پرش به محتوا

نافع بن هلال بجلی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
| مدفن              =[[حرم امام حسین]]
| مدفن              =[[حرم امام حسین]]
| از یاران          =[[امام علی(ع)]] و [[امام حسین(ع)]]  
| از یاران          =[[امام علی(ع)]] و [[امام حسین(ع)]]  
| فعالیت‌های اجتماعی  =قاری قرآن
| فعالیت‌های اجتماعی  =
| مشایخ              =
| مشایخ              =
| شاگردان          =
| شاگردان          =
| آثار              =
| آثار              =
}}
}}
'''نافع بن هلال بن جمیل'''، از یاران [[امام علی]] و [[امام حسین]] و از [[شهدای کربلا]]. در منابع تاریخی با لقب‌های '''جَمَلی'''، '''بَجَلی'''، '''مُرادی'''، و '''بَجَلی مرادی''' از وی یاد شده، از اشراف و شجاعان عرب<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۶.</ref> و از قاریان [[قرآن کریم]] و نویسندگان [[حدیث]] بود.
'''نافع بن هلال بن جمیل'''، از یاران [[امام علی]] و از [[شهدای کربلا]]. و از قاریان [[قرآن کریم]] و نویسندگان [[حدیث]] بود.


== نام و نسب ==
== نام و نسب ==
در بعضی از منابع تاریخی و [[مقتل|مقاتل]]، نام نافع بن هلال با نام [[هلال بن نافع]] اشتباه ثبت و نقل شده است.<ref>ابصارالعین، ص۵۰-۱۵۰؛ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۳۱.</ref> در حالی که هلال بن نافع نیز در [[واقعه کربلا]] حضور داشته ولی جزو سپاهیان [[عمر بن سعد]] و از گزارشگران آن واقعه است.<ref>الملهوف، ص۱۷۷.</ref>
در بعضی از منابع تاریخی و [[مقتل|مقاتل]]، نام نافع بن هلال با نام [[هلال بن نافع]] اشتباه ثبت شده است.<ref>ابصارالعین، ص۵۰-۱۵۰؛ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۳۱.</ref> در حالی که هلال بن نافع نیز در [[واقعه کربلا]] حضور داشته ولی جزو سپاهیان [[عمر بن سعد]] و از گزارشگران آن واقعه است.<ref>الملهوف، ص۱۷۷.</ref>  


نافع بن هلال از مردان تیرۀ جمل، یکی از شاخه‌های [[قبیله مذحج|قبیلۀ مَذحَج]] بوده و تبار یَمَنی داشته است.
نافع بن هلال از تیرۀ جمل، یکی از شاخه‌های [[قبیله مذحج|قبیلۀ مَذحَج]] بوده و تبار یَمَنی داشته است. در منابع تاریخی با لقب‌های '''جَمَلی'''، '''بَجَلی'''، '''مُرادی'''، و '''بَجَلی مرادی''' از وی یاد شده است.<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۶.</ref>


==حکومت حضرت علی ==
==حکومت حضرت علی ==
نافع بن هلال از یاران و اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع) بود<ref>الامالی للشجری، ج۱، ص۱۷۲</ref> و در جنگ‌های [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] شرکت جست.<ref>السماوی، ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص۱۴۷.</ref>
نافع از یاران [[علی بن ابیطالب عليه‌السلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] بود<ref>الامالی للشجری، ج۱، ص۱۷۲</ref> و در جنگ‌های [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] شرکت جست.<ref>السماوی، ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص۱۴۷.</ref>
گفته شده که نافع فردی شجاع و تیرانداز بود و از [[ابومخنف|ابومِخنَف]] نقل شده که امیرمؤمنان علی (ع) او را آیین رزم آموخته بود.<ref>وقار شیرازی، عشره کامله، ص۴۰۲.</ref>
گفته شده که نافع فردی شجاع و تیرانداز بود و از [[ابومخنف|ابومِخنَف]] نقل شده که امیرمؤمنان علی (ع) او را آیین رزم آموخته بود.<ref>وقار شیرازی، عشره کامله، ص۴۰۲.</ref>


