کاربر ناشناس
جفر: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani جز (←پیوند به بیرون) |
imported>Smnazem جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جفر و جامعه''' عنوان دو كتاب حدیثی به املای [[محمد (ص)|پیامبر اكرم]] و نگارش [[علی (ع)|حضرت علی (ع)]] است. محتوای کتاب جفر که فقط در اختیار امامان شیعه است، همه [[احكام|احکامی]] است كه مردم به آن نیاز دارند، تا حدی که حتی جریمه خراش رساندن، كه از كوچكترین و كم اهمیتترین موضوعات است نیز در این كتاب وجود دارد. | '''جفر و جامعه''' عنوان دو كتاب حدیثی به املای [[محمد (ص)|پیامبر اكرم]](ص) و نگارش [[علی (ع)|حضرت علی (ع)]] است. | ||
محتوای کتاب جفر که فقط در اختیار امامان [[شیعه]] است، همه [[احكام|احکامی]] است كه مردم به آن نیاز دارند، تا حدی که حتی جریمه خراش رساندن، كه از كوچكترین و كم اهمیتترین موضوعات است نیز در این كتاب وجود دارد. | |||
کتاب جامعه نیز در بردارنده اخبار گذشته و آینده تا روز قیامت و تأویل همه آیات و نام اوصیا از خاندان آن حضرت و آنچه بر ایشان میگذرد است. کتاب جامعه را افراد مورد اعتمادِ زیادی دیدهاند. | |||
==كتاب جفر== | ==كتاب جفر== | ||
در برخی روایات وجود كتابی به نام «كتاب جفر» نزد [[امامان شیعه]] گزارش شده<ref>صفار قمی، ص158ـ159</ref> <ref>مجلسی، ج51، ص220</ref> كه محتوای آن ذكر حوادث آینده تا روز [[قیامت]] است<ref>مجلسی، ج51، ص220</ref> در برخی گزارشها نام این كتاب در كنار كتاب جامعه یاد شده است.<ref>ر.ک:حاجی خلیفه، ج1، ستون591</ref> بنا بر روایتی از [[امام کاظم]]، جز [[نبی]] و وصی نبی، كسی نمیتواند در آن بنگرد و نگریستن در آن از امتیازات اوصیای پیامبر است.<ref>صفار قمی، ص158ـ159</ref> | |||
در برخی روایات وجود كتابی به نام «كتاب جفر» نزد [[امامان شیعه]] گزارش شده<ref>صفار قمی، ص158ـ159</ref> <ref>مجلسی، ج51، ص220</ref> كه محتوای آن ذكر حوادث آینده تا روز [[قیامت]] است<ref>مجلسی، ج51، ص220</ref> در برخی گزارشها نام این كتاب در كنار كتاب جامعه یاد شده است.<ref>ر.ک:حاجی خلیفه، ج1، ستون591</ref> بنا بر روایتی از [[امام کاظم]](ع)، جز [[نبی]] و وصی نبی، كسی نمیتواند در آن بنگرد و نگریستن در آن از امتیازات اوصیای پیامبر(ص) است.<ref>صفار قمی، ص158ـ159</ref> | |||
===معنای اصطلاحی و لغوی=== | ===معنای اصطلاحی و لغوی=== | ||
جفر، واژهای عربی است كه در فرهنگهای لغت بر گونهای خاص از برّه یا بزغاله،<ref>جوهری؛ ابنمنظور؛ فَیومی؛ مرتضی زبیدی، ذیل واژه</ref> چاهی با دهانه گشاد كه سنگ چین نشده،<ref>ابناثیر؛ ابنفارس، ذیل واژه</ref> نوزاد انسان<ref>ابنمنظور؛ مرتضی زبیدی، ذیل واژه</ref> و بچه شتر اطلاق شده است. استعمال واژه جفر در معنای پوست گوسفند یا گاو كه مُفاد بسیاری از روایات حاكی از آن است<ref>صفار قمی، ص153ـ156</ref><ref>كلینی، ج1، ص241؛</ref> یا از باب حذف مضاف و توسع در لغت است یا از این باب كه واژه جفر برای گونهای خاص از پوست گوسفند یا گاو، عَلَم (اسمخاص) گشته است.