کاربر ناشناس
ابنادریس حلی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mashg بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mashg بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''محمد بن منصور بن احمد بن ادریس حلی عجلی''' معروف به '''ابن ادریس'''، [[فقیه]] تأثیرگذار [[امامیه|امامی]] در اواخر [[قرن ششم]] [[قمری]]. گفته شده که نسبش از طرف مادر، به سه واسطه به [[شیخ طوسی]] میرسد. | '''محمد بن منصور بن احمد بن ادریس حلی عجلی''' معروف به '''ابن ادریس'''، [[فقیه]] تأثیرگذار [[امامیه|امامی]] در اواخر [[قرن ششم]] [[قمری]]. گفته شده که نسبش از طرف مادر، به سه واسطه به [[شیخ طوسی]] میرسد. | ||
او در [[فقه]]، [[اصول]]، [[تفسیر]] و لغت تبحر داشته و صاحب نظر بوده است. ابن ادریس به دلیل استفاده فراوان از دلایل عقلی در استنباط احکام و به سبب فتواهای شاذ (کمیاب در میان علما) و همچنین شکستن هیبت علمی [[شیخ طوسی]] مشهور است. وی [[فقه]] را وارد مرحله جدیدی نمود و راه را برای نقد دیدگاههای [[شیخ طوسی]] باز کرد و به همین دلیل برخی از علما به او خرده گرفتهاند. استادان معروف وی [[ابن زهره|ابوالمکارم بن زهره]] و [[ابن شهرآشوب]] هستند و افرادی مانند [[ابن نما حلی|ابن نما]] و پدر [[محقق حلی]] از شاگردان او محسوب میشوند. اثر مشهور و تاثیرگذار ابن ادریس، کتاب [[سرائر]] است. | او در [[فقه]]، [[اصول]]، [[تفسیر]] و لغت تبحر داشته و صاحب نظر بوده است. ابن ادریس به دلیل استفاده فراوان از دلایل عقلی در استنباط احکام و به سبب فتواهای شاذ (کمیاب در میان علما) و همچنین شکستن هیبت علمی [[شیخ طوسی]] مشهور است. وی [[فقه]] را وارد مرحله جدیدی نمود و راه را برای نقد دیدگاههای [[شیخ طوسی]] باز کرد و به همین دلیل برخی از علما به او خرده گرفتهاند. استادان معروف وی [[ابن زهره|ابوالمکارم بن زهره]] و [[ابن شهرآشوب]] هستند و افرادی مانند [[ابن نما حلی|ابن نما]] و حسن بن یحیی (پدر [[محقق حلی]]) از شاگردان او محسوب میشوند. اثر مشهور و تاثیرگذار ابن ادریس، کتاب [[سرائر]] است. | ||
==ولادت و نسب== | ==ولادت و نسب== | ||
نام او محمد، [[کنیه]] مشهورش ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمسالدین است.<ref>ابنفُوَطی، تلخیص مجمعالآداب فی معجم الالقاب، ۱۹۶۵م، ج۴، قسم۳، ص۳۰۸؛ قمی، ۱۳۲۷ش، ج۱، ص۳۸۵؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۱۲۰.</ref> ابن ادریس را عِجلی و رَبَعی (منسوب به بنیعجل، قبیلهای از بکر بن وائل از شاخه ربیعه)<ref>سمعانی، ج۴، ص۱۶۰.</ref> نیز خواندهاند.<ref>مامقانی، جزء۲، بخش۲، ص۷۷؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۱۳۸.</ref> | نام او محمد، [[کنیه]] مشهورش ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمسالدین است.<ref>ابنفُوَطی، تلخیص مجمعالآداب فی معجم الالقاب، ۱۹۶۵م، ج۴، قسم۳، ص۳۰۸؛ قمی، فوائدالرضویة: زندگانی علمای مذهب شیعه، ۱۳۲۷ش، ج۱، ص۳۸۵؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۱۲۰.</ref> ابن ادریس را عِجلی و رَبَعی (منسوب به بنیعجل، قبیلهای از بکر بن وائل از شاخه ربیعه)<ref>سمعانی، ج۴، ص۱۶۰.</ref> نیز خواندهاند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ۱۳۴۹-۱۳۵۲ق، جزء۲، بخش۲، ص۷۷؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۱۳۸.</ref> | ||
ابن ادریس زمان [[بلوغ]] خود را ۵۵۸ق ذکر کرده است،<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۱۹.</ref> بنابراین برخی حدس زدهاند که وی در ۵۴۳ق به دنیا آمده است.<ref>محمد بن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهیالمقال فی احوال الرجال، ج۵، ص۳۴۸.</ref> | ابن ادریس زمان [[بلوغ]] خود را ۵۵۸ق ذکر کرده است،<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۱۹.</ref> بنابراین برخی حدس زدهاند که وی در ۵۴۳ق به دنیا آمده است.<ref>محمد بن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهیالمقال فی احوال الرجال، ج۵، ص۳۴۸.</ref> | ||
