بحث:مفسر
نکات اصلاحی
- بخشهای اولیه مقاله بیشتر مقاله تفسیر است تا مفسر. در شناسه هم این مشکل هست.
- تقریبا نام هیچ کتاب تفسیری در این مدخل نیامده است
- سالمرگ هیچ مفسری روشن نیست
- گزارههای متعددی بدون ارجاع هستند
- نام کتابهایی که به معرفی و طبقات مفسران پرداختهاند نیامده است.--محمدکاظم حقانیفضل ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۲ (+0330)
سلام و خدا قوت
- نام محمد صادقی تهرانی صاحب تفسیر الفرقان هم ذکر شود بهتر است به نظرم رضا پوراسمعیل (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۴ (+0330)
سلام و عرض ادب
مفسّر قرآن کسی است که با استفاده از منابع معتبر، به تفسیر آیات قرآن و روشنسازی معانی و اهداف خداوند میپردازد. : رضایی اصفهانی، منطق تفسیر قرآن، ص۱۱۲.A.rezai (بحث) ۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۸ (+0330)
چند نکته
@H.atefimanesh: با سلام
- نیمی از مدخل درباره تفسیر است و به مفسر ارتباطی ندارد.
- بخش طبقات مفسران ناقص و ناکافی است.
- شناسه بیشتر درباره تفسیر است نه درباره مفسر.
- تعریف نامناسب؛ برای تعریف مفسر، علم تفسیر، تعریف شده است. به جای «مُفَسِّر بهکسی گفته میشود که قرآن را شرح و تفسیر کند و علم تفسیر علمی است که مفاهيم و معانى آيات قرآن را روشن مىكند.» میتوان گفت: «مُفَسِّر کسی است که مفاهيم و معانى آيات قرآن را شرح و تفسیر مىكند.»
H.atefimanesh (بحث) ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (+0330)
- شناسه ضعیف: ادبیات شناسه باید کمی متفاوتتر از ادبیات متن مقاله باشد، در حالیکه برخی جملات شناسة این مدخل، به عینه، کپی شدهاند.
- در شناسه شرایط ضروری این علم تکرار شده است. یکبار گفته شده «قرآن ... نیازمند مفسرانی است که آشنای با منابع تفسیر قرآن و همچنین دارای شرایط ضروری این علم باشند تا بتوانند قرآن را بهخوبی تفسیر کنند.» سپس دوباره گفته شده است: «مفسران قرآن باید دارای شرایط ضروری و کمال باشند. از جمله ....»
- تضاد شناسه و متن؛ در شناسه آمده است: «اهل بیت(ع) ... اولین مفسران قرآن هستند» اما در متن آمده است: «... پیامبر(ص) ... در مرحله دوم، خود قرآن ... و در مرحله سوم اهلبیت(ع)»
- تضاد درونی متن؛ در بخشی از متن آمده است: «... پیامبر(ص) ... در مرحله دوم، خود قرآن ... و در مرحله سوم اهلبیت(ع) مفسران قرآن هستند» اما در بخش «طبقات» این مفسران (پیامبر و اهلبیتع) در هیچیک از طبقات گفته شده، حضور ندارند.
- پرانتز نباید به کلمه قبل و بعد بچسبد (به غیر از (ع)، (ص) و (س) برای معصومان(ع).)
H.atefimanesh (بحث) ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (+0330)
- تیتر نامناسب؛ آمده « اهل بیت(ع) مفسر قرآن » در حالی که متن برای اعم از اهلبیت و پیامبر و خود قرآن است.
H.atefimanesh (بحث) ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۴ (+0330)
- تعابیر مبهم و تعریف نشدن نامِ افراد؛ آمده است: « بهگفته آملی ... » بنده گمان کردم مراد یا آقای جوادی یا آقای حسنزاده است، با مراجعه به منبع متوجه شدم فرد دیگری مراد است. یا در مورد دیگری گفته شده «به گفته جوادی آملی ...» در حالی که باید گفته شود: «به گفته جوادی آملی، مؤلف تفسیر تسنیم، ... یا تعبیر دیگری که معرفِ شخص باشد».
H.atefimanesh (بحث) ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (+0330)
- تعابیر نامفهوم: «.. بهگونهای که به آنها اجازه اجتهاد هم میدادند ..» اجتهاد در تفسیر یعنی چه؟
H.atefimanesh (بحث) ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (+0330)
- توضیح ندادن ادعاهای مهم؛ آمده است: «هر چه که از طریق اهلبیت(ع) از قبیل احادیث، ادعیه و مناجات به ما رسیده است، همه تفسیر قرآن است» این ادعایی است که نیازمند توضیح است. مثلا اگر امام باقر(ع) فلان واقعۀ کربلا را برای ما شرح دهد، آیا این فرمایش ایشان تفسیر قرآن است!!!
