Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۹۹
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←متن و ترجمه) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←متن و ترجمه) |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
|حَتَّی عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَرًا، وَ کانَ بَعْدَ مَا صَلَّیتُ الْعَـصْرَ، فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأذَنْتُ عَلَیهِ، فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ: مَا حَاجَتُک؟ فَقُلْتُ: السَّلاَمُ عَلَی الشَّرِیفِ، فَقَالَ: هُوَ قَآئِمٌ فِی مُصَلاَّهُ. فَجَلَسْتُ بِحِذَآءِ بَابِهِ، فَمَا لَبِثْتُ إلاَّ یسِیـرًا إذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ: ادْخُلْ عَلَی بَرَکةِ الله | |حَتَّی عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَرًا، وَ کانَ بَعْدَ مَا صَلَّیتُ الْعَـصْرَ، فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأذَنْتُ عَلَیهِ، فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ: مَا حَاجَتُک؟ فَقُلْتُ: السَّلاَمُ عَلَی الشَّرِیفِ، فَقَالَ: هُوَ قَآئِمٌ فِی مُصَلاَّهُ. فَجَلَسْتُ بِحِذَآءِ بَابِهِ، فَمَا لَبِثْتُ إلاَّ یسِیـرًا إذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ: ادْخُلْ عَلَی بَرَکةِ الله | ||
|تا آنکه صبرم تمام و سینهام تنگ شد، بعد نماز عصر کفش به پا کردم و لباس پوشیدم و قصد جعفر نمودم. هنگامی که به در خانه حضرت رسیدم، اذن ورود خواستم. خادمش بیرون آمد و گفت: چه میخواهی؟ گفتم: عرض سلامی به خدمت "شریف". گفت: او در محل نمازش، به نماز ایستادهاست. در آستانه خانه نشستم. دیری نپایید که خادمی بیرون آمد و گفت: برکت الهی همراهت باد! وارد شو!. | |تا آنکه صبرم تمام و سینهام تنگ شد، بعد نماز عصر کفش به پا کردم و لباس پوشیدم و قصد جعفر نمودم. هنگامی که به در خانه حضرت رسیدم، اذن ورود خواستم. خادمش بیرون آمد و گفت: چه میخواهی؟ گفتم: عرض سلامی به خدمت "شریف". گفت: او در محل نمازش، به نماز ایستادهاست. در آستانه خانه نشستم. دیری نپایید که خادمی بیرون آمد و گفت: برکت الهی همراهت باد! وارد شو!. | ||
|فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیهِ. فَرَدَّ السَّلاَمَ وَ قَالَ: اجْلِسْ! غَفَرَ الله لَک! فَجَلَسْتُ، فَأطْرَقَ مَلِیا، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ، وَ قَالَ: أبُو مَنْ؟ قُلْتُ: أبُو عَبْدِالله! قَالَ: ثَبَّتَ الله کنْیتَک وَ وَفَّقَک یا أبَا عَبْدِالله! مَا مَسْألَتُک؟ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی: لَوْ لَمْ یکنْ لِی مِنْ زِیارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیرُ هَذَا | |فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیهِ. فَرَدَّ السَّلاَمَ وَ قَالَ: اجْلِسْ! غَفَرَ الله لَک! فَجَلَسْتُ، فَأطْرَقَ مَلِیا، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ، وَ قَالَ: أبُو مَنْ؟ قُلْتُ: أبُو عَبْدِالله! قَالَ: ثَبَّتَ الله کنْیتَک وَ وَفَّقَک یا أبَا عَبْدِالله! مَا مَسْألَتُک؟ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی: لَوْ لَمْ یکنْ لِی مِنْ زِیارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیرُ هَذَا الدُّعَآءِ لَکانَ کثِیـرًا. ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ ثُمَّ قَالَ: مَا مَسْألَتُک؟ | ||