ابنادریس در پایان نسخه کتاب [[مصباح المتهجد]] [[شیخ طوسی]]، نَسَب خود را بهطور کامل ذکر کرده و نام پدرش را منصور بن احمد بن ادریس آورده است. از اینرو نام او (ابنادریس) از جد اعلایش ادریس گرفته شده است.<ref>افندیاصفهانی، ۱۴۰۱، ج۵، ص۳۵.</ref> درباره نسب مادری ابن ادریس نیز اختلاف وجود دارد. برخی منابع ابن ادریس را نوه دختری [[شیخ طوسی]] دانسته و گفتهاند او از طریق دایی خود، ابوعلی طوسی، از شیخ روایت کرده است.<ref>حرّعاملی، قسم ۲، ص ۲۴۳؛ بحرانی، ص ۲۳۷، ۲۷۸؛ خوانساری، روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق، ج ۶، ص ۲۷۴.</ref> اما محققان با توجه به فاصله زمانی زیاد میان سال وفات شیخ طوسی (۴۶۰) و سال تولد ابن ادریس و ادله دیگر، این نظر را نپذیرفتهاند.<ref>نوری، ج ۳، ص ۴۳-۴۵؛ قمی، ۱۳۲۷ش، ج ۱، ص ۳۸۶.</ref> برخی منابع، ابن ادریس را نوه دختری شیخ مسعود ورّام دانستهاند<ref> | ابنادریس در پایان نسخه کتاب [[مصباح المتهجد]] [[شیخ طوسی]]، نَسَب خود را بهطور کامل ذکر کرده و نام پدرش را منصور بن احمد بن ادریس آورده است. از اینرو نام او (ابنادریس) از جد اعلایش ادریس گرفته شده است.<ref>افندیاصفهانی، ۱۴۰۱، ج۵، ص۳۵.</ref> درباره نسب مادری ابن ادریس نیز اختلاف وجود دارد. برخی منابع ابن ادریس را نوه دختری [[شیخ طوسی]] دانسته و گفتهاند او از طریق دایی خود، ابوعلی طوسی، از شیخ روایت کرده است.<ref>حرّعاملی، قسم ۲، ص ۲۴۳؛ بحرانی، لؤلؤء بحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص ۲۳۷، ۲۷۸؛ خوانساری، روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق، ج ۶، ص ۲۷۴.</ref> اما محققان با توجه به فاصله زمانی زیاد میان سال وفات شیخ طوسی (۴۶۰) و سال تولد ابن ادریس و ادله دیگر، این نظر را نپذیرفتهاند.<ref>نوری، ج ۳، ص ۴۳-۴۵؛ قمی، فوائدالرضویة: زندگانی علمای مذهب شیعه، ۱۳۲۷ش، ج ۱، ص ۳۸۶.</ref> برخی منابع، ابن ادریس را نوه دختری شیخ مسعود ورّام دانستهاند<ref>علیاری تبریزی، بهجةالآمال فی شرح زبدةالمقال، ج۶، ص۲۷۱.</ref>، اما اگر مراد، [[ورام بن ابی فراس|ورّام بن ابوفراس]] (متوفی ۶۰۵) باشد، در درستی این نظر باید تردید کرد، مگر آنکه منظور شخص دیگری باشد.{{مدرک}} | ||
==استادان و شاگردان== | ==استادان و شاگردان== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
* [[عمیدالرؤسا هبةاللّه بن حامد]] و پسرش [[حسین بن هبةاللّه سوراوی]] | * [[عمیدالرؤسا هبةاللّه بن حامد]] و پسرش [[حسین بن هبةاللّه سوراوی]] | ||
* ابوالمکارم [[ابن زهره|ابن زهره حلبی]] مؤلف [[غنیة النزوع]] | * ابوالمکارم [[ابن زهره|ابن زهره حلبی]] مؤلف [[غنیة النزوع]] | ||
* [[ابن شهر آشوب|ابن شهر آشوب]]<ref>حرّ عاملی، قسم ۲، ص۸۰، ۱۰۶؛ ذهبی، ۱۴۰۱-۱۴۰۹، ج۲۰، ص ۱۷۵، ج ۲۱، ص ۳۳۲؛ مجلسی، ج ۱۰۶، ص ۶۹</ref> | * [[ابن شهر آشوب|ابن شهر آشوب]]<ref>حرّ عاملی، قسم ۲، ص۸۰، ۱۰۶؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۱-۱۴۰۹، ج۲۰، ص ۱۷۵، ج ۲۱، ص ۳۳۲؛ مجلسی، ج ۱۰۶، ص ۶۹</ref> | ||
[[محمد بن علی طبری|عمادالدین طبری]] و الیاس بن ابراهیم حائری، واسطه نقل روایت ابن ادریس (از جمله [[صحیفه سجادیه|صحیفه سجادیه]]) از [[ابوعلی طوسی]] شمرده شده است.<ref> افندیاصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۵، ص ۳۲؛ افندیاصفهانی، ۱۴۱۰، ص ۲۴۵</ref> | [[محمد بن علی طبری|عمادالدین طبری]] و الیاس بن ابراهیم حائری، واسطه نقل روایت ابن ادریس (از جمله [[صحیفه سجادیه|صحیفه سجادیه]]) از [[ابوعلی طوسی]] شمرده شده است.<ref> افندیاصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۵، ص ۳۲؛ افندیاصفهانی، ۱۴۱۰، ص ۲۴۵</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
برخی شاگردان ابن ادریس و راویان حدیث از او عبارتاند از: | برخی شاگردان ابن ادریس و راویان حدیث از او عبارتاند از: | ||
* [[فخار بن معد|فخار بن مَعْد موسوی]] | * [[فخار بن معد|فخار بن مَعْد موسوی]] | ||
* نجیبالدین [[محمد بن جعفر ابن نما]] و پدربزرگش [[جعفر بن محمد بن نما حلی|جعفر بن نما]] <ref>بحرانی، ص۲۷۹؛ خوانساری، روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق، ج ۶، ص۲۷۷.</ref> | * نجیبالدین [[محمد بن جعفر ابن نما]] و پدربزرگش [[جعفر بن محمد بن نما حلی|جعفر بن نما]] <ref>بحرانی، لؤلؤء بحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۲۷۹؛ خوانساری، روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق، ج ۶، ص۲۷۷.</ref> | ||
