کاربر ناشناس
امفروه مادر امام صادق(ع): تفاوت میان نسخهها
جز
←اصل و نسب
imported>Emadmohseny جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Emadmohseny جز (←اصل و نسب) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
نام مادر امام صادق(ع)، فاطمه یا قریبه و ام فروة یا ام قاسم کنیهاش بود.<ref>کافی،ج1، ص472</ref> <ref>مجلسی، بحار، ج47، 1</ref> | نام مادر امام صادق(ع)، فاطمه یا قریبه و ام فروة یا ام قاسم کنیهاش بود.<ref>کافی،ج1، ص472</ref> <ref>مجلسی، بحار، ج47، 1</ref> | ||
مادر وی [[اسماء]] دختر [[عبدالرحمن بن ابی بکر]] بود.<ref>الکلینی، 1388، ج1، ص 393، باب مولد أبی عبد الله جعفر بن محمد علیه السلام.</ref> از آنجا که ام فروه هم از طریق مادر و هم از طریق پدر از نسل ابابکر است، امام صادق را دوباره نوه ابابکر خواندهاند. اهل سنت روایتی از امام صادق(ع) با مضمون «ولدنی ابابکر مرتین» نقل می کنند، در این روایت امام خود را | مادر وی [[اسماء]] دختر [[عبدالرحمن بن ابی بکر]] بود.<ref>الکلینی، 1388، ج1، ص 393، باب مولد أبی عبد الله جعفر بن محمد علیه السلام.</ref> از آنجا که ام فروه هم از طریق مادر و هم از طریق پدر از نسل ابابکر است، امام صادق را دوباره نوه ابابکر خواندهاند. اهل سنت روایتی از امام صادق(ع) با مضمون «ولدنی ابابکر مرتین» نقل می کنند، در این روایت امام خود را دوبار فرزند ابابکر خطاب کردهاست. این روایت از نظر شیعه جعلی و با توجه به معیارهای حدیثی [[اهل سنت]] نیز قابل اعتماد نمی باشد. | ||
===روایت انتساب امام صادق(ع) به ابابکر=== | ===روایت انتساب امام صادق(ع) به ابابکر=== | ||
'''در منابع شیعی:''' | '''در منابع شیعی:''' | ||
روایت | روایت «[[حدیث ولدنی ابابکر مرتین|ولدنی ابابکر مرتین]]» در منابع شیعی تنها در [[کشف الغمه]] آمده <ref>كشف الغمة ، ج2 ،ص160</ref> [[اربلی]] این روایت را [[ حدیث مرسل |مرسله]] نقل کرده است. چرا که حافظ عبد العزيز جنابذی مستقیم از امام صادق(ع) کرده در حالیکه وی متوفای 611ق و امام صادق(ع) در سال 148ق به شهادت رسيده است بين اين دو فاصله زيادی وجود دارد. از طرفی در هیچ منبع شیعی دیگری ذکر نشده است. | ||
'''در منابع [[اهل سنت]]''': | '''در منابع [[اهل سنت]]''': | ||
این روایت در ذهبی بدون ذکر سند آمده <ref>سير أعلام النبلاء، ج 6، ص 255 </ref> و در تهذیب الکامل اگر چه با سند آمده <ref>تهذيب الكمال،المزی، ج5، ص71</ref> ولی در سند این روایت حفص بن غیاث است که وی نیز در التعدیل و الترجیح روایاتش غیر قابل قبول دانسته شده است. <ref>التعدیل و الترجیج، ج1، ص513</ref> ابن عساکر نیز این روایت را از شخصی به نام اسماعیل بن محمد بن فضل نقل می کند <ref>تاريخ مدينة دمشق، ج44، ص453-454</ref> در صورتیکه ذهبی می گوید وقتی ابن عساکر اسماعیل را دید، اسماعیل پیر شده بود و حافظهاش خوب کار نمی کرد.<ref>سير اعلام النبلاء،ج20 ،ص86</ref> ونیز در سند ابن عساکر معاذ بن مثنی است که احمد بن حنبل وی را از عدالت ساقط می داند.<ref>المقصد الأرشد في ذكر اصحاب الامام احم، ج3 ، ص35</ref><ref>طبقات الحنابلة، محمد بن أبی يعلی، ج1، ص399</ref> | این روایت در ذهبی بدون ذکر سند آمده <ref>سير أعلام النبلاء، ج 6، ص 255 </ref> و در تهذیب الکامل اگر چه با سند آمده <ref>تهذيب الكمال،المزی، ج5، ص71</ref> ولی در سند این روایت حفص بن غیاث است که وی نیز در التعدیل و الترجیح روایاتش غیر قابل قبول دانسته شده است. <ref>التعدیل و الترجیج، ج1، ص513</ref> ابن عساکر نیز این روایت را از شخصی به نام اسماعیل بن محمد بن فضل نقل می کند <ref>تاريخ مدينة دمشق، ج44، ص453-454</ref> در صورتیکه ذهبی می گوید وقتی ابن عساکر اسماعیل را دید، اسماعیل پیر شده بود و حافظهاش خوب کار نمی کرد.<ref>سير اعلام النبلاء،ج20 ،ص86</ref> ونیز در سند ابن عساکر معاذ بن مثنی است که احمد بن حنبل وی را از عدالت ساقط می داند.<ref>المقصد الأرشد في ذكر اصحاب الامام احم، ج3 ، ص35</ref><ref>طبقات الحنابلة، محمد بن أبی يعلی، ج1، ص399</ref> |