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه ص32</ref> | جفر، واژهای عربی است كه در فرهنگهای لغت بر گونهای خاص از برّه یا بزغاله،<ref>جوهری؛ ابنمنظور؛ فَیومی؛ مرتضی زبیدی، ذیل واژه</ref> چاهی با دهانه گشاد كه سنگ چین نشده،<ref>ابناثیر؛ ابنفارس، ذیل واژه</ref> نوزاد انسان<ref>ابنمنظور؛ مرتضی زبیدی، ذیل واژه</ref> و بچه شتر اطلاق شده است. استعمال واژه جفر در معنای پوست گوسفند یا گاو كه مُفاد بسیاری از روایات حاكی از آن است<ref>صفار قمی، ص153ـ156</ref><ref>كلینی، ج1، ص241؛</ref> یا از باب حذف مضاف و توسع در لغت است یا از این باب كه واژه جفر برای گونهای خاص از پوست گوسفند یا گاو، عَلَم (اسمخاص) گشته است.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه ص32</ref> | ||
===جفر ابیض و احمر=== | ===جفر ابیض و احمر=== | ||
افزون بر كتاب جفر، در برخی روایات [[شیعه]] بر وجود دو جفر دیگر به نامهای جفر ابیض (سفید) و جفر احمر (سرخ) نزد امامان تأكید شده است.<ref>اربلی، ج2، ص382؛</ref><ref>كلینی، ج1، ص240</ref> [[امام صادق]] در روایتی<ref>مجلسی، ج26، ص37ـ 38</ref> این پندار را كه این دو جفر، پوستهاییاند كه بر روی آنها مطالبی نوشته شده، نفی و تأكید كرده كه جفر ابیض و احمر تنها دو انبان چرمیناند كه در اولی شماری كتاب و در دومی شمشیر [[محمد (ص)|رسول خدا]] قرار داشته است. بنا بر احتمالی، كه بعید به نظر میرسد، احمر و ابیض صفت احكامی است كه در این دو جفر آمده كه برخی برای جنگ و قتال و خونریزی و برخی دیگر برای مسالمت و سازش است.<ref>بونی ،ج3، ص335</ref> | افزون بر كتاب جفر، در برخی روایات [[شیعه]] بر وجود دو جفر دیگر به نامهای جفر ابیض (سفید) و جفر احمر (سرخ) نزد امامان تأكید شده است.<ref>اربلی، ج2، ص382؛</ref><ref>كلینی، ج1، ص240</ref> [[امام صادق]](ع) در روایتی<ref>مجلسی، ج26، ص37ـ 38</ref> این پندار را كه این دو جفر، پوستهاییاند كه بر روی آنها مطالبی نوشته شده، نفی و تأكید كرده كه جفر ابیض و احمر تنها دو انبان چرمیناند كه در اولی شماری كتاب و در دومی شمشیر [[محمد (ص)|رسول خدا]] قرار داشته است. بنا بر احتمالی، كه بعید به نظر میرسد، احمر و ابیض صفت احكامی است كه در این دو جفر آمده كه برخی برای جنگ و قتال و خونریزی و برخی دیگر برای مسالمت و سازش است.<ref>بونی ،ج3، ص335</ref> | ||
بر اساس برخی روایات كه محتوای این دو جفر را گزارش كردهاند<ref>مجلسی، ج26، ص42ـ43، 46، 49</ref> و از مقایسه آنها با روایت های كتاب جامعه، روشن میشود كه در جفر ابیض علاوه بر برخی كتابهای آسمانی پیشین و [[مصحف فاطمه]]، كتاب جامعه نیز وجود داشته است. | بر اساس برخی روایات كه محتوای این دو جفر را گزارش كردهاند<ref>مجلسی، ج26، ص42ـ43، 46، 49</ref> و از مقایسه آنها با روایت های كتاب جامعه، روشن میشود كه در جفر ابیض علاوه بر برخی كتابهای آسمانی پیشین و [[مصحف فاطمه]]، كتاب جامعه نیز وجود داشته است. | ||
