شیخ بهائی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←آثار ادبی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''محمد بن عزّالدین حسین''' (۹۵۳ق ـ۱۰۳۱ق) متخلص به'''بهائی''' و معروف به'''شیخ بهائی''' و '''بهاءالدین عاملی'''، [[مجتهد|فقیه]]، [[حدیث|محدث]]، [[حکمت|حکیم]] و ریاضیدان [[شیعه]] [[صفویان|عصر صفوی]] بود. شیخ بهائی بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینههای مختلف تألیف کرده است. [[جامع عباسی (کتاب)|جامع عباسی]] و [[اربعین شیخ بهایی|اربعین]] از جمله آثار اوست. آثاری نیز در معماری بر جای گذاشته که منارجنبان [[اصفهان]]، تقسیم زایندهرود اصفهان، گنبد [[مسجد امام (اصفهان)|مسجد امام اصفهان]] و نقشه حصار [[نجف]]، از آن جمله است. وی سفرهای بسیاری به نقاط مختلف دنیا کرد و سفر مشهوری نیز همراه [[شاه عباس اول|شاه عباس صفوی]] با پای پیاده به [[مشهد]] داشته است. | '''محمد بن عزّالدین حسین''' (۹۵۳ق ـ۱۰۳۱ق) متخلص به '''بهائی''' و معروف به '''شیخ بهائی''' و '''بهاءالدین عاملی'''، [[مجتهد|فقیه]]، [[حدیث|محدث]]، [[حکمت|حکیم]] و ریاضیدان [[شیعه]] [[صفویان|عصر صفوی]] بود. شیخ بهائی بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینههای مختلف تألیف کرده است. [[جامع عباسی (کتاب)|جامع عباسی]] و [[اربعین شیخ بهایی|اربعین]] از جمله آثار اوست. آثاری نیز در معماری بر جای گذاشته که منارجنبان [[اصفهان]]، تقسیم زایندهرود اصفهان، گنبد [[مسجد امام (اصفهان)|مسجد امام اصفهان]] و نقشه حصار [[نجف]]، از آن جمله است. وی سفرهای بسیاری به نقاط مختلف دنیا کرد و سفر مشهوری نیز همراه [[شاه عباس اول|شاه عباس صفوی]] با پای پیاده به [[مشهد]] داشته است. | ||
او مقام [[شیخالاسلام|شیخ الاسلامی]] بالاترین منصب رسمی دینی در حکومت [[صفویان|صفویه]] را بر عهده داشت. | او مقام [[شیخالاسلام|شیخ الاسلامی]] بالاترین منصب رسمی دینی در حکومت [[صفویان|صفویه]] را بر عهده داشت. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
نقل میکنند، بهائی گذشته از شیخ الاسلامی، منزلت و قرب خاصی در دربار صفوی داشت و در دانش، [[تقوا]]، کفایت و کاردانی مورد اعتماد [[شاه عباس اول]] و طرف مشورت او قرار میگرفت. به نوشته اسکندر منشی،<ref>ج ۱، ص۱۵۷.</ref> شاه از محضر بهائی بهره میبرد و وجود او را بسیار مغتنم میشمرد، تا آنجا که پس از بازگشت بهائی از سفر طولانی، به استقبال او آمد و ریاست علمای ایران را به او پیشنهاد کرد که بهائی نپذیرفت.<ref>طوقان، ص۴۷۴.</ref> شاه در امور شرعی خانوادگی نیز به وی رجوع میکرد.<ref>فلسفی، ج۲، ص۵۶۳، ۵۷۴؛ منجم یزدی، ص۱۰۹، ۲۶۸، ۳۰۱، ۳۴۷.</ref> | نقل میکنند، بهائی گذشته از شیخ الاسلامی، منزلت و قرب خاصی در دربار صفوی داشت و در دانش، [[تقوا]]، کفایت و کاردانی مورد اعتماد [[شاه عباس اول]] و طرف مشورت او قرار میگرفت. به نوشته اسکندر منشی،<ref>ج ۱، ص۱۵۷.</ref> شاه از محضر بهائی بهره میبرد و وجود او را بسیار مغتنم میشمرد، تا آنجا که پس از بازگشت بهائی از سفر طولانی، به استقبال او آمد و ریاست علمای ایران را به او پیشنهاد کرد که بهائی نپذیرفت.<ref>طوقان، ص۴۷۴.</ref> شاه در امور شرعی خانوادگی نیز به وی رجوع میکرد.<ref>فلسفی، ج۲، ص۵۶۳، ۵۷۴؛ منجم یزدی، ص۱۰۹، ۲۶۸، ۳۰۱، ۳۴۷.</ref> | ||
=== اقامه | === اقامه نماز جمعه === | ||
بهائی اقامه [[نماز جمعه]] اصفهان را بر عهده داشت.<ref>اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶.</ref> | بهائی اقامه [[نماز جمعه]] اصفهان را بر عهده داشت.<ref>اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۶.</ref> | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
=== آثار ادبی === | === آثار ادبی === | ||
