Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۰۴۷
ویرایش
جز (←موافقان تجرد نفس) |
جز (←دلایل تجرد) |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
از دیدگاه [[ملاصدرا]]، نفس انسانی ابتدای خلقتش، مادی است و سپس در اثر [[حرکت جوهری]] به تجرد مثالی میرسد؛ انسانهای اندکی (انسانهای کامل) نیز به تجرد عقلی میرسند. دیدگاه ملاصدرا به «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا» معروف است؛ یعنی نفس به صورت جسمانی خلق میشود؛ اما در ادامه به تجرد میرسد و به صورت مجرد باقی میماند.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۴۵، ۳۴۷ و ۳۹۳.</ref> از نظر وی، محال است انسان از نفس مجرد و بدن مادی ترکیب شده باشد. به همین دلیل، نفس به لحاظ نفس بودنش (یعنی ارتباطش با بدن) و در پیدایشش، جسمانی است و بر اثر تکامل از طریق حرکت جوهری اشتدادی و تکاملی مجرد میگردد.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۵، ص. ۲۸۹.</ref> از نظر ملاصدرا، تجردی که ویژگی ضروری نفس انسان است، تجرد مثالی است نه عقلی.<ref>عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۸ و۴۳۰.</ref> | از دیدگاه [[ملاصدرا]]، نفس انسانی ابتدای خلقتش، مادی است و سپس در اثر [[حرکت جوهری]] به تجرد مثالی میرسد؛ انسانهای اندکی (انسانهای کامل) نیز به تجرد عقلی میرسند. دیدگاه ملاصدرا به «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا» معروف است؛ یعنی نفس به صورت جسمانی خلق میشود؛ اما در ادامه به تجرد میرسد و به صورت مجرد باقی میماند.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۴۵، ۳۴۷ و ۳۹۳.</ref> از نظر وی، محال است انسان از نفس مجرد و بدن مادی ترکیب شده باشد. به همین دلیل، نفس به لحاظ نفس بودنش (یعنی ارتباطش با بدن) و در پیدایشش، جسمانی است و بر اثر تکامل از طریق حرکت جوهری اشتدادی و تکاملی مجرد میگردد.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۵، ص. ۲۸۹.</ref> از نظر ملاصدرا، تجردی که ویژگی ضروری نفس انسان است، تجرد مثالی است نه عقلی.<ref>عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۸ و۴۳۰.</ref> | ||
غلامرضا فیاضی، برخلاف دیگر فیلسوفان معتقد است که انسان و حیوان دو نفس دارند: نفس مجرد که حقیقت انسان و حیوان است و [[روح انسان|روح]] نامیده میشود و نفس مادی | غلامرضا فیاضی، برخلاف دیگر فیلسوفان معتقد است که انسان و حیوان دو نفس دارند: نفس مجرد که حقیقت انسان و حیوان است و [[روح انسان|روح]] نامیده میشود و نفس مادی که صورت بدن است و با مرگ بدن از بین میرود.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۲ و ۲۴۴.</ref> | ||
بعضی از [[متکلم|متکلمان مسلمان]] همچون [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]]، <ref>مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ص۴۸۳.</ref> [[ابوحامد غزالی]]، <ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷.</ref> [[راغب اصفهانی]]، <ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷.</ref> [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]، <ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۴.</ref> عَضُدالدین ایجی و میرسید شریف جُرْجانی<ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷ و ۲۵۰.</ref> و سَعْدالدین تَفْتازانی، از متکلمان اشاعره، <ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۸.</ref> و برخی از [[معتزله]]<ref>تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۷۸.</ref> نیز نفس انسان را مجرد از ماده میدانند. [[ملا احمد نراقی]] از علمای شیعی اخلاق، نیز قائل به تجرد نفس بود.<ref>نراقی، معراج السعاده، انتشارات هجرت، ص۱۹-۲۱.</ref> | بعضی از [[متکلم|متکلمان مسلمان]] همچون [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]]، <ref>مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ص۴۸۳.</ref> [[ابوحامد غزالی]]، <ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷.</ref> [[راغب اصفهانی]]، <ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷.</ref> [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]، <ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۴.</ref> عَضُدالدین ایجی و میرسید شریف جُرْجانی<ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷ و ۲۵۰.</ref> و سَعْدالدین تَفْتازانی، از متکلمان اشاعره، <ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۸.</ref> و برخی از [[معتزله]]<ref>تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۷۸.</ref> نیز نفس انسان را مجرد از ماده میدانند. [[ملا احمد نراقی]] از علمای شیعی اخلاق، نیز قائل به تجرد نفس بود.<ref>نراقی، معراج السعاده، انتشارات هجرت، ص۱۹-۲۱.</ref> | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
روایات متعددی همچون «[[حدیث من عرف نفسه|حدیث من عرف نفسه من عرف ربه»]]، «قلب المؤمن عرش الله» و روایات خلقت روحها پیش از خلقت جسدها نیز برای اثبات تجرد نفس مورد استناد قرار گرفتهاند.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۵-۳۰۷.</ref> | روایات متعددی همچون «[[حدیث من عرف نفسه|حدیث من عرف نفسه من عرف ربه»]]، «قلب المؤمن عرش الله» و روایات خلقت روحها پیش از خلقت جسدها نیز برای اثبات تجرد نفس مورد استناد قرار گرفتهاند.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۵-۳۰۷.</ref> | ||
دلایل و شواهد تجربی همچون [[تجربه نزدیک به مرگ|تجربههای نزدیک به مرگ]]، [[ارتباط با ارواح|احضار ارواح]]، خوابهای مغناطیسی، رؤیاها، اعمال مرتاضان و تلهپاتی از دیگر دلایل تجرد نفس شمرده شدهاند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۱۹۸ و ۱۹۹؛ دیوانی، حیات جاودانه، ۱۳۸۶ش، ص۳۵.</ref> هرچند تلاشهایی برای اثبات مادی بودن این پدیدهها صورت گرفته، اما گفته شده تفسیر غیرمادی این پدیدهها آسانتر و قانعکنندهتر است.<ref>دیوانی، حیات جاودانه، ۱۳۸۶ش، ص۳۵.</ref> | |||
== منکران تجرد نفس == | == منکران تجرد نفس == |