Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۲٬۷۷۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
== ارتباط با سازمان روحانیت شیعی == | == ارتباط با سازمان روحانیت شیعی == | ||
رفتار مذهبی رضاخان و روابطش با روحانیت شیعه را در دوره نخستوزیری و دوره سلطنت او بسیار متفاوت دانستهاند. | رفتار مذهبی رضاخان و روابطش با روحانیت شیعه را در دوره نخستوزیری و دوره سلطنت او بسیار متفاوت دانستهاند. | ||
* دوره ریاستوزرایی | * '''دوره ریاستوزرایی''' | ||
به گفته پژوهشگران تاریخی از جمله محمدتقی بهار و جلالالدین مدنی، از دلائل موفقیت رضاخان برای رسیدن به قدرت و کنار گذاردن مدعیان، تظاهر به دینداری و حفظ شعائر مذهبی بود تا نظر مساعد مردم و روحانیت را به دست آورد.<ref>بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ۱۳۷۱ش، ص۹؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۳۹؛ ملائی توانی، مشروطه و جمهوری، ۱۳۸۱ش، ص۴۱۹–۴۲۰.</ref> این رفتار رضاخان قبل از رسیدن به سلطنت را [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] نیز چنین گزارش میکند که بسیار اظهار دیانت میکرد و در [[محرم (ماه)|ماه محرم]] به همه تکایای تهران سر میزد؛ ولی وقتی به قدرت رسید شروع به فعالیتهایی کرد که کاملاً ضدیت با مذهب و روحانیت داشت.<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ۱۳۶۱ش، ج۷، ص۴؛ ج۳، ص۲۲۰.</ref> | به گفته پژوهشگران تاریخی از جمله محمدتقی بهار و جلالالدین مدنی، از دلائل موفقیت رضاخان برای رسیدن به قدرت و کنار گذاردن مدعیان، تظاهر به دینداری و حفظ شعائر مذهبی بود تا نظر مساعد مردم و روحانیت را به دست آورد.<ref>بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ۱۳۷۱ش، ص۹؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۳۹؛ ملائی توانی، مشروطه و جمهوری، ۱۳۸۱ش، ص۴۱۹–۴۲۰.</ref> این رفتار رضاخان قبل از رسیدن به سلطنت را [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] نیز چنین گزارش میکند که بسیار اظهار دیانت میکرد و در [[محرم (ماه)|ماه محرم]] به همه تکایای تهران سر میزد؛ ولی وقتی به قدرت رسید شروع به فعالیتهایی کرد که کاملاً ضدیت با مذهب و روحانیت داشت.<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ۱۳۶۱ش، ج۷، ص۴؛ ج۳، ص۲۲۰.</ref> | ||
حسین مکی از مورخان و رجال سیاسی دوره پهلوی نیز معتقد است، رضاخان برای اجرای مقاصدش رعایت احترام علما را ضروری میدید، چنانچه پس از رفع غائله شیخ خزعل به [[عتبات عالیات|زیارت عتبات]] رفت و در [[نجف]] با حضرات آیات دیدار کرد و خود را مطیع آنان معرفی میکرد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۶.</ref> مکی همچنین میگوید که در جریان جمهوریخواهی پس از قیام مردم تهران، رضاخان به قم رفت و با مخالفت آیات عظام با طرح جمهوریخواهی، طی اعلامیهای این طرح را از دستور کار خارج کرد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۷.</ref> چنانچه یحیی دولتآبادی از رجال سیاسی دوره رضاخان در کتابش «حیات یحیی» آورده است، آنقدر با روحانیان مماشات میکرد که مورد اعتراض دوستان تجددخواه واقع شد و او در جواب گفته بود | حسین مکی از مورخان و رجال سیاسی دوره پهلوی نیز معتقد است، رضاخان برای اجرای مقاصدش رعایت احترام علما را ضروری میدید، چنانچه پس از رفع غائله شیخ خزعل به [[عتبات عالیات|زیارت عتبات]] رفت و در [[نجف]] با حضرات آیات دیدار کرد و خود را مطیع آنان معرفی میکرد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۶.