اكرم احمد بركات عاملی،<ref>عاملی، ص49ـ50</ref> با استناد به روایتی از [[امام صادق]]،<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات،ص 160</ref> از جفری دیگر نیز یاد كرده كه از چرم گاو بوده است. وی با بررسی روایات به این نتیجه میرسد كه این جفر، انبانی چرمین و بزرگ بوده است كه جفر ابیض و احمر را درون آن نهاده بودند. | اكرم احمد بركات عاملی،<ref>عاملی، ص49ـ50</ref> با استناد به روایتی از [[امام صادق]](ع)،<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات،ص 160</ref> از جفری دیگر نیز یاد كرده كه از چرم گاو بوده است. وی با بررسی روایات به این نتیجه میرسد كه این جفر، انبانی چرمین و بزرگ بوده است كه جفر ابیض و احمر را درون آن نهاده بودند. | ||
مفاد برخی از روایات [[اهل بیت]] (ع) حاكی است كه این كتابها و شمشیر [[محمد (ص)|رسول خدا]] میان [[امامان شیعه]] دست به دست میگشته و اكنون نیز نزد امام [[امام مهدی|حجت بن الحسن]] (عج) است.<ref>عاملی، ص125ـ133</ref><ref>باجگیران، ص47ـ 48</ref> بر اساس برخی روایات [[شیعه]]، شمشیر رسول خدا و این كتابها نزد هر كس باشد، نشانه [[امامت]] اوست،<ref>ابن بابویه، معانیالاخبار،ص102ـ 103</ref><ref>ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ص192ـ193</ref> مانند تابوت [[بنیاسرائیل]] كه نزد هر كس بود، نشانه [[نبوت]] و [[رسالت]] او بود.<ref>عیاشی، ج1، ص249</ref> امامان شیعه نیز در روایاتی، با به كارگیری تعابیری مثل «عندی» یا «عندنا»، بر این امر تأكید كردهاند.<ref>صفار قمی، ص150ـ152</ref><ref>مجلسی، ج26، ص22، 24</ref> | مفاد برخی از روایات [[اهل بیت]] (ع) حاكی است كه این كتابها و شمشیر [[محمد (ص)|رسول خدا]] میان [[امامان شیعه]] دست به دست میگشته و اكنون نیز نزد امام [[امام مهدی|حجت بن الحسن]] (عج) است.<ref>عاملی، ص125ـ133</ref><ref>باجگیران، ص47ـ 48</ref> بر اساس برخی روایات [[شیعه]]، شمشیر رسول خدا و این كتابها نزد هر كس باشد، نشانه [[امامت]] اوست،<ref>ابن بابویه، معانیالاخبار،ص102ـ 103</ref><ref>ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ص192ـ193</ref> مانند تابوت [[بنیاسرائیل]] كه نزد هر كس بود، نشانه [[نبوت]] و [[رسالت]] او بود.<ref>عیاشی، ج1، ص249</ref> امامان شیعه نیز در روایاتی، با به كارگیری تعابیری مثل «عندی» یا «عندنا»، بر این امر تأكید كردهاند.<ref>صفار قمی، ص150ـ152</ref><ref>مجلسی، ج26، ص22، 24</ref> | ||
===در نوشتههای اهل سنّت=== | ===در نوشتههای اهل سنّت=== | ||
در نوشتههای [[اهل سنت]]، كتاب جفر بیشتر به [[امام صادق]] نسبت داده شده است. [[ابن خلدون]]<ref>ابن خلدون، ج1، ص415ـ416</ref> اصل كتاب جفر را از [[امام صادق|امام جعفر صادق]] دانسته كه [[هارون بن سعید]] (سعد) عجلی، پیشوای [[زیدیه|زیدیان]]، از وی روایت كرده و در آن حوادثی ذكر شده است كه در آینده برای [[ امامان شیعه|اهل بیت]] [[محمد(ص)|پیامبر اكرم]] اتفاق خواهد افتاد و كتاب را به اعتبار