* ابوالحسن [[علی بن یحیی خیاط]] <ref>حرّعاملی، قسم۲، ص۲۱۰؛ حسینی اشکوری، ج۱، ص۳۹۱</ref> | * ابوالحسن [[علی بن یحیی خیاط]] <ref>حرّعاملی، قسم۲، ص۲۱۰؛ حسینی اشکوری، تراجم الرجال، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۹۱</ref> | ||
* [[سید محیی الدین حسینی حلبی]]، برادرزاده ابن زهره حلبی | * [[سید محیی الدین حسینی حلبی]]، برادرزاده ابن زهره حلبی | ||
* [[جعفربن احمد قمرویه حائری]] | * [[جعفربن احمد قمرویه حائری]] | ||
* [[بهاءالدین ورّام]] | * [[بهاءالدین ورّام]] | ||
* [[حسن بن یحیی حلی|حسن بن یحیی حلّی]]، پدر [[محقق حلی]]<ref>حسینیاشکوری، ج۲، ص۸۵۷؛ قمی، ۱۳۶۳ش، ص ۲۷۲؛ افندی اصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۱، ص ۳۵۱.</ref> | * [[حسن بن یحیی حلی|حسن بن یحیی حلّی]]، پدر [[محقق حلی]]<ref>حسینیاشکوری، تراجم الرجال، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۸۵۷؛ قمی، هدیةالاحباب فی ذکر المعروف بالکنی و الالقاب و الانساب، ۱۳۶۳ش، ص ۲۷۲؛ افندی اصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۱، ص ۳۵۱.</ref> | ||
==تاثیرات در فقه== | ==تاثیرات در فقه== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
==دیدگاه علما== | ==دیدگاه علما== | ||
فقها و شرححالنگاران، از [[اهل سنت]] و [[شیعه]]، ابن ادریس را به بزرگی مقام و فهم و علم بالایش ستوده و از وی با اوصافی چون بینظیر در علم فقه، یگانهٔ عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کردهاند.<ref>ذهبی، | فقها و شرححالنگاران، از [[اهل سنت]] و [[شیعه]]، ابن ادریس را به بزرگی مقام و فهم و علم بالایش ستوده و از وی با اوصافی چون بینظیر در علم فقه، یگانهٔ عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کردهاند.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ۱۴۱۷ق، ص ۳۱۴؛ ابنحجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۶۹۳؛ بحرانی، لؤلؤء بحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۲۷۶؛ قمی، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، ۱۳۵۲-۱۳۵۵، ج۱، ص۴۴۴.</ref> وی با برخی از عالمان اهل سنت درباره مسائل فقهی مکاتباتی داشت.<ref>ابنادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۲، ص۶۷۸.</ref> | ||
برخی از دانشمندان [[علم رجال]] با استناد به عبارتی در [[السرائر]] (نام کتاب فقهی ابن ادریس)، بر آنند که ابن ادریس به [[شیخ طوسی]] بیاحترامی کرده است. آنها حتی دلیل عمر کوتاه حلّی را همین امر دانستهاند.<ref>مامقانی، جزء۲، بخش۲، ص۷۷؛ مازندرانیحائری، ج۵، ص۳۴۷.</ref> | برخی از دانشمندان [[علم رجال]] با استناد به عبارتی در [[السرائر]] (نام کتاب فقهی ابن ادریس)، بر آنند که ابن ادریس به [[شیخ طوسی]] بیاحترامی کرده است. آنها حتی دلیل عمر کوتاه حلّی را همین امر دانستهاند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ۱۳۴۹-۱۳۵۲ق، جزء۲، بخش۲، ص۷۷؛ مازندرانیحائری، ج۵، ص۳۴۷.</ref> | ||
اما تعبیر اهانتآمیزی در [[السرائر|سرائر]] وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است.<ref>خویی، ج۱۶، ص۶۷.</ref> ابن ادریس بارها از شیخ طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضیاللّه عنه» و «رَحِمَهاللّه» را آورده است. وی از [[التبیان فی تفسیر القرآن|التبیان]] شیخ طوسی به عظمت یاد نموده<ref>بحرالعلوم، ج۳، ص۲۲۹.</ref> و هنگام نقد دیدگاههای شیخ نیز هرگز به ناسزاگویی نپرداخته و حتی گاه سخن او را توجیه یا اقوال به ظاهر متعارض او را به گونهای جمع کرده است.<ref>مهدویراد، ص۲۴.</ref> <ref>رک: ابن ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۱۱۴، ج۲، ص۵۴، ۳۶۳، ج۳، ص۴۳۰.</ref> | اما تعبیر اهانتآمیزی در [[السرائر|سرائر]] وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است.<ref>خویی، ج۱۶، ص۶۷.</ref> ابن ادریس بارها از شیخ طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضیاللّه عنه» و «رَحِمَهاللّه» را آورده است. وی از [[التبیان فی تفسیر القرآن|التبیان]] شیخ طوسی به عظمت یاد نموده<ref>بحرالعلوم، ج۳، ص۲۲۹.</ref> و هنگام نقد دیدگاههای شیخ نیز هرگز به ناسزاگویی نپرداخته و حتی گاه سخن او را توجیه یا اقوال به ظاهر متعارض او را به گونهای جمع کرده است.<ref>مهدویراد، ص۲۴.</ref> <ref>رک: ابن ادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۱۱۴، ج۲، ص۵۴، ۳۶۳، ج۳، ص۴۳۰.</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