</ref> مکی همچنین میگوید که در جریان جمهوریخواهی پس از قیام مردم تهران، رضاخان به [[قم]] رفت و با مخالفت آیات عظام با طرح جمهوریخواهی، طی اعلامیهای این طرح را از دستور کار خارج کرد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۷.</ref> چنانچه یحیی دولتآبادی از رجال سیاسی دوره رضاخان در کتابش «حیات یحیی» آورده است، آنقدر با روحانیان مماشات میکرد که مورد اعتراض دوستان تجددخواه واقع شد و او در جواب گفته بود: «مصلحتی اقتضا کرده و این یک رفتار موقتی است.»<ref>دولتآبادی، حیات یحیی، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۶۴.</ref> | ||
* دوره پادشاهی | * '''دوره پادشاهی''' | ||
به گفته پژوهشگران تاریخی، رضاشاه پس از تاجگذاری تا مدتی روابط حسنه خود را با برخی از علما مانند [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری]]،{{یادداشت|[[سید موسی شبیری زنجانی|آیت الله شبیری زنجانی]] میگوید از رضاخان نقل کردهاند که میگفته: در میان آخوندهایی که با من در ارتباط هستند همه را اهل دنیا دیدم مگر سه نفر: یکی حاج شیخ عبدالکریم، او برای امور خدایی با من تماس میگرفت.(شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۶۶۴)}} [[نورالله نجفی اصفهانی|آقا نورالله اصفهانی]] و [[میرزا یحیی خویی|امام جمعه خویی]] حفظ کرد؛<ref>نیکوبرشراد، «بررسی سیاست دینی فرهنگی در عصر پهلوی (دوره حکومت رضاشاه)»، مندرج در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.</ref> ولی پس از تثبیت حکومت و بهویژه پس از مسافرت به [[ترکیه]] و تاثیرپذیری از اقدامات آتاتورک، سیاست جدایی دین از سیاست را در پیش گرفت<ref>کاتم، ناسیونالیسم در ایران، ۱۳۷۱ش، ص۱۷۷.</ref> و با انجام برخی از اقدامات مانند قانون متحد الشکل کردن لباس، محدود کردن جواز پوشیدن لباس روحانیت، ممنوع کردن مجالس وعظ و خطابه و [[روضهخوانی (آیین)|روضهخوانی]] و بهویژه با قانون کشف حجاب، عملاً در مقابل روحانیت و قشر مذهبی جامعه قرار گرفت که به اقدامات خشونتباری نیز منجر شد.<ref>بابایی، سازمان روحانیت در عصر رضاشاه پهلوی، ۱۳۸۹ش، ص۹۹–۱۰۱</ref> | به گفته پژوهشگران تاریخی، رضاشاه پس از تاجگذاری تا مدتی روابط حسنه خود را با برخی از علما مانند [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری]]،{{یادداشت|[[سید موسی شبیری زنجانی|آیت الله شبیری زنجانی]] میگوید از رضاخان نقل کردهاند که میگفته: در میان آخوندهایی که با من در ارتباط هستند همه را اهل دنیا دیدم مگر سه نفر: یکی حاج شیخ عبدالکریم، او برای امور خدایی با من تماس میگرفت.(شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۶۶۴)}} [[نورالله نجفی اصفهانی|آقا نورالله اصفهانی]] و [[میرزا یحیی خویی|امام جمعه خویی]] حفظ کرد؛<ref>نیکوبرشراد، «بررسی سیاست دینی فرهنگی در عصر پهلوی (دوره حکومت رضاشاه)»، مندرج در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.</ref> ولی پس از تثبیت حکومت و بهویژه پس از مسافرت به [[ترکیه]] و تاثیرپذیری از اقدامات آتاتورک، سیاست جدایی دین از سیاست را در پیش گرفت<ref>کاتم، ناسیونالیسم در ایران، ۱۳۷۱ش، ص۱۷۷.</ref> و با انجام برخی از اقدامات مانند قانون متحد الشکل کردن لباس، محدود کردن جواز پوشیدن لباس روحانیت، ممنوع کردن مجالس وعظ و خطابه و [[روضهخوانی (آیین)|روضهخوانی]] و بهویژه با قانون کشف حجاب، عملاً در مقابل روحانیت و قشر مذهبی جامعه قرار گرفت که به اقدامات خشونتباری نیز منجر شد.<ref>بابایی، سازمان روحانیت در عصر رضاشاه پهلوی، ۱۳۸۹ش، ص۹۹–۱۰۱</ref> | ||