Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۳۵
ویرایش
imported>Eahmadian بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''حلیمه | '''حلیمه سعدیه'''، مادر رضاعی [[پیامبر(ص)]]، که پس از [[ثویبه|ثُوَیبه]]، شیردادن به حضرت رسول(ص) را برعهده گرفت، حلیمه پس از برعهده گرفتن شیردهی به پیامبر(ص) آثار خیر و برکت را در زندگیاش مشاهده کرد. | ||
پیامبر اکرم(ص) تا ۴ یا ۵ سالگی در [[قبیله بنی سعد]] ماند. سیرهنگاران واقعه ساختگی [[شق البطن و غسل القلب|شق البطن]] یا شق الصدر را مربوط به این دوران میدانند. رسول خدا(ص) به حلیمه به دیده احترام مینگریست و در موارد مختلف نسبت به وی بذل و بخشش کریمانه داشت. | پیامبر اکرم(ص) تا ۴ یا ۵ سالگی در [[قبیله بنی سعد]] ماند. سیرهنگاران واقعه ساختگی [[شق البطن و غسل القلب|شق البطن]] یا شق الصدر را مربوط به این دوران میدانند. رسول خدا(ص) به حلیمه به دیده احترام مینگریست و در موارد مختلف نسبت به وی بذل و بخشش کریمانه داشت. | ||
==خانواده== | ==خانواده== | ||
پدر حلیمه، ابو | پدر حلیمه، ابو ذُؤَیب عبداللّه بن حارث بن شِجْنَه سَعدی، از قبیله سعد بن بکر بن هَوازِن بود.<ref>ابناسحاق، ص ۲۵؛ ابنسعد، ج ۱، ص ۱۱۰؛ قس ابنحبیب، ص ۱۳۰؛ بلاذری، ج ۱، ص:۱۰۶ حارثبن عبداللّهبن شِجْنه</ref> | ||
همسر حلیمه، [[حارث بن عبدالعزی|حارث بن عبدالعُزّی]] نام داشت و کنیهاش [[ابوکبشه]] بود. ظاهراً یکی از دلایلی که [[قریش]] پیامبر(ص) را ابن ابیکبشه میخواندند، همین بوده است.<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، ص ۱۲۹۱۳۰؛ نیز رجوع کنید به بلاذری، ج ۱، ص ۱۰۴</ref> | همسر حلیمه، [[حارث بن عبدالعزی|حارث بن عبدالعُزّی]] نام داشت و کنیهاش [[ابوکبشه]] بود. ظاهراً یکی از دلایلی که [[قریش]] پیامبر(ص) را ابن ابیکبشه میخواندند، همین بوده است.<ref>رجوع کنید به ابنحبیب، ص ۱۲۹۱۳۰؛ نیز رجوع کنید به بلاذری، ج ۱، ص ۱۰۴</ref> | ||
حلیمه پس از ثُوَیبه، کنیز [[ابولهب]] که چند روزی به [[پیامبر (ص)]] شیر داد، شیردادن به پیامبر اکرم(ص) را برعهده گرفت. <ref>طبری، ج ۲، ص ۱۵۸؛ ابنجوزی، ج ۲، ص ۲۶۰۲۶۱</ref> | حلیمه پس از ثُوَیبه، کنیز [[ابولهب]] که چند روزی به [[پیامبر(ص)]] شیر داد، شیردادن به پیامبر اکرم(ص) را برعهده گرفت.<ref>طبری، ج ۲، ص ۱۵۸؛ ابنجوزی، ج ۲، ص ۲۶۰۲۶۱</ref> | ||
==روایات شیرخوارگی== | ==روایات شیرخوارگی== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
چون پیامبر(ص) دوران شیرخوارگی و کودکیاش را در میان قبیله [[بنی سعد بن بکر بن هوازن]] گذرانده بود، خود را فصیحترین مرد عرب میدانست.<ref>رجوع کنید به ابنهشام، ج ۱، ص ۱۷۶؛ ابنسعد، ج ۱، ص ۱۱۳؛ ابنقتیبه، ص ۱۳۲</ref> | چون پیامبر(ص) دوران شیرخوارگی و کودکیاش را در میان قبیله [[بنی سعد بن بکر بن هوازن]] گذرانده بود، خود را فصیحترین مرد عرب میدانست.<ref>رجوع کنید به ابنهشام، ج ۱، ص ۱۷۶؛ ابنسعد، ج ۱، ص ۱۱۳؛ ابنقتیبه، ص ۱۳۲</ref> | ||