محقق حلّی<ref>محقق حلی، ج۱، ص۳۵۱، ۳۴۲، ج۲، ص۷۰۲.</ref> گاه با تعبیری چون المتأخر به ابن ادریس اشاره و آرای او را نقد کرده است. به نوشته خوانساری<ref>خوانساری، روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۷۷.</ref> [[علامه حلّی]] از او با عنوانی طعنهآمیز (الشّاب المترف) یاد کرده است؛ ولی مدرک این سخن معلوم نیست. بهعلاوه، علامه در بسیاری موارد آرای ابن ادریس را نقل کرده و پذیرفته است<ref>برای نمونه رجوع کنید به محقق حلی، ۱۴۱۲-۱۴۲۰، ج۸، ص۱۵۳، ۱۶۸-۱۶۹، ۱۷۰، ج۹، ص۷۶، ۲۹۹-۳۰۰.</ref> و چهبسا از او با احترام نام برده است. | محقق حلّی<ref>محقق حلی، ج۱، ص۳۵۱، ۳۴۲، ج۲، ص۷۰۲.</ref> گاه با تعبیری چون المتأخر به ابن ادریس اشاره و آرای او را نقد کرده است. به نوشته خوانساری<ref>خوانساری، روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۷۷.</ref> [[علامه حلّی]] از او با عنوانی طعنهآمیز (الشّاب المترف) یاد کرده است؛ ولی مدرک این سخن معلوم نیست. بهعلاوه، علامه در بسیاری موارد آرای ابن ادریس را نقل کرده و پذیرفته است<ref>برای نمونه رجوع کنید به محقق حلی، ۱۴۱۲-۱۴۲۰، ج۸، ص۱۵۳، ۱۶۸-۱۶۹، ۱۷۰، ج۹، ص۷۶، ۲۹۹-۳۰۰.</ref> و چهبسا از او با احترام نام برده است. | ||
به نظر [[ابن داوود حلی]]<ref>ابن داوود، کتاب الرجال، ۱۳۸۳ق، ص۴۹۸.</ref>، ابن ادریس بهطور کلی از احادیث [[اهل بیت(ع)|اهل بیت]] (ع) اعراض کرده، لذا از او در بخش ضعفا نام برده است. بحرانی<ref>بحرانی، ص۲۷۹.</ref> این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علوّ مرتبه علمی و فضل ابن ادریس انکارناپذیر است و اشتباه او در برخی مسائل، موجب قدح او نیست. به نظر بحرانی با توجه به اینکه خود ابن داوود حلی، ابن ادریس را شیخ فقها و سرآمد در علوم وصف کرده است، بهتر بود نام وی را در شمار ممدوحان ذکر میکرد. | به نظر [[ابن داوود حلی]]<ref>ابن داوود، کتاب الرجال، ۱۳۸۳ق، ص۴۹۸.</ref>، ابن ادریس بهطور کلی از احادیث [[اهل بیت(ع)|اهل بیت]] (ع) اعراض کرده، لذا از او در بخش ضعفا نام برده است. بحرانی<ref>بحرانی، لؤلؤء بحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۲۷۹.</ref> این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علوّ مرتبه علمی و فضل ابن ادریس انکارناپذیر است و اشتباه او در برخی مسائل، موجب قدح او نیست. به نظر بحرانی با توجه به اینکه خود ابن داوود حلی، ابن ادریس را شیخ فقها و سرآمد در علوم وصف کرده است، بهتر بود نام وی را در شمار ممدوحان ذکر میکرد. | ||
==ابن ادریس و حجیت خبر واحد== | ==ابن ادریس و حجیت خبر واحد== | ||
گفته شده است ابنادریس تمامی روایات را کنار گذاشت؛ اما این سخن نادرست است؛ زیرا وی [[خبر متواتر]] و خبر مقرون به قراین قطعی را حجت میدانست و فقط عمل کردن به [[خبر واحد]] را نفی میکرد.<ref>ابنادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۴۷.</ref> برخی علمای پیش از او، مانند [[سید مرتضی علم الهدی]] <ref>ج۱، ص۵۰۵۱.</ref> و نیز برخی از علمای دیگر سده ششم، مانند [[ابن شهر آشوب]]<ref>(ذیل إسراء: ۳۶).</ref>، [[فضل بن حسن طبرسی|طَبْرِسی]] <ref>(ذیل حجرات: ۶)</ref> و [[ابن زهره]]<ref>ابن زهره حلبی، غنیةالنزوع الی علمی الاصول و الفروع، ۱۴۱۷ق، ص۳۲۹.</ref> نیز در حجت ندانستن خبر واحد، با او همنظرند.<ref>مازندرانیحائری، ج۵، ص۳۴۶؛ تفرشی، ج۴، ص۱۳۲؛ بناری، ص۲۶۳.</ref> | گفته شده است ابنادریس تمامی روایات را کنار گذاشت؛ اما این سخن نادرست است؛ زیرا وی [[خبر متواتر]] و خبر مقرون به قراین قطعی را حجت میدانست و فقط عمل کردن به [[خبر واحد]] را نفی میکرد.<ref>ابنادریس حلّی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۴۷.</ref> برخی علمای پیش از او، مانند [[سید مرتضی علم الهدی]] <ref>ج۱، ص۵۰۵۱.</ref> و نیز برخی از علمای دیگر سده ششم، مانند [[ابن شهر آشوب]]<ref>(ذیل إسراء: ۳۶).</ref>، [[فضل بن حسن طبرسی|طَبْرِسی]] <ref>(ذیل حجرات: ۶)</ref> و [[ابن زهره]]<ref>ابن زهره حلبی، غنیةالنزوع الی علمی الاصول و الفروع، ۱۴۱۷ق، ص۳۲۹.</ref> نیز در حجت ندانستن خبر واحد، با او همنظرند.<ref>مازندرانیحائری، ج۵، ص۳۴۶؛ تفرشی، ج۴، ص۱۳۲؛ بناری، زندگی و اندیشههای ابن ادریس، ۱۳۸۱ش، ص۲۶۳.</ref> | ||
