تذکرة الاولیاء (کتاب)

مقاله قابل قبول
رده ناقص
بدون ناوبری
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از تذکرة الاولیا)
تذکره الاولیاء
اطلاعات کتاب
نویسندهفریدالدین عطار نیشابوری
تاریخ نگارشحدود ۶۱۷ق
موضوعشرح حال مشایخ صوفیه
زبانفارسی
مجموعه۲ جلدی
اطلاعات نشر
ناشرانتشارات زوّار و اساطیر
تاریخ نشربین سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ش


تَذْکِرَهُ الاَوْلیاء (به معنای یاد دوستان خدا)، کتابی به زبان فارسی از عطار نیشابوری(زنده در۶۱۷ق) در شرح حال ۹۷ تن از مشایخ صوفیه است که با هدف الگوگیری از سیره عملی و گفتاری آنان تألیف شده است.

عطار سنی مذهب بوده اما ارادت خاصی به اهل بیت پیامبر اکرم(ص) داشته و کتاب خود را با شرح حال امام صادق(ع) آغاز کرده و با شرح حال امام باقر(ع) پایان برده است.

نویسنده

نوشتار اصلی: فریدالدین عطار نیشابوری

مؤلف تذکرة الاولیاء، ابوحامد یا ابوطالب محمد بن ابی بکر ابراهیم بن مصطفی بن شعبان ملقب به فریدالدین، مشهور به عطار است که تاریخ دقیق تولد و درگذشتش دانسته نیست، اما چون تألیف تذکرة الاولیاء در حدود سنهء ۶۱۷ق بوده است پس تا سال ۶۱۷ق زنده بوده است.[۱]

عطار سنی مذهب بوده است اما کتاب خود را با شرح حال امام ششم شیعیان آغاز و با شرح حال امام پنجم به پایان می‌برد، حکایت از ارادت او به خاندان پیامبر(ص) دارد.[۲]

اهمیت

تذکره‌، به معنای کتابی است که در آن شرح حال و آثار کسانی از یک گروه نام برده می‌شود. مانند شاعران، نویسندگان، دانشمندان و صوفیان. گفته شد که تذکرة الاولیاء، کهن‌ترین و معروفترین کتابی است که زیر نام تذکره نوشته شده است.[۳]

عطار در تذکرة الاولیاء، نمونه‌هایی از رفتار، کردار، افکار و گفتار هر عارفی را بیان کرده است. البته تأکید او بر گفتار است و هدفش این بوده که این گفتارها درس عملی برای دیگران باشند.[۴] او بیش از آنکه در صحت روایات دقت کند، به تأثیر تربیتی آنها توجه دارد. از این رو در برخی موارد در ضبط وقایع و صحت مطالب خالی از مسامحه نیست.

اصل کتاب و اضافات

تذکره الاولیاء، مشتمل است بر مقدمه و ۷۲ باب که هریک به زندگی، حالات، اندیشه‌ها و سخنان یکی از عارفان اختصاص دارد. نخستین باب به حالات و سخنان امام صادق(ع) و آخرین باب به حسین بن منصور پارسی معروف به حلاج.

دست نویس‌های معتبر تذکرة الاولیاء تا قرن دهم، شامل همین مطالب است، اما پس از قرن دهم فصل‌های دیگری با عنوان «ذکر متأخران از مشایخ کبار» بر این کتاب افزوده شده که حالات و سخنان ۲۵ تن از عارفان قرن‌های چهارم و پنجم را دربر دارد. بیشتر این پیوست از مآخذی برداشته شده که احتمالاً در دسترس مؤلف تذکرة الاولیاء نیز بوده و مطالب آن به شیوة تذکرة الاولیاء تألیف شده است، از این رو بسیاری از پژوهشگران معاصر، از جمله نیکلسون، آن را جزو اصل کتاب پنداشته‌اند. این ملحقات در هیچیک از نسخه‌های کهن کتاب نیست، و فهرستی هم که عطّار در آغاز کتاب آورده، شامل همان ۷۲ نام است.[۵]

محتوا

تذکرة الاولیاء، شرح حال ۹۷ تن از عارفان را دربر دارد. این کتاب از یک دیباچه و دو بخش تشکیل شده است:

  • دیباچه: اسباب و انگیزه‌های نگارش آن
  • بخش اصلی: گزارش احوال و افکار ۷۲ تن را در بردارد.
  • بخش تکمله احوال و اقوال ۲۵ را گزارش کرده است.[۶]

در کتاب ترتیب صورت اسامی بر اساس حروف الفبا نیست. بخش اول کتاب پس از دیباچه، با شرح حال امام صادق(ع) آغاز می‌شود و با حسین بن منصور حلاج پایان می‌پذیرد. بخش دوم که به «ذکر متأخران از مشایخ کبار» اختصاص دارد، با گزارش احوال ابراهیم خواص آغاز می‌شود و با بیان احوال امام باقر(ع) به پایان می‌رسد.[۷]