==دایگی محمد (ص) == | ==دایگی محمد(ص) == | ||
{{اصلی|کودکی پیامبر | {{اصلی|کودکی پیامبر اسلام}} | ||
ظاهراً مردم [[مکه]] کودکانشان را برای آموختن فصاحت به قبایل بادیهنشین میسپردند. حلیمه در سالی که قحطی بزرگی میان قبیله بنیسعد افتاده بود، همراه با نُه تن از زنان قبیله، برای امرار معاش از طریق شیردهی به کودکان قبایل ثروتمند مکه، عازم این شهر شد، اما چون مرکب او از شدت تنگدستی و قحطی ناتوان و لاغر بود، از دیگران عقب افتاد و دیر به مکه رسید. در نتیجه، فقط نوه [[عبدالمطلب]] مانده بود که به دلیل یتیم بودنش، کسی حاضر نشده بود به او شیر بدهد، زیرا میترسیدند دستمزد مناسبی دریافت نکنند. <ref>ابناسحاق، ص ۲۶؛ ابنسعد، ج ۱، | ظاهراً مردم [[مکه]] کودکانشان را برای آموختن فصاحت به قبایل بادیهنشین میسپردند. حلیمه در سالی که قحطی بزرگی میان قبیله بنیسعد افتاده بود، همراه با نُه تن از زنان قبیله، برای امرار معاش از طریق شیردهی به کودکان قبایل ثروتمند مکه، عازم این شهر شد، اما چون مرکب او از شدت تنگدستی و قحطی ناتوان و لاغر بود، از دیگران عقب افتاد و دیر به مکه رسید. در نتیجه، فقط نوه [[عبدالمطلب]] مانده بود که به دلیل یتیم بودنش، کسی حاضر نشده بود به او شیر بدهد، زیرا میترسیدند دستمزد مناسبی دریافت نکنند.<ref>ابناسحاق، ص ۲۶؛ ابنسعد، ج ۱، ص۱۱۰ ۱۱۱؛ بلاذری، ج ۱، ص ۱۰۶۱۰۷؛ طبری، ج ۲، ص ۱۵۸ ۱۵۹؛ ابنجوزی، ج ۲، ص ۲۶۱</ref> حلیمه دایگی [[محمد(ص)|محمد]](ص) را بر عهده گرفت. | ||
===خیر و برکت در زندگانی حلیمه=== | ===خیر و برکت در زندگانی حلیمه=== | ||
حلیمه بلافاصله پس از برعهده گرفتن شیردهی به پیامبر(ص)، آثار خیر و برکت را در زندگیاش مشاهده کرد. او که بر اثر تنگدستی شیرش کم شده بود و بهسختی به پسر خود شیر میداد، از آن پس بهراحتی [[محمد (ص)|محمد]](ص) و پسر خویش را سیر میکرد. حتی شتر ضعیف و ناتوانش نیز پُرشیر و نیرومند گشت، به گونهای که هنگام بازگشت، از همراهانش سبقت گرفت و همه با حیرت دلیل آن را جویا میشدند و حلیمه همه اینها را نتیجه حضور کودک [[بنیهاشم]] میدانست و بارها بدان اشاره میکرد. <ref>ابن هشام، ج ۱، ص ۱۷۲۱۷۳؛ ابنسعد، ج ۱، ص ۱۱۱،۱۵۱؛ بلاذری، ج ۱، ص ۱۰۷؛ طبری، ج ۲، ص ۱۵۹</ref> | حلیمه بلافاصله پس از برعهده گرفتن شیردهی به پیامبر(ص)، آثار خیر و برکت را در زندگیاش مشاهده کرد. او که بر اثر تنگدستی شیرش کم شده بود و بهسختی به پسر خود شیر میداد، از آن پس بهراحتی [[محمد(ص)|محمد]](ص) و پسر خویش را سیر میکرد. حتی شتر ضعیف و ناتوانش نیز پُرشیر و نیرومند گشت، به گونهای که هنگام بازگشت، از همراهانش سبقت گرفت و همه با حیرت دلیل آن را جویا میشدند و حلیمه همه اینها را نتیجه حضور کودک [[بنیهاشم]] میدانست و بارها بدان اشاره میکرد.<ref>ابن هشام، ج ۱، ص ۱۷۲۱۷۳؛ ابنسعد، ج ۱، ص ۱۱۱،۱۵۱؛ بلاذری، ج ۱، ص ۱۰۷؛ طبری، ج ۲، ص ۱۵۹</ref> | ||
==اصرار بر نگهداری بیشتر محمد (ص)== | ==اصرار بر نگهداری بیشتر محمد(ص)== | ||
