عبیدالله بن علی حلبی: تفاوت میان نسخهها
جز
اصلاح تیترها
imported>S.j.mousavi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح تیترها) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
به تصریح نجاشی<ref>نجاشی، رجال، ص۲۳۰</ref> سبب شهرت عبیداللّه بن علی به حلبی، رفت و آمد وی و برادر و پدرش به شهر [[حلب]]، برای کارهای تجاری، بوده است.<ref>برقی، ص۲۳</ref> | به تصریح نجاشی<ref>نجاشی، رجال، ص۲۳۰</ref> سبب شهرت عبیداللّه بن علی به حلبی، رفت و آمد وی و برادر و پدرش به شهر [[حلب]]، برای کارهای تجاری، بوده است.<ref>برقی، ص۲۳</ref> | ||
==تالیفات== | |||
==کتاب الجامع | *'''کتاب الجامع''' | ||
عمده شهرت عبیدالله حلبی به سبب تألیف کتابی با عنوان الجامع یا الکتاب بوده است. گفته شده نخستین اثر [[فقه|فقهی]] در میان شیعیان بوده است.<ref>مدرسی طباطبائی، ج۱، ص۳۸۰</ref> اما به نظر میرسد نخستین کتاب فقهی شیعیان، کتاب [[علی بن ابی رافع]] از اصحاب [[امام علی (ع)]] باشد که حدود یک قرن قبل میزیسته است. | عمده شهرت عبیدالله حلبی به سبب تألیف کتابی با عنوان الجامع یا الکتاب بوده است. گفته شده نخستین اثر [[فقه|فقهی]] در میان شیعیان بوده است.<ref>مدرسی طباطبائی، ج۱، ص۳۸۰</ref> اما به نظر میرسد نخستین کتاب فقهی شیعیان، کتاب [[علی بن ابی رافع]] از اصحاب [[امام علی (ع)]] باشد که حدود یک قرن قبل میزیسته است. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
[[شیخ طوسی]]<ref>فهرست، ص۳۰۵</ref> چند طریق در روایت این کتاب را ذکر و تصریح کرده است که این کتاب محلّ اعتماد علما و [[:رده:محدثان|محدّثان]] است.<ref>بهبودی، ص۲۶۱ ـ ۲۶۲</ref> | [[شیخ طوسی]]<ref>فهرست، ص۳۰۵</ref> چند طریق در روایت این کتاب را ذکر و تصریح کرده است که این کتاب محلّ اعتماد علما و [[:رده:محدثان|محدّثان]] است.<ref>بهبودی، ص۲۶۱ ـ ۲۶۲</ref> | ||
'''الجامع و اسماعیلیه''' | |||
روایت کتاب حلبی در میان [[اسماعیلیه]] نیز متداول بوده است. گفتهاند که دو داعی برجسته اسماعیلی، به نامهای حلوانی و سفیانی، که قبل از تشکیل حکومت [[فاطمیان]] در شمال [[آفریقا]] در آن نواحی فعالیت داشتند، کتاب حلبی را روایت کردهاند.<ref>ابن هیثم، کتاب المناظرات، ص۱۲۲؛ قرشی، تاریخ الخلفاء الفاطمیین بالمغرب، ص۲۱۱</ref> | روایت کتاب حلبی در میان [[اسماعیلیه]] نیز متداول بوده است. گفتهاند که دو داعی برجسته اسماعیلی، به نامهای حلوانی و سفیانی، که قبل از تشکیل حکومت [[فاطمیان]] در شمال [[آفریقا]] در آن نواحی فعالیت داشتند، کتاب حلبی را روایت کردهاند.<ref>ابن هیثم، کتاب المناظرات، ص۱۲۲؛ قرشی، تاریخ الخلفاء الفاطمیین بالمغرب، ص۲۱۱</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
[[قاضی نعمان]] از این کتاب در تألیف کتاب خود، الایضاح، استفاده و مطالب متعددی از آن نقل کرده است.<ref>قاضی نعمان، الایضاح، ص۴۰، ۴۶، ۴۹؛ مدرسی طباطبائی، تربت پاکان، ج۱، ص۳۸۱ </ref> | [[قاضی نعمان]] از این کتاب در تألیف کتاب خود، الایضاح، استفاده و مطالب متعددی از آن نقل کرده است.<ref>قاضی نعمان، الایضاح، ص۴۰، ۴۶، ۴۹؛ مدرسی طباطبائی، تربت پاکان، ج۱، ص۳۸۱ </ref> | ||
*'''کتاب المسائل''' | |||
[[ابن شهر آشوب]]<ref>ابن شهر آشوب، ص۱۷۹</ref> از کتابی به نام المسائل، تألیف حلبی، نام برده که ظاهراً این کتاب را ندیده و اطلاعاتش براساس نقل قولهایی از آن در الایضاح [[قاضی نعمان]] بوده است. | [[ابن شهر آشوب]]<ref>ابن شهر آشوب، ص۱۷۹</ref> از کتابی به نام المسائل، تألیف حلبی، نام برده که ظاهراً این کتاب را ندیده و اطلاعاتش براساس نقل قولهایی از آن در الایضاح [[قاضی نعمان]] بوده است. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
کتاب المسائل همچنین در اختیار قاضی نعمان بوده و او نقل قول هایی از آن را در [[الایضاح]]<ref>قاضی نعمان، الایضاح، ص۳۰، ۳۶</ref>آورده است.<ref>مدرسی طباطبائی، تربت پاکان، ج۱، ص۳۸۱</ref> | کتاب المسائل همچنین در اختیار قاضی نعمان بوده و او نقل قول هایی از آن را در [[الایضاح]]<ref>قاضی نعمان، الایضاح، ص۳۰، ۳۶</ref>آورده است.<ref>مدرسی طباطبائی، تربت پاکان، ج۱، ص۳۸۱</ref> | ||
==راویان | ==راویان از عبیدالله حلبی== | ||
از مشهورترین کسانی که از عبیداللّه بن علی حلبی حدیث نقل کردهاند، میتوان به [[حماد بن عثمان]]<ref>کلینی، ج۵، ص۳۵۶؛ شیخ صدوق، خصال، ص۲۹۴</ref>، [[ابراهیم بن عبدالحمید]]، <ref>کلینی، ج۲، ص۱۱۴</ref> [[علی بن رئاب کوفی]]، <ref>شیخ صدوق، خصال، ج۱، ص۱۲۹، ۱۵۱</ref> و [[احمد بن عائذ]]<ref>کلینی، ج۲، ص۶۳۹</ref>اشاره کرد. | از مشهورترین کسانی که از عبیداللّه بن علی حلبی حدیث نقل کردهاند، میتوان به [[حماد بن عثمان]]<ref>کلینی، ج۵، ص۳۵۶؛ شیخ صدوق، خصال، ص۲۹۴</ref>، [[ابراهیم بن عبدالحمید]]، <ref>کلینی، ج۲، ص۱۱۴</ref> [[علی بن رئاب کوفی]]، <ref>شیخ صدوق، خصال، ج۱، ص۱۲۹، ۱۵۱</ref> و [[احمد بن عائذ]]<ref>کلینی، ج۲، ص۶۳۹</ref>اشاره کرد. | ||