|من داخل شدم و بر جعفر سلام کردم. او جواب سلام داد و گفت: بنشین! خداوند تو را بیامرزاد! نشستم. امام ، زمان کوتاهی به حالت تفکر سر به زیر انداخت و سپس سر خود را بالا آورد و گفت: کیستی؟ عرض کردم: ابوعبدالله. فرمود: ای اباعبدالله! خداوند کُنیهات را ثابت و تو را موفق بدارد. خواستهات چیست؟ | |من داخل شدم و بر جعفر سلام کردم. او جواب سلام داد و گفت: بنشین! خداوند تو را بیامرزاد! نشستم. امام ، زمان کوتاهی به حالت تفکر سر به زیر انداخت و سپس سر خود را بالا آورد و گفت: کیستی؟ عرض کردم: ابوعبدالله. فرمود: ای اباعبدالله! خداوند کُنیهات را ثابت و تو را موفق بدارد. خواستهات چیست؟ | ||
با خودم گفتم: اگر از دیدار وی و عرض سلام جز همین دعایی که در حق من کرد، چیزی نصیبم نشود، باز هم بهره بسیاری است. سپس جعفر سر خویش را بالا آورد و گفت: چه میخواهی؟ | با خودم گفتم: اگر از دیدار وی و عرض سلام جز همین دعایی که در حق من کرد، چیزی نصیبم نشود، باز هم بهره بسیاری است. سپس جعفر سر خویش را بالا آورد و گفت: چه میخواهی؟ | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
|قُلْتُ: یا أبَا عَبْدِالله! أوْصِنِی! قَالَ: أوْصِیک بِتِسْعَةِ أشْیآءَ، فَإنَّهَا وَصِیتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إلَی الله تَعَالَی، وَ الله أسْألُ أنْ یوَفِّقَک لاِسْتِعْمَالِهِ. ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِی رِیاضَةِ النَّفْسِ، وَ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ، وَ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ. فَاحْفَظْهَا، وَ إیاک وَ التَّهَاوُنَ بِهَا! قَالَ عُـِنْوَانٌ: فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ. | |قُلْتُ: یا أبَا عَبْدِالله! أوْصِنِی! قَالَ: أوْصِیک بِتِسْعَةِ أشْیآءَ، فَإنَّهَا وَصِیتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إلَی الله تَعَالَی، وَ الله أسْألُ أنْ یوَفِّقَک لاِسْتِعْمَالِهِ. ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِی رِیاضَةِ النَّفْسِ، وَ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ، وَ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ. فَاحْفَظْهَا، وَ إیاک وَ التَّهَاوُنَ بِهَا! قَالَ عُـِنْوَانٌ: فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ. | ||
|گفتم: یا اباعبدالله! به من توصیهای بگو. امام فرمود: تو را به ۹ چیز سفارش میکنم و هر آینه آنها، توصیه من به مریدان طی طریق بندگی حضرت حق است و از خداوند میخواهم تو را در بهکار بستن آنها موفق دارد. سه مورد از آنها در ریاضت نفس است و سه مورد در حلم است و سه مورد در علم و دانش است؛ پس آنها را حفظ کن و از این که در مورد آنها سستی نمایی، برحذر باش. عنوان گفت: قلبم را برای این توصیهها خالی کردم. | |گفتم: یا اباعبدالله! به من توصیهای بگو. امام فرمود: تو را به ۹ چیز سفارش میکنم و هر آینه آنها، توصیه من به مریدان طی طریق بندگی حضرت حق است و از خداوند میخواهم تو را در بهکار بستن آنها موفق دارد. سه مورد از آنها در ریاضت نفس است و سه مورد در حلم است و سه مورد در علم و دانش است؛ پس آنها را حفظ کن و از این که در مورد آنها سستی نمایی، برحذر باش. عنوان گفت: قلبم را برای این توصیهها خالی کردم. | ||
