پرش به محتوا

ازدواج ام‌کلثوم با عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخه‌ها

imported>Ebrahim.salehi
imported>Ebrahim.salehi
خط ۱۶: خط ۱۶:
==دیدگاه‌ها در مورد ازدواج ام کلثوم==
==دیدگاه‌ها در مورد ازدواج ام کلثوم==
=== نظریه اول: وقوع ازدواج ===
=== نظریه اول: وقوع ازدواج ===
اکثر [[اهل سنت]]، بر وقوع این ازدواج تأکید کرده‌اند و حتی مقدار [[مهریه]] و فرزندان حاصل از این وصلت را نام برده‌اند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۹، ص۴۸۶. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۶۴؛ صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۳.</ref>
دلیل اول: در بسیاری از منابع تاریخی به این ازدواج تصریح شده و حتی
اکثر [[اهل سنت]]، بر وقوع این ازدواج تأکید کرده‌اند و حتی مقدار [[مهریه]] و فرزندان حاصل از این وصلت را نام برده‌اند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۹، ص۴۸۶. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۶۴؛ صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۳.</ref>
دلیل دوم: در منابع روایی و فقهی شیعه نیز این گزارش مورد تایید قرار گرفته است. کلینی(۳۲۹ق) از محدثان بزرگ ذیل باب«تزویج ام کلثوم» دو روایت را در مورد صحت این ازدواج نقل کرده است<ref> کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۴۶.</ref> که سند این دو روایت صحیح است.<ref> میرزا جواد تبریزی، الانوار الالهیة، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۳. میلانی، محاضرات فی الاعتقادات، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۶۵۹.</ref> در منابع معتبر دیگر نیز روایاتی در مورد مکان عده نگه داشتن زنی که شوهرش از دنیا رفته با استناد به رفتار [[حضرت علی(ع)]] نسبت به ام کلثوم بعد از آنکه شوهرش عمربن خطاب از دنیا رفت به نقل از [[امام صادق(ع)]] نیز نقل شده<ref> کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۳ش، ج۶، ص۱۱۵ و ۱۱۶. شیخ طوسی، الاستبصار، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۳۵۲. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۱۶۱.</ref> و سند این روایت صحیح است.<ref> عاملی، نهایة المرام، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۱. مجلسی، روضة المتقین، بنیاد فرهنگ اسلامی، ج۹، ص۸۹. خوانساری، جامع المدارک، ۱۴۰۵، ج۴، ص۵۶۱.روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۴ق، ج۲۳، ص۶۵.</ref>
[[شوشتری (ابهام‌زدایی)|تستری]] نیز در کتاب رجال خود، بعد از بیان مطالبی پیرامون وقوع این ازدواج تصریح دارد:« فرد محقق این مطلب را انکار نمی‌کند، زیرا اخبار ما در تزویج عمر با ام کلثوم متواتر است، تا چه رسد که این حادثه در اخبار عامه نیز نقل و مورد اتفاق سیره نویسان است».<ref> تستری، قاموس الرجال، ۱۴۲۸ق، ج۱۲، ص۲۱۶.</ref>


[[محمد بن جریر بن یزید طبری|طبری]] ماجرا را این گونه شرح می‌دهد که ابتدا عُمَر، ام کلثوم دختر [[ابوبکر]] را از [[عایشه]] خواستگاری کرد و عایشه با خواهرش موضوع را در میان گذاشت. اما ام‌کلثوم به‌علت زندگی خشن عُمَر و سختگیری‌اش به زنان، آن را نپذیرفت. [[عمرو بن عاص]] موضوع را به عُمَر رسانید و ام کلثوم، دختر [[علی(ع)]] را معرفی کرد تا نسبتی بین او و [[رسول خدا(ص)]] برقرار گردد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۲۷۰.</ref>
[[محمد بن جریر بن یزید طبری|طبری]] ماجرا را این گونه شرح می‌دهد که ابتدا عُمَر، ام کلثوم دختر [[ابوبکر]] را از [[عایشه]] خواستگاری کرد و عایشه با خواهرش موضوع را در میان گذاشت. اما ام‌کلثوم به‌علت زندگی خشن عُمَر و سختگیری‌اش به زنان، آن را نپذیرفت. [[عمرو بن عاص]] موضوع را به عُمَر رسانید و ام کلثوم، دختر [[علی(ع)]] را معرفی کرد تا نسبتی بین او و [[رسول خدا(ص)]] برقرار گردد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۲۷۰.</ref>
کاربر ناشناس