پوستی كه مطالب روی آن نوشته شده بوده، جفر نامیدهاند. به نظر ابن خلدون<ref>ابن خلدون، ج1، ص415ـ416</ref> اگر چه امام جعفر صادق (ع) برخی نزدیكانش را از رخدادهای ناگوار آینده بر حذر میداشت و رخدادها درست همانگونه كه او پیش بینی كرده بود، به وقوع میپیوست، اما در وجود چنین كتابی كه تنها برخی اشارات عاری از هرگونه دلیل در اعتبار آن رسیده باید تردید كرد. | در نوشتههای [[اهل سنت]]، كتاب جفر بیشتر به [[امام صادق]](ع) نسبت داده شده است. [[ابن خلدون]]<ref>ابن خلدون، ج1، ص415ـ416</ref> اصل كتاب جفر را از [[امام صادق|امام جعفر صادق]](ع) دانسته كه [[هارون بن سعید]] (سعد) عجلی، پیشوای [[زیدیه|زیدیان]]، از وی روایت كرده و در آن حوادثی ذكر شده است كه در آینده برای [[ امامان شیعه|اهل بیت]] [[محمد(ص)|پیامبر اكرم]](ص) اتفاق خواهد افتاد و كتاب را به اعتبار پوستی كه مطالب روی آن نوشته شده بوده، جفر نامیدهاند. به نظر ابن خلدون<ref>ابن خلدون، ج1، ص415ـ416</ref> اگر چه امام جعفر صادق (ع) برخی نزدیكانش را از رخدادهای ناگوار آینده بر حذر میداشت و رخدادها درست همانگونه كه او پیش بینی كرده بود، به وقوع میپیوست، اما در وجود چنین كتابی كه تنها برخی اشارات عاری از هرگونه دلیل در اعتبار آن رسیده باید تردید كرد. | ||
[[ابنقتیبه]]<ref>ابنقتیبه، ص48ـ49</ref> نیز به [[رافضیان]] در باره ادعای علم باطنی و وجود كتاب جفر نزد آنان خرده گرفته؛ زیرا، همان هارون بن سعید كه این كتاب را روایت كرده، در یكی از سرودههای خود از جفر و هر كه به جفر میپردازد، بیزاری جُسته است. همچنین [[بشر بن معتمر هلالی]] (متوفی 226)، رئیس معتزلیان [[بغداد]]، در شعری به [[رافضیان]] طعنه زده كه جفر آنان را غَرّه ساخته است.<ref>جاحظ، ج6، ص289</ref> به عقیده [[ابوزهره]]،<ref>ابوزهره، ص29، 98</ref> فرقه [[خطابیه]] اندیشههای راجع به جفر را در میان [[شیعیان]] دوازده امامی رواج داد<ref>مقریزی، ج4، ص174ـ 175</ref> ولی، با توجه به گرایش های غلوآمیز [[ابوالخطاب اسدی]]، داعیهدار این فرقه، و برائت جستن [[امام صادق]] از وی در حضور اصحاب،<ref> قاضی نعمان، ج1، ص49ـ 50</ref> قطعاً قرائت خطابیه از جفر را [[امامان شیعه]] تأیید نكردهاند. | [[ابنقتیبه]]<ref>ابنقتیبه، ص48ـ49</ref> نیز به [[رافضیان]] در باره ادعای علم باطنی و وجود كتاب جفر نزد آنان خرده گرفته؛ زیرا، همان هارون بن سعید كه این كتاب را روایت كرده، در یكی از سرودههای خود از جفر و هر كه به جفر میپردازد، بیزاری جُسته است. همچنین [[بشر بن معتمر هلالی]] (متوفی 226)، رئیس معتزلیان [[بغداد]]، در شعری به [[رافضیان]] طعنه زده كه جفر آنان را غَرّه ساخته است.<ref>جاحظ، ج6، ص289</ref> به عقیده [[ابوزهره]]،<ref>ابوزهره، ص29، 98</ref> فرقه [[خطابیه]] اندیشههای راجع به جفر را در میان [[شیعیان]] دوازده امامی رواج داد<ref>مقریزی، ج4، ص174ـ 175</ref> ولی، با توجه به گرایش های غلوآمیز [[ابوالخطاب اسدی]]، داعیهدار این فرقه، و برائت جستن [[امام صادق]](ع) از وی در حضور اصحاب،<ref> قاضی نعمان، ج1، ص49ـ 50</ref> قطعاً قرائت خطابیه از جفر را [[امامان شیعه]] تأیید نكردهاند. | ||
