پرش به محتوا

بلال حبشی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۷
اضافه کردن بخش مهاجرت به شام
imported>S.j.mousavi
جز (درج لینک زبان‌ها)
imported>M.r.seifi
(اضافه کردن بخش مهاجرت به شام)
خط ۵۳: خط ۵۳:
آخرین بار زمانی بود که [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] از مدینه به [[شام]] رفت (بنا به گفته [[طبری]] در سال ۱۷ هجری) و در منطقه جابِیه به درخواست مسلمانان، از بلال خواست که اذان بگوید؛ او نیز پذیرفت و همگان به یاد دوران رسول خدا، گریستند.<ref>ابن قتیبه، کتاب المعارف، ص۸۸؛ طبری، تاریخ، ج۴، ص۶۵-۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۰، ص۴۷۰-۴۷۱</ref>
آخرین بار زمانی بود که [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] از مدینه به [[شام]] رفت (بنا به گفته [[طبری]] در سال ۱۷ هجری) و در منطقه جابِیه به درخواست مسلمانان، از بلال خواست که اذان بگوید؛ او نیز پذیرفت و همگان به یاد دوران رسول خدا، گریستند.<ref>ابن قتیبه، کتاب المعارف، ص۸۸؛ طبری، تاریخ، ج۴، ص۶۵-۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۰، ص۴۷۰-۴۷۱</ref>


بیشتر منابع علت اینکه بلال پس از فوت پیامبر اکرم(ص) دیگر اذان نگفت و از مدینه به شام رفت را مسئله درک فضیلت [[جهاد]] و پیوستن به مجاهدان دانسته‌اند و هجرت او به شام را در حکومت [[ابوبکر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۶-۲۳۷؛ ابن قتیبه، کتاب المعارف، ص۸۸؛ ابونعیم، حلیه الاولیاء، ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ج ۱، ص۱۸۱</ref> یا در حکومت [[عمر بن خطاب]] گفته‌اند،<ref>ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ج۱، ص۱۸۰-۱۸۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۰، ص۴۶۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۱، ص۲۴۴</ref> ولی از حضور بلال در جنگ‌ها و فتوحات، یادی نشده است؛<ref>امین، اعیان الشیعه، ج ۳، ص۶۰۵</ref> و از برخی نقل‌ها برمی‌آید که او در مقام اعتراض به حوادثی که پس از رحلت پیامبر پیش آمده بود به شام رفت.<ref>نوری، نفس الرحمان، ص۳۷۹؛ قمی، سفینه البحار، ج۱، ص۱۰۴۱۰۵</ref>
==مهاجرت به شام==
این مهاجرت در زمان حکومت [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۶-۲۳۷؛ ابن قتیبه، کتاب المعارف، ص۸۸؛ ابونعیم، حلیه الاولیاء، ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ج۱، ص۱۸۱</ref> و طبق برخی نقل‌ها در زمان حکومت [[عمر بن خطاب]] بوده است.<ref>ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ج۱، ص۱۸۰-۱۸۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۰، ص۴۶۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۴۴</ref> بیشتر منابع علت مهاجرت وی به شام را درک فضیلت [[جهاد]] و پیوستن به مجاهدان نقل کرده‌اند. در حالیکه از حضور بلال در جنگ‌ها و فتوحات، مطلبی ذکر نشده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۶۰۵</ref>
 
'''عدم بیعت با خلیفه اول'''<br />
برخی منابع نقل کرده‌اند که بلال پس از فوت پیامبر اسلام(ص) حاضر نشد که با خلیفه اول بیعت کند و به همین دلیل به دستور عمر بن خطاب مدینه را ترک کرد و به شام رفت.<ref>قمی، سفینه البحار، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۸۹.</ref>


