پرش به محتوا

حدیث سلسلةالذهب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۲۲: خط ۲۲:
{{جعبه نقل قول| نقل‌قول = '''اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا'''{{سخ}}...خداوند جل جلاله می‌فرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد [امام رضا](ع) گفت: [البته] با شرایطش و من جزو شرایط آنم.|تاریخ بایگانی| منبع = <small> [[شیخ صدوق]]، [[التوحید (کتاب)|التوحید]]، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۴۳۰px| اندازه خط = ۱۷px| رنگ پس‌زمینه = #C9FFE5| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| نقل‌قول = '''اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا'''{{سخ}}...خداوند جل جلاله می‌فرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد [امام رضا](ع) گفت: [البته] با شرایطش و من جزو شرایط آنم.|تاریخ بایگانی| منبع = <small> [[شیخ صدوق]]، [[التوحید (کتاب)|التوحید]]، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۴۳۰px| اندازه خط = ۱۷px| رنگ پس‌زمینه = #C9FFE5| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


این روایت را بسیاری از بزرگان [[شیعه جعفری|شیعه]] از جمله [[شیخ صدوق]](وفات ۳۸۱ق) در کتاب‌های «[[التوحید (کتاب)|توحید]]»<ref>ابن بابویه(صدوق)، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref>، «الامالی»<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</ref>، «[[معانی الاخبار (کتاب)|معانی الأخبار]]»<ref>صدوق، معانی الاخبار،۱۴۰۳ق، ص۳۷۱.</ref> و «[[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا(ع)]]»<ref>صدوق، عیون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref>، نیشابوری(وفات ۵۰۸ق) در «[[روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (کتاب)|روضة الواعظین و بصیرة المتعظین]]»<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱،ص۴۲.</ref> و [[طبری آملی|طبری آملی]](وفات ۵۳۳ق) در کتاب «[[بشارة المصطفی لشیعة المرتضی]]»<ref>طبری آملی، بشارة المصطفی، ۱۳۸۳ق، ص۲۶۹.</ref> با سندها و الفاظ مختلف اما با یک مضمون نقل کرده‌اند.البته [[شیخ طوسی]](وفات ۴۶۰ق) در کتاب [[الامالی (شیخ طوسی)|امالی]] خود مضمون این روایت را در دو روایت مختلف بدون جزء پایانی آن«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» نقل کرده است.<ref>طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۷۹ و ۵۸۹.</ref> برخی معتقدند با توجه به اینکه این روایت از [[قرن سوم هجری]] به بعد توسط افراد زیادی نقل شده است و احتمال توافق یا تواطی بر دروغ آن منتفی است این روایت از روایات متواتر به حساب می‌آید.<ref>حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۴.</ref>
این روایت را بسیاری از بزرگان [[شیعه جعفری|شیعه]] از جمله [[شیخ صدوق]](وفات ۳۸۱ق) در کتاب‌های «[[التوحید (کتاب)|توحید]]»<ref>ابن بابویه(صدوق)، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref>، «الامالی»<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</ref>، «[[معانی الاخبار (کتاب)|معانی الأخبار]]»<ref>صدوق، معانی الاخبار،۱۴۰۳ق، ص۳۷۱.</ref> و «[[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا(ع)]]»<ref>صدوق، عیون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref>، نیشابوری(وفات ۵۰۸ق) در «[[روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (کتاب)|روضة الواعظین و بصیرة المتعظین]]»<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱،ص۴۲.</ref> و [[طبری آملی|طبری آملی]](وفات ۵۳۳ق) در کتاب «[[بشارة المصطفی لشیعة المرتضی]]»<ref>طبری آملی، بشارة المصطفی، ۱۳۸۳ق، ص۲۶۹.</ref> با سندها و الفاظ مختلف اما با یک مضمون نقل کرده‌اند.البته [[شیخ طوسی]](وفات ۴۶۰ق) در کتاب [[الامالی (شیخ طوسی)|امالی]] خود مضمون این روایت را در دو روایت مختلف بدون جزء پایانی آن«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» نقل کرده است.<ref>طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۷۹ و ۵۸۹.</ref> برخی معتقدند با توجه به اینکه این روایت از [[قرن سوم هجری]] به بعد توسط افراد زیادی نقل شده است و احتمال توافق یا همدستی بر دروغ آن منتفی است این روایت از روایات متواتر به حساب می‌آید.<ref>حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۴.</ref>
[[شیخ صدوق]] در کتاب ''[[توحید صدوق|التوحید]]'' چنین نقل کرده است که اسحاق بن راهویه می‌گوید: وقتی [[امام رضا(ع)]] در سفر به [[خراسان]] به [[نیشابور]] رسید، پس از آنکه اراده کرد به سوی [[مأمون]] کوچ کند، [[حدیث|مُحدِّثان]] جمع شدند، و عرض کردند:‌ای پسر [[محمد(ص)|پیغمبر(ص)]] از شهر ما تشریف می‌برید و برای استفاده ما [[حدیث]]ی بیان نمی‌فرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود:
[[شیخ صدوق]] در کتاب ''[[توحید صدوق|التوحید]]'' چنین نقل کرده است که اسحاق بن راهویه می‌گوید: وقتی [[امام رضا(ع)]] در سفر به [[خراسان]] به [[نیشابور]] رسید، پس از آنکه اراده کرد به سوی [[مأمون]] کوچ کند، [[حدیث|مُحدِّثان]] جمع شدند، و عرض کردند:‌ای پسر [[محمد(ص)|پیغمبر(ص)]] از شهر ما تشریف می‌برید و برای استفاده ما [[حدیث]]ی بیان نمی‌فرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود:


۱۸٬۳۳۸

ویرایش