بریر بن خضیر همدانی: تفاوت میان نسخهها
جز
←سخنرانی برابر کوفیان
جز (←بریر در صبح عاشورا) |
|||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
پس بریر در برابر سپاه عمر بن سعد قرار گرفت و خطاب به آنان چنین گفت: | پس بریر در برابر سپاه عمر بن سعد قرار گرفت و خطاب به آنان چنین گفت: | ||
::«ای مردم! خداوند، محمد(ص) را مژده دهنده و بیم دهنده و دعوت کننده به سوی خدای تعالی و چراغی روشنگر در میان ما قرار داد. این آب فرات که نوشیدن آن بر حیوانات مباح است، چرا بر فرزند دخت پیامبر(ص) منع شده؟ آیا مزد رسالت محمد، این است؟ (این گفتار او اشاره به [[آیه]] | ::«ای مردم! خداوند، محمد(ص) را مژده دهنده و بیم دهنده و دعوت کننده به سوی خدای تعالی و چراغی روشنگر در میان ما قرار داد. این آب فرات که نوشیدن آن بر حیوانات مباح است، چرا بر فرزند دخت پیامبر(ص) منع شده؟ آیا مزد رسالت محمد، این است؟ (این گفتار او اشاره به [[آیه مودت| آیه ای]] از قرآن است که مودت به [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهل بیت]] مزد [[نبوت|رسالت]] دانسته شده است).» | ||
در پاسخ او گفتند: «ای بریر! زیاد حرف میزنی! به خدا سوگند که حسین(ع) باید تشنه باشد، همان گونه که کسانی قبل از او تشنه کام بودند». | در پاسخ او گفتند: «ای بریر! زیاد حرف میزنی! به خدا سوگند که حسین(ع) باید تشنه باشد، همان گونه که کسانی قبل از او تشنه کام بودند». | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
بریر گفت: | بریر گفت: | ||
::«آیا نمیپذیرید که حسین(ع) و خاندانش به محلی که از آن جا آمدهاند باز گردند؟ وای بر شما اهل کوفه! آیا نامههایی را که روانه کردید و عهد و | ::«آیا نمیپذیرید که حسین(ع) و خاندانش به محلی که از آن جا آمدهاند باز گردند؟ وای بر شما اهل کوفه! آیا نامههایی را که روانه کردید و عهد و پیمانهایی که بستید و خدا را شاهد گرفتید، فراموش کردهاید؟ وای بر شما، آیا اهل بیت پیامبرتان را دعوت کردهاید، در حالی که میپنداشتید جانتان را بهر آنها خواهید داد؛ ولی هنگامی که آنها رو به شما آوردند، آنها را تسلیم ابن زیاد ساختید و از آب فرات منعشان کردید؟ با فرزندان پیامبرتان پس از او چه بد برخورد کردید. شما را چه شده است؟» خدا در قیامت شما را سیراب نگرداند، شما بد امتی هستید». | ||
از میان لشکر دشمن کسانی گفتند: «ای فلان! ما نمیفهمیم تو چه میگویی.» | از میان لشکر دشمن کسانی گفتند: «ای فلان! ما نمیفهمیم تو چه میگویی.» | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
سپس سپاه عمر بن سعد بریر را تیر باران کردند و او مجبور به عقب نشینی شد. | سپس سپاه عمر بن سعد بریر را تیر باران کردند و او مجبور به عقب نشینی شد. | ||
بریر مرد شجاعی بود و دعوت دشمنانی را که در میدان کربلا هم آورد میطلبیدند، رد نمیکرد. روایت شده که در صبح عاشورا به ندای سالم و یسار -غلامان زیاد بن ابیه و عبیدالله بن زیاد- که هم آورد میطلبیدند پاسخ گفت؛ اما امام حسین(ع) به او اجازه نبرد نداد و عبدالله بن عمیر را به نبرد با آن دو فرستاد. یسار گفت: تو را نمیشناسم، زهیر یا حبیب یا بریر که از نامداراناند به جنگ من آیند.<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۶۵؛ نویری، ج۲۰، ص۴۴۶.</ref> | بریر مرد شجاعی بود و دعوت دشمنانی را که در میدان کربلا هم آورد میطلبیدند، رد نمیکرد. روایت شده که در صبح عاشورا به ندای سالم و یسار -غلامان [[زیاد بن ابیه]] و [[عبیدالله بن زیاد]]- که هم آورد میطلبیدند پاسخ گفت؛ اما امام حسین(ع) به او اجازه نبرد نداد و عبدالله بن عمیر را به نبرد با آن دو فرستاد. یسار گفت: تو را نمیشناسم، [[زهیر بن قین بجلی|زهیر]] یا [[حبیب بن مظاهر|حبیب]] یا بریر که از نامداراناند به جنگ من آیند.<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۶۵؛ نویری، ج۲۰، ص۴۴۶.</ref> | ||
== مباهله با یزید بن معقل == | == مباهله با یزید بن معقل == |