کاربر ناشناس
علامه حلی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mutahirhusain بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mutahirhusain بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
===مناظره معروف=== | ===مناظره معروف=== | ||
در شرح «من لا یحضره الفقیه» آمده است : | |||
روزی سلطان [[محمد خدا بنده]] بر همسر خود خشمگین شد و در یک جمله او را سه طلاقه کرد ولکن خیلی زود پشیمان شد، لذا علماء اهل سنت را گرد آورد و نظر آنها را جهت حال این مشگل پرسید: | |||
آنها جملگی گفتند «چاره نیست جز اینکه نخست [[مُحَلّل]] (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند تا پس از آن مُحَلّل، شما بتوانید باز او را به زوجیت خود در آورید.» | |||
سلطان گفت: «این کار بر من بسیار گران است، لکن شما در هر مسأله ای با هم اختلاف نظر دارید و در مسائل مختلف اقوال گوناگونی دارید، آیا در این مسأله هیچ قول دیگری ندارید؟» | |||
گفتند: «نه» | |||
آنگاه یکی از وزرای سلطان که گویا شیعه بود گفت: «در شهر «[[حلّه]]» عالمی است که چنین طلاقی را باطل می داند، خوب است سلطان آن عالم را احضار کند، شاید مشکل را حل کند.» | |||
عالمان [[اهل سنت]] گفتند: «علامه، مذهب باطلی دارد و رافضیان افرادی بی خرد و کم عقل هستند و اصلاً در شأن سلطان نیست که چنین مرد سبک سر و بی عقلی را به حضور بپذیرد.» | |||
سلطان گفت: «احضار او بی فایده نیست.» | |||
پس چون علامه حاضر شد قبل از حضور او، علماء مذاهب چهارگانه اهل سنّت در نزد سلطان حاضر بودند. | |||
هنگامی که علامه وارد مجلس شد، بدون هیچ ترس و واهمه ای، نعلین خود را به دست گرفت و داخل در جمع شد و با صدای بلند گفت: «السلام علیکم» و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفته و درکنار سلطان نشست. | |||
علماء سنی حاضر در مجلس گفتند: «آیا ما به شما نگفتیم که شیعیان افرادی سبک سر و بی خرد هستند؟» | |||
سلطان گفت: «درباره اعمال او از خودش سؤال کنید.» | |||
آنها به علامه گفتند: «چرا سلطان را سجده نکردی و آداب و تشریفات را بجا نیاوردی.؟» | |||
علامه گفت: «رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ از هر سلطانی برتر بود و کسی بر او سجده نکرد بلکه فقط به او سلام می دادند و خدای تعالی نیز فرموده: | |||
«فَإذا دَخَلْتُمْ بُیوتاً فَسَلِّموا علی أنفُسِکمْ تَحِیهً مِنْ عِنْدَ اللهِ مُبارَکهً طَیبَهً»[1] | |||
یعنی پس چون داخل خانه ها شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند خوش است.» | |||
از طرف دیگر به اتفاق ما وشما، سجده برای غیر خدا حرام است.» | |||
پس از او پرسیدند: «چرا جسارت کردی و در کنار سلطان نشستی؟» | |||
فرمود: «چون جای دیگری برای نشستن موجود نبود و از طرفی سلطان و غیر سلطان با هم مساوی اند ولذا جسارتی به محضر سلطان نکرده ام.» | |||
از علامه پرسیدند: «چرا کفش های خود را با خود داخل مجلس آوردی؟ هیچ آدم عاقلی در محضر سلطان چنین می کند؟» | |||
علامه فرمود: «ترسیدم حنفی ها آن را بدزدند همانطور که ابوحنیفه نعلین رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ را دزدید.» | |||
ناگهان حنفی ها برآشفتند و فریاد بر آوردند که «ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ کجا؟ تولد ابوحنیفه صد سال پس از وفات رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ واقع شده است.» | |||
علامه فرمود: «ببخشید، اشتباه کردم، لابد سارق نعلین رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ شافعی بوده است. این بار شافعی ها برآشفتند که شافعی در روز وفات ابوحنیفه به دنیا آمده است و دویست سال پس از رحلت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ متولد شده است. | |||
علاّمه گفت: «شاید کار مالک بوده است.» | |||
مالکی ها هم مثل حنفی ها و شافعی ها اعتراض و انکار کردند. | |||
علامه فرمود: «پس قطعاً سارق، احمد بن حنبل بوده است.» | |||
حنابله هم به انکار و تکذیب او پرداختند. | |||
در این لحظه علامه(ره) رو به سلطان کرد و فرمود: | |||
«ای سلطان، دانستی که هیچ یک از رؤسای این مذاهب چهارگانه اهل سنت در زمان حیات رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ و حتی صحابه آن حضرت حاضر نبوده اند، پس برگزیدن ابوحنیفه و مالک و شافعی و احمدبن حنبل بعنوان مجتهد و رئیس مذهب از بدعت های ایشان است بطوری که اگر یکی از خود این علما حاضر در مجلس، افضل و اعلم از این چهارتن باشد، به او اجازه و حق اینکه بر خلاف فتوای یکی از آن چهارتن فتوایی بدهد نمی دهند.» | |||
در اینجا سلطان به حالت پرسش از اهل سنّت سؤال کرد: «آیا درست است که هیچ یک از رؤسای مذاهب أربعه در زمان رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و صحابه او نبوده اند؟» | |||
علماء عامّه همگی گفتند: «آری نبوده اند.» | |||
آنگاه علامه(ره) گفت: «ولی ما شیعه هستیم و پیروی می کنیم از أمیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ که جان رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ برادر، پسر عمّ و وصی اوست.» | |||
سلطان چون متوجه حقانیت مذهب علامه(ره) شد از او پرسید: «نظر شیعه دربارهطلاق صادره از من چیست؟» | |||
