پرش به محتوا

شاه سلطان حسین صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Rezataran
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۱: خط ۹۱:
تمام منابع بر بخشندگی، مهربانی، ساده پوشی، دل رحمی و احتراز او از جنگ و خون ریزی، راحت طلبی و ناکارآمدی سیاسی سلطان حسین اتفاق نظر دارند. شاه در پاسخ به مخالفان و موافقان، جز عبارت ترکی «‌یخْشی دِر »، به معنای «‌بسیار خوب است »، چیزی نمی‌گفت.<ref>مرعشی صفوی، ص۴۸</ref> از کارهای عمرانی شاه سلطان حسین تأسیس [[مدرسه چهارباغ]] بود.<ref>ر.ک: مرعشی صفوی، ص۳۱، ۴۸؛ اشراقی، ص۹۸ـ۹۹</ref>
تمام منابع بر بخشندگی، مهربانی، ساده پوشی، دل رحمی و احتراز او از جنگ و خون ریزی، راحت طلبی و ناکارآمدی سیاسی سلطان حسین اتفاق نظر دارند. شاه در پاسخ به مخالفان و موافقان، جز عبارت ترکی «‌یخْشی دِر »، به معنای «‌بسیار خوب است »، چیزی نمی‌گفت.<ref>مرعشی صفوی، ص۴۸</ref> از کارهای عمرانی شاه سلطان حسین تأسیس [[مدرسه چهارباغ]] بود.<ref>ر.ک: مرعشی صفوی، ص۳۱، ۴۸؛ اشراقی، ص۹۸ـ۹۹</ref>
==نقش شاه حسین در انقراض صفویه==
==نقش شاه حسین در انقراض صفویه==
اگر تمامی علل انقراض [[صفویه]] را به سلطان حسین نسبت دهیم، منصفانه نخواهد بود، زیرا مجموعه‌ای از عوامل داخلی و خارجی و علل دراز مدت و کوتاه مدت، دولت صفوی را به انقراض کشاندند، اما آنچه به سلطان حسین و دوره او مربوط می‌شود، علاوه بر شخصیت ضعیف و تسلیم پذیر او، بی‌توجهی‌اش به اوضاع مملکت بوده است. به گفته وارد، <ref>ص ۹۹</ref> سلطان حسین، فاضل و خداترس، اما برعکس نیاکانش، به اوضاع سپاه بی‌اعتنا بود تا جایی که حقوق دو سال سپاهیان [[ترکمان]] را نپرداخت و در نتیجه آنان به [[آذربایجان]] گریختند و به قتل و غارت دست زدند. از دیگر موارد ضعف حکومت سلطان حسین، تعدد مراکز تصمیم گیری در امور مملکت بود که در [[جنگ گلناباد]] و عقب نشینی نابهنگام سپاهیان صفوی از [[فرح آباد]]، خود را نشان داد. افزون بر آن، خلع سلاح ارمنیان [[جلفا]] و یاری نرساندن به ایشان در مقابله با افغان‌ها، برخورد نادرست با والی [[گرجستان]] و سرانجام بالا گرفتن دعوای [[متشرعه]] و [[متصوفه]] و نیز غفلت از تحولاتی که در دنیای پیرامون روی داده بود، همراه با کنار گذاشتن [[احکام شرع]] و بی‌اعتنایی و بی‌حرمتی به صوفیانی که حامی اولیه و اصلی صفویان بودند، همه در سقوط دولت صفوی کارساز بودند.<ref>نیریزی، ص۳۳ـ۳۵؛ کروسنیسکی، ج۱، ص۷۲ـ۷۶؛ گاهنامه کرملیها در ایران، ج۱، ص۴۷۱ـ۴۷۲؛ علل بر افتادن صفویان، ص۱۹ـ۳۷؛ رومر، ص۳۱۲ـ۳۱۳</ref>
اگر تمامی علل انقراض [[صفویه]] را به سلطان حسین نسبت دهیم، منصفانه نخواهد بود، زیرا مجموعه‌ای از عوامل داخلی و خارجی و علل دراز مدت و کوتاه مدت، دولت صفوی را به انقراض کشاندند، اما آنچه به سلطان حسین و دوره او مربوط می‌شود، علاوه بر شخصیت ضعیف و تسلیم پذیر او، بی‌توجهی‌اش به اوضاع مملکت بوده است. به گفته وارد، <ref>ص ۹۹</ref> سلطان حسین، فاضل و خداترس، اما برعکس نیاکانش، به اوضاع سپاه بی‌اعتنا بود تا جایی که حقوق دو سال سپاهیان [[ترکمان]] را نپرداخت و در نتیجه آنان به [[آذربایجان]] گریختند و به قتل و غارت دست زدند. از دیگر موارد ضعف حکومت سلطان حسین، تعدد مراکز تصمیم گیری در امور مملکت بود که در [[جنگ گلناباد]] و عقب نشینی نابهنگام سپاهیان صفوی از [[فرح آباد]]، خود را نشان داد. افزون بر آن، خلع سلاح ارمنیان [[جلفا]] و یاری نرساندن به ایشان در مقابله با افغان‌ها، برخورد نادرست با والی [[گرجستان]] و سرانجام بالا گرفتن دعوای [[متشرعه]] و [[متصوفه]] و نیز غفلت از تحولاتی که در دنیای پیرامون روی داده بود، همراه با کنار گذاشتن [[احکام شرع]] و بی‌اعتنایی و بی‌حرمتی به صوفیانی که حامی اولیه و اصلی صفویان بودند، همه در سقوط دولت [[صفوی]] کارساز بودند.<ref>نیریزی، ص۳۳ـ۳۵؛ کروسنیسکی، ج۱، ص۷۲ـ۷۶؛ گاهنامه کرملیها در ایران، ج۱، ص۴۷۱ـ۴۷۲؛ علل بر افتادن صفویان، ص۱۹ـ۳۷؛ رومر، ص۳۱۲ـ۳۱۳</ref>
 
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
کاربر ناشناس