- جملات چند خطی؛ مانند: « اهلبیت(ع) نقش هدایتی و تربیتی داشتند ... نهی میکردند»
- عدم تناسب ادعا و مستند؛ آمده است: « مفسرین به صورت کلی شرایط مفسر به دو قسم شرایط ضروری و شرایط کمال تقسیم کردهاند ... بدون آنها تفسیر معتبر ارائه نمیشود و کلی توضیح دیگر» گفته شده، مفسران این شرایط را معتبر دانستهاند اما در ادامه فقط به آقای رضایی مستند شده است.
H.atefimanesh (بحث) ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (+0330)
- در مورد قبل چرا به جای مبهمگویی، از نام آقای رضایی استفاده نشده است.
H.atefimanesh (بحث) ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (+0330)
- برای نوشتن کل مقاله و پاراگرافها باید از روش، هرم وارونه استفاده شود. یعنی در ابتدا مهمترین و اصلیترین گزارهها بیاید بعد، مقدمات و مطالب فرعیتر. مثلا به جای « جوادی آملی تفسیر قرآن بدون علم و قبل از تحقیق ... تا آخر بند» گفته میشود: «جوادی آملی، مؤلف تفسیر تسنیم، قرآن، احادیث و عقل را از منابع تفسیر دانسته است.» همچنین است سایر بخشهای مقاله.
- برای این مقاله از ردۀ اصطلاحات قرآنی استفاده شده است؛ آیا در قرآن این اصطلاح به کاررفته است؟! بالفرض که این اصطلاحی قرآنی باشد، اما مقاله شما باید بهگونهای باشد که من با خواندن آن بفهمم که این مقاله، یکی از مصادیق اصطلاحات قرآنی است.
H.atefimanesh (بحث) ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (+0330)
- تعابیر غیر دقیق: مثلا گفته شده است:
- « مفسران از حیث گرایش به تاریخی، تربیتی، رموز قرآن، روای » در حالی که تفسیرها به تاریخی ، تربیتی و ... تقسیم میشوند ، نه مفسرها. - « مفسران از حیث قرن به قرن اول تا قرن پانزدهم تقسیم بندی شدهاند» اگر بعد از ده قرن کسی این جمله را بخواند، چه چیزی از آن میفهمد؟! ما ویکی را برای صد قرن بعد مینویسیم، نه برای دوران معاصر.
H.atefimanesh (بحث) ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (+0330)
- کلمات مشکل، حرکتگذاری نشده است؛ مانند: ابیبن کعب، سعید بن جبیر، جابر بن یزید جعفی، ثمالی.
H.atefimanesh (بحث) ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (+0330)
- ابهام در مراد؛ مثلاً
H.atefimanesh (بحث) ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۷ (+0330)
- گفته شده «مفسران از حیث طبقه به هشت طبقه و از حیث قرن به قرنها تقسیم شدهاند.» فرق این دو قسم (طبقه و قرن) در چیست؟ آیا هر دو به صورت زمانی تقسیم شدهاند؟ یا نکتهای دیگر وجود دارد (به لحاظ تطور علم تفسیر) که شما نگفتهاید؟ - یا گفته شده است: «طبقه اول: تعدادی از صحابه پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) بودند که روایات تفسیری نقل کرده» اگر یک شخص کوچهبازاری هم روایتی تفسیری نقل کند، او هم مفسر است؟ این اشکال در مورد طبقه دوم هم وارد است. - بقیه طبقات هم خالی از ابهام نیستند.
- این مقاله، از مقالاتی است که میشد برای آن بخش تکنگاری آورد: کتابهایی مانند:
تفسیر و مفسرانِ آقای معرفت؛ المفسرون حیاتهم و منهجهم نوشتۀ آقای ایازی؛ آشنایی با تفاسیر و مفسران تألیف ابوالفضل علامی؛ شروط و آداب تفسیر و مفسر، تألیف کامران ایزدی.
H.atefimanesh (بحث) ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۰ (+0330)
- منابع مقاله، چندان غنی نیست و کتابهای متعدد و مناسب دیگری میتوانست منبع برای این مقاله باشد: از جمله کتابهای بالا. همچنین « منطق تفسیر قرآن، نوشته محمدعلی رضایی ، از ص112 -125»