پرش به محتوا

حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها: تفاوت میان نسخه‌ها

imported>Mashg
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mashg
خط ۸۲: خط ۸۲:
گزارش‌های متعددی درباره جایگاه خاص خدیجه نزد پیامبر(ص) وجود دارد. در منابع آمده است که حضرت خدیجه(س) بهترین و صادق‌ترین وزیر، مشاور و مایه آرامش پیامبر(ص) بود.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج‏۱، ص۲۶.</ref> پیامبر(ص) سال‌ها پس از [[رحلت]] خدیجه(س) به یاد او بود و بی‌نظیر بودنش را مطرح می‌نمود. هنگامی که عایشه به پیامبر(ص) گفت خدیجه(س) بیش از همسری مسن برای تو نبود، پیامبر بسیار ناراحت شد و با ردّ این سخن گفت: «خداوند هیچ‌گاه برایم همسری بهتر از او جایگزین نکرد، او مرا تصدیق نمود هنگامی که هیچ‌کس مرا تصدیق نکرد، یاری‌ام کرد در زمانی که هیچ‌کس مرا یاری نکرد، از مالش در اختیارم قرار داد، زمانی که همه، مالشان را از من دریغ کردند.» <ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۲۴.</ref>
گزارش‌های متعددی درباره جایگاه خاص خدیجه نزد پیامبر(ص) وجود دارد. در منابع آمده است که حضرت خدیجه(س) بهترین و صادق‌ترین وزیر، مشاور و مایه آرامش پیامبر(ص) بود.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج‏۱، ص۲۶.</ref> پیامبر(ص) سال‌ها پس از [[رحلت]] خدیجه(س) به یاد او بود و بی‌نظیر بودنش را مطرح می‌نمود. هنگامی که عایشه به پیامبر(ص) گفت خدیجه(س) بیش از همسری مسن برای تو نبود، پیامبر بسیار ناراحت شد و با ردّ این سخن گفت: «خداوند هیچ‌گاه برایم همسری بهتر از او جایگزین نکرد، او مرا تصدیق نمود هنگامی که هیچ‌کس مرا تصدیق نکرد، یاری‌ام کرد در زمانی که هیچ‌کس مرا یاری نکرد، از مالش در اختیارم قرار داد، زمانی که همه، مالشان را از من دریغ کردند.» <ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۲۴.</ref>
==ارادت خدیجه به علی(ع)==
==ارادت خدیجه به علی(ع)==
پیامبر اکرم(ص) بعد از ازدواج با خدیجه از علاقه خاص خود به [[امیر المؤمنین|علی]] او را آگاه کرد. از آن پس خدیجه توجه ویژه‌ای به خانه ابوطالب نمود و بدانجا مایحتاج می فرستاد چندان که گفته می‌شد؛ علی٬ برادر محمد(ص) و محبوب ترین افراد نزد اوست و نور چشم خدیجه است.  
پیامبر اکرم(ص) بعد از ازدواج با خدیجه از علاقه خاص خود به [[امیر المؤمنین|علی]] او را آگاه کرد. از آن پس خدیجه توجه ویژه‌ای به خانه [[ابوطالب]] نمود و بدانجا مایحتاج می فرستاد چندان که گفته می‌شد؛ علی٬ برادر محمد(ص) و محبوب ترین افراد نزد اوست و نور چشم خدیجه است.  


با ولادت فاطمه ارادت خدیجه به علی افزون‌تر گشت. چه فاطمه زمان ولادت چنین شهادت داد: {{عربی|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ أَبِي رَسُولُ اللَّهِ سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَنَّ بَعْلِي سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ وُلْدِي سَادَةُ الْأَسْبَاط| (ترجمه: شهادت می‌دهم خدایی جز الله نیست و پدرم سید پیامبران٬ همسرم سید اوصیا و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا هستند)}}.<ref>صدوق٬ الأمالي٬ ۱۴۰۰ق٬ ص۵۹۵</ref>
با ولادت فاطمه ارادت خدیجه به علی افزون‌تر گشت. چه فاطمه زمان ولادت چنین شهادت داد: {{عربی|«أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ أَبِي رَسُولُ اللَّهِ سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَنَّ بَعْلِي سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ وُلْدِي سَادَةُ الْأَسْبَاط ؛ ترجمه: شهادت می‌دهم خدایی جز الله نیست و پدرم سید پیامبران٬ همسرم سید اوصیا و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا هستند»}}.<ref>صدوق٬ الأمالي٬ ۱۴۰۰ق٬ ص۵۹۵</ref>


