حدیث سلسلةالذهب: تفاوت میان نسخهها
جز
←شرح
جز (←متن حدیث) |
جز (←شرح) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
شیخ صدوق پس از نقل کلام امام(ع) در کتاب توحید خود میگوید: معنی کلام حضرت این است که از شروط «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» اقرار به [[امامت]] من است و اینکه من از جانب خداوند متعال امامی هستم که فرمانبریام [[واجب]] است.<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref> | شیخ صدوق پس از نقل کلام امام(ع) در کتاب توحید خود میگوید: معنی کلام حضرت این است که از شروط «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» اقرار به [[امامت]] من است و اینکه من از جانب خداوند متعال امامی هستم که فرمانبریام [[واجب]] است.<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref> | ||
با توجه به اینکه این حدیث به مساله [[توحید]] و [[ولایت]] اشاره کرده است برخی معتقدند که هدف اصلی این روایت بیان همین پیوند است؛ چرا که عموم مردم منطقه نیشابور که مستمع امام بودند [[اهل سنت]] بوده و نگاه آنان به ولایت معصومین نگاه ولایت و امامت آنها نبود. بر این اساس امام رضا(ع) در میان آنها با اشاره به اینکه توحید حصن و اصل دین است در این حدیث عنوان کردند که مسیر رسیدن به توحید حقیقی و یافتن توحید ناب و پرستش اثر گذار،گرفتن حقائق از امام و پیروی از آن است.<ref>حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۵۲-۵۳.</ref> | با توجه به اینکه این حدیث به مساله [[توحید]] و [[ولایت]] اشاره کرده است برخی معتقدند که هدف اصلی این روایت بیان همین پیوند است؛ چرا که عموم مردم منطقه نیشابور که مستمع امام بودند [[اهل سنت]] بوده و نگاه آنان به ولایت معصومین نگاه ولایت و امامت آنها نبود. بر این اساس امام رضا(ع) در میان آنها با اشاره به اینکه توحید حصن و پناهگاهی قابل اعتماد و اصل دین است در این حدیث عنوان کردند که مسیر رسیدن به توحید حقیقی و یافتن توحید ناب و پرستش اثر گذار،گرفتن حقائق از امام و پیروی از آن است.<ref>حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۵۲-۵۳.</ref> | ||
==منابع اهل سنت== | ==منابع اهل سنت== | ||
منابع [[اهل سنت]] نیز این حدیث را گزارش کردهاند. در کتابهای حدیثی اهل سنت چندین قول در مورد تعداد افرادی که جریان این حدیث را گزارش کردهاند وجود دارد برخی تعداد این افراد را ده هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، مهماننامه بخارا، تهران، ص۳۴۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> برخی بیست هزار نفر<ref>ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۳؛ سهمودی، جواهر العقدین، ۱۴۰۷ق، ۳۳۴؛ ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> و برخی دیگر تعداد این افراد را سی هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۰:؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> گزارش کردهاند که برخی قول بیست هزار نفر را مشهور میدانند.<ref>حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> بر این اساس افراد زیادی از [[محدث|محدثان]] اهل سنت روایت سلسله الذهب را نقل کردهاند؛ اما در میان آنها تنها افراد معدودی همچون قندوزی در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع الموده]] به جمله پایانی روایت «''' وانا من شروطها'''» اشاره کردهاند.<ref>قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ص۳۶۴.</ref> از برخی از اهل سنت همچون [[احمد بن حنبل]] و [[اباصلت هروی]] نقل شده است که اگر این اسناد بر دیوانهای خوانده شود هر آینه عاقل میشود یا شفا مییابد.<ref>ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۴-۵؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> | منابع [[اهل سنت]] نیز این حدیث را گزارش کردهاند. در کتابهای حدیثی اهل سنت چندین قول در مورد تعداد افرادی که جریان این حدیث را گزارش کردهاند وجود دارد برخی تعداد این افراد را ده هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، مهماننامه بخارا، تهران، ص۳۴۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> برخی بیست هزار نفر<ref>ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۳؛ سهمودی، جواهر العقدین، ۱۴۰۷ق، ۳۳۴؛ ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> و برخی دیگر تعداد این افراد را سی هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۰:؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> گزارش کردهاند که برخی قول بیست هزار نفر را مشهور میدانند.<ref>حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> بر این اساس افراد زیادی از [[محدث|محدثان]] اهل سنت روایت سلسله الذهب را نقل کردهاند؛ اما در میان آنها تنها افراد معدودی همچون قندوزی در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع الموده]] به جمله پایانی روایت «''' وانا من شروطها'''» اشاره کردهاند.<ref>قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ص۳۶۴.</ref> از برخی از اهل سنت همچون [[احمد بن حنبل]] و [[اباصلت هروی]] نقل شده است که اگر این اسناد بر دیوانهای خوانده شود هر آینه عاقل میشود یا شفا مییابد.<ref>ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۴-۵؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> |