انگیزه

عطار در مقدمة کتاب[۸] می‌گوید که پس از قرآن و اخبار پیامبر(ص) هیچ سخنی برتر از سخنان مشایخ طریقت نیست. او با این اعتقاد و بنا به درخواست دوستان این کتاب را تألیف کرده است. وی در نقل سخنان مشایخ، به شرح آن سخنان نمی‌پردازد مگر برای رفع شبهه[۹] او توجه دارد که اولیا روش و دیدِ یکسان ندارند، اما چون آنان را در راه حق می‌داند، هریک را در جای خود می‌ستاید. به همین دلیل، امام ششم شیعیان، را در کنار چهار امام اهل سنت ذکر می‌کند.[۱۰]، و از آن چهار تن، بصراحت زبان به ستایش اهل بیت می‌گشاید و از شافعی بیتی نقل کرده که می‌گوید که اگر ستایش آل محمد خلاف سنّت است، بگذار که جن و انس مرا گمراه(رافضی) بدانند.[۱۱] عطار در آغاز کتاب دلایل مختلف و به قول خودش سبب‌ها وباعث‌های گوناگون برای این کار را ذکر کرده است. او در این باره می‌گوید:

«تا فردا نظر شفاعتی در این کار عاجز کنند و مرا چون سگ اصحاب کهف نومید نگردانند.»[۱۲]

شیوه

عطّار در مقدمة کتاب، نحوة گزینش و تألیف مطالب را بیان کرده است. بنا بر مقدمه، نقل‌ها و روایت‌های تذکرة الاولیاء التقاطی از مطالب کتاب‌های دیگر است. مؤلف به اختصار و حذف اِسنادهای دراز توجه داشته و تا آنجا که می‌توانسته از افزودن توضیحات بر سخنان مشایخ پرهیز کرده است. بخشی از مطالب کتاب او، خاصه کلمات و سخنان مشایخ، از منابع عربی ترجمه شده است. مؤلف مطالبِ برگرفته از مآخذ مختلف را مطابق نام هر عارف دسته بندی کرده است.[۱۳]

هر باب تذکرة الاولیاء با عباراتی مسجع اوصاف هریک از اولیا را بیان می‌کند. این سرآغازهای مسجع و کوتاه خالی از تکلف نیست، اما پس از آنها نثر کتاب بسیار ساده و روشن و استوار می‌شود. البته در مواردی که مطالب را عیناً از کتاب‌هایی چون ترجمه رساله قُشَیریه آورده، از نثر آن ترجمه و منابع مشابه پیروی کرده است. وی در ترجمه سخنان مشایخ از زبان عربی نیز همان سادگی و روشنی را مراعات کرده است. در بعضی از دست نویس‌های تذکرة الاولیاء که چندان معتبر نیستند کاربردهای خاص دستوری و شکل‌های متفاوتی در صرف افعال مشاهده می‌کنیم که با زبان ادبی خراسان در قرن‌های پنجم تا هفتم همانند نیست[۱۴] و شاید از تغییرات کاتبان باشد[۱۵] بیشتر این کاربردهای خاص در نسخه معتبر مورخ ۶۹۲ کتابخانه پیرهدایی ترکیه، و نسخه مورخ ۷۰۱ کتابخانه ملی تهران وجود ندارد.[۱۶]

در تذکرة الاولیاء، پس از معرفی کوتاه هر «ولی» در عبارت مسجع و آهنگین، مقام و درجۀ او در میان اولیا ذکر شده است و سپس نمونه‌هایی از رفتار، کردار، افکار و مخصوصا گفتار او بیان شده است.[۱۷]

عطار، هر زندگینامه را با یک خطبۀ دو سطری مسجع آغاز می‌کند. او در خطبه چکیده احوال و خصوصیات روحی و اخلاقی صاحب زندگینامه را منعکس می‌کند. در زندگینامه‌های بلند، پس از خطبه چند قول دربارۀ احوال صاحب ترجمه «نقل» می‌شود و سپس نمونۀ گفته‌های او به نوشتن در می‌آید. گفته‌ها معمولا کوتاه هستند و از چند کلمه تجاوز نمی‌کنند. البته قول‌های بلند هم، که گاه به نیم صفحه نمی‌رسند، وجود دارد.[۱۸]

زمان نگارش

کتاب تذکرة الاولیاء در حدود سال ۶۱۷ قمری یعنی در آستانۀ تاخت و تاز مغولان در ایران، به نگارش درآمده است. در جلد اول بعد از ذکر اسم علاءالدین محمد خوارزمشاه آمده است که «اعلی‌اللّه شأنه» پس تألیف کتاب باید قبل از سال ۶۱۷ق، که سال فوت خوارزمشاه است، باشد. و حال آن‌که در جای دیگر دو بار ذکر سال «سبع عشر و ستمائه(۶۱۷ق)»...شده است.

