کاربر ناشناس
شاه سلطان حسین صفوی: تفاوت میان نسخهها
جز
←اوضاع سیاسى ایران
imported>A.atashinsadaf جز (←وضعیت دربار) |
imported>A.atashinsadaf جز (←اوضاع سیاسى ایران) |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
'''شورش افغانها''' | '''شورش افغانها''' | ||
اوضاع سیاسى حكومت صفوى بهتدریج سختتر شد. مهمترین مسئله، شورش افغانها برضد [[ | اوضاع سیاسى حكومت صفوى بهتدریج سختتر شد. مهمترین مسئله، شورش افغانها برضد [[گرگین خان]]، [[بیگلربیگى]] قندهار، بود كه به كشته شدن وى در 1118 انجامید. سپس میرویس غلجایى، كه در دربار ایران به حالت تبعید به سر میبرد، باتوجه به اوضاع نابسامان دربار و [[نفاق]] درباریان اجازه بازگشت به [[قندهار]] را پیدا كرد و با كشتن [[خسروخان گرجى]] (برادرزاده گرگینخان و سپهسالار لشكر صفوى) در 1123 قندهار را تسخیر كرد و حاكمیت افغانها در آنجا تثبیت شد.<ref>مرعشى صفوى، ص 4، 17؛ مروى، ج 1، ص 19؛ دوسرسو، ص 89ـ90، 115</ref> شاه و درباریان در 1132 براى [[محمود افغان]]، كه پس از مرگ میرویس به حكومت رسیده بود، خلعت فرستادند و حكومت [[قندهار]] را رسمآ به او دادند.<ref>مرعشى صفوى، ص 52ـ 53</ref> | ||
'''اوضاع خراسان''' | '''اوضاع خراسان''' | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
'''حمله اعراب به بندرعباس''' | '''حمله اعراب به بندرعباس''' | ||
در این میان، اعراب سواحل [[ | در این میان، اعراب سواحل [[خلیج فارس]]، پس از تسخیر [[بحرین]] و [[قشم]] و [[لارك]]، به فكر تصرف [[بندرعباس]] افتادند؛ درنتیجه، بخشى از سپاه صفوى به فرماندهى لطفعلیخان، حاكم [[فارس]]، به جنوب اعزام شد.<ref>گاهنامه كرملیها در ایران، ج 1، ص 571؛ كروسنیسكى، ج 1، ص 218ـ220</ref> | ||
'''استقرار سه ساله شاه حسین در قزوین''' | '''استقرار سه ساله شاه حسین در قزوین''' | ||
همچنین قرار شد در 1129 سلطان حسین و جمعى از درباریان و فتحعلیخان | همچنین قرار شد در 1129 سلطان حسین و جمعى از درباریان و [[فتحعلیخان داغستانى]]، وزیراعظم سلطانحسین، براى نظارت بر فعالیتهاى افغانها، به خراسان بروند. اما با بروز اختلاف میان درباریان، شاه حدود سه سال در [[قزوین]] ماند<ref>مستوفى، ص 123ـ 126؛ مرعشى صفوى، ص 31</ref> تا اینكه، با صلاحدید فتحعلیخان، قرار شد اردو به خراسان برود. مخالفان فتحعلیخان، شاه را به بازگشت به [[اصفهان]] برانگیختند و چون با مقاومت سلطان حسین روبهرو شدند، فتحعلیخان را به ارتباط محرمانه با عثمانیان متهم كردند؛ از اینرو، در 1133، به دستور شاه، اموال فتحعلیخان را ضبط و او را دستگیر و كور كردند. لطفعلیخان نیز دستگیر شد.<ref>مستوفى، ص 125ـ126؛ مرعشى صفوى، ص 47، 49ـ50؛ كروسنیسكى، ج 1، ص 228ـ231</ref> | ||
===حمله محمود افغان=== | ===حمله محمود افغان=== | ||
در 1134 [[محمود افغان]] بدون هیچ مانعى، به [[كرمان]] حمله برد و فقط با دریافت مبلغى گزاف، دست از محاصره برداشت و راه [[اصفهان]] را در پیش گرفت.<ref>مستوفى، ص 127؛ حزینلاهیجى، ص 197</ref> دو سپاه در [[گُلناباد]] با یكدیگر روبهرو شدند كه در نتیجه ناهماهنگى سران سپاه صفوى و حتى سازش برخى امیران صفوى با محمود، ایرانیان شكست خوردند و با دادن تلفات زیاد پراكنده شدند، سردارانى كه مقاومت كردند كشته شدند و بقیه گریختند و تمامى توپخانه و تجهیزات به دست سپاهیان افغان افتاد.<ref>حزینلاهیجى، ص 197؛ مرعشى صفوى، ص 56</ref> یكى از اقدامات عجیب سران سپاه صفوى، تخلیه فرحآباد بود كه به افغانها شهامت حمله و محاصره اصفهان را داد.<ref>مستوفى، ص 129ـ130؛ حزینلاهیجى، ص 197ـ198</ref> پس از این شكست، شاه بهفكر چاره افتاد، از جمله تغییراتى در فرماندهى سپاه داد و محمود پسر بزرگ خود را ولیعهد كرد، اما ولایتعهدى چند روزه او و سپس ولایتعهدى برادر كوچكترش، صفیمیرزا، با مخالفت اطرافیان روبهرو شد و به جاى آن دو، [[طهماسب میرزا]]، پسر هجده ساله سلطان حسین، ولیعهد گردید.<ref>ر.ک:مرعشى صفوى، ص 57ـ 58</ref> | در 1134 [[محمود افغان]] بدون هیچ مانعى، به [[كرمان]] حمله برد و فقط با دریافت مبلغى گزاف، دست از محاصره برداشت و راه [[اصفهان]] را در پیش گرفت.<ref>مستوفى، ص 127؛ حزینلاهیجى، ص 197</ref> دو سپاه در [[گُلناباد]] با یكدیگر روبهرو شدند كه در نتیجه ناهماهنگى سران سپاه صفوى و حتى سازش برخى امیران صفوى با محمود، ایرانیان شكست خوردند و با دادن تلفات زیاد پراكنده شدند، سردارانى كه مقاومت كردند كشته شدند و بقیه گریختند و تمامى توپخانه و تجهیزات به دست سپاهیان افغان افتاد.<ref>حزینلاهیجى، ص 197؛ مرعشى صفوى، ص 56</ref> یكى از اقدامات عجیب سران سپاه صفوى، تخلیه فرحآباد بود كه به افغانها شهامت حمله و محاصره اصفهان را داد.<ref>مستوفى، ص 129ـ130؛ حزینلاهیجى، ص 197ـ198</ref> پس از این شكست، شاه بهفكر چاره افتاد، از جمله تغییراتى در فرماندهى سپاه داد و محمود پسر بزرگ خود را ولیعهد كرد، اما ولایتعهدى چند روزه او و سپس ولایتعهدى برادر كوچكترش، صفیمیرزا، با مخالفت اطرافیان روبهرو شد و به جاى آن دو، [[طهماسب میرزا]]، پسر هجده ساله سلطان حسین، ولیعهد گردید.<ref>ر.ک:مرعشى صفوى، ص 57ـ 58</ref> |