==واقعه کربلا ==
==واقعه کربلا ==
نافع بن هلال قبل از شهادت [[مسلم بن عقیل]] از [[کوفه]] خارج شد<ref>السماوی، ابصار العین فی انصار الحسین(ع)، ص۱۴۷.</ref>او یکی از چهار نفری است که در [[عذیب الهجانات]]، به امام حسین (ع) پیوستند. حضرت از او و همراهانش احوال مردم کوفه را پرسید و آنان در پاسخ گفتند: اشراف و بزرگان کوفه به جهت رشوه‌هایی که گرفته‌اند علیه شما هستند و بقیه مردم، دلشان با شما ولی شمشیرشان علیه شما است.<ref>ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۳۱.</ref>
نافع بن هلال قبل از شهادت [[مسلم بن عقیل]] از [[کوفه]] خارج شد<ref>السماوی، ابصار العین فی انصار الحسین(ع)، ص۱۴۷.</ref>او یکی از چهار نفری بود که در [[عذیب الهجانات]]، به امام حسین (ع) پیوستند. حضرت از آنان احوال مردم کوفه را پرسید و آنان در پاسخ گفتند: اشراف و بزرگان کوفه به جهت رشوه‌هایی که گرفته‌اند علیه شما هستند و بقیه مردم، دلشان با شما ولی شمشیرشان علیه شما است.<ref>ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۳۱.</ref>


=== تجدید بیعت با امام(ع) ===
=== تجدید بیعت با امام(ع) ===
روز دوم [[محرم]]، امام حسین(ع) وارد [[کربلا]] شد. حضرت [[اهل بیت]](ع) و یارانش را جمع کرد و خطاب به آن سپس سخنانی ایراد کرد. پس از سخنان امام(ع) اصحاب ایشان در حمایت از آن حضرت(ع)، یکی پس از دیگری برخاستند و بر بیعت مجدد خود با ایشان پای فشردند. نافع، پس از [[زهیر بن قین|زُهِیر بن قِین]] سخنانی در حمایت از امام ایراد کرد.<ref>ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج ۵، ص۸۳ ؛ الملهوف، ص۱۳۸.</ref><ref group="یادداشت">شما می‌دانید جدتان [[رسول خدا(ص)]] نتوانست محبتش را به مردم بنوشاند، یا آنها را آن گونه که خود دوست داشت تحت فرمان خود در آورد. این در حالی بود که بعضی از یارانش از منافقان بودند، به آن حضرت(ص) وعده یاری می‌دادند، و در نهان بر او نیرنگ می‌بستند، او را هنگام برخورد از عسل شیرین‌تر ملاقات می‌کردند، ولی پشت سر از حنظل تلخ‌تر بودند، تا این که خداوند متعال جان مبارکش را ستاند؛ وضعیت پدرتان [[علی(ع)]] نیز همین گونه بود. قومی برای یاری رساندن به او، گردش را گرفتند؛ [[ناکثین]] و [[قاسطین]] و [[مارقین]] به جنگ علیه او برخاستند و قومی با او مخالفت ورزیدند تا این که اجلش فرا رسید و به سوی رحمت و رضوان الهی پر کشید. امروز شما نزد ما همان گونه‌اید. کسانی عهد خود شکسته‌اند و از تحت [[بیعت]] بیرون شده‌اند، پس این بیعت شکنی به کسی جز خودشان ضرر نمی‌رساند و خداوند بی‌نیاز از آنان است. پس ما را در حالی که رشد یافته و در سلامت هستید به هر جا که دوست دارید در مشرق یا مغرب عالم حرکت دهید، که به خدا قسم ما از تقدیر الاهی باکی نداریم و از ملاقات پروردگارمان هیچ کراهتی نداریم. ما بر مبنای نیات و بینش‌های خود رفتار می‌کنیم. هر که شما را دوست بدارد ما به او مهر می‌ورزیم و هر که با شما دشمنی کند، ما نیز دشمنش می‌داریم.» ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج ۵، ص۸۳ ؛ الملهوف، ص۱۳۸.</ref>
روز دوم [[محرم]]، امام حسین(ع) وارد [[کربلا]] شد. حضرت [[اهل بیت]](ع) و یارانش را جمع کرد و خطاب به آنان سپس سخنانی ایراد کرد. پس از سخنان امام(ع) اصحاب در حمایت از آن حضرت(ع)، یکی پس از دیگری برخاستند و بر بیعت مجدد خود با ایشان پای فشردند. نافع، پس از [[زهیر بن قین|زُهِیر بن قِین]] سخنانی در حمایت از امام ایراد کرد.<ref>ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج ۵، ص۸۳ ؛ الملهوف، ص۱۳۸.</ref><ref group="یادداشت">شما می‌دانید جدتان [[رسول خدا(ص)]] نتوانست محبتش را به مردم بنوشاند، یا آنها را آن گونه که خود دوست داشت تحت فرمان خود در آورد. این در حالی بود که بعضی از یارانش از منافقان بودند، به آن حضرت(ص) وعده یاری می‌دادند، و در نهان بر او نیرنگ می‌بستند، او را هنگام برخورد از عسل شیرین‌تر ملاقات می‌کردند، ولی پشت سر از حنظل تلخ‌تر بودند، تا این که خداوند متعال جان مبارکش را ستاند؛ وضعیت پدرتان [[علی(ع)]] نیز همین گونه بود. قومی برای یاری رساندن به او، گردش را گرفتند؛ [[ناکثین]] و [[قاسطین]] و [[مارقین]] به جنگ علیه او برخاستند و قومی با او مخالفت ورزیدند تا این که اجلش فرا رسید و به سوی رحمت و رضوان الهی پر کشید. امروز شما نزد ما همان گونه‌اید. کسانی عهد خود شکسته‌اند و از تحت [[بیعت]] بیرون شده‌اند، پس این بیعت شکنی به کسی جز خودشان ضرر نمی‌رساند و خداوند بی‌نیاز از آنان است. پس ما را در حالی که رشد یافته و در سلامت هستید به هر جا که دوست دارید در مشرق یا مغرب عالم حرکت دهید، که به خدا قسم ما از تقدیر الاهی باکی نداریم و از ملاقات پروردگارمان هیچ کراهتی نداریم. ما بر مبنای نیات و بینش‌های خود رفتار می‌کنیم. هر که شما را دوست بدارد ما به او مهر می‌ورزیم و هر که با شما دشمنی کند، ما نیز دشمنش می‌داریم.» ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج ۵، ص۸۳ ؛ الملهوف، ص۱۳۸.</ref>