عطار، از ترکان خاتون مادر خوارزمشاه به عبارت «خداوند، ملکه ترکان، دام ملک‌ها» تعبیر می‌کند. و این تصریح است در این‌که ترکان خاتون، آن وقت در عین شوکت... بوده، و حال آن‌که در آخر سال ۶۱۶ق از خوارزم فرار کرده است....پس تألیف کتاب قبل از ۶۱۶ یا اقلا در همان سال بوده است.[۱۹]

منابع و مآخذ کتاب

مطالعه تذکرة الاولیاء و مقایسه مطالب آن با منابع دیگر صوفیه نشان می‌دهد که عطّار از مهمترین آثار فارسی و عربی مقدّم بر تذکرة الاولیاء مطالبی برگرفته است. خود او در مقدمة تذکرة الاولیاء[۲۰] از کتاب‌های شرح القلب کشف الاسرار، و معرفة النّفس یا معرفة النّفس والرب نام می‌برد. البته عطّار تصریح نمی‌کند که در تألیف تذکره، این سه کتاب منبع او بوده است.

از آثار صوفیانة مشهوری که با احتمال بسیار، ممکن است مأخذ نقل‌های مؤلف تذکره باشند، عبارتند از: طبقات الصوفیه اثر عبدالرحمان محمدبن حسین سُلَمی نیشابوری[۲۱]، حلیة الاولیاء ابونُعَیم اصفهانی[۲۲]، رساله قشیریه ابوالقاسم قشیری و ترجمه فارسی آن که به دست شاگردش، ابوعلی عثمانی. کشف المحجوب هُجویری نیز احتمالاً از منابع عطّار بوده است.[۲۳]

در مناقب الابرار ابن خمیس نقل‌ها و روایت‌هایی شبیه به تذکرة الاولیاء آمده است، اما با اطمینان نمی‌توان گفت از مآخذ تذکرة الاولیاء بوده است[۲۴] در کتاب صفة الصفوه اثر ابن جوزی (متوفی ۵۹۷)، معاصر عطّار، نیز مواردی وجود دارد که روایت‌ها و نقل‌های راجع به یکی از عرفا را می‌توان با مطالب تذکرة الاولیاء مقایسه کرد، اما غالباً جزئیات روایت در این دو کتاب یکسان نیست، و فقط می‌توان احتمال داد که اثر ابن جوزی به دلیل شهرت مؤلف آن به نیشابور و به دست عطّار رسیده بوده است.[۲۵]

ترجمه

  • نخستین اثری که به عنوان ترجمه این کتاب شناخته شده است، نسخه خطی عربی به تاریخ ۸۶۹، محفوظ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است[۲۶] که مطالب تذکره را تقریباً با همان ترتیب، اما با حذف چند باب، دربر دارد و در هرباب نیز بخشی از نقلها و قصه‌های تذکره نیامده است. با اینکه محمد قزوینی آن را ترجمه عربی تذکرة الاولیاء دانسته، با دقت در جزئیات آن، می‌توان گفت که گردآورنده شاید با اقتباس از منابع عربی کتاب‌هایی چون طبقات الصوفیه و حلیة الاولیاء با همان شیوة عطّار، مطالبی گردآوری و در زیر نام عرفای بزرگ فصل بندی کرده است.
  • ترجمه دیگری به ترکی اویغوری از قرن نهم موجود است که تنها نسخه آن در کتابخانه ملی پاریس نگهداری می‌شود. پاوه دو کورتی در ۱۳۰۳/ ۱۸۸۶ این نسخه را همراه با ترجمه فرانسه آن در پاریس به چاپ رساند. پاوه دو کورتی در مقدمه آورده است که در کتابخانة ملی پاریس ترجمه‌های ترکی دیگری هم از این کتاب هست که همه اقتباس و تلخیص است نه ترجمه کامل.
  • در زبان انگلیسی نیز دو ترجمه از تذکرة الاولیاء به صورت خلاصه موجود است که یکی از آنها ترجمه بانکی بهاری است (چاپ ۱۳۴۴ش / ۱۹۶۵) و دیگری ترجمه آ.ج. آربری، ایران شناس انگلیسی. ترجمه اخیر که در ۱۳۴۵ش / ۱۹۶۶ به چاپ رسیده، دقیق‌تر است.

تصحیح و چاپ

چاپ و نشر تذکرة الاولیاء از اوایل قرن چهاردهم آغاز شده است. در شبه قاره هند چند بار چاپ سنگی شد.

