۰۲.</ref> اما با توجه به مطالبی که بیان شد، اشتباه این نظرات معلوم میشود. | ||
'''*نزول آیه اکمال دین:''' | '''*نزول آیه اکمال دین:''' | ||
{{اصلی|آیه اکمال}} | {{اصلی|آیه اکمال}} | ||
[[پرونده:آیه اکمال از آیات غدیر.png|LEFT|بندانگشتی|[[آیه اکمال]] از آیات مربوط به جریان [[غدیر خم]]]] | [[پرونده:آیه اکمال از آیات غدیر.png|LEFT|بندانگشتی|[[آیه اکمال]] از [[آیه|آیات]] مربوط به جریان [[غدیر خم]]]] | ||
بعد از اتمام خطبۀ پیامبر(ص)، [[آیه]] ۳ [[سوره مائده]] نازل شد.<ref>بحرانی، ج۲، ص۲۲۷.</ref> این مطلب، نشاندهنده ویژگیهایی برای این روز است. مأیوسشدن [[کفر|کافران]] از دین [[اسلام]]، کاملشدن معارف دین، تمام شدن نعمت خداوند و رضایت خداوند به اینکه اسلام دین نهایی مردم باشد.<ref>طباطبایی، ج۵، ص۱۸۱.</ref><ref>مکارم شیرازی، ج۴، ص۲۵۸.</ref> | بعد از اتمام خطبۀ پیامبر(ص)، [[آیه]] ۳ [[سوره مائده]] نازل شد.<ref>بحرانی، ج۲، ص۲۲۷.</ref> این مطلب، نشاندهنده ویژگیهایی برای این روز است. مأیوسشدن [[کفر|کافران]] از دین [[اسلام]]، کاملشدن معارف دین، تمام شدن نعمت خداوند و رضایت خداوند به اینکه اسلام دین نهایی مردم باشد.<ref>طباطبایی، ج۵، ص۱۸۱.</ref><ref>مکارم شیرازی، ج۴، ص۲۵۸.</ref> | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
در مقابل این دیدگاه، عدهای معتقدند کاملشدن دین به خاطر کاملشدن [[شریعت]] و [[احکام]] دین با بیان احکامی بوده که احتیاج آیندگان را نیز برطرف کرده و نیازی به آمدن دین جدید نیست.<ref>طبری، ''جامع البیان''، ج۵، ص۵۱.</ref> | در مقابل این دیدگاه، عدهای معتقدند کاملشدن دین به خاطر کاملشدن [[شریعت]] و [[احکام]] دین با بیان احکامی بوده که احتیاج آیندگان را نیز برطرف کرده و نیازی به آمدن دین جدید نیست.<ref>طبری، ''جامع البیان''، ج۵، ص۵۱.</ref> | ||
به عقیده شیعیان این مسئله درست نیست و کاملشدن احکام ربطی به مأیوسشدن کفار از [[ارتداد]] و بازگشت مسلمانان به کفر ندارد؛ چرا که بسیاری از آنها امیدوار بودند با از دنیارفتن پیامبر به مرور زمان دین او هم فراموش شود؛ اما اعلام جانشین برای پیامبر، آنها را از این آرزو مأیوس کرد.<ref>طباطبایی، ج۵، ص۲۸۴.</ref> به علاوه قوت ظاهری اسلام در روز [[فتح مکه]] ظاهر شد، نه در [[سال دهم هجری]] که | به عقیده [[شیعه|شیعیان]] این مسئله درست نیست و کاملشدن احکام ربطی به مأیوسشدن کفار از [[ارتداد]] و بازگشت [[مسلمان|مسلمانان]] به [[کفر]] ندارد؛ چرا که بسیاری از آنها امیدوار بودند با از دنیارفتن پیامبر به مرور زمان دین او هم فراموش شود؛ اما اعلام جانشین برای پیامبر، آنها را از این آرزو مأیوس کرد.<ref>طباطبایی، ج۵، ص۲۸۴.</ref> به علاوه قوت ظاهری اسلام در روز [[فتح مکه]] ظاهر شد، نه در [[سال دهم هجری]] که [[واقعه غدیر خم]] اتفاق افتاد. بنابراین کاملشدن دین، به خاطر نمایانشدن قوت ظاهری اسلام در این روز نیست.<ref>طباطبایی، ج۵، ص۲۷۹.</ref> | ||
'''*آیات ابتدایی [[سوره معارج]]:''' | '''*آیات ابتدایی [[سوره معارج]]:''' | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
<blockquote>{{متن قرآن|{{قلم رنگ۱|سیاه|سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع}}|ترجمه= سؤالکنندهای درخواست عذابی کرد که واقع شد.|سوره=۷۰|آیه=۱}}</blockquote> | <blockquote>{{متن قرآن|{{قلم رنگ۱|سیاه|سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع}}|ترجمه= سؤالکنندهای درخواست عذابی کرد که واقع شد.|سوره=۷۰|آیه=۱}}</blockquote> | ||
به اعتقاد شیعیان، این شخص از حدیث چیزی جز اعلام خلافت و صاحباختیاری علی(ع) بعد از رسول الله نفهمیده است. اگر منظور از این خطبه، دعوت مردم به دوستی حضرت علی(ع) بود، معنا نداشت که آن شخص از این امر ناراحت شود و نیز چنین مجازاتی برایش در پی داشته باشد. | به اعتقاد شیعیان، این شخص از حدیث چیزی جز اعلام [[خلافت]] و صاحباختیاری علی(ع) بعد از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول الله]] نفهمیده است. اگر منظور از این خطبه، دعوت مردم به دوستی حضرت علی(ع) بود، معنا نداشت که آن شخص از این امر ناراحت شود و نیز چنین مجازاتی برایش در پی داشته باشد. | ||
==کتابهای مرجع خطبه غدیر== | ==کتابهای مرجع خطبه غدیر== |