جَبّار از اسماء خداوند به معانی جبرانکننده، باشکوه و صاحب قدرت و نفوذ است. این کلمه در قرآن کریم هم برای خدا و هم برای انسان به کار رفته است. مفسران معتقدند کاربرد جبار برای خدا مثبت و پسندیده و برای غیرخدا، ناپسند است. واژه جبار در برخی روایات و دعاها نیز استفاده شده است.
مفهومشناسی
جبّار از اسماء خداوند است،[۱] مفسران آن را به جبرانکننده، اصلاحگر زندگی موجودات، صاحب قدرت، دارای نفوذِ اراده[۲] و باعظمت و باشکوه[۳] معنا کردهاند. جبّار، صیغه مبالغه از جبر است[۴] و در لغت به معانی فشار و زور بر انجام کار خلاف میل و اراده، اصلاح، جبران و بهبود[۵] و نیز بلند و باشکوه است.[۶] گفته شده نخستین بار واصل بن عطا، عالم معتزلی، جبار را برای خدا به معنای جبران و اصلاح به کار برده است.[۷]
جباریت خدا
جبار در قرآن کریم، ۱۰ بار به کار رفته است[۸] یک مورد آن درباره خدا و ۹ مورد دیگر به عنوان صفت برای افراد ستمکار و ناصالح بکار رفته است.[۹] در آیه ۲۳ سوره حشر، این واژه همراه برخی دیگر از اسماء خداوند مانند عزیز و متکبر آمده است[۱۰] و در آیه بعدی، خداوند صاحب اسماء الحسنی (بهترین نامها) معرفی شده است. [۱۱]
جبار و کلمات همخانواده آن در برخی دعاها مانند کمیل،[۱۲] یستشیر،[۱۳] مشلول[۱۴] و مجیر[۱۵] نیز به کار رفته است. در دعای جوشن کبیر، جبّار پس از کلمه قهّار (مسلط و چیره)، جابر پس از کاسِر (شکننده) و نیز به صورت جابر العَظمِ الکَسیر (بهبود دهنده استخوان شکسته) آمده است.[۱۶]
تفاوت کاربرد جباریت درباره خدا و انسان
به گفته لغتشناسان کاربرد جبار درباره خدا و انسان متفاوت است؛ کاربرد آن درباره خدا مثبت، و درباره غیرخدا منفی است.[۱۷] این افراد عنوان جبار را فقط شایسته و خاص خدا و در توان او میدانند،[۱۸] و هرگونه تلاش و استفاده انسانها از آن ناممکن، و باعث شقاوت، سرکشی و سرزنش گفتهاند.[۱۹] در روایات نیز کلمه جبار برای خدا به صورت مثبت به کار رفته، اما انسانهای جبار نکوهش شدهاند.[۲۰]
پانویس
- ↑ درودآبادی، شرح الاسماء الحسنی، ۱۴۲۶ق، ص۷۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به:طبری، جامعالبيان، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۷۱؛ طباطبايی، الميزان، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۲۰؛ رازی، تفسير کبير، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۲۵۵.
- ↑ طبرسی، مجمعالبیان، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۲۶۰؛ طوسی، التبیان، ۱۳۷۶ق، ج۹، ص۵۷۴.
- ↑ شرباصی، موسوعة له الاسماء الحسنی، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴.
- ↑ فراهیدی، العین، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۱۵و۱۱۶.
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ۱۳۹۹ق، ج۱، ص۵۰۱.
- ↑ عسکری، الفروق اللغویة، ۱۴۱۲ق، ص۲۰۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۲۳، ص۵۵۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۲۳، ص۵۵۴.
- ↑ سوره حشر، آیه۲۳.
- ↑ سوره حشر، آیه۲۴.
- ↑ قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۲ش، ص۶۲.
- ↑ قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۲ش، ص۷۸.
- ↑ قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۲ش، ص۷۴.
- ↑ قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۲ش، ص۸۰.
- ↑ قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۲ش، ص۸۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: طریحی، مجمعالبحرین، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۲۳۹؛ راغب اصفهانی، مفردات فی غرایب القرآن، ۱۴۱۲ق، ماده جبر.
- ↑ عسکری، الفروق اللغویة، ۱۴۱۲ق، ص۲۰۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: طریحی، مجمعالبحرین، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۲۳۹؛ راغب اصفهانی، مفردات فی غرایب القرآن، ۱۴۱۲ق، ماده جبر.
- ↑ ریشهری، میزان الحکمة، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۳۶۸.
منابع
- ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۹ق.
- رازی، فخرالدین، تفسیر کبیر، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
- راغب، حسین بن محمد، مفردات فی غرایب القرآن، بیروت، دار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
- شرباصی، احمد، موسوعة له الاسماء الحسنی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۰۸ق.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۸ق.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، نشر مرتضوی، ۱۳۷۵ش.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، ۱۳۷۶ق.
- عسکری، حسن بن عبدالله، الفروق اللغویة، قاهره، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، نشر هجرت، ۱۴۰۹ق.
- قمی، عباس، کلیات مفاتیح الجنان، قم، اسوه، ۱۳۹۲ش.
- محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمة، قم، موسسه دارالحدیث، ۱۳۸۰ش.
- مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۸۰ش.