===در مراکش=== | ===در مراکش=== | ||
خط ۲۴: | خط ۳۱: | ||
جامعه نیز عنوانیاست مشهور برای كتابی از [[امام علی|علی(ع)]] به املای [[محمد(ص)|رسول خدا]].<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد«ص»، ص 142ـ146</ref><ref>كلینی، ج1، ص239</ref> طبق نوشتههای برخی عالمان شیعی، این اثر نخستین كتاب حدیثی است.<ref>صدر، ص279</ref> در روایات و گزارشهای رسیده، این كتاب با عنوانهای «كتاب علی»<ref>قمی، ج1، ص244</ref><ref>ابنبابویه، الامالی،ص 385</ref><ref>طوسی، الاستبصار، ج1، ص251؛ ج2، ص64</ref> و «صحیفه»<ref>صفار قمی، ص153ـ 155</ref><ref>مجلسی، ج26، ص22، 24ـ 25</ref> نیز آمده است. تعدد عنوان ها حاكی از تفاوت این كتابها نیست، بلكه از ویژگیهای یكسانی كه در روایات برای آنها ذكر شده، نتیجه گرفته میشود كه این عنوانها حاكی از یك حقیقتاند. | جامعه نیز عنوانیاست مشهور برای كتابی از [[امام علی|علی(ع)]] به املای [[محمد(ص)|رسول خدا]].<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد«ص»، ص 142ـ146</ref><ref>كلینی، ج1، ص239</ref> طبق نوشتههای برخی عالمان شیعی، این اثر نخستین كتاب حدیثی است.<ref>صدر، ص279</ref> در روایات و گزارشهای رسیده، این كتاب با عنوانهای «كتاب علی»<ref>قمی، ج1، ص244</ref><ref>ابنبابویه، الامالی،ص 385</ref><ref>طوسی، الاستبصار، ج1، ص251؛ ج2، ص64</ref> و «صحیفه»<ref>صفار قمی، ص153ـ 155</ref><ref>مجلسی، ج26، ص22، 24ـ 25</ref> نیز آمده است. تعدد عنوان ها حاكی از تفاوت این كتابها نیست، بلكه از ویژگیهای یكسانی كه در روایات برای آنها ذكر شده، نتیجه گرفته میشود كه این عنوانها حاكی از یك حقیقتاند. | ||
===ویژگی های کتاب علی(ع)=== | ===ویژگی های کتاب علی(ع)=== | ||
بنا بر روایاتی كه در وصف این كتاب با عنوانهای پیش گفته وارد شده، این كتاب دو ویژگی بارز دارد: یكی این كه املای آن را [[محمد(ص)|پیامبر اكرم]] و نگارش آن را [[علی(ع)]] برعهده داشته است<ref>كلینی، ج7، ص93ـ 94، 98؛</ref><ref>مجلسی، بحار، ج 26، ص 23ـ 25</ref> و دوم این كه محتوای آن همه [[احكام]] و [[حلال]] و حرامهایی است كه مردم در طول اعصار بدان نیاز دارند، حتی در پارهای روایات برای تأكید این امر كه مطالب كتاب را [[محمد(ص)|پیامبر اكرم]] املا فرموده است، عبارت «مِنْ فَلَقِ فیهِ» (از میان دو لب مباركش) نیز آمده است.<ref>صفار قمی، ص143، 152</ref><ref>كلینی، ج1، ص239</ref> همچنین برای تأكید بر جامعیت آن، در برخی روایات آمده است كه «حتی جریمه خراش رساندن»، كه از كوچكترین و كم اهمیتترین موضوعات است، در این كتاب وجود دارد.