پس از آنکه حضرت محمد(ص) به دو سالگی رسید، حلیمه او را از شیر گرفت و به مکه نزد مادرش، [[آمنه بنت وهب]]، برد. اما از آنجا که حضور این کودک باعث شده بود که گله گوسفندان حلیمه از دیگر گلههای قبیله بنیسعد پربارتر شود، او ترجیح میداد کودک را بیشتر نزد خود نگاه دارد. سرانجام، با اصرار حلیمه و به دلیل شیوع وبا در مکه و ترس آمنه از سرایت بیماری به فرزندش، حلیمه بار دیگر کودک شیرخوار را نزد خود نگاه داشت. <ref>ابن اسحاق، ص ۲۷؛ ابنهشام، ج۱، ص۱۷۳؛ طبری، ج۲، ص۱۵۹۱۶۰؛ ابنجوزی، ج ۲، ص ۲۶۲۲۶۳</ref> | پس از آنکه حضرت محمد(ص) به دو سالگی رسید، حلیمه او را از شیر گرفت و به مکه نزد مادرش، [[آمنه بنت وهب]]، برد. اما از آنجا که حضور این کودک باعث شده بود که گله گوسفندان حلیمه از دیگر گلههای قبیله بنیسعد پربارتر شود، او ترجیح میداد کودک را بیشتر نزد خود نگاه دارد. سرانجام، با اصرار حلیمه و به دلیل شیوع وبا در مکه و ترس آمنه از سرایت بیماری به فرزندش، حلیمه بار دیگر کودک شیرخوار را نزد خود نگاه داشت.<ref>ابن اسحاق، ص ۲۷؛ ابنهشام، ج۱، ص۱۷۳؛ طبری، ج۲، ص۱۵۹۱۶۰؛ ابنجوزی، ج ۲، ص ۲۶۲۲۶۳</ref> | ||
===واقعه شق صدر=== | ===واقعه شق صدر=== | ||
{{اصلی|شق البطن و غسل القلب}} | {{اصلی|شق البطن و غسل القلب}} | ||
گفته شده است هنگامی که محمد(ص) با حلیمه میزیست، واقعهای عجیب برایش روی داد که به [[شقّ صدر]] معروف است. نقل شده است فرشتگانی به شکل مردانی با لباس سفید بر محمد(ص) ظاهر شدند، سینه او را شکافتند، لکه سیاهی را از قلب او بیرون آوردند، قلب او را در تشتی زرین شستشو دادند و سپس سینه او را التیام بخشیدند. پسر حلیمه (برادر رضاعی محمد(ص | گفته شده است هنگامی که محمد(ص) با حلیمه میزیست، واقعهای عجیب برایش روی داد که به [[شقّ صدر]] معروف است. نقل شده است فرشتگانی به شکل مردانی با لباس سفید بر محمد(ص) ظاهر شدند، سینه او را شکافتند، لکه سیاهی را از قلب او بیرون آوردند، قلب او را در تشتی زرین شستشو دادند و سپس سینه او را التیام بخشیدند. پسر حلیمه (برادر رضاعی محمد(ص</ref> که در وادی نزدیک منزل شاهد این ماجرا بود، سراسیمه به حلیمه خبر رساند.<ref>ابناسحاق، ص ۲۷؛ ابنهشام، ج۱، ص ۱۷۳۱۷۴؛ ابنسعد، ج ۱، ص ۱۱۲؛ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۰</ref> | ||
حلیمه بهشدت نگران شد و کودک را نزد کاهنی برد تا در اینباره حکم کند. کاهن پس از شنیدن سخنان کودک، هشدار داد که او در آینده دین مردم را تغییر خواهد داد. حلیمه نگرانتر شد و تصمیم گرفت برای حفظ جان کودک از دست دشمنان، او را به نزد مادرش در مکه بازگرداند.<ref>طبری، ج ۲، ص ۱۶۳؛ ابنجوزی، ج۲، ص۲۶۷؛ ابناثیر، ۱۳۹۹۱۴۰۲، ج ۱، | حلیمه بهشدت نگران شد و کودک را نزد کاهنی برد تا در اینباره حکم کند. کاهن پس از شنیدن سخنان کودک، هشدار داد که او در آینده دین مردم را تغییر خواهد داد. حلیمه نگرانتر شد و تصمیم گرفت برای حفظ جان کودک از دست دشمنان، او را به نزد مادرش در مکه بازگرداند.<ref>طبری، ج ۲، ص ۱۶۳؛ ابنجوزی، ج۲، ص۲۶۷؛ ابناثیر، ۱۳۹۹۱۴۰۲، ج ۱، ص۴۶۴ ۴۶۵</ref> | ||