== راوی احادیث پیامبر(ص) ==
== راوی احادیث پیامبر(ص) ==
خط ۶۷: خط ۷۱:
==ازداوج و فرزندان==
==ازداوج و فرزندان==
[[پرونده:مقبره بلال حبشی.jpg|۲۰۰px|thumb|left|مقبره بلال در قبرستان باب الصغیر دمشق]]
[[پرونده:مقبره بلال حبشی.jpg|۲۰۰px|thumb|left|مقبره بلال در قبرستان باب الصغیر دمشق]]
در مورد ازدواج بلال گزارش های مختلفی است، بلاذری در گزارشی ازدواج بلال با دختری از بنی زهره و در گزارش دیگر ازدواج وی با دختری از بنی کنانه را ذکر کرده است.<ref>أنساب‌الأشراف،ج‌۱،ص:۱۸۹(چاپ‌زکار،ج‌۱،ص:۲۱۴)</ref> همچنین گفتهاند بلال در سفری به [[یمن]] همراه با برادرش، برای ازدواج تصمیم گرفت. هنگام خواستگاری، خود را این گونه معرفی کرد: «من بلال و این مرد، برادرم، هر دو غلامانی از [[حبشه]] بودیم. گمراه بودیم که خداوند هدایتمان کرد.
در مورد ازدواج بلال گزارش های مختلفی است، بلاذری در گزارشی ازدواج بلال با دختری از بنی زهره و در گزارش دیگر ازدواج وی با دختری از بنی کنانه را ذکر کرده است.<ref>أنساب‌الأشراف،ج‌۱،ص:۱۸۹(چاپ‌زکار،ج‌۱،ص:۲۱۴)</ref> همچنین گفته‌اند بلال در سفری به [[یمن]] همراه با برادرش، برای ازدواج تصمیم گرفت. هنگام خواستگاری، خود را این گونه معرفی کرد: «من بلال و این مرد، برادرم، هر دو غلامانی از [[حبشه]] بودیم. گمراه بودیم که خداوند هدایتمان کرد.
برده بودیم که خداوند کریم آزادمان کرد. اگر دخترانتان را به ما بدهید، الحمدلله و اگر ندهید، الله اکبر خانوادۀ دختر پیش از آنکه به بلال پاسخ قطعی بدهند، نزد رسول خدا(ص) رفته، با گفتن ماجرا، از آن حضرت نظر خواستند. حضرت سه بار بلال را به آنان پیشنهاد کرد و فرمود: «چه کس را می‌خواهید بهتر از او، که اهل بهشت است.<ref>أسدالغابة،ج‌۱،ص:۵۷۱</ref>
برده بودیم که خداوند کریم آزادمان کرد. اگر دخترانتان را به ما بدهید، الحمدلله و اگر ندهید، الله اکبر خانوادۀ دختر پیش از آنکه به بلال پاسخ قطعی بدهند، نزد رسول خدا(ص) رفته، با گفتن ماجرا، از آن حضرت نظر خواستند. حضرت سه بار بلال را به آنان پیشنهاد کرد و فرمود: «چه کس را می‌خواهید بهتر از او، که اهل بهشت است.<ref>أسدالغابة،ج‌۱،ص:۵۷۱</ref>


با آنکه برخی نویسندگان بلال را فاقد فرزند دانسته‌اند؛<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۰، ص۴۳۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۱، ص۲۴۴</ref> اما سخاوی در کتابش از پسر او، عمر، به عنوان یکی از راویان او یاد کرده است.<ref>سخاوی، التحفه اللطیفه، ص۲۱</ref> ابن کثیر نیز از شخصی به نام هلال بن عبدالرحمن یاد می‌کند که از نسل سلیمان بن بلال موذن پیامبر(ص) بوده‌است.<ref>البدایه والنهایه، ج۱۲، ص۱۹۵</ref>
با آنکه برخی نویسندگان بلال را فاقد فرزند دانسته‌اند؛<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۰، ص۴۳۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۴۴</ref> اما سخاوی در کتابش از پسر او، عمر، به عنوان یکی از راویان او یاد کرده است.<ref>سخاوی، التحفه اللطیفه، ص۲۱</ref> ابن اثیر نیز از شخصی به نام هلال بن عبدالرحمن یاد می‌کند که از نسل بلال بوده‌است.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۶۳۰. </ref>


== وفات ==
== وفات ==
خط ۱۱۷: خط ۱۲۱:
*فتّال نیشابوری، محمد بن حسن، ''روضه الواعظین''، چاپ حسین اعلمی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
*فتّال نیشابوری، محمد بن حسن، ''روضه الواعظین''، چاپ حسین اعلمی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
*قطب راوندی، سعید بن هبه الله، ''الخرائج و الجرائح''، قم، ۱۴۰۹ق.
*قطب راوندی، سعید بن هبه الله، ''الخرائج و الجرائح''، قم، ۱۴۰۹ق.
*قمی، عباس، ''سفینه البحار فی مدینه الحکم و آلاثار''، بیروت، [بی تا].
*قمی، شیخ عباس، سفینه البحار فی مدینه الحکم و آلاثار، بیروت، دار الاسوه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
*قمی، عباس، ''منتهی الآمال ''، قم، دلیل، ۱۳۷۹ش.
*قمی، عباس، ''منتهی الآمال ''، قم، دلیل، ۱۳۷۹ش.
*کشّی، محمد بن عمر، ''اختیار معرفه الرجال''، [تلخیص] محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
*کشّی، محمد بن عمر، ''اختیار معرفه الرجال''، [تلخیص] محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
کاربر ناشناس