هرچند ابن ادریس در بسیاری موارد به خبر واحد استناد نکرده<ref>برای نمونه | هرچند ابن ادریس در بسیاری موارد به خبر واحد استناد نکرده<ref>برای نمونه رک: ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۱۲۷، ۴۹۵.</ref> و آن را علمآور ندانسته است،<ref>همان، ج۱، ص۱۲۷، ۳۳۰.</ref> آثار وی مملو از احادیث، همراه با استناد به آنهاست؛<ref>خویی، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ۱۴۱۳ق، ج۱۶، ص۶۸.</ref> زیرا ابن ادریس علاوه بر اخبار [[تواتر|متواتر]]، استناد به خبرهای واحدی را که با ادله دیگر مانند کتاب، سنّت یا [[اجماع]] تأیید شوند، جایز شمرده است.<ref>برای نمونه رک: ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۳۴۲، ج۲، ص۳۷۵، ج۳، ص۷۸، ۳۷۵.</ref> | ||
از جمله پیامدهای انکار حجیت [[خبر واحد]]، توجه بیشتر ابنادریس به ظواهر [[قرآن]] و [[سنت]] و اتفاق فقها و [[اصول عملیه]] است.<ref>بناری، ص۲۷۳-۲۷۵.</ref> | از جمله پیامدهای انکار حجیت [[خبر واحد]]، توجه بیشتر ابنادریس به ظواهر [[قرآن]] و [[سنت]] و اتفاق فقها و [[اصول عملیه]] است.<ref>بناری، زندگی و اندیشههای ابن ادریس، ۱۳۸۱ش، ص۲۷۳-۲۷۵.</ref> | ||
به نقل [[منتجب الدین رازی]]،<ref> | به نقل [[منتجب الدین رازی]]،<ref>رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۱۱۳.</ref> شیخ [[سدیدالدین حِمّصی رازی]] (از فقهای معاصر ابن ادریس) معتقد بود ابن ادریس دچار خلط بوده و از این رو آثار او قابل اعتماد نیست. این نظر را برخی محققان تا حدودی صحیح دانستهاند؛ زیرا مثلا ابن ادریس در بخش مُستَطْرَفات سرائر از اَبان بن تَغْلِب با واسطه کسی که یک یا دو طبقه متأخر از اوست، از امام حدیث نقل کرده<ref>ابن ادریس، حاشیة ابن ادریس علیالصحیفة السجادیة، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۵۶۳.</ref> یا سیاری (احمد بن محمد بن سیار) را از [[اصحاب امام کاظم(ع)]] و [[امام رضا(ع)]] ذکر کرده است،<ref>ابن ادریس، حاشیة ابن ادریس علیالصحیفة السجادیة، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۵۶۸.</ref>، در حالی که او از [[اصحاب امام هادی(ع)]] و [[امام حسن عسکری(ع)]] است. | ||
در عین حال گفتهاند که آثار او در خور اعتماد است؛ زیرا میتوان به تألیفات عالمان بزرگ اعتماد کرد، مگر در مواردی که خلاف آن ثابت شود.<ref>خویی، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ۱۴۱۳ق، ج۱۶، ص۶۶؛ شوشتری، ج۴، ص۳۸۱، ج۹، ص۹۳.</ref> | در عین حال گفتهاند که آثار او در خور اعتماد است؛ زیرا میتوان به تألیفات عالمان بزرگ اعتماد کرد، مگر در مواردی که خلاف آن ثابت شود.<ref>خویی، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ۱۴۱۳ق، ج۱۶، ص۶۶؛ شوشتری، ج۴، ص۳۸۱، ج۹، ص۹۳.</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
[[پرونده:Ibn Idris 2.jpg|بندانگشتی|مرقد ابن ادریس در [[حله]]]] | [[پرونده:Ibn Idris 2.jpg|بندانگشتی|مرقد ابن ادریس در [[حله]]]] | ||
به نظر برخی مؤلفان، ابن ادریس در حدود ۵۹۷<ref> | به نظر برخی مؤلفان، ابن ادریس در حدود ۵۹۷<ref>رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۳۹۸؛ ابنحجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۶۹۳.</ref>، و به گفته فرزندش صالح<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳، ج۱۲، ص۱۵۵.</ref> در حدود ۵۹۸ درگذشته است. بنابراین، اینکه در بعضی منابع آمده است او در ۲۵ یا ۳۵ سالگی وفات کرد،<ref>رجوع کنید به: مازندرانیحائری، ج۵، ص۳۴۸؛ مجلسی، ج۱۰۴، ص۱۹.</ref> نادرست است و به نظر برخی، ناشی از خطا در نوشتن کلمه تسعین به صورت سبعین [در گزارش سال وفات او] بوده است.<ref>نوری، ج۳، ص۴۲؛ مجلسی، ج صفر، مقدمه عبدالرحیم ربانی شیرازی، ص۱۹۸.</ref> | ||
