پرش به محتوا

بحث:اعتبار حدیث

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
از ویکی شیعه
آخرین نظر: ۱۲ ژانویه توسط Salar در مبحث چند نکته
  • سلام وادب و خدا قوت...(احادیث گزارش‌گر از کلام معصومین، ممکن است حاوی کلماتی باشند که از جانب راویان به حدیث اضافه شده است. این گونه احادیث که از آن به مُدرَج تعبیر می‌شود، به صورتی هستند که گمان می‌رود همه آن از معصوم است)به نظر می‌رسد در این تعبیر مسامحه است چون حدیث مدرج یا مدرج المتن است یا مدرج السند و این تعبیر (همه آن از معصوم است)برای مدرج المتن است و سبحانی نیز تعبیر به این که گمان می‌رود همه آن از معصوم است نکرده عبارت سبحانی این است:

( المُدرَج :وهو ما أدرج فيه كلام بعض الرواة فيظنّ أنّه من الحديث وهو على أقسام يجمعها، ادراج الراوي أمراً في الحديث، والإدراج إمّا أن يكون في السند أو في المتن...)به گونه‌ای باید تعریف شود که مدرج هر دو قسم ر اشامل بشود هم ادراج در سند و هم ادراج در متن را... مثلا گفته شود: به صورتی هستند که گمان می‌رود همه(متن وسند) جزء حدیث است. الامر الیکم. --[[کاربر:|Mahdi1382]] (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۷ (+0330)پاسخ

@Mahdi1382: ✓
  • ( محدث بحرانی (درگذشت: ۱۱۸۶ق) در حکم نماز مسافر، روایتی را که با سنت قطعی ناسازگار بوده نپذیرفته است.)اگر این روایتِ ناسازگار با سنت قطعی مانند نمونه قبل که مخالفت با قرآن بود بیشتر توضیح داده می‌شد شاید بهتر بود.(روایتی که گفته مسافر اگر پنج روز یا کمتر در شهری بماند نمازهای صبح و ظهر و عصرش شکسته است ولی نمازهای مغرب و عشایش تمام و روزه‌اش هم صحیح است)الامر الیکم. ✓

Mahdi1382 (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۱۶ (+0330)پاسخ

مقصود این است که خدا خودش را از آن عرق خلق کرد. جمله کژتابی داشت. سعی شد اصلاح شود. باز اگر به نظرتان بهتر می‌توان نوشت اعمال کنید. ممنونم.--رضا پوراسمعیل (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۷ (+0330)پاسخ
  • (گفته شده بر اساس یافته‌های علم نجوم، سقوط ستاره در منزل حضرت علی(ع)، حتی اگر شهاب سنگ بسیار کوچکی باشد، موجب ویرانی آن می‌شود)شاید اگر نمونه دیگری ذکر می‌شد بهتر بود زیرا برخی از این دست روایات قابل تأویل و توجیه هستند.الامر الیکم. Mahdi1382 (بحث) ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۸ (+0330)پاسخ
تغییر داده شد و نمونه دیگری نوشته شد. رضا پوراسمعیل (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۴ (+0330)پاسخ

با سلام و عرض خسته نباشید

  • در عبارت (در حالی که دیگرانی مانند آیت‌الله خویی (درگذشت: ۱۴۱۱۳ق) و بسیاری از شاگردان ایشان رویکرد سندمحور را پی گرفته و آثاری همچون «معجم رجال الحدیث» را تدوین کردند.) بهتر است عبارت به گونه ای اصلاح شود که مشخص شود کتاب معجم رجال برای اقای خویی است، ظاهر عبارت این است که این کتاب توسط بسیاری از شاگردان تدوین شده.✓
  • در مورد ساختار مقاله، شاید یک روش هم این باشد که همانطور که خودتان روش ها را دو روش دانسته اید (بررسی سند و وثوق به صدور) همین دو عنوان را تیتر کنید و ذیل هر یک، مطالب را پیش ببرید. البته اگر مقصودتان از درون متنی و برون متنی همین مطلب باشد، که هیچ.

با تشکر--R.andalibi (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۳ (+0330)پاسخ

@R.andalibi: در هر دو رویکرد این ارزیابی‌های برون متنی و درون‌متنی وجود دارد. تفاوت رویکردها بر اهمیت بیشتر توثیق سندی یا توثیق صدوری است. رضا پوراسمعیل (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۷ (+0330)پاسخ

چند نکته

@R.pouresmaeil: با سلام

  • مقاله باید از دیدگاه تاریخ یک علم نوشته شود نه از دیدگاه اثبات لزوم آن یا از برای آموختن آن علم.
  • چرا برای اثبات درستی یا لزوم بررسی حدیث استدلال قرآنی مطرح شده است؟ نیازی به این بحث است.
  • وقتی می‌گوییم سنجش اعتبار یعنی اینکه شیعیان چگونه این کار را کرده اند؟ اینکه علامه طباطبایی در تفسیر فلان آیه چه چیزی گفته ارتباطی به بحث ندارد.
  • از کل تیتر معرفی و جایگاه، فقط شش خط آخرش متناسب و مرتبط است.
  • زیاده نویسی دارد و قابل خلاصه کردن است. مثلا ویژگی‌های وثوق صدوری را می‌شد خلاصه تر مطرح کرد.
  • این جملات نیازی به ذکرش نیست: حاکمان ظالم موجب شده‌اند تا علمای شیعه نتوانند اصول روایی را نسخه‌برداری برداری کنند.
  • مقاله به سبک تراجم‌نگاری‌های قدیمی نوشته شده است و نباید این گونه باشد.
  • این جملات اضافی است و سبب طولانی شدن متن مقاله می‌شود: و در پاسخ به نیاز زمانه، ملاک‌هایی برای ارزیابی اعتبار روایات تعیین کرد.
  • استنادات کافی نیست. اینکه روش شیخ انصاری و بروجردی روش وثوق صدوری بوده باید به نظر بیش از یک منبع استناد شود. بهتر است گفته شود که برخی پژوهشگران چنین نظری دارند.
  • اینکه روایت نص یا ظاهر یا مجمل باشد یا مشکل باشد یا غریب لفظی داشته باشد، ارتباطی به وثوق حدیث ندارد.
  • برشمردن ویژگی‌های لفظی ارتباطی به وثاقت ندارد. باید اشاره شود که کدام موارد به وثاقت حدیث آسیب می‌زند و اصولا نیازی به شرح همه‌شان نیست.
  • قسمت ارزیابی درون متنی محتوایی بحث، قابل خلاصه کردن است.
  • بحث خبر واحد با بحث وثوق حدیث قابل تفکیک است. این یک موضوع مبنایی است. وقتی خبر واحد با قرائن قابل قبول باشد تازه دعوا سر همان قرائن است. منظورم این است که همه بحث درباره وثاقت بعد از قبول حجیت خبر واحد مطرح می‌شود. بنابر این تفصیل در بحث خبر واحد ارتباطی به بحث ندارد. به نظرم شاید این بحث را به طور مختصر بتوان در ابتدای مقاله مطرح کرد. در حالی که بیشتر قسمت معیار اعتبار روایات در علوم اسلامی درباره حجیت خبر واحد است؛ مگر اینکه منظور از اعتبار حدیث همان حجیت حدیث باشد که در آن صورت کلا مقاله باید جور دیگر نوشته شود.

Salar (بحث) ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۱۱ (+0330)پاسخ