Automoderated users، confirmed
۲
ویرایش
imported>Bahadori |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
مهمترین علت [[ترس از مرگ]] را تصورِ مرگ به معنای نیستی و فنا دانستهاند. [[امام هادی(ع)]] | مهمترین علت [[ترس از مرگ]] را تصورِ مرگ به معنای نیستی و فنا دانستهاند. [[امام هادی(ع)]] علت ترس یکی از یاران خود به هنگام مرگ را نشناختن حقیقت مرگ بیان میکند. اگر انسان، مرگ را نابودی تفسیر نکند، بلکه انتقال از دنیا به آخرت بداند، از آن هراسی به دل راه نمیدهد.<br> | ||
دل بستن و وابسته به دنیا بودن را از دیگر علتهای ترس از مرگ برشمردهاند. [[پیامبر]] در جواب کسی که پرسیده بود چرا مرگ را دوست ندارم؟ پاسخ دادند چون دنیا را آباد و برای آخرت | دل بستن و وابسته به دنیا بودن را از دیگر علتهای ترس از مرگ برشمردهاند. [[پیامبر]] در جواب کسی که پرسیده بود چرا مرگ را دوست ندارم؟ پاسخ دادند چون دنیا را آباد و برای آخرت نکردهای. | ||
برخی محققان براساس [[روایات]] معتقدند، رفتار انسانها در دنیا سبب ترس از حسابرسی اعمال میشود، واین نیز باعث ترس برخی از مرگ و [[قیامت]] است. | برخی محققان براساس [[روایات]] معتقدند، رفتار انسانها در دنیا سبب ترس از حسابرسی اعمال میشود، واین نیز باعث ترس برخی از مرگ و [[قیامت]] است. | ||
==مرگ و عمومی بودن آن== | ==مرگ و عمومی بودن آن== | ||
مرگ، جداشدن [[روح]] از بدن و پایان زندگی و به معنای انتقال از دنیا به آخرت است که شامل همه موجودات میشود؛ حیات دنیوی برای هیچکس دائمی و همیشگی نیست.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱۹، ص۱۳۳ و ج۲۰، ص۳۵۶.</ref> | مرگ، جداشدن [[روح]] از بدن و پایان زندگی و به معنای انتقال از دنیا به آخرت است که شامل همه موجودات میشود؛ حیات دنیوی برای هیچکس دائمی و همیشگی نیست.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱۹، ص۱۳۳ و ج۲۰، ص۳۵۶.</ref> | ||
خداوند در [[سوره انبیاء]] مرگ را برای همگان میداند و بقاء و حیات دنیوی را برای هیچکس قرار نداده است.<ref>سوره انبیاء، آیه۳۴.</ref> | خداوند در [[سوره انبیاء]] مرگ را برای همگان میداند و بقاء و حیات دنیوی را برای هیچکس قرار نداده است.<ref>سوره انبیاء، آیه۳۴.</ref> | ||
همچنین در [[سوره الرحمن]] آمده است، به غیر از خداوند همه چیز از بین می رود و تنها ذات خداست که باقی خواهد ماند. | همچنین در [[سوره الرحمن]] آمده است، به غیر از خداوند همه چیز از بین می رود و تنها ذات خداست که باقی خواهد ماند.<ref>سوره الرحمن۲۶-۲۷</ref> | ||
{{گفت و گو | {{گفت و گو | ||
|عرض=۸۵ | |عرض=۸۵ | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
|تراز=وسط | |تراز=وسط | ||
|عنوان={{عربی|اندازه=۱۰۰%|كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ * وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ}} | |عنوان={{عربی|اندازه=۱۰۰%|كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ * وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ}} | ||
|هر چه بر زمين است فاني شونده است! و ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند.<ref>سوره | |هر چه بر زمين است فاني شونده است! و ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند.<ref>سوره الرحمن، آیه۲۶-۲۷</ref>}} | ||
==دلبستگی شدید به دنیا== | ==دلبستگی شدید به دنیا== | ||
انسانی که به دنیا دلبسته است، مرگ را پایان تمام لذت های خود می داند و همیشه از آن میترسد.<ref>صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۲۸۸.</ref><br> پیامبر اکرم(ص) علت ترس از مرگ را آباد کردن دنیا و خراب کردن آخرت دانسته است. | انسانی که به دنیا دلبسته است، مرگ را پایان تمام لذت های خود می داند و همیشه از آن میترسد.<ref>صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۲۸۸.</ref><br> پیامبر اکرم(ص) علت ترس از مرگ را آباد کردن دنیا و خراب کردن آخرت دانسته است. | ||
علامه طباطبایی ذیل آیه ۳۲سوره انعام میگوید، قرآن در موارد | علامه طباطبایی ذیل آیه ۳۲سوره انعام میگوید، قرآن در موارد متعددی زندگی دنیا را نوعی بازیچهی کودکانه و سهو و سرگرمی میداند.<ref>طباطبایی، المیزان، بیتا، ج۱۹، ص ۱۶۴.</ref> | ||
«وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ...؛ زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست»<ref>سوره انعام، آیه۳۲.</ref> | «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ...؛ زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست»<ref>سوره انعام، آیه۳۲.</ref> | ||
[[هارون الرشید]] وقتی خواب دید دندانهایش ریخته و خواب خود را برای [[معبران]] تعریف کرد، یکی از آنها گفت: همه اطرافیان تو، پیش از تو میمیرند | [[هارون الرشید]] وقتی خواب دید دندانهایش ریخته و خواب خود را برای [[معبران]] تعریف کرد، یکی از آنها گفت: همه اطرافیان تو، پیش از تو میمیرند و دیگری گفت: عمر تو از همه بستگانت طولانی تر خواهد بود.<ref>عنصر المعالی، قابوس نامه، ۱۳۱۲ش، ص۸۰.</ref> هر دو یک مطلب را گفتند ولی با دو تعبیر متفاوت که هارون به اولی صدتازیانه زد ولی به دومی صد دینار پادش داد که نشان از دل بستگی او به این دنیا داشت.<ref>عنصر المعالی، قابوس نامه، ۱۳۱۲ش، ص۸۰.</ref> | ||
==ناآگاهی از حقیقت مرگ== | ==ناآگاهی از حقیقت مرگ== |