این مطلب با گفته خود ابن ادریس <ref>ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۷۷، ج۳، ص۲۵۸.</ref> درباره سال تألیف سرائر و نیز تصریح فخار، شاگرد او که در ۵۹۳ از او حدیث شنیده ناسازگار است. ابن ادریس در حلّه وفات یافت. مرقد او در محله «جامعین» [[حلّه]] قرار دارد و در ۱۳۴۰ش تجدید بنا شده است.<ref>بحرانی، ص ۲۷۷-۲۷۸.</ref> | این مطلب با گفته خود ابن ادریس <ref>ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۷۷، ج۳، ص۲۵۸.</ref> درباره سال تألیف سرائر و نیز تصریح فخار، شاگرد او که در ۵۹۳ از او حدیث شنیده ناسازگار است. ابن ادریس در حلّه وفات یافت. مرقد او در محله «جامعین» [[حلّه]] قرار دارد و در ۱۳۴۰ش تجدید بنا شده است.<ref>بحرانی، لؤلؤء بحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص ۲۷۷-۲۷۸.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
=== سرائر=== | === سرائر=== | ||
اثر مشهور ابنادریس، کتاب [[سرائر| | اثر مشهور ابنادریس، کتاب [[سرائر| الحاوی لتحریر الفتاوی]]، معروف به السرائر، شامل تمام [[ابواب فقه]] (عبادات، عقود، ایقاعات و احکام) است که آن را در سالهای ۵۸۷ و ۵۸۸ تألیف کرد.<ref>صفدی، الوافي بالوفيات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۱۸۳، بناری، زندگی و اندیشههای ابن ادریس، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۵، ۳۱۸.</ref> | ||
در پایان این کتاب فصلی با نام زیادات آمده که به مُستَطرَفات السرائر شهرت یافته و در آن احادیثی از آثار متقدمان گردآوری شده که در میان آنها، احادیث نادر و منحصر بهفردی دیده میشود.<ref>مجلسی، ج۱، ص۱۶. </ref>. | در پایان این کتاب فصلی با نام زیادات آمده که به مُستَطرَفات السرائر شهرت یافته و در آن احادیثی از آثار متقدمان گردآوری شده که در میان آنها، احادیث نادر و منحصر بهفردی دیده میشود.<ref>مجلسی، ج۱، ص۱۶. </ref>. | ||
ابنادریس حلّی هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است.<ref> ج۱، ص ۵۱.</ref> وی در این کتاب، علاوه بر بیان دیدگاههای خود، آرای فقهای معاصرش را نیز ذکر و احیانا نقد کرده که گاه واکنش آنها را برانگیخته است.<ref>محمدباقر صدر، ص۴۲؛ برای مناظره ابن ادریس با حمصی و ابنزهره | ابنادریس حلّی هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است.<ref>ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص ۵۱.</ref> وی در این کتاب، علاوه بر بیان دیدگاههای خود، آرای فقهای معاصرش را نیز ذکر و احیانا نقد کرده که گاه واکنش آنها را برانگیخته است.<ref>محمدباقر صدر، ص۴۲؛ برای مناظره ابن ادریس با حمصی و ابنزهره رک: ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۲، ص۱۹۰-۱۹۱، ۴۴۳.</ref> | ||
هر چند ابن ادریس در سرائر اقوال فقهای بسیاری را نقل و احیانا نقد کرده، اما عمدتا به نقد و بررسی آرای فقهی و گاه اصولی [[شیخ طوسی]] پرداخته و با ذکر ادله و مستندات، برخی از آنها را پذیرفته<ref> مثلا رک: ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۲۳، ۳۳۴-۳۳۵.</ref> و شماری دیگر را نپذیرفته است،<ref>به عنوان نمونه رک: ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۶۶، ۱۰۰، ۲۲۶.</ref> بهطوری که میتوان سرائر را کتابی در نقد آثار طوسی بهشمار آورد.<ref>رک: ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۶۰، ج۲، ص۲۵۲، ۵۲۳، ۵۶۳.</ref> | هر چند ابن ادریس در سرائر اقوال فقهای بسیاری را نقل و احیانا نقد کرده، اما عمدتا به نقد و بررسی آرای فقهی و گاه اصولی [[شیخ طوسی]] پرداخته و با ذکر ادله و مستندات، برخی از آنها را پذیرفته<ref> مثلا رک: ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۲۳، ۳۳۴-۳۳۵.</ref> و شماری دیگر را نپذیرفته است،<ref>به عنوان نمونه رک: ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۶۶، ۱۰۰، ۲۲۶.</ref> بهطوری که میتوان سرائر را کتابی در نقد آثار طوسی بهشمار آورد.<ref>رک: ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۶۰، ج۲، ص۲۵۲، ۵۲۳، ۵۶۳.</ref> | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