البته محققان دلایل بسیاری در رد این داستان | البته محققان دلایل بسیاری در رد این داستان که گفته شده چند نوبت در زندگی پیامبر(ص) رخ داد و ساختگی بودن روایات راجع به آن ذکر کردهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابوریه، ص ۱۸۷۱۸۸؛ حسنی، ص۴۶؛ عاملی، ج۲، ص۱۶۷۱۷۲</ref> | ||
حضرت محمد(ص) چهار یا پنج سال در قبیله بنیسعدبن بکر بود و آنگاه، حلیمه او را نزد [[آمنه بنت وهب|مادر]] و جدش [[عبدالمطلب]] بازگرداند <ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۱۰؛ ابنقتیبه، ص۱۳۲؛ بلاذری، ج ۱، ص ۱۰۷؛ مسعودی، تنبیه، ص ۲۲۹۲۳۰</ref> | حضرت محمد(ص) چهار یا پنج سال در قبیله بنیسعدبن بکر بود و آنگاه، حلیمه او را نزد [[آمنه بنت وهب|مادر]] و جدش [[عبدالمطلب]] بازگرداند<ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۱۰؛ ابنقتیبه، ص۱۳۲؛ بلاذری، ج ۱، ص ۱۰۷؛ مسعودی، تنبیه، ص ۲۲۹۲۳۰</ref> | ||
== اسلامآوردن== | == اسلامآوردن== | ||
حلیمه پس از ظهور [[اسلام]] به خدمت پیامبر(ص) رسید و همراه همسرش اسلام آورد و هر دو با پیامبر(ص) [[بیعت]] کردند <ref>ابنجوزی، ج ۲، ص ۲۷۰</ref> | حلیمه پس از ظهور [[اسلام]] به خدمت پیامبر(ص) رسید و همراه همسرش اسلام آورد و هر دو با پیامبر(ص) [[بیعت]] کردند<ref>ابنجوزی، ج ۲، ص ۲۷۰</ref> | ||
==احترام پیامبر (ص)== | ==احترام پیامبر(ص)== | ||
سالها بعد، پس از ازدواج حضرت محمد(ص) با [[خدیجه]]، حلیمه نزد او به [[مکه]] رفت و از سختی روزگار شکایت کرد. حضرت درباره او با خدیجه صحبت کرد و خدیجه چند گوسفند و شتر به او هدیه داد. گاه پیامبر(ص)، برای احترام، به محض ورود حلیمه عبای خود را بر زمین پهن میکرد تا او بر آن بنشیند. <ref>ابنجوزی، ج ۲، ص ۲۷۰؛ذهبی، ص ۴۸</ref> پس از [[جنگ حنین]] و شکست هوازن، رسول خدا(ص) به احترام حلیمه و پیوندی که با آن قبیله داشت و به درخواست خواهر رضاعیاش، [[شیماء]]، تمام سهم خود و [[بنیهاشم]]، از اموال و اسرا، را بخشید و [[اصحاب]] نیز، به پیروی از او، همین کار را کردند. <ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۶۳؛ مسعودی، تنبیه، ص ۲۲۹؛ نیز رجوع کنید به ابنسعد، ج ۱، ص ۱۱۴۱۱۵</ref> | سالها بعد، پس از ازدواج حضرت محمد(ص) با [[خدیجه]]، حلیمه نزد او به [[مکه]] رفت و از سختی روزگار شکایت کرد. حضرت درباره او با خدیجه صحبت کرد و خدیجه چند گوسفند و شتر به او هدیه داد. گاه پیامبر(ص)، برای احترام، به محض ورود حلیمه عبای خود را بر زمین پهن میکرد تا او بر آن بنشیند.<ref>ابنجوزی، ج ۲، ص ۲۷۰؛ذهبی، ص ۴۸</ref> پس از [[جنگ حنین]] و شکست هوازن، رسول خدا(ص) به احترام حلیمه و پیوندی که با آن قبیله داشت و به درخواست خواهر رضاعیاش، [[شیماء]]، تمام سهم خود و [[بنیهاشم]]، از اموال و اسرا، را بخشید و [[اصحاب]] نیز، به پیروی از او، همین کار را کردند.<ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۶۳؛ مسعودی، تنبیه، ص ۲۲۹؛ نیز رجوع کنید به ابنسعد، ج ۱، ص ۱۱۴۱۱۵</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