علامه(ره) فرمود: «آیا سلطان طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفر عادل جاری نموده است؟» | |||
سلطان گفت: «نه» | |||
علامه فرمود: «در این صورت طلاقی را که سلطان جاری کرده است باطل می باشد، زیرا فاقد شرائط صحّت است.» | |||
آنگاه سلطان بدست علامه به مذهب حقّه شیعه، مشرف شد، و به خطباء و حاکمان شهرها و سرزمین های تحت سیطره اش پیام فرستاد که از این پس با نام ائمه دوازده گانه ـ علیهم السّلام ـ خطبه بخوانند و به نام ائمه اطهار، سکه، ضرب کنند و نام ایشان را بر دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حضرات ائمه ـ علیهم السّلام ـ بنگارند.<ref> خوانساری ، سید محمد باقر ، روضات الجنات ، جلد: 2، صفحه: 279.</ref> | |||
علامه تا زمان مرگ [[سلطان محمد خدابنده]] در [[ایران]] ماند و به نشر معارف و فرهنگ تشیع پرداخت. همچنین در همه سفرها همراه سلطان بود و به پیشنهاد او مدرسه سیاری از خیمه و چادر ساخته شد تا در مواقع سفر حمل شده و در هرکجا که کاروان اقامت نمود، علامه به تدریس و [[مباحثه]] بپردازد.<ref>خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۳۳ش، ج۳، ص۱۹۷ ؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۳۶۰.</ref> | علامه تا زمان مرگ [[سلطان محمد خدابنده]] در [[ایران]] ماند و به نشر معارف و فرهنگ تشیع پرداخت. همچنین در همه سفرها همراه سلطان بود و به پیشنهاد او مدرسه سیاری از خیمه و چادر ساخته شد تا در مواقع سفر حمل شده و در هرکجا که کاروان اقامت نمود، علامه به تدریس و [[مباحثه]] بپردازد.<ref>خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۳۳ش، ج۳، ص۱۹۷ ؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۳۶۰.</ref> | ||
خط ۱۷۱: | خط ۲۳۹: | ||
| توضیحات = | | توضیحات = | ||
}}</onlyinclude> | }}</onlyinclude> | ||
[[Category:رجالیان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:رجالیان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:فقیهان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:فقیهان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:اصولیان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:اصولیان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی]] | |||
[[Category:متکلمان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:متکلمان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:مدفونان در حرم امام علی]] | |||
[[Category:مقالههای بنیادین ویکیشیعه]] | |||
[[Category:شاگردان سید بن طاووس]] | |||
[[Category:علامه حلی]] | |||
[[Category:شاگردان محقق حلی]] | |||
[[Category:رجالیان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:رجالیان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:فقیهان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:فقیهان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:اصولیان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:اصولیان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی]] | |||
[[Category:متکلمان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:متکلمان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:مدفونان در حرم امام علی]] | |||
[[Category:مقالههای بنیادین ویکیشیعه]] | |||
[[Category:شاگردان سید بن طاووس]] | |||
[[Category:علامه حلی]] | |||
[[Category:شاگردان محقق حلی]] | |||
[[Category:رجالیان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:رجالیان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:فقیهان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:فقیهان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:اصولیان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:اصولیان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی]] | |||
[[Category:متکلمان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:متکلمان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:مدفونان در حرم امام علی]] | |||
[[Category:مقالههای بنیادین ویکیشیعه]] | |||
[[Category:شاگردان سید بن طاووس]] | |||
[[Category:علامه حلی]] | |||
[[Category:شاگردان محقق حلی]] | |||
[[Category:رجالیان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:رجالیان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:فقیهان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:فقیهان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:اصولیان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:اصولیان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی]] | |||
[[Category:متکلمان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | |||
[[Category:متکلمان شیعه قرن ۸ (قمری)]] | |||
[[Category:مدفونان در حرم امام علی]] | |||
[[Category:مقالههای بنیادین ویکیشیعه]] | |||
[[Category:شاگردان سید بن طاووس]] | |||
[[Category:علامه حلی]] | |||
[[Category:شاگردان محقق حلی]] | |||
[[رده:رجالیان شیعه قرن ۷ (قمری)]] | [[رده:رجالیان شیعه قرن ۷ (قمری)]] |