===دیگر آثار=== | ===دیگر آثار=== | ||
آثار دیگر ابن ادریس عبارتند از: | آثار دیگر ابن ادریس عبارتند از: | ||
#''خلاصة الاستدلال فی المُواسَعَة و المُضایقَة''<ref>ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۷۳؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳، ج۷، ص۲۱۱.</ref> | #''خلاصة الاستدلال فی المُواسَعَة و المُضایقَة''؛<ref>ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۷۳؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳، ج۷، ص۲۱۱.</ref> | ||
#''المختصر فی المضایقة'' | #''المختصر فی المضایقة''؛ جعفر بن احمد قمرویه حائری، شاگرد ابن ادریس، نسخه آن را در ۵۸۸ کتابت کرده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳، ج۲۰، ص ۱۷۵. </ref>هر چند در برخی منابع فقهی به آرای ابن ادریس در این کتاب اشاره شده،<ref> حسینی عاملی، ج ۹، ص ۶۲۶، ۶۳۲؛ نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۹۸۱ق، ج۱۳، ص۷۷-۷۸؛ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۳۳۷.</ref> اما نسخهای از این کتاب در دسترس نیست. | ||
#''رسالة فی معنی الناصب'' | #''رسالة فی معنی الناصب''؛ [[محقق کرکی]] آن را به ابن ادریس نسبت داده است.<ref> افندیاصفهانی، تعلیقه امل الآمل، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۳۳.</ref> | ||
#''المسائل'' | #''المسائل''؛ برخی پرسشهای فقهی را پاسخ داده و جعفر بن احمد قمرویه حائری آن را در ۵۸۸ با املای ابن ادریس نوشته است.<ref>بحرانی، لؤلؤء بحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۲۷۹-۲۸۰؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳، ج۲۰، ص۳۳۰-۳۳۱.</ref> | ||
# ''مناسک الحج''<ref>ذهبی، ۱۴۰۱-۱۴۰۹، ج۲۱، ص۳۳۲. </ref> | # ''مناسک الحج''؛<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۱-۱۴۰۹، ج۲۱، ص۳۳۲. </ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
*آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. | *آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. | ||
*آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الثقات العیون فی سادس القرون، بیروت، چاپ علینقی منزوی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م. | *آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الثقات العیون فی سادس القرون، بیروت، چاپ علینقی منزوی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م. | ||
* ابنادریس حلی، حاشیة ابن ادریس علیالصحیفة السجادیة، قم، چاپ حسن موسوی خرسان، ۱۳۸۷ش. | *ابنادریس حلی، حاشیة ابن ادریس علیالصحیفة السجادیة، قم، چاپ حسن موسوی خرسان، ۱۳۸۷ش. | ||
*ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق. | *ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق. | ||
*عسقلانی، ابنحجر، لسانالمیزان، بیروت، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلی، ۱۴۱۵-۱۴۱۷ق/ ۱۹۹۵-۱۹۹۶م. | *عسقلانی، ابنحجر، لسانالمیزان، بیروت، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلی، ۱۴۱۵-۱۴۱۷ق/ ۱۹۹۵-۱۹۹۶م. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
*بحرالعلوم، محمد مهدی بن مرتضی، رجال السید بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالیة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران، ۱۳۶۳ش. | *بحرالعلوم، محمد مهدی بن مرتضی، رجال السید بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالیة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران، ۱۳۶۳ش. | ||
*بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤةالبحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم (بیتا.). | *بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤةالبحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم (بیتا.). | ||
* بناری، علیهمت، زندگی و اندیشههای ابن ادریس، قم ۱۳۸۱ش. | *بناری، علیهمت، زندگی و اندیشههای ابن ادریس، قم ۱۳۸۱ش. | ||
*تفرشی، مصطفی بن حسین، نقدالرجال، قم ۱۴۱۸ق. | *تفرشی، مصطفی بن حسین، نقدالرجال، قم ۱۴۱۸ق. | ||