|فَقَالَ: أمَّا اللَوَاتِی فِی الرِّیاضَه: فَإیاک أنْ تَأکلَ مَا لاَ تَشْتَهِیهِ، فَإنَّهُ یورِثُ الْحَمَاقَةَ وَ الْبَلَهَ؛ وَ لاَ تَأکلْ إلاَّ عِنْدَ الْجُوعِ؛ وَ إذَا أکلْتَ فَکُلْ حَلاَلاً | |فَقَالَ: أمَّا اللَوَاتِی فِی الرِّیاضَه: فَإیاک أنْ تَأکلَ مَا لاَ تَشْتَهِیهِ، فَإنَّهُ یورِثُ الْحَمَاقَةَ وَ الْبَلَهَ؛ وَ لاَ تَأکلْ إلاَّ عِنْدَ الْجُوعِ؛ وَ إذَا أکلْتَ فَکُلْ حَلاَلاً وَ سَمِّ اللَه وَ اذْکرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ صَلَّی الله عَلَیهِ وَ ءَالِهِ: مَا مَلأ ءَادَمیٌّ وِعَآءًا شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ؛ فَإنْ کانَ وَ لاَ بُدَّ فَثُلْثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلْثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلْثٌ لِنَفَـْسِهِ. | ||
|جعفر گفت: اما آنهایی که در مورد ریاضت است؛ [نخست] برحذر باش از اینکه چیزی را به آن میل نداری بخوری که حماقت به دنبال دارد؛ [دوم] جز هنگام گرسنگی نخور. [سوم] هنگامی که میخوری، از حلال بخور و نام خدا را ببر و حدیث رسول خدا را به یاد آر که فرمود: (انسان ظرفی بدتر از شکم خود را پر نکردهاست. پس اگر نیاز به خوردن پیدا کردی، یک سوم شکم خود را برای غذا، یک سوم برای نوشیدنی و یک سوم را برای تنفس اختصاص بده.) | |جعفر گفت: اما آنهایی که در مورد ریاضت است؛ [نخست] برحذر باش از اینکه چیزی را به آن میل نداری بخوری که حماقت به دنبال دارد؛ [دوم] جز هنگام گرسنگی نخور. [سوم] هنگامی که میخوری، از حلال بخور و نام خدا را ببر و حدیث رسول خدا را به یاد آر که فرمود: (انسان ظرفی بدتر از شکم خود را پر نکردهاست. پس اگر نیاز به خوردن پیدا کردی، یک سوم شکم خود را برای غذا، یک سوم برای نوشیدنی و یک سوم را برای تنفس اختصاص بده.) | ||
|وَ أمَّا اللَوَاتِی فِی الْحِلْمِ: فَمَنْ قَالَ لَک: إنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْرًا، فَقُلْ: إنْ قُلْتَ عَشْرًا لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً! وَ مَنْ شَتَمَک فَقُلْ لَهُ: إنْ کنْتَ صَادِقًا فِیمَا تَقُولُ فَأسْألُ الله أنْ یغْفِرَ لِی؛ وَ أنْ کنْتَ کاذِبًا فِیمَا تَقُولُ فَالله أسْألُ أنْ یغْفِرَ لَک، وَ مَنْ وَعَدَک بِالْخَنَی فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَةِ وَ الرَّعَآءِ. | |وَ أمَّا اللَوَاتِی فِی الْحِلْمِ: فَمَنْ قَالَ لَک: إنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْرًا، فَقُلْ: إنْ قُلْتَ عَشْرًا لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً! وَ مَنْ شَتَمَک فَقُلْ لَهُ: إنْ کنْتَ صَادِقًا فِیمَا تَقُولُ فَأسْألُ الله أنْ یغْفِرَ لِی؛ وَ أنْ کنْتَ کاذِبًا فِیمَا تَقُولُ فَالله أسْألُ أنْ یغْفِرَ لَک، وَ مَنْ وَعَدَک بِالْخَنَی فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَةِ وَ الرَّعَآءِ. |