بنا به روایتی حلیمه قبل از [[فتح مکه]] به دست [[مسلمانان]] ([[رمضان]] سال۸ق) وفات یافت. پس از فتح مکه، وقتی پیامبر(ص) با خواهر رضاعیاش، | بنا به روایتی حلیمه قبل از [[فتح مکه]] به دست [[مسلمانان]] ([[رمضان]] سال۸ق) وفات یافت. پس از فتح مکه، وقتی پیامبر(ص) با خواهر رضاعیاش، شَیماء، دیدار کرد، احوال حلیمه را پرسید و او خبر مرگ حلیمه را به پیامبر(ص) داد. چشمان پیامبر(ص) پر از اشک شد و از بازماندگان او پرسید. سپس، خواهرش از او درخواست عطیهای کرد و پیامبر(ص) نیازش را بر آورده ساخت.<ref>ابناثیر، ۱۳۹۹۱۴۰۲، ج ۱، ص ۴۶۰</ref> | ||
اما روایتی دیگر حاکی از این است که حلیمه پس از [[غزوه حنین]] در [[شوال]] سال هشتم در [[جعرانه|جِعِرّانه]] به حضور پیامبر اکرم(ص) رسید و رسول خدا(ص) به او احترام کرد.<ref>رجوع کنید به ابناثیر، ۱۹۷۰۱۹۷۳، ج ۷، ص ۶۹</ref><ref>قس یعقوبی، ج ۲، ص ۶۳، که بهجای حلیمه، نام شیماء خواهر رضاعی رسول خدا(ص) را ذکر کرده است.</ref> | اما روایتی دیگر حاکی از این است که حلیمه پس از [[غزوه حنین]] در [[شوال]] سال هشتم در [[جعرانه|جِعِرّانه]] به حضور پیامبر اکرم(ص) رسید و رسول خدا(ص) به او احترام کرد.<ref>رجوع کنید به ابناثیر، ۱۹۷۰۱۹۷۳، ج ۷، ص ۶۹</ref><ref>قس یعقوبی، ج ۲، ص ۶۳، که بهجای حلیمه، نام شیماء خواهر رضاعی رسول خدا(ص) را ذکر کرده است.</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
==بقعه== | ==بقعه== | ||
[[پرونده:قبر حلیمه.jpg|بندانگشتی|مرقد حلمیه سعدیه در بقیع]] | [[پرونده:قبر حلیمه.jpg|بندانگشتی|مرقد حلمیه سعدیه در بقیع]] | ||
در شمال شرقی بقیع، بقعهای وجود داشت | در شمال شرقی بقیع، بقعهای وجود داشت که به حلیمه سعدیه، دایه پیامبر(ص) منسوب بود. منابع پیشین از زمان وفات این بانو و مکان دفن وی سخن نگفتهاند. تنها قاضی عیاض از دیدار وی با ابوبکر و عمر<ref> قاضی عیاض، ج۲، ص۱۱۵.</ref> و مقریزی از وفاتش در روزگار پیامبر و تأثر رسول خدا از مرگ او یاد کرده است.<ref> مقریزی، ج۲، ص۶.</ref> | ||
ابن بطوطه از قبر حلیمه در بصره گزارش داده؛ اما در سفرنامههای سدههای اخیر<ref> ورثیلانی، ج۲، ص۵۳۹؛ جعفر خلیلی، ج۳، ص۲۸۲؛ جعفریان، ج۵، ص۴۷۸.</ref>از وجود قبر این بانو در بقیع و در مسیر قبر عثمان بن عفان<ref> جعفریان، ج۵، ص۴۷۸-۴۷۹.</ref> یاد شده است. بر این قبر، گنبد و بارگاهی ساخته بودند که تاریخ ساخت آن نامعلوم است. درون این بارگاه، ضریحی چوبی بر قبر نصب شده بود.<ref> جعفریان، ج۵، ص۲۴۲.</ref> نایب الصدر شیرازی در گزارش سفر حج خود به سال ۱۳۰۵ق. از دو بیت شعر ترکی نگاشته شده بر در این بقعه یاد کرده است.<ref>جعفریان، ج۵، ص۴۷۹.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس۲}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{ستون-شروع| | {{ستون-شروع|۳}} | ||
* ابناثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، چاپ محمدابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره، ۱۹۷۰-۱۹۷۳م. | * ابناثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، چاپ محمدابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره، ۱۹۷۰-۱۹۷۳م. | ||
* ابناثیر، الکامل فیالتاریخ، بیروت ۱۳۸۵۱۳۸۶/ ۱۹۶۵۱۹۶۶، چاپ افست، ۱۳۹۹۱۴۰۲/ | * ابناثیر، الکامل فیالتاریخ، بیروت ۱۳۸۵۱۳۸۶/ ۱۹۶۵۱۹۶۶، چاپ افست، ۱۳۹۹۱۴۰۲/ ۱۹۷۹ ۱۹۸۲م. | ||
* ابناسحاق، سیرة ابناسحاق، چاپ محمد حمیداللّه، قونیه، ۱۴۰۱/۱۹۸۱. | * ابناسحاق، سیرة ابناسحاق، چاپ محمد حمیداللّه، قونیه، ۱۴۰۱/۱۹۸۱. | ||
* ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲/۱۹۹۲. | * ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲/۱۹۹۲. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۴: | ||
* احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق، ۱۹۹۶ق/۲۰۰۰م. | * احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق، ۱۹۹۶ق/۲۰۰۰م. | ||
* جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، قم، ۱۳۸۵ش. | * جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، قم، ۱۳۸۵ش. | ||
* جعفریان، رسول، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، تهران، نشر علم، | * جعفریان، رسول، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش. | ||
* خلیلی، جعفر، المدخل الی موسوعة العتبات المقدسه، بیروت، الاعلمی، | * خلیلی، جعفر، المدخل الی موسوعة العتبات المقدسه، بیروت، الاعلمی، ۱۹۸۷م. | ||
* طبری، تاریخ، بیروت. | * طبری، تاریخ، بیروت. | ||
* قاضی عیاض، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، عمان، دارالفیحاء، | * قاضی عیاض، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، عمان، دارالفیحاء، ۱۴۰۷ق. | ||
* محمدبن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، السیرةالنبویة، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۵/۱۹۹۴. | * محمدبن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، السیرةالنبویة، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۵/۱۹۹۴. | ||
* محمود | * محمود ابوریه، اضواء علیالسنة المحمدیة، او، دفاع عنالحدیث، قاهره: دارالمعارف، بیتا، چاپ افست قم، بیتا. | ||
* مسعودی، تنبیه. | * مسعودی، تنبیه. | ||
* مسعودی، مروج، بیروت. | * مسعودی، مروج، بیروت. | ||
* مقریزی،امتاع الاسماع، به | * مقریزی،امتاع الاسماع، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق. | ||
* ورثیلانی، حسن بن محمد، الرحلة الورثیلانیه، قاهره، | * ورثیلانی، حسن بن محمد، الرحلة الورثیلانیه، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۹ق. | ||
* هاشم معروف حسنی، سیرةالمصطفی، بیروت، ۱۴۰۶/۱۹۸۶. | * هاشم معروف حسنی، سیرةالمصطفی، بیروت، ۱۴۰۶/۱۹۸۶. | ||
* یعقوبی، تاریخ. | * یعقوبی، تاریخ. |