=== آوردن آب ===
=== آوردن آب ===
پس از این که به دستور [[عمر بن سعد]]، آب را بر اردوگاه [[امام حسین(ع)]] بستند و تشنگی بر اصحاب و اهل بیت امام چیره شد، امام حسین(ع) [[حضرت ابوالفضل|حضرت ابوالفضل العباس(ع)]] را شبانه با سی سوار و بیست پیاده از جمله نافع بن هلال، به سوی [[فرات]] برای آوردن آب روانه کردند. حضرت عباس(ع) و یارانش در حالی‌که نافع در جلو آنها در حرکت بود به [[شریعه فرات]] رسیدند، بین او و [[عمرو بن حجاج زبیدی]] سخنانی رد و بدل شد.
پس از این که به دستور [[عمر بن سعد]]، آب را بر اردوگاه [[امام حسین(ع)]] بستند، امام حسین(ع) [[حضرت ابوالفضل|حضرت ابوالفضل العباس(ع)]] را شبانه با سی سوار و بیست پیاده از جمله نافع بن هلال، به سوی [[فرات]] برای آوردن آب فرستاد. حضرت عباس(ع) و یارانش در حالی‌که نافع در جلوی آنان در حرکت بود به [[شریعه فرات]] رسیدند. نافع فریاد زد: «ظرف‌ها و مشک‌هایتان را پر کنید.» عمرو بن حجاج و یارانش به مقابله با آنان برخاستند و جنگ سختی درگرفت. گروهی از یاران امام(ع) موفق شدند مقداری آب به خیمه‌ها برسانند.<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱۸۱؛ الطبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج ۵، صص ۴۱۲ - ۴۱۳؛ ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۷.مقتل الحسین، خوارزمی ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷.</ref>
 
{{گفت و گو
{{گفت و گو
|عرض= 50
|عرض= ۷0
|تراز=
|تراز=
|عنوان= گفتگوی نافع بن هلال با عمرو بن حجاج
|عنوان= گفتگوی نافع بن هلال با عمرو بن حجاج
خط ۵۱: خط ۵۲:
|آدرس=
|آدرس=
}}
}}
با رسیدن دیگر یاران و اصحاب امام(ع)، نافع فریاد زد: «ظرف‌ها و مشک‌هایتان را پر کنید.» عمرو بن حجاج و یارانش به مقابله با همراهان [[حضرت عباس]] و نافع بن هلال برخاستند و جنگی سخت درگرفت. گروهی از یاران امام(ع) مشک‌های آب را پر کردند و موفق شدند مقداری آب به خیمه‌ها برسانند.<ref>احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱۸۱؛ و محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۵، صص ۴۱۲ - ۴۱۳؛ ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۷.مقتل الحسین خوارزمی ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷. طبری، تاریخ،  ج۴، ص۳۱۲</ref>
=== شب عاشورا ===
=== شب عاشورا ===
در نیمه‌های شب [[عاشورا]]، [[امام حسین(ع)]]، برای بررسی تپه‌ها و گردنه‌های اطراف، تنها از خیمه خارج شد؛ نافع متوجه شد و آهسته به دنبال ایشان به راه افتاد.
در نیمه‌های شب [[عاشورا]]، [[امام حسین(ع)]]، برای بررسی تپه‌ها و گردنه‌های اطراف، تنها از خیمه خارج شد؛ نافع متوجه شد و آهسته به دنبال ایشان به راه افتاد.