<ref>مجلسی، ج26، ص22، 24ـ 25</ref> شاید یكی از علل نامگذاری این كتاب به جامعه، احتوای آن بر جملگی مسائل احكام و حلال و حرام باشد. | بنا بر روایاتی كه در وصف این كتاب با عنوانهای پیش گفته وارد شده، این كتاب دو ویژگی بارز دارد: یكی این كه املای آن را [[محمد(ص)|پیامبر اكرم]](ص) و نگارش آن را [[علی(ع)]] برعهده داشته است<ref>كلینی، ج7، ص93ـ 94، 98؛</ref><ref>مجلسی، بحار، ج 26، ص 23ـ 25</ref> و دوم این كه محتوای آن همه [[احكام]] و [[حلال]] و حرامهایی است كه مردم در طول اعصار بدان نیاز دارند، حتی در پارهای روایات برای تأكید این امر كه مطالب كتاب را [[محمد(ص)|پیامبر اكرم]](ص) املا فرموده است، عبارت «مِنْ فَلَقِ فیهِ» (از میان دو لب مباركش) نیز آمده است.<ref>صفار قمی، ص143، 152</ref><ref>كلینی، ج1، ص239</ref> همچنین برای تأكید بر جامعیت آن، در برخی روایات آمده است كه «حتی جریمه خراش رساندن»، كه از كوچكترین و كم اهمیتترین موضوعات است، در این كتاب وجود دارد.<ref>مجلسی، ج26، ص22، 24ـ 25</ref> شاید یكی از علل نامگذاری این كتاب به جامعه، احتوای آن بر جملگی مسائل احكام و حلال و حرام باشد. | ||
===کتاب کوچکی كه در غلاف شمشیر جا می گیرد=== | ===کتاب کوچکی كه در غلاف شمشیر جا می گیرد=== | ||
خط ۳۵: | خط ۴۲: | ||
==پیدایش جفر و جامعه== | ==پیدایش جفر و جامعه== | ||
[[صفار قمی]]<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات،ص 506 - 507</ref> آغاز جفر را در روایتی منسوب به [[امام کاظم|امام موسیالكاظم]](ع) اینگونه آورده است كه در روزهای پایانی عمر [[پیامبر(ص)]]، همه اخبار گذشته و آینده تا روز [[قیامت]] و تأویل همه آیات و نام اوصیا از خاندان آن حضرت و آنچه بر ایشان میگذرد و نیز توصیه یكایك ایشان و شیعیانشان به صبر، بر آن حضرت [[وحی]] شد و پیامبر به امر خدا آنها را بر [[امام علی|علی(ع)]] املا فرمود و آن حضرت نیز با مركّب سبز رنگی كه [[جبرائیل]] از [[بهشت]] آورده بود، این مطالب را بر روی پوست یك جَفْرة (برّه یا بزغاله ماده)، كه آماده شده بود، نوشت. در پایان این روایت تصریح شده است كه اوصیای پیامبر همه اخبار مَلاحِم را از این نوشته برگرفتهاند.<ref>آملی، نفائسالفنون فی عرایس العیون،ج 2، ص 93ـ94</ref><ref>مجلسی، بحار، ج 26، ص 26- 27</ref> | [[صفار قمی]]<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات،ص 506 - 507</ref> آغاز جفر را در روایتی منسوب به [[امام کاظم|امام موسیالكاظم]](ع) اینگونه آورده است كه در روزهای پایانی عمر [[پیامبر(ص)]]، همه اخبار گذشته و آینده تا روز [[قیامت]] و تأویل همه آیات و نام اوصیا از خاندان آن حضرت و آنچه بر ایشان میگذرد و نیز توصیه یكایك ایشان و شیعیانشان به صبر، بر آن حضرت [[وحی]] شد و پیامبر(ص) به امر خدا آنها را بر [[امام علی|علی(ع)]] املا فرمود و آن حضرت نیز با مركّب سبز رنگی كه [[جبرائیل]] از [[بهشت]] آورده بود، این مطالب را بر روی پوست یك جَفْرة (برّه یا بزغاله ماده)، كه آماده شده بود، نوشت. در پایان این روایت تصریح شده است كه اوصیای پیامبر(ص) همه اخبار مَلاحِم را از این نوشته برگرفتهاند.<ref>آملی، نفائسالفنون فی عرایس العیون،ج 2، ص 93ـ94</ref><ref>مجلسی، بحار، ج 26، ص 26- 27</ref> | ||