نیز نقل شده است رسول خدا(ص) به خدیجه فرمود: برای اسلام شروطی است: اول: اقرار به یگانگی خداوند، دوم: اقرار به رسالت پیامبران، سوم: اقرار به معاد و عمل به اصول و مهمات شرع، چهارم: اطاعت اولی الامر و یک یک ائمه طاهرین از فرزندان او و برائت از دشمنان آنها.» خدیجه هم به همه آنها اقرار نمود و آنها را تصدیق کرد.
نیز نقل شده است رسول خدا(ص) به خدیجه فرمود: برای اسلام شروطی است: اول: اقرار به یگانگی خداوند، دوم: اقرار به رسالت پیامبران، سوم: اقرار به معاد و عمل به اصول و مهمات شرع، چهارم: اطاعت اولی الامر و یک یک ائمه طاهرین از فرزندان او و برائت از دشمنان آنها.» خدیجه هم به همه آنها اقرار نمود و آنها را تصدیق کرد.
سپس آن حضرت به خدیجه فرمود: {{عربی|« هُوَ مَولاکَ وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَ اِمامُهُمْ بَعْدی؛ علی مولای تو و مولای تمام مؤمنان و امام آنها پس از من است».}} آن گاه دست خود را بالای دست امیرمؤمنان گذاشت و خدیجه دست خود را بالای دست پیامبر قرار داد و با علی بیعت کرد. <ref>نباطى بياضى، الصراط المستقيم٬ ۱۳۸۴ق٬ ج۲ ٬ ص۸۷  ؛ علامه مجلسى، بحار الأنوار، ۱۴۰۴ق٬ ج۱۸ ٬ ص۲۳۲</ref>  
سپس آن حضرت به خدیجه فرمود: {{عربی|« هُوَ مَولاکَ وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَ اِمامُهُمْ بَعْدی ؛ ترجمه: علی مولای تو و مولای تمام مؤمنان و امام آنها پس از من است».}} آن گاه دست خود را بالای دست امیرمؤمنان گذاشت و خدیجه دست خود را بالای دست پیامبر قرار داد و با علی بیعت کرد. <ref>نباطى بياضى، الصراط المستقيم٬ ۱۳۸۴ق٬ ج۲ ٬ ص۸۷  ؛ علامه مجلسى، بحار الأنوار، ۱۴۰۴ق٬ ج۱۸ ٬ ص۲۳۲</ref>
 
== وفات  ==
== وفات  ==
بیشتر منابع تاریخی، سال وفات خدیجه(س) را دهم [[بعثت]]، یعنی سه سال قبل از [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر(ص)]] از [[مکه]] به [[مدینه]] ذکر کرده‌اند.<ref>ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۵۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۴.</ref> این منابع، سن خدیجه(س) را هنگام [[وفات]]، ۶۵ سال دانسته‌اند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳.</ref> ابن عبدالبر، سن خدیجه(س) را هنگام وفات، ۶۴ سال و شش ماه ذکر می‌کند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۸.</ref>اما بیهقی سن او را ۵۰ سال دانسته‌ است.<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۷۲.</ref> برخی از منابع، سال [[رحلت]] خدیجه(س) را همان سال درگذشت [[ابوطالب]] و اندکی بعد از آن دانسته‌اند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۵۱.</ref> ابن سعد، رحلت خدیجه(س) را ۳۵ روز بعد از وفات ابوطالب می‌داند.<ref>ابن سعد، الطبقات‏ الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‏۱، ص۹۶.</ref> وی و برخی دیگر از مورخان، زمان رحلت خدیجه را، [[دهم رمضان]] سال دهم بعثت ذکر کرده‌اند.<ref>ابن سعد، الطبقات‏ الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸ ، ص۱۴.</ref> [[ابوطالب]] عموی پیامبر نیز در همین سال از دنیا رفت. پیامبر این سال را [[عام الحزن]] نامید.<ref> مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۴۵.</ref>  
بیشتر منابع تاریخی، سال وفات خدیجه(س) را دهم [[بعثت]]، یعنی سه سال قبل از [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر(ص)]] از [[مکه]] به [[مدینه]] ذکر کرده‌اند.<ref>ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۵۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۴.</ref> این منابع، سن خدیجه(س) را هنگام [[وفات]]، ۶۵ سال دانسته‌اند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳.</ref> ابن عبدالبر، سن خدیجه(س) را هنگام وفات، ۶۴ سال و شش ماه ذکر می‌کند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۸.</ref>اما بیهقی سن او را ۵۰ سال دانسته‌ است.<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۷۲.</ref> برخی از منابع، سال [[رحلت]] خدیجه(س) را همان سال درگذشت [[ابوطالب]] و اندکی بعد از آن دانسته‌اند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۵۱.</ref> ابن سعد، رحلت خدیجه(س) را ۳۵ روز بعد از وفات ابوطالب می‌داند.<ref>ابن سعد، الطبقات‏ الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‏۱، ص۹۶.</ref> وی و برخی دیگر از مورخان، زمان رحلت خدیجه را، [[دهم رمضان]] سال دهم بعثت ذکر کرده‌اند.<ref>ابن سعد، الطبقات‏ الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸ ، ص۱۴.</ref> [[ابوطالب]] عموی پیامبر نیز در همین سال از دنیا رفت. پیامبر این سال را [[عام الحزن]] نامید.<ref> مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۴۵.</ref>  
کاربر ناشناس