  • اولین بار رینولد نیکلسون آن را تصحیح انتقادی کرد.[۲۷] نسخه‌هایی که نیکلسون از آنها استفاده کرده است (نسخه‌های لیدن، موزۀ بریتانیا، برلین و پاریس) بی‌تاریخ است و تنها نسخه خطی دارای تاریخ او، تاریخ ۱۰۹۱ را دارد و ظاهراً نیکلسون از نسخه‌های معتبری که خاصه در کتابخانه‌های ترکیه موجود است، بی‌خبر بوده است. از امتیازات تصحیح نیکلسون، مقدمة محمد قزوینی بر آن است که حاوی اطلاعات دقیق و سودمندی است.
  • پس از نشر نخستین چاپ تصحیح رینولد نیکلسون، یکی از کتاب فروشی‌های تهران همان را دوباره به عنوان تذکرة الاولیاء تصحیح علامه قزوینی منتشر کرده است، ولی با اطمینان می‌توان گفت که محمد قزوینی هرگز تذکرة الاولیاء را تصحیح نکرده است. نخستین تصحیح تذکره بر پایه نسخه‌های قدیم و معتبر را محمد استعلامی میان سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ش انجام داد. اساس این تصحیح بر قدیمترین نسخه تذکرة الاولیاء (مورخ چهارم صفر ۶۹۲)، حدود هفتاد سال پس از فوت عطّار محفوظ در کتابخانه پیرهدایی است و مصحح آن را با نسخه مورخ ۷۰۱ محفوظ در کتابخانه ملی تهران و نسخه ۷۱۰ تحریر قونیه، و نیز با چاپ نیکلسون و چاپ‌های هند، مقابله کرده است. گفتنی است که نسخه‌های مقدّم بر ۶۹۲ که در بعضی از کتابخانه‌های ایران و هند موجود است، غالباً تاریخ‌های دست کاری شده یا نامعتبر دارند. نخسه تصحیح محمد استعلامی تا کنون ۲۵ بار چاپ شده‌است.[۲۸]
  • در سال ۹۷۳۱م به وسیلۀ انتشارات اساطیر و به کوشش روح بخشان براساس نسخۀ مصحّح رینولد آلن نیکلسون انجام گرفته است. در این چاپ مقدمۀ محمد قزوینی عینا نقل شده است. شرح احوال و آثار رینولد الن نیکلسن، نوشته دکتر اسد اللّه آزاد[۲۹] نیز بر آن افزوده شده و مقدمه‌های مصحح انگلیسی به فارسی درآورده شده‌اند. افزون بر این‌ها متن به بازنگاری شده و صفحه‌بندی آن به شکلی تازه انجام گرفته است. بیست و سه فهرست گوناگون هم بر آخر کتاب افزوده شده است.

پانویس

  1. عطار، تذکرة الاولیاء، مقدمه روح بخشان، ص۸۴.
  2. روح بخشان، تذکرة الاولیا، ص۵۷.
  3. روح بخشان، تذکرة الاولیا، ص۵۶.
  4. روح بخشان، تذکرة الاولیا، ص۵۷.
  5. عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص بیست وپنج، بیست وهشت.
  6. روح بخشان، تذکرة الاولیا، ص۵۷.
  7. روح بخشان، تذکرة الاولیا، ص۵۷.
  8. عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ، استعلامی، ص۵.
  9. عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص۵.
  10. عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص۱۲-۱۸.
  11. عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص۱۳.
  12. روح بخشان، تذکرة الاولیا، ص۵۷.
  13. روح بخشان، تذکرة الاولیا، ص۵۷.
  14. عطّار، تذکرة الاولیا، چاپ نیکلسون، ج۱، مقدمة قزوینی، ص یط کد.
  15. بهار، سبک‌شناسی، ج۲، ص۲۰۵.
  16. عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص بیست و پنج.
  17. روح بخشان، تذکرة الاولیا، ص۵۷.
  18. روح بخشان، تذکرة الاولیا، ص۵۷.
  19. روح بخشان، تذکرة الاولیا، ص۵۶.
  20. عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص۵.
  21. عطّار، چاپ استعلامی، ص سیزده، پانزده
  22. عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص پانزده.
  23. بهار، سبک‌شناسی، ج۲، ص۲۰۶-۲۰۹.
  24. عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص شانزده.
  25. عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص شانزده، هفده.
  26. منزوی، فهرست نسخه‌های خطی، ج۲، ص۵۳۸-۵۴۵.
  27. ذکرةالأولیاء، بخش اول، چاپ لیدن
  28. سایت خانهٔ کتاب تذکرةالاولیا، تصحیح محمد استعلامی، انتشارات زوّار، چاپ بیست‌وپنجم، ۱۳۹۳
  29. این شرح حال برگرفته از مشکوة، مشهد، آستان مقدس رضوی، پاییز ۷۶۳۱، ص۰۲۱-۳۳۱.

منابع

پیوند به بیرون