شیخ بهایی اشعار بسیاری به فارسی و عربی سروده است که بیشتر آنها در کتاب کشکول آمده است و مضامینی عرفانی و صوفیانه دارد. کلیات اشعار فارسی او شامل غزلیات، مثنویات (نان و حلوا، شیر و شکر، نان و پنیر)، قطعات، رباعیات، مستزاد و مخمس توسط سعید نفیسی در ۱۰۳ صفحه، اولین بار در ۱۳۱۶ش به چاپ رسید. گفته شده این کلیات ناقص بوده و شامل کلیه اشعار فارسی نبوده، اشعار عربی را ندارد و همچنین انتساب بعضی از اشعار آن به بهایی، جای تردید دارد.<ref>امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۲۰.</ref> گفته شده اشعار بهایی شباهت بسیاری به مثنوی | شیخ بهایی اشعار بسیاری به فارسی و عربی سروده است که بیشتر آنها در کتاب کشکول آمده است و مضامینی عرفانی و صوفیانه دارد. کلیات اشعار فارسی او شامل غزلیات، مثنویات (نان و حلوا، شیر و شکر، نان و پنیر)، قطعات، رباعیات، مستزاد و مخمس توسط سعید نفیسی در ۱۰۳ صفحه، اولین بار در ۱۳۱۶ش به چاپ رسید. گفته شده این کلیات ناقص بوده و شامل کلیه اشعار فارسی نبوده، اشعار عربی را ندارد و همچنین انتساب بعضی از اشعار آن به بهایی، جای تردید دارد.<ref>امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۲۰.</ref> گفته شده اشعار بهایی شباهت بسیاری به [[مثنوی]] [[جلال الدین بلخی]] دارد.<ref>توکلی طرقی، عبد الحسین، شیخ بهایی؛ فقیه عارف و دانشمند شاعر، ص۶۵.</ref> | ||
بهاءالدین عاملی در مثنوی فارسی شیر و شکر برای اولین بار در شعر فارسی، بحر «خَبَب»، رایج در اشعار عربی و ناآشنا در فارسی را به کار برده است.<ref>جوکار، منوچهر، جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی، ص۹۱.</ref> مخمس معروف «تمنای وصال» با مطلع «تا کی به تمنای وصال تو یگانه» از اشعار اوست. | بهاءالدین عاملی در مثنوی فارسی شیر و شکر برای اولین بار در شعر فارسی، بحر «خَبَب»، رایج در اشعار عربی و ناآشنا در فارسی را به کار برده است.<ref>جوکار، منوچهر، جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی، ص۹۱.</ref> مخمس معروف «تمنای وصال» با مطلع «تا کی به تمنای وصال تو یگانه» از اشعار اوست. | ||
اشعار عربی وی را نخستین بار شیخ | اشعار عربی وی را نخستین بار شیخ محمدرضا فرزند [[شیخ حر عاملی]] جمعآوری کرده و بعدها به صورت کامل چاپ شده است. مشهورترین شعر عربی بهایی قصیدهای با عنوان «وسیلة الفوز و الامان فی مدح صاحب الزمان» در ۶۳ بیت است.<ref>امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۲۰.</ref> | ||
بهایی آثاری نیز در نثر فارسی دارد که مهمترین آنها به زبان فارسی کتاب «پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش» است. شیخ در این اثر بعضی موضوعات و مسائل عرفانی و صوفیانه را به شیو ه رمز و تمثیل آورده است. موش و گربه | بهایی آثاری نیز در نثر فارسی دارد که مهمترین آنها به زبان فارسی کتاب «پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش» است. شیخ در این اثر بعضی موضوعات و مسائل عرفانی و صوفیانه را به شیو ه رمز و تمثیل آورده است. موش و گربه در واقع شامل انتقادات بهایی به تصوف دروغین و صوفی نمایان است.<ref>جوکار، منوچهر، جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی، ص ۸۵–۸۶.</ref> | ||
کتاب بهایی از یک سو متأثر از موش و گربه منظوم عبید زاکانی و از سوی دیگر تأثیرگذار در رساله منثور [[جواهر العقول]] منسوب [[محمدباقر مجلسی|محمد باقر مجلسی]] (چاپ ۱۳۲۴ق) است.<ref>امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۱۹.</ref> | کتاب بهایی از یک سو متأثر از موش و گربه منظوم [[عبید زاکانی]] و از سوی دیگر تأثیرگذار در رساله منثور [[جواهر العقول]] منسوب [[محمدباقر مجلسی|محمد باقر مجلسی]] (چاپ ۱۳۲۴ق) است.<ref>امین، سید حسن، «شیخ بهایی عالم بزرگ ذوفنون»، ص۱۹.</ref> | ||
== وفات == | == وفات == |