بنا بر روایتی كه [[کلینی|كلینی]]<ref>کلینی، کافی، ج1، ص279ـ280</ref> نقل كرده است، خداوند مشی كلی [[امامان شیعه]] را در نوشتهای بر رسول خدا نازل كرده است؛ احتمالاً این نوشته همان جفر و جامعه است كه [[امام رضا]](ع) به هنگام پذیرش ولایتعهدی [[مأمون]] از آن یاد كرده و در پایان عهدنامه چنین نوشته است: «ولایتعهدی را میپذیرم، ولی مضمون جفر و جامعه بر خلاف آن دلالت دارند» و گواهانی نیز بر مضمون آن گواهی دادند.<ref>مجلسی، بحار، ج49، ص 148ـ153</ref> در روایتی دیگر آمده است كه امام رضا در پایان عهدنامه نوشت: «مضمون جفر و جامعه چنین بیان میدارد كه امر ولایتعهدی بتمامه منعقد نخواهد شد».<ref>جرجانی، شرحالمواقف،ج 6، ص22</ref> [[ابنطِقْطَقی]]' در الفخری فیالا´داب السلطانیة،<ref>ابنطِقْطَقی' در الفخری فیالا´داب السلطانیة،ص260</ref> [[جرجانی]] در شرحالمواقف<ref>جرجانی، شرحالمواقف،ج 6، ص22</ref> و [[طاشكوپریزاده]]،<ref>طاشكوپریزاده، كتاب مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج 2، ص 425</ref> متن كامل پاسخ [[امام رضا]](ع) را، با اندك اختلافی در واژگان، آوردهاند. به تصریح طاشكوپریزاده،<ref>طاشكوپریزاده، كتاب مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج 2، ص 426</ref> امر همانگونه كه [[امام رضا]] پیشبینی كرده بود، اتفاق افتاد؛ ولایتعهدی منعقد نشد و مأمون كه از ناحیه [[بنی هاشم|بنیهاشم]] احساس خطر كرده بود، امام رضا را با سم به [[شهادت]] رساند. | بنا بر روایتی كه [[کلینی|كلینی]]<ref>کلینی، کافی، ج1، ص279ـ280</ref> نقل كرده است، خداوند مشی كلی [[امامان شیعه]] را در نوشتهای بر رسول خدا نازل كرده است؛ احتمالاً این نوشته همان جفر و جامعه است كه [[امام رضا]](ع) به هنگام پذیرش ولایتعهدی [[مأمون]] از آن یاد كرده و در پایان عهدنامه چنین نوشته است: «ولایتعهدی را میپذیرم، ولی مضمون جفر و جامعه بر خلاف آن دلالت دارند» و گواهانی نیز بر مضمون آن گواهی دادند.<ref>مجلسی، بحار، ج49، ص 148ـ153</ref> در روایتی دیگر آمده است كه امام رضا در پایان عهدنامه نوشت: «مضمون جفر و جامعه چنین بیان میدارد كه امر ولایتعهدی بتمامه منعقد نخواهد شد».<ref>جرجانی، شرحالمواقف،ج 6، ص22</ref> [[ابنطِقْطَقی]]' در الفخری فیالا´داب السلطانیة،<ref>ابنطِقْطَقی' در الفخری فیالا´داب السلطانیة،ص260</ref> [[جرجانی]] در شرحالمواقف<ref>جرجانی، شرحالمواقف،ج 6، ص22</ref> و [[طاشكوپریزاده]]،<ref>طاشكوپریزاده، كتاب مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج 2، ص 425</ref> متن كامل پاسخ [[امام رضا]](ع) را، با اندك اختلافی در واژگان، آوردهاند. به تصریح طاشكوپریزاده،<ref>طاشكوپریزاده، كتاب مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج 2، ص 426</ref> امر همانگونه كه [[امام رضا]] پیشبینی كرده بود، اتفاق افتاد؛ ولایتعهدی منعقد نشد و مأمون كه از ناحیه [[بنی هاشم|بنیهاشم]] احساس خطر كرده بود، امام رضا را با سم به [[شهادت]] رساند. |