کاربر ناشناس
ازدواج امکلثوم با عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخهها
←نظریه اول: وقوع ازدواج
imported>Ebrahim.salehi |
imported>Ebrahim.salehi |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==دیدگاهها در مورد ازدواج ام کلثوم== | ==دیدگاهها در مورد ازدواج ام کلثوم== | ||
=== نظریه اول: وقوع ازدواج === | === نظریه اول: وقوع ازدواج === | ||
دلیل اول: در بسیاری از منابع تاریخی تصریح شده عمربن خطاب، امکلثوم دختر حضرت علی(ع) را از آن حضرت خواستگاری و با او ازدواج کرد<ref> یعقوبی، تاريخ يعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۴۹. زبیری، نسب قریش، دار المعارف، ص۲۵. طبری، تاريخ طبری، موسسة الاعلمی، ج۳، ص۲۶۹ و ۲۷۰.ذهبی، تاريخ الإسلام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۳۷.</ref> و مبلغ ده هزار دینار<ref> یعقوبی، تاريخ يعقوبي، دار صادر، ج۲، ص۱۴۹ و ۱۵۰.</ref> یا چهل هزار درهم را مهریه او قرار داد.<ref>طبری، تاريخ طبری، موسسة الاعلمی، ج۳، ص۲۷۰. محب الدین طبری، ذخائر العقبی،۱۳۵۶ق، ص۱۷۰. ابن عبدالبر، الاستيعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۵.ذهبی، تاريخ الإسلام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۳۷. حر عاملی، وسائل الشيعة، ۱۴۱۴ق، ج۲۱، ص۲۶۳.</ref> با اینکه حضرت علی(ع) با این وصلت مخالفت کرد، اما عمر بر خواستهی خود اصرار کرد و آن حضرت را مجبور به پذیرش این ازدواج نمود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۶۳.</ref> | دلیل اول: در بسیاری از منابع تاریخی تصریح شده عمربن خطاب، امکلثوم دختر حضرت علی(ع) را از آن حضرت خواستگاری و با او ازدواج کرد<ref> یعقوبی، تاريخ يعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۴۹. زبیری، نسب قریش، دار المعارف، ص۲۵. طبری، تاريخ طبری، موسسة الاعلمی، ج۳، ص۲۶۹ و ۲۷۰.ذهبی، تاريخ الإسلام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۳۷.</ref> و مبلغ ده هزار دینار<ref> یعقوبی، تاريخ يعقوبي، دار صادر، ج۲، ص۱۴۹ و ۱۵۰.</ref> یا چهل هزار درهم را مهریه او قرار داد.<ref>طبری، تاريخ طبری، موسسة الاعلمی، ج۳، ص۲۷۰. محب الدین طبری، ذخائر العقبی،۱۳۵۶ق، ص۱۷۰. ابن عبدالبر، الاستيعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۵.ذهبی، تاريخ الإسلام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۳۷. حر عاملی، وسائل الشيعة، ۱۴۱۴ق، ج۲۱، ص۲۶۳.</ref> با اینکه حضرت علی(ع) با این وصلت مخالفت کرد، اما عمر بر خواستهی خود اصرار کرد و آن حضرت را مجبور به پذیرش این ازدواج نمود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۶۳.</ref> در برخی منابع گزارش شده است: هنگامی که ام کلثوم نزد عمر بود، ابن خطاب دست بر ساق پای امکلثوم زد و آن را برهنه کرد. ام کلثوم گفت: اگر [[خلیفه]] نبودی چشمت را کور میکردم و دماغت را میشکستم. سپس ام کلثوم نزد پدر بازگشت و از عمل عمر شکایت کرد و گفت: مرا نزد پیرمرد بدی فرستادی.<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۴۶۴. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۱. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۵.</ref> [[سبط ابن جوزی]] درباره این عمل عمر میگوید: به خدا قسم چنین چیزی قبیح است حتی اگر او کنیز بود؛ عمر حق نداشت این کار را انجام دهد چرا که به [[اجماع]] مسلمین دست زدن به زن [[نامحرم]] جایز نیست.<ref>ابن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۲۶ق، ص۳۲۱.</ref> | ||
دلیل دوم: ثمره ازدواج ام کثلوم با عمر فرزندی بنام زید بود.<ref>طبری، تاريخ طبری، موسسة الاعلمی، ج۳، ص۲۷۰. محب الدین طبری، ذخائر العقبی،۱۳۵۶ق، ص۱۷۰. ابن عبدالبر، الاستيعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۵.ذهبی، تاريخ الإسلام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۳۷. حر عاملی، وسائل الشيعة، ۱۴۱۴ق، ج۲۱، ص۲۶۳.</ref> | |||
دلیل سوم: در منابع روایی و فقهی شیعه نیز این گزارش مورد تایید قرار گرفته است. کلینی(۳۲۹ق) از محدثان بزرگ ذیل باب«تزویج ام کلثوم» دو روایت را در مورد صحت این ازدواج نقل کرده است<ref> کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶.</ref> که سند این دو روایت صحیح است.<ref> میرزا جواد تبریزی، الانوار الالهیة، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۳. میلانی، محاضرات فی الاعتقادات، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۶۵۹.</ref> در منابع معتبر دیگر نیز روایاتی در مورد مکان عده نگه داشتن زنی که شوهرش از دنیا رفته با استناد به رفتار [[حضرت علی(ع)]] نسبت به ام کلثوم بعد از آنکه شوهرش عمربن خطاب از دنیا رفت به نقل از [[امام صادق(ع)]] نیز نقل شده<ref> کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۳ش، ج۶، ص۱۱۵ و ۱۱۶. شیخ طوسی، الاستبصار، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۳۵۲. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۱۶۱.</ref> و سند این روایت صحیح است.<ref> عاملی، نهایة المرام، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۱. مجلسی، روضة المتقین، بنیاد فرهنگ اسلامی، ج۹، ص۸۹. خوانساری، جامع المدارک، ۱۴۰۵، ج۴، ص۵۶۱.روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۴ق، ج۲۳، ص۶۵.</ref> | |||
دلیل | |||
[[محمد تقی شوشتری]] نیز در کتاب رجال خود، بعد از بیان مطالبی پیرامون وقوع این ازدواج تصریح دارد:« فرد محقق این مطلب را انکار نمیکند، زیرا اخبار ما در تزویج عمر با ام کلثوم متواتر است، تا چه رسد که این حادثه در اخبار عامه نیز نقل و مورد اتفاق سیره نویسان است».<ref> تستری، قاموس الرجال، ۱۴۲۸ق، ج۱۲، ص۲۱۶.</ref> | [[محمد تقی شوشتری]] نیز در کتاب رجال خود، بعد از بیان مطالبی پیرامون وقوع این ازدواج تصریح دارد:« فرد محقق این مطلب را انکار نمیکند، زیرا اخبار ما در تزویج عمر با ام کلثوم متواتر است، تا چه رسد که این حادثه در اخبار عامه نیز نقل و مورد اتفاق سیره نویسان است».<ref> تستری، قاموس الرجال، ۱۴۲۸ق، ج۱۲، ص۲۱۶.</ref> | ||
دلیل چهارم: | |||