*حرّعاملی، محمد بن حسن، املالآمل فی علماء جبل عامل، چاپ احمد حسینی، بغداد( ۱۳۸۵)، چاپ افست قم، ۱۳۶۲ش. | *حرّعاملی، محمد بن حسن، املالآمل فی علماء جبل عامل، چاپ احمد حسینی، بغداد( ۱۳۸۵)، چاپ افست قم، ۱۳۶۲ش. | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
*سمعانی. | *سمعانی. | ||
*شوشتری. | *شوشتری. | ||
* | *رازی، منتجب الدین، الفهرست، تحقیق جلال الدین محدث، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۶۶ش. | ||
* | *ابن مکی عاملی شهید اول، محمد، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم، ۱۴۱۲-۱۴۱۴ق. | ||
*ابن علی شهیدثانی، زینالدین، الرعایة فی علم الدرایة، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، ۱۴۰۸ق. | |||
*صدر، حسن، تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، (بغداد ۱۳۷۰)، چاپ افست تهران (بیتا.). | *صدر، حسن، تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، (بغداد ۱۳۷۰)، چاپ افست تهران (بیتا.). | ||
*صدر، محمدباقر، «پیدایش و تطور علم اصول»، حوزه، ش۹، (فروردین ۱۳۶۴). | *صدر، محمدباقر، «پیدایش و تطور علم اصول»، حوزه، ش۹، (فروردین ۱۳۶۴). | ||
* | *صفدی، خلیل بن ابیک، الوافي بالوفيات، تحقیق ریتر هلموت، لبنان، دارالنشر فرانز شتاینر، ۱۴۰۱ق | ||
*طبرسی. | *طبرسی. | ||
* | *حلّی، حسن بن یوسف، تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۲۰-۱۴۲۲ق. | ||
* | *حلّی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، قم، ۱۴۱۲-۱۴۲۰ق. | ||
*سید | *علم الهدی موسوی بغدادی، سید مرتضی علی بن حسین، رسائلالشریف المرتضی، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۵-۱۴۱۰ق. | ||
*علیاری تبریزی، علیبن عبداللّه، بهجةالآمال فی شرح زبدةالمقال، | *علیاری تبریزی، علیبن عبداللّه، بهجةالآمال فی شرح زبدةالمقال، چاپ جعفر حائری، تهران، ۱۳۶۶ش. | ||
* | *قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، چاپ سنگی نجف ۱۳۵۲-۱۳۵۵ق، چاپ افست بیروت (بیتا.). | ||
* | *همو، فوائدالرضویة: زندگانی علمای مذهب شیعه، تهران، بی نا،۱۳۲۷ش. | ||
* | *همو، هدیةالاحباب فی ذکر المعروف بالکنی و الالقاب و الانساب، تهران، ۱۳۶۳ش. | ||
* | *کنتوری،اعجاز حسین بن محمدقلی، کشفالحجب و الاستار عن اسماءالکتب و الاسفار، قم، ۱۴۰۹ق. | ||
* مازندرانی حائری، محمدبن اسماعیل، منتهیالمقال فی احوال الرجال، قم ۱۴۱۶ق. | *مازندرانی حائری، محمدبن اسماعیل، منتهیالمقال فی احوال الرجال، قم ۱۴۱۶ق. | ||
*مامقانی، | *مامقانی، عبداللّه، تنقیح المقال فی علم الرجال، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹-۱۳۵۲ق. | ||
*مجلسی. | *مجلسی. | ||
*محقق حلّی، جعفربن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، قم، بینا، ۱۳۶۴ش. | *محقق حلّی، جعفربن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، قم، بینا، ۱۳۶۴ش. | ||
* | *مشار، خان بابا، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران، ۱۳۴۰-۱۳۴۴ش. | ||
*رازی، علی بن عبیداللّه، الفهرست، چاپ جلالالدین محدث ارموی، قم، ۱۳۶۶ش؛ | *رازی، علی بن عبیداللّه، الفهرست، چاپ جلالالدین محدث ارموی، قم، ۱۳۶۶ش؛ | ||
*مهدویراد، محمدعلی، «تطور فقه شیعه و جایگاه سرائر در آن»، آینه پژوهش، سال۱، ش ۴، (آذر و دی ۱۳۶۹ش). | *مهدویراد، محمدعلی، «تطور فقه شیعه و جایگاه سرائر در آن»، آینه پژوهش، سال۱، ش ۴، (آذر و دی ۱۳۶۹ش). | ||
*نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، ۱۹۸۱م. | *نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، ۱۹۸۱م. | ||
* نوری، حسین بن محمد تقی، خاتمة مستدرک الوسائل، قم، ۱۴۱۵-۱۴۲۰ق. | *نوری، حسین بن محمد تقی، خاتمة مستدرک الوسائل، قم، ۱۴۱۵-۱۴۲۰ق. | ||
*هدائی، علیرضا، «ابنادریس حلّی و کتاب السرائر»، مقالات و بررسیها، دفتر ۵۹-۶۰، (زمستان ۱۳۷۵ش). | *هدائی، علیرضا، «ابنادریس حلّی و کتاب السرائر»، مقالات و بررسیها، دفتر ۵۹-۶۰، (زمستان ۱۳۷۵ش). | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۹: | ||
| توضیحات = | | توضیحات = | ||
}}</onlyinclude> | }}</onlyinclude> | ||
[[رده:فقیهان شیعه قرن ۶ (قمری)]] | [[رده:فقیهان شیعه قرن ۶ (قمری)]] |