کاربر ناشناس
حدوث و قدم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>A.atashinsadaf (صفحهای جدید حاوی «این مدخل در حال نگارش است.» ایجاد کرد) |
imported>A.atashinsadaf بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
این | حدوث و قِدَم، یکی از مباحث و مسائل فلسفه و كلام اسلامى است. موضوع مبحث حدوث و قدم، آغاز پیدایش عالم است. حدوث به معنای پیدایش جهان و داشتن آغاز است و قدم به معنای قدیم بودن و نداشتن آغاز زمانی است؛ یعنی جهان از ازل وجود داشته است. | ||
==اهمیت== | |||
مسئله حادث یا قدیم بودن عالم مبحثى است كهن كه از قرنها پیش تاكنون فیلسوفان و متكلمان اعصار مختلف بر سر آن بحثها كردهاند <ref>رجوع کنید به: دلالة الحائرین، ج 1، ص 183</ref>. | |||
این مبحث ارتباط وثیقى با بسیارى از مباحث كلامى دارد، چنانكه مباحثى مانند جسم، جوهر و عرض، وجوب و امكان، حركت و سكون، مكان و زمان و نیز پارهاى از دیگر مسائل در طبیعیات، یا مقدمه این مبحثاند یا تحت تأثیر آن <ref>رجوع کنید به: المحیط بالتكلیف، ص 37ـ 39؛ الارشاد الى قواطع الادلة فى اصول الاعتقاد، ص 39ـ40؛ حدوثالعالم، ص 2ـ4؛ دلالة الحائرین، ج 1، ص 195ـ196؛ انوار الملكوت فى شرح الیاقوت، ص 28</ref>. | |||
مباحث حوزه الهیات به معناى اخص نیز اساسا با این مبحث آغاز میشود و تقریباً هیچیك از مباحث آن نیست كه، هر چند به طور ضمنى، موضعگیرى در این بحث مقدمه آن نباشد، تا آنجا كه بیشتر متكلمان اعتقاد به حدوث عالم را از زمره ضروریات دین شمردهاند <ref>براى نمونه رجوع کنید به: اصولالدین، ص70؛ المسائل الخمسون فى اصولالدین، ص 18</ref>. | |||
اهتمام متكلمان به این مبحث باعث شده كه اثبات حدوث عالم، كه در صدر ادله اثبات وجود خدا بوده است، نهایتا شكلى مستقل پیدا كند و نیز نقطه آغازى براى انتقال ذهنیت متكلمان از طبیعیات به مباحث مابعدالطبیعه شود <ref>من العقیدة الى الثورة، ج 2، ص 8ـ10</ref>. | |||
ریشه لغوی | |||
لغت حدوث، از ریشه حَدَث، به معناى هست شدن چیزى است پس از نیست بودنش، و قدیم، از ریشه قَدَمَ، در معنایى خلاف حدوث بهكار میرود. همچنین اشتقاقهاى مختلف حدث بر تازگى دلالت دارد و قدیم بر امرى كه مربوط به گذشته باشد (الصحاح: تاجاللغة و صحاحالعربیة، ذیل «حدث»، «قدم») و مدت زمان زیادى بر آن گذشته باشد، چنانكه در قرآن تعبیر «كَالْعُرجُونِ الْقَدیم» <ref>یس: 39</ref> و «اِفْكٌ قَدیم» <ref>اَحقاف: 11</ref> نیز به همین معنى بهكار رفته است <ref>شرح الاصول الخمسة، ص 117؛ الشامل فى اصولالدین، ص 109</ref> و در فارسى معادل «قِدَم» «دیرینه شدن» است كه دلالت بر همین معنا دارد <ref>رجوع کنید به كشاف اصطلاحات الفنون، ج 2، ص 1211</ref>. | |||
==معنای حدوث و قدم در علم کلام== | |||
اصطلاحات كلامى حدوث و قدم و نیز حادث و قدیم با معانى لغوى پیشگفته ارتباط دارد. در اصطلاح متكلمان، حادث تعریف هاى مختلفى پیدا كرده است، از جمله: آنچه بعد از آنكه نبود هستى یافت، آنچه براى وجودش ابتدایى هست، آنچه مسبوق به عدم یا مسبوق به غیر است <ref>رجوع کنید به اعلام النبوة، ص 31؛ الشامل فى اصولالدین، ص113ـ114؛ كتاب المعتمد فى اصولالدین، ص85؛ نهایة الاقدام فى علم الكلام، ص 18، 34؛ محصل افكار المتقدمین و المتأخرین من العلماء و الحكماء و المتكلمین، ص 117؛ انوار الملكوت فى شرح الیاقوت، ص 51؛ المواقف فى علم الكلام، ص76</ref>.همچنین برخى متكلمان، حادث را تعریف كردهاند به «آنچه وجودش متأخر از امر ازلى است» <ref>انوار الملكوت فى شرح الیاقوت، ص 113</ref>. | |||
براى قدیم نیز چند تعریف ذكر كردهاند، از رایجترین آنها تعریف قدیم به چیزى است كه ابتدایى ندارد<ref>اعلام النبوة، ص31؛ الشامل فى اصولالدین، ص 108؛ كتاب المعتمد فى اصولالدین؛ محصل افكار المتقدمین و المتأخرین من العلماء و الحكماء و المتكلمین؛ انوار الملكوت فى شرح الیاقوت، ص 113</ref>. اما جوینى <ref>الشامل فى اصولالدین، ص 109</ref> این تعریف را تعریفى غیرجامع و به دور از معناى لغوى دانسته و تعریف قدیم را به هر چیزى كه متقدم در وجود است همراه با تأكید بر تقدم، پیشنهاد كرده است كه امور حادثِ متقدم را هم شامل میشود؛ آمدى <ref>ابكارالافكار فى اصولالدین، ج 3، ص300ـ301</ref> تعریف قدیم را به «چیزى كه تحققش متقدم بوده و تقدم فى نفسه دارد» ترجیح داده است تا حتى عدمى را هم كه قدیم است شامل شود. | |||
از سوى دیگر، برخى متكلمان، این لفظ را منحصر به خدا شمردهاند، از جمله بعضى معتزله كه براى قدیم، به معناى چیزى كه ابتدایى ندارد، جز خدا مصداقى نیافتهاند. <ref>رجوع کنید به مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ص 180؛ شرح الاصول الخمسة، ص 117ـ118؛ الشامل فى اصولالدین، ص108</ref>. | |||
از اینجا مسائل كلامیاى چون حادث یا قدیم بودن قرآن و نیز قدیم بودن صفات الهى پدید آمده است. در این میان كسانى هم بودهاند كه حادث و قدیم را اسماء اضافه به شمار آوردهاند كه بنا بر تعریف، معناى آنها جز در نسبت با دیگرى معلوم نمیشود. <ref>رجوع کنید به الشامل فى اصولالدین، ص108؛ ابكارالافكار فى اصولالدین، ج 3، ص 298ـ299</ref>. | |||
==نظرات در باب حدوث و قدم== | |||
در باب حدوث و قدم عالم، پنج قول را به حصر عقلى احصا كردهاند: | |||
#ذات و صفاتِ اجسام، هر دو، حادثاند، كه این قول را اعتقاد بیشتر متكلمان مسلمان و یهودى و مسیحى و مجوس دانستهاند. | |||
#ذات و صفات اجسام، هر دو، قدیماند، كه این قول را به پارهاى از فیلسوفان، از جمله ارسطو، و به دهریه نسبت دادهاند. | |||
#ذات اجسام قدیم است و صفات آنها حادث، كه این قول به اعتقاد پارهاى از معتزله نزدیك است كه به احوال پنجگانه ازلى قائل شدهاند و نیز در منابع اسلامى آن را قول بیشتر فیلسوفانِ پیش از ارسطو دانستهاند كه اصل اشیا را آب یا آتش یا هوا و امثال اینها میدانستند یا قول كسانى كه به هیولى و صورت یا نور و ظلمت و مانند آن به عنوان مبادى اجسام قائل بودند. | |||
#ذات اجسام حادث است و صفاتشان قدیم، كه بطلانش بدیهى است و هیچ قائلى هم نداشته است. | |||
#توقف در این مسئله كه پیش از همه به جالینوس منتسب است. <ref>رجوع کنید به: اصولالدین، ص55، 59ـ60؛ كتاب الفصل فى الملل و الاهواء و النحل، ج 1، ص 9، 23ـ25، 34؛ نهایة الاقدام فى علم الكلام، ص 5ـ 6؛ الاربعین فى اصولالدین، ج 1، ص 29ـ32؛ انوار الملكوت فى شرح الیاقوت، ص 28ـ29</ref> و رگههایى از آن را نزد ابنمیمون <ref>دلاله الحائرین، ج 1، ص 181، 183</ref> نیز میتوان یافت. | |||
==حدوث و قدم در روایات== | |||
در احادیث امامان شیعه علیهم السلام بیاناتی درباره حدوث عالم و نفى قدیم بودن آن آمده است. | |||
از جمله در توحید ابنبابویه در باب اثبات حدوث عالم <ref>ص 293، 297ـ298</ref> آمده است كه فردى از امام رضا (ع) پرسید دلیل حدوث عالم چیست و امام حادث شدن خود او را دلیل بر حدوث عالم میشمرند. | |||
همچنین امام صادق (ع) در پاسخ ابنابیالعوجاء درباره دلیل حدوث عالم، به وجود تغییر و زوال در اشیاى عالم، كه منافى قدیم بودن است، اشاره میكنند <ref>نیز رجوع کنید به الکافی، ج 1، ص 77؛ براى سایر روایات شیعى درباره حدوث رجوع کنید به نهجالبلاغة، خطبه 1، 90، 152، 182، 185، 186؛ الکافی، ج 1، ص 134ـ135؛ التوحید، 1385ـ1386، ج 2، ص 607؛ بحارالانوار، ج 54، جاهاى متعدد</ref>. | |||
==براهین حدوث== | |||
براهین متكلمان درباره حدوث عالم را بهاعتبار اثباتى یا نقضى بودن به دو دسته میتوان تقسیم كرد: | |||
آنهایى كه مستقیما حدوث عالم را اثبات میكنند و آنهایى كه تنها قدیم و ازلى بودن عالم را طرد میكنند <ref>نهایة الاقدام فى علم الكلام، ص 11؛ دلاله الحائرین، ج 1، ص 214</ref>، چه راه سومى متصور نیست و با ابطال یكى دیگرى اثبات میشود <ref>شرح الاصول الخمسة، ص 118؛ كتاب الفصل فى الملل و الاهواء و النحل، ج 1، ص 9؛ مقالة... فى ان دلیل یحیى النحوى على حدث العالم اولى بالقبول من دلیل المتكلمین اصلا، ص 246</ref>. | |||
== پانویس == | |||
<references /> | |||
== منابع == | |||
*علیبن محمدآمدى، ابكارالافكار فى اصولالدین، چاپ احمد محمد مهدى، قاهره 1423/2002م. | |||
*ابنبابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینى طهرانى، قم [? 1357ش]. | |||
*ابنحزم، كتاب الفصل فى الملل و الاهواء و النحل، مصر 1317ـ1320، چاپ افست بیروت [بیتا]. | |||
*ابنخَمّار، مقالة... فى ان دلیل یحیى النحوى على حدث العالم اولى بالقبول من دلیل المتكلمین اصلا، در الافلاطونیة المحدثة عندالعرب، چاپ عبدالرحمان بدوى، قاهره: مكتبة النهضة المصریة، 1955م. | |||
*ابنرشد، تهافت التهافت، چاپ سلیمان دنیا، قاهره [1980ـ 1981]. | |||
*ابنسینا، الحكومة فى حجج المثبتین للماضى مبدأً زمانیاً، در عمربن على فریدالدین غیلانى، حدوث العالم، چاپ مهدى محقق، تهران 1377ش. | |||
*كتاب المعتمد فى اصولالدین، كتاب المعتمد فى اصولالدین، چاپ مارتین مك درموت و ویلفرد مادلونگ، لندن 1991م. | |||
*ابنمیمون ، دلالة الحائرین، چاپ حسین اتاى، [قاهره، بیتا] | |||
*علیبن اسماعیل اشعرى، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن 1400ق/ 1980م. | |||
*عبدالقاهربن طاهر بغدادى، كتاب اصولالدین، استانبول 1346/1928، چاپ افست بیروت 1401/1981م. | |||
*محمداعلیبن على تهانوى، كشاف اصطلاحات الفنون، چاپ محمد وجیه و دیگران، كلكته 1862، چاپ افست تهران 1967م. | |||
*اسماعیلبن حماد جوهرى، الصحاح: تاجاللغة و صحاحالعربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت [بیتا]. | |||
* جوینى، عبدالملكبن عبداللّه، الشامل فى اصولالدین، بیروت 1420/1999. | |||
* جوینى، عبدالملكبن عبداللّه، الارشاد الى قواطع الادلة فى اصول الاعتقاد، چاپ اسعد تمیم، بیروت 1416/1996. | |||
* حنفى، حسن، من العقیدة الى الثورة، [قاهره 1988]. | |||
* شهرستانى، محمدبن عبدالكریم، نهایة الاقدام فى علم الكلام، چاپ آلفرد گیوم، قاهره [بیتا]. | |||
* علامه حلّى، حسنبن یوسف، انوار الملكوت فى شرح الیاقوت، چاپ محمد نجمى زنجانى، تهران 1338ش. | |||
*فخررازى، محمدبن عمر، الاربعین فى اصولالدین، چاپ احمد حجازیسقا، قاهره [1986] | |||
* فخررازى، محمدبن عمر، محصل افكار المتقدمین و المتأخرین من العلماء و الحكماء و المتكلمین، چاپ طه عبدالرؤوف سعد، بیروت 1404/1984م. | |||
* فخررازى، محمدبن عمر، المسائل الخمسون فى اصولالدین، چاپ احمد حجازیسقا، بیروت 1410/1990م. | |||
*قاضى عبدالجباربن احمد، شرح الاصول الخمسة، چاپ سمیر مصطفى رباب، بیروت 1422ق. | |||
* قاضى عبدالجباربن احمد، المحیط بالتكلیف، چاپ عمر سیدعزمى، [قاهره 1965]. | |||
*علیبن محمد ماوردى، اعلام النبوة، چاپ محمد معتصم باللّه بغدادى، بیروت 1407ق/1987م. | |||
* فخرالدین غیلانى، عمربن على، حدوثالعالم، چاپ مهدى محقق، تهران 1377ش. | |||
* عضدالدین ایجى، عبدالرحمانبن احمد، المواقف فى علم الكلام، بیروت: عالم الكتب، [بیتا]. | |||
*ابنبابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